چگونه به خواستههایمان برسیم؟
بعضی افراد با وجود اینکه دوران نوجوانی را پشتسر گذاشته و وارد مرحله جوانی شدهاند، هنوز نمیدانند در زندگی دنبال چه هستند، مدام از این شاخه به آن شاخه میپرند، یادگیری مهارتی را شروع کرده اما نصفه و نیمه رها میکنند، شغلی را انتخاب میکنند ولی در آن دوام نمیآورند و مدام تصمیم به تغییر آن میگیرند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، خیلیها هم نمیدانند چطور باید به آنچه میخواهند برسند و در آن موفق شوند. اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید یا در اطرافتان کسی را میشناسید که چنین مشکلی دارد با ما همراه شوید.
فراد در نوجوانی برای اینکه به شناخت نسبیای از خود دست پیدا کنند، گاهی از این شاخه به آن شاخه میپرند. این کار در نوجوانی امری طبیعی است اما اگر فردی بعد از 18 سالگی و در طول زندگی شخصی قادر نباشد اهدافش را در زندگی تعیین کند و در زمینههای مختلف ازجمله زمینه تحصیلی و شغلی به ثبات برسد، دچار مشکلات زیادی خواهد شد. موارد زیر عوامل بیرونیای هستند که انتخاب شغل را مشکل میسازند و باعث میشوند افراد شغل مورد علاقهشان را انتخاب نکنند و با انتخابی اشتباه مجبور باشند مدام شغلشان را تغییر بدهند:
تعدد و تنوع مشاغل
عقاید کلیشهای جنسیتی در مشاغل خاص مثل تدریس و پرستاری برای زنان و مهندسی و فنی برای مردان و همچنین عقاید کلیشهای نامناسب درباره برخی مشاغل نبود امنیت شغلی در بعضی مشاغل نبود امکانات لازم برای یادگیری مهارتهای لازم شغل مورد نظر. بسیاری از جوانان آمادگی لازم را برای انجام یک شغل ندارند و برای آن به خوبی تربیت نشدهاند و نمیتوانند به خوبی از پس انجام وظایف شغلی بربیایند.
عوامل زیر عوامل درونیای هستند که باعث میشوند افراد در بسیاری از ابعاد زندگیشان بهویژه انتخاب شغل بیثبات باشند:
داشتن هدفهای شغلی غیرواقعی از دوران نوجوانی یا حتی کودکی نداشتن اعتماد به نفس کافی: اعتماد به نفس یعنی ایمانداشتن به تواناییهای خود؛ افرادی که تواناییهایشان را نشناختهاند و در زندگی یاد نگرفتهاند اهداف کوتاهمدت و بلندمدتی را برای خودشان تعیین کنند.
دیگران را مقصر میدانند
منبع کنترل دستهای افراد درونی است و برای دستهای دیگر بیرونی است؛ گروهی که منبع کنترلشان درونی است در هنگام بروز مشکل سعی میکنند علت و ریشه مشکل را در خود پیدا و آن را جبران کنند، اما افرادی که منبع کنترلشان بیرونی است، علت مشکل را در بیرون از خود جستوجو میکنند چون فکر میکنند ایراد و تقصیر از دیگران است؛ از شرایط، محیط و اطرافیان گلهمندند.
اعتماد به نفس ندارند
افرادی که عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی دارند وقتی وارد مرحله بزرگسالی میشوند و میخواهند مسیر و آینده شغلیشان را تعیین کنند، دچار مشکل میشوند، چون قادر نیستند در مسیری مشخص و هدفمند حرکت کنند. افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند خود را باور ندارند و به همین دلیل هم نسبت به عملکردشان مسئولیت ندارند.
نمیتوانند درست انتخاب کنند
وقتی افراد رشته و حرفهای را انتخاب کنند که مهارت کافی در آن ندارند و نمیتوانند توانایی لازم را برای کسب موفقیت در آن بهدست بیاورند، انگیزه و پشتکارشان را برای ادامه دادن و کسب موفقیت از دست میدهند. از اینرو هنوز یک کار را به اتمام نرسانده به امید موفقیت، سراغ کار، حرفه و مهارت بعدی میروند غافل از اینکه بهدلیل ضعفهایی که دارند آن هم به سرانجام نخواهد رسید.
استقلال ندارند
معمولا این اشخاص افراد وابستهای هستند و چون همیشه میخواهند حمایت زیادی از اطرافیان دریافت کنند مسئولیت را گردن آنها میاندازند و خودشان را مسئول مستقیم زندگیشان نمیدانند؛ بهعبارت دیگر این افراد برای داشتن استقلال و پذیرش مسئولیت ارزشی قائل نیستند.
لازم است تغییر کنید
اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که هنوز در زندگی جایگاه و موقعیتتان را به درستی نمیشناسید و هر کاری را شروع میکنید نصفه و نیمه رها کرده و از این شاخه به آن شاخه میپرید و تا این لحظه نتوانستهاید مسیر شغلی دلخواه و مناسبی را برای خودتان پیدا کنید، این را بدانید که در درجه اول بهخود و بعد از آن به اطرافیانتان آسیب میرسانید. افرادی که در زندگی مسئولیت زندگیشان را نمیپذیرند و قادر نیستند برای خود احساس امنیت ایجاد کنند قطعا نمیتوانند نسبت به اطرافیانشان هم مسئولیتپذیر بوده و برایشان امنیت خاطر فراهم کنند. کسانی که در زمینه تحصیلی و شغلی ثبات ندارند در سایر جنبهها هم ثبات نخواهند داشت.
راهکارهای کاربردی
باورهایتان را نسبت به مراحل تحصیلی و شغلی و شکستها و موفقیتهایی که کسب کردهاید صادقانه و جزءبه جزء بنویسید. مثلا اگر فکر میکنید مهارت و تواناییهای لازم برای انجام کارها را به خوبی یاد نمیگیرید بنویسید: «من هر دوره آموزشی را شروع میکنم نمیتوانم به خوبی آن مهارت را یاد بگیرم.»
نکته: باورهایی از این دست که مثال زده شد، باورهای غلطی است که اگر آنها را اصلاح نکنید نمیتوانید در مسیر زندگیتان تغییری ایجاد کنید.
باورهای غلط را اصلاح و باورهای صحیح و منطقی را جایگزین آن کنید.
باور اشتباه 1: «من هر دوره آموزشی را شروع میکنم نمیتوانم به خوبی آن مهارت را یاد بگیرم.»
اصلاح: اگر فردی طبیعی هستید و ضریب هوشی نرمال دارید و نتوانستهاید در مقطع دبیرستان و دانشگاه ادامه تحصیل بدهید، بدانید که درصورت داشتن استعداد، علاقه و پشتکار میتوانید اغلب مهارتها را یاد بگیرید. در درجه اول باید دوره آموزشی را شروع کنید. برای اینکه بتوانید مهارت جدیدی را یاد بگیرید، باید جزئیات آن کار را به خوبی یاد بگیرید. طی دوره آموزشی به نکات و توصیههایی که مربی و استاد ارائه میکند به خوبی عمل کنید.
باور صحیح و منطقی: «دوره آموزشیای که به آن علاقهمندم را شروع میکنم و با کمک مربی به خوبی آن مهارت را یاد میگیرم.»
باور اشتباه 2: «من در هر محیط تازهای که وارد میشوم نمیتوانم با همه افراد ارتباط خوبی برقرار کنم و آنها من را اذیت میکنند.»
اصلاح: انسان موجودی اجتماعی است. قطعا شما در طول دوران مدرسه و در محیط خانواده و جمع دوستان و آشنایان توانستهاید با افراد زیادی ارتباط برقرار کنید مگر اینکه فردی منزوی باشید. اگر اصول و آداب برقراری ارتباط با دیگران را بدانید، به حقوق افراد احترام بگذارید، در رابطه با آنها ادب را رعایت کنید و غرضورزی نداشته باشید مطمئن باشید میتوانید با افراد زیادی ارتباطات خوب و سالمی برقرار کنید.
باور صحیح و منطقی: «من وارد محیطهایی تازه که میشوم با افراد زیادی میتوانم ارتباط خوبی برقرار کنم و درصورت نیاز از آنها کمک بگیرم.»
اصول و معیارهایی که در زندگی برایتان ارزشمند است را بنویسید؛ مثل مسئولیتپذیری، استقلال، اعتماد، صداقت، موقعیت اجتماعی و اقتصادی مناسب و...
برای پایبند بودن به ارزشهایتان تلاش کنید. این را بدانید که اگر نتوانید موفقیتهای لازم را در زندگی بهدست بیاورید مشکلاتی که سر راهتان قرار میگیرد سبب میشود نتوانید از ارزشهایتان حمایت کرده و به آنها پایبند باشید.
معلمان و اساتید بخوانند
علاوه بر والدین و خانوادهها، اساتید، مربیان، معلمان، مشاوران و روانشناسان مراکز آموزشی هم در این زمینه نقش مؤثری دارند. مشاوران و معلمان در نظام آموزشی علاوه بر آموزش وظیفه دارند استعدادها، تواناییها و علایق دانشآموزان را بررسی و به آنها کمک کنند که بهتر بتوانند رشته تخصصی و آینده شغلی خود را انتخاب کنند. باید اطلاعات کافی برای شناخت ویژگیهای رشته تحصیلی انتخابشده را از نزدیک و بهصورت عملی در اختیار دانشآموزان قرار دهند و با همراهیکردن، آگاهی دادن و ایجاد شناخت به آنها کمک کنند تا با توجه به قابلیتها و علایقشان بهترین انتخاب ممکن را داشته باشند