راز قتل مرد مسافرکش در ابهام ماند

فرزندان مرد مسافرکش چهار سال بعد از قتل پدرشان در حالی از دادگاه درخواست دریافت دیه کردند که هنوز عامل قتل شناسایی نشده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، چهار سال قبل مردی در منطقه مرتضیگرد به مأموران پلیس خبر داد فردی مجروح در خیابان رها شده است. وقتی مأموران به محل رسیدند شخصی که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: من نگهبان هستم و در یک کانکس زندگی میکنم. اوایل شب بود که یک پیکان با سرعت بهسمت ما آمد. راننده حالت طبیعی نداشت و نمیتوانست خودرو را کنترل کند. وقتی ماشین به کانکس من رسید، متوقف شد. در باز شد و راننده که مجروح شده و خون زیادی از بدنش رفته بود، به من گفت مردی او را در شهرک با چاقو زده است اما نگفت آن فرد کیست و چرا این اتفاق افتاده است. من هم با پلیس و اورژانس تماس گرفتم.
هر چند مرد مجروح به بیمارستان منتقل شد اما همان دقایق اولیه اعلام شد او جانش را از دست داده است. پلیس با ردیابیهایی که از طریق شماره پلاک خودروی مقتول انجام داد، خانواده او را شناسایی کرد. پسر مقتول گفت: پدر من مرد زحمتکشی بود. او فقط کار میکرد و با کسی دشمنی نداشت. او مسافرکشی و هزینه زندگی ما را با مسافرکشی تأمین میکرد. او اطراف میدان میوهوترهبار مسافرکشی میکرد.
زمانی که مأموران خودروی مقتول را بررسی کردند، کارت ملی زنی جوان را در آن پیدا کردند. همسر مقتول گفت: شوهر من مرد بااخلاقی بود و من هرگز به او شک نکردم. او مرد متعهدی بود و من و فرزندانش را دوست داشت ما زندگی شادی داشتیم. با اینکه تأمین هزینههای زندگی برایمان سخت بود و او مدام کار میکرد، همگی خوش بودیم و من هیچ مورد مشکوکی از همسرم ندیدم.
با این حال، مأموران صاحب کارت ملی را شناسایی کردند. این زن بعد از حضور در اداره آگاهی گفت: من در میدان میوهوترهبار سوار بر ماشین مقتول شدم و کمی بعد هم پیاده شدم. اصلا او را نمیشناسم و شاید حین پیادهشدن کارت ملیام از کیفم افتاده است.
تحقیقات مأموران برای شناسایی عامل قتل به جایی نرسید و پرونده در میان پروندههای راکد قرار گرفت تا اینکه فرزندان مقتول با درخواست دیه از بیتالمال خواستار بررسی این درخواست شدند. شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برای بررسی این موضوع تشکیل جلسه داد.
پسر مقتول در این جلسه گفت: ما زندگی فقیرانهای داشتیم و پدرم برای تأمین خرج زندگی ما خیلی زحمت میکشید. بعد از کشتهشدن او وضعیت ما خیلی سختتر شد و من برای تأمین هزینههای زندگی مادر و خواهرم مجبور شدم درسم را رها و کار کنم اما شرایط خیلی سخت است بههمیندلیل بهعنوان ولیدم درخواست دیه از بیتالمال دارم.
دختر مقتول نیز گفت: من هم مانند برادرم درخواست دیه از بیتالمال دارم اما اگر قاتل پدرم شناسایی شد یا ردی از او بهدست آمد، خواستار محاکمه قاتل هستم و در آن صورت درخواست قصاص دارم. ما از خون پدرمان نگذشتیم فقط بهدلیل اینکه قاتل او پیدا نشده است، درخواست دیه از بیتالمال داریم. قضات شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران بعد از گفتههای اولیایدم برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.