اقدامی دیرهنگام؛ صنعت پوشاک ملی میشود
ملیشدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق از آن دست اتفاقاتی است که در تاریخ ایران به ثبت رسیده و به پاس این اتفاق مهم ۲۹ اسفند تعطیل رسمی اعلام شده تا مردم بدین صورت به پیشواز عید نوروز بروند. اما اکنون این سوال وجود دارد که چرا توجهی به ملیشدن دیگر صنایع مهم کشور نمیشود؟
بهعنوان مثال وجود ظرفیتهای عظیم صنعت پوشاک و نساجی در ایران میتواند راه را برای داخلیسازی و حتی ملیکردن این صنعت باز کند. در همین راستا از نیمه دوم سال ۱۳۹۶، دولت تدبیر و امید اقدام به عقد سه قرارداد کرد که در این زمینه میتوان به «ساماندهی برندهای پوشاک» و «راهاندازی شهرک تخصصی پوشاک» اشاره کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در راستای ایجاد توازن صنعتی در مناطق جغرافیایی نیز «طرح ویژه برای اشتغالزایی در صنعت پوشاک» در دستور کار قرار گرفت و در این زمینه تفاهمنامه توسعه اشتغال روستایی در قالب طرح تولید پوشاک در مناطق روستایی به امضا رسید تا دولت بدین صورت وارد فاز سوم آن شود. اکنون پس از گذشت حدود دو سال از برنامهریزی برای توسعه صنعت پوشاک کشور وزیر صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده است که پنج استان به صورت پایلوت برای این طرح انتخاب و دو استان سیستان و بلوچستان و کردستان نیز به آنها اضافه شدهاند که قرار است سازمان برنامه و بودجه تامین اعتبار آن را بر عهده بگیرد.
البته تحقق داخلیسازی و ملیکردن صنعت پوشاک تنها از طریق دولت و سازمانهای مربوط امکانپذیر نیست، بلکه دستاندرکاران بازار هم باید به کمک دولت بشتابند تا اهداف مد نظر به واقعیت نزدیک شود که البته در ماههای اخیر بسیاری از خیاطان، تولیدکنندگان و عرضهکنندگان پوشاک تلاش کردهاند با جمعآوری مبالغی به خواستههای مسئولان صحه بگذارند. این روزها اگر سری به بازار پوشاک بزنیم متوجه میشویم که همچنان پوشاک ایرانی زیرسایه محصولات ایتالیایی، ترک و چینی تقاضای چندانی ندارند. حتی اگر این پوشاک پارچه و دوخت داخلی هم داشته باشند، تولیدکنندگان با برچسب خارجی سعی در فروش آن دارند.
از این رو توسعه این صنعت هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ فرهنگی امری ضروری به نظر میرسد. از آنجایی که صنعت پوشاک و نساجی در ایران دارای ظرفیتهای بالقوهای است میتوان آن را بهعنوان یکی از صنایع مستعد برای اشتغالزایی، ارزآوری و ایجاد ارزشافزوده معرفی کرد. حال از آنجایی که ارزش پول ملی کشور در طول بیش از یک سال گذشته به بیش از یکسوم کاهش یافته است طبیعتا ارزش نقدینگی و سرمایه کارخانههای تولیدی هم به همین مقدار تنزل دارد؛ از این رو نمیتوان از آنها انتظار داشت که بهتنهایی از این منجلاب رکود همراه با تورم خارج شوند. این کارخانجات و واحدهای در بهترین حالت در طول این مدت اقدام به تعدیل نیرو و کاهش تولید نکردهاند که اگر دولت به کمک آنها نیاید باطبع دیر یا زود باید منتظر زمینخوردن آنها باشیم. به همین دلیل حدود دو سال است که استارت طرح ملی پوشاک از سوی وزارت صمت زده شده است. طرح ملی پوشاک از جمله طرحهایی است که میتواند در بعد ملی به کمک فعالان صنایع مربوط به تولید پوشاک بیاید. زیرا از سویی اهتمام جدی دولت و بهویژه وزارت صمت را برای حمایت از تولید نشان میدهد و از سوی دیگر با اقدامات کارشناسی که صورتگرفته پیشبینی موفقیت این طرح بیش از شکست آن است. همچنین در حالی که سال گذشته بسیاری از صنایع ایران با رکود دست و پنجه نرم میکردند، به کمک وزارت صمت دستاندرکاران بازار پوشاک رونق نسبی را پشت سر گذاشتند و علاوه بر تامین بخشی از نیازهای جامعه، به ایجاد اشتغال در کشور هم کمک کردند.
علاوه بر این، برخلاف گذشته که توسعه صنایع کشور بیشتر شکل متمرکز داشت و به کلانشهرهایی همانند تهران توجه میشد، شروع این پروژه از استانهایی بوده که بهرغم ظرفیت بالای تولید پوشاک، از نرخ بیکاری بالاتری رنج میبرند. بدین ترتیب پنج استان اردبیل، کردستان، چهار محال و بختیاری، گیلان و همدان پرچمدار طرح ملی پوشاک شدهاند که طبق تفاهم انجامشده بین سازمان برنامه و بودجه و وزارت سمت طرح تولید پوشاک در مناطق روستایی با سرمایه حداقل 68 میلیارد تومان در هر استان اجرایی میشود که اگر دستاندرکاران این صنعت هم سرمایه خود را به این مبلغ بیفزایند، داخلیسازی و ملیشدن صنعت پوشاک را نباید چندان دور از واقعیت دانست.
پوشاک؛ صنعتی کمریسک
شاید برای برخی از شهروندان صحبت از داخلیسازی صنعت پوشاک و ملیشدن آن شبیه به یک شوخی، آرزو و رویا باشد؛ اما باید توجه داشت با جمعیت 80 میلیون نفری که در ایران وجود دارد، سرمایهگذاری در این بخش یکی از کمریسکترین نوع فعالیتهای اقتصادی به حساب میآید. بهویژه آنکه وزارت صنعت نیز تمام هم و غم خود را روی بهبود وضعیت این صنعت گذاشتهاند. جدا از این ماجرا از قدیم گفتهاند که سرمایهگذاری در دو حوزه هیچگاه سوخت ندارد؛ یکی مواد خوراکی، دیگری پوشاک. چراکه مردم از هر چه هم که بگذرند، بعید به نظر میرسد که بتوانند بدون غذا و لباس به حیات خود ادامه دهند.
یعنی ممکن است که مردم در مواقع حساس از نیازهایی نظیر خودرو، مسکن، لوازم تزئینی و ... بگذرند و این نیازهای خود را به شکل دیگری برطرف کنند، اما طبیعتا مردم به دلیل حضور در جمع و در امان ماندن از سرما و گرما همواره به لباس و پوشاک نیاز دارند و میتوان آن را از نیازهای ضروری هر جامعهای به حساب آورد. حال اکنون در قرن 21 که شرایط زندگی برای افراد بهبود یافته است، صنعت مد را هم میتوان به صنعت پوشاک و نساجی اضافه کرد. طوریکه این روزها تنها دوخت و وصله و پینه کردن یک پارچه کافی نیست، بلکه باید در طراحی پوشاک هم سلیقهای به خرج داد که دارای تازگی و چشمنوازی باشد. در این زمینه باید دید که صنعت مد جهان به کدام سو میرود و خود را با آن انطباق داد. همچنین اکنون برندها هستند که تعیین میکنند مردم چه باید بپوشند. بنابراین در طرح ملی پوشاک هم باید این نکته را در نظر داشت که برای حضور در بازارهای جهانی برندسازی امری اجتنابناپذیر است. با این حال در طول بیش از یک دهه اخیر دولتها حتی بازار داخلی را به کالاهای چینی، ترک و ایتالیایی سپردهاند. این پوشاک یا از کیفیتی بالایی برخوردارند که محصولات ایرانی به پای آن نمیرسند و یا قیمتی نازل دارند که قشر کمتر برخوردار جامعه خرید آن را ترجیح میدهند.
درنتیجه امروز اگر قصد داریم طرح ملی پوشاک و یا هر برنامهای در راستای توسعه این صنعت به اهداف خود دست یابد باید از نیروی کار متخصص و ارزان خود به بهترین شکل ممکن بهره بگیریم. خوشبختانه امروز جوانان زیادی در کشور حضور دارند که با ایده، سرمایه و یا کار خود میتوانند توسعه هر صنعتی را محقق سازند. این امر مشروط بر آن است که برندهای ایرانی هم صرفا به دنبال تامین سود خود در کوتاهمدت نباشند. مشخص است که خریداران هم به فکر منفعت خود هستند و اگر تفاوتی قیمتی بین کالای ایرانی و خارجی وجود نداشته باشد، به دلیل فرهنگ موجود و خدمات پس از فروش کالای خارجی را ترجیح میدهند. بنابراین تامین سرمایه فقط بخشی از ماجراست؛ پس در کنار آن لازم است دیگر شرایط را هم در نظر گرفت.