x
۲۸ / شهريور / ۱۳۹۸ ۰۷:۲۰

دانشجوی نخبه یا کلاهبردار بزرگ؟

دانشجوی نخبه یا کلاهبردار بزرگ؟

در دو روز گذشته، بارها خبر دستگیری دانشجوی قلابی دندان‌پزشکی دانشگاه شهید بهشتی در رسانه‌ها دست به دست شده است.

کد خبر: ۳۸۱۷۵۸
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین، شهرزاد همتی در شرق نوشت:  دختری که تا همین چند روز پیش جزء اینفلوئنسرهای کارآفرین و نابغه محسوب می‌شد، حالا گفته می‌شود که نه تنها دانشجو نیست، بلکه برای ورود به دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه شهید بهشتی، از در مراجعه بیماران وارد ساختمان دانشگاه می‌شده و با پوشیدن روپوش سفید، خودش را به دانشکده می‌رسانده. اما چقدر از این داستان واقعی است؟ اصلا چگونه می‌توان پذیرفت که صرف داشتن یک روپوش سفید کسی را دانشجو می‌کند و او می‌تواند وارد کلاس‌ها شده، آزادانه در دانشگاه عکس بگیرد و امتحان بدهد و حتی نامش در لیست حضور و غیاب دانشجویان هم باشد؟ چگونه ممکن است شیاد جوانی بتواند تا اینجا پیش برود که او را به عنوان نابغه روی خط تلویزیون بخواهند و او به عنوان نخبه از چگونه رتبه برتر شدن در کنکور بنویسد؟ اینها سؤالاتی است که گزارش روزنامه  سعی در پاسخ دادن به آنها دارد.

قصه از کجا شروع شد؟

خانم «م.م» دختر جوانی است با 65 هزار دنبال‌کننده در فضای مجازی، به سرعت به پیغام‌ها پاسخ می‌دهد و حداقل در دو روز گذشته هیچ‌کس پشت درهای بسته پاسخ او نمانده است. او خود را کارآفرین و صاحب یک شرکت کارآفرینی معرفی می‌کند، در کنفرانس‌های کارآفرینی شرکت کرده و سخنرانی می‌کند. بارها در تلویزیون به عنوان رتبه برتر در برنامه‌های کنکوری‌ها ظاهر شده و درباره قبولی در کنکور راهکار ارائه داده است. در اینستاگرام او می‌توان عکس‌هایی در محیط دانشگاه شهید بهشتی، با روپوش دانشگاهی هم پیدا کرد. او دختر جوان و 22ساله موفقی به نظر می‌رسد که می‌تواند به عنوان یک الگو برای هم‌نسلانش معرفی شود. اما همه این تصاویر زیبا در لحظه‌ای فرو می‌ریزد و این دختر با صورت معصوم و عقبه‌ای افتخارآفرین را در حد یک کلاهبردار تنزل می‌دهد. ماجرا از این قرار است که شورای صنفی دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی از شناسایی فردی خبر داد که با دورزدن سیستم آموزش و حراست دانشکده، به مدت یک سال خود را به عنوان دانشجو جا زده و مشغول تحصیل در دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی بوده است. این خبر را رئیس دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی در اولین روز از سال تحصیلی ۹۹-۹۸ در جلسه‌ای با اعضای شورای صنفی دانشکده، اعضای شورای مشورتی و مسئولان تشکل‌ها اعلام کرده است. طبق بیانیه شورای صنفی دانشکده این دانشجوی کاذب که خانم م.م معرفی شده است مدعی شده به عنوان یک دانشجوی پولی توانسته است با پرداخت مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان به دانشکده دندان‌پزشکی شهید بهشتی راه یابد. خانم م.م در مدت حضور یک‌ساله در دانشکده در کلاس‌ها و بخش‌های مختلف آموزشی شرکت داشته و در فعالیت فرهنگی و خیریه دانشکده نقش بسیار پررنگی ایفا کرده است. نکته قابل توجه و خنده‌دار ماجرا اینجاست که این شخص توانسته است در درس مبانی اندو۱ عملی (فانتوم) بدون هیچ پایه‌ علمی بهترین نمرات کلاس را بگیرد.

کمی بعد از انتشار خبر دستگیری این دختر جوان، عکس‌های او در محیط دانشگاه شهید بهشتی، یکباره از صفحه اینستاگرامش حذف شد و بعد از چند ساعت او در استوری‌های اینستاگرام شروع به توضیح درباره این اتفاق کرد. او گفت با کسانی که با آبروی او بازی کرده‌اند برخورد قضائی می‌کند. او در فیلم‌های منتشرشده از خود عنوان می‌کند که دانشجوی قلابی نیست و از هیچ راه غیرقانونی وارد دانشگاه شهیدبهشتی نشده است. او می‌گوید در شوک خبری است و به او اجازه حرف‌زدن نداده‌اند. او تأکید می‌کند با رزومه و اعتبار علمی که داشته مجوز گرفته و وارد دانشگاه شده. او می‌گوید اعتبار علمی و رزومه خارجی پری از کشورهای خارجی همچون آلمان و دوبی داشته و با آن شرایط علمی توانسته از یکی از معتبرترین افراد دانشگاه مجوز ورود بگیرد و به صورت افتخاری وارد دانشگاه شود. اینجا چند سؤال پیش می‌آید: آیا دانشجوی افتخاری دیگری جز این زن جوان در دانشگاه وجود دارد؟ ‌به صورت کلی دانشگاه جز رتبه‌های برتر المپیادی به هیچ نخبه دیگری اجازه حضور در دانشگاه بدون کنکور را نمی‌دهد؛ از طرفی ورود این فرد تنها با یک روپوش سفید در دانشگاه و گرفتن نمره بالا کمی غیرواقعی به نظر می‌رسد. او چگونه وارد دانشگاه شهید بهشتی شده و امتحان داده است؟ کمی بعد از این ادعاهای مجدد، زن جوان تمام عکس‌های پاک‌شده از خود را در محیط دانشگاه به صفحه اینستاگرامش بازگرداند و برگه لیست حضور و غیاب دانشگاه شهید بهشتی که نامش در آن درج شده بود را نیز منتشر کرد.

دکتر جهان‌پور، مدیرکل روابط عمومی وزارت بهداشت با اشاره به جزئیات این اتفاق و همچنین وجود نام این فرد در فهرست حضور و غیاب دانشگاه شهید بهشتی می‌گوید: من فهرست را ندیده‌ام، اما همان‌طور که پیش‌تر گفته‌ام، اینکه چه تخلفی اتفاق افتاده و چه افرادی غیر از این خانم در این تخلف دخیل‌اند، برای ما روشن نیست و امیدوار بودیم که بعد از بازداشت تحقیقاتشان کامل شود، اما ایشان خیلی زود آزاد شدند. قطعا ایشان اطلاعات زیادی دارد و به نیروهای قضائی در این زمینه کمک ‌می‌کند، هرخلافی اتفاق افتاده باشد، قطعا من هم بعید می‌دانم این فرد تنها باشد. یک دختر 22 ساله حداکثر خلافش می‌تواند حضور در محیط دانشگاه بدون مدارک دانشجویی باشد که از این موارد کم نیست، ولی اینکه این فرد در بیرون از محیط دانشگاه برای مراکز آموزشی کنکور برنامه بگذارد و حتی در تلویزیون مدعی نخبه‌بودن بکند و افرادی شارلاتان او را به عنوان نخبه در تلویزیون به خورد مردم بدهند و تبلیغات کلاس‌های کنکور و این بازی‌های کنکوری را برای مردم اجرا کنند، به یک نفر وابسته نیست. دانشگاه شهید بهشتی در حال تنظیم شکایت قضائی از این فرد است و معتقد است که اطلاعات زیادی درباره روند تخلفات دارد. ادعاهای او مبنی‌بر نخبه‌بودن به‌هیچ‌وجه از نظر ما پذیرفته نیست و پذیرش در کنکور به‌هیچ‌وجه از این مسیرها اتفاق نمی‌افتد و اینها ادعاهی واهی فردی است که ممکن است خودشیفتگی یا اختلال شخصیت داشته باشد.

او تصریح کرد: ولی اینکه فردی از ابزارهایی مثل (عکس در فضای دانشگاهی) استفاده کند، برای اینکه بتواند با مجموعه‌های آموزشی کنکور ارتباط بگیرد، نشان می‌دهد تخلفات این فرد به یک نفر بر‌نمی‌گردد و امیدواریم دستگاه انتظامی و قضائی با بررسی اطلاعات موجود ابعاد این قضیه را مشخص کند و هر فرد متخلف مرتبط با این پرونده را دستگیر کند.  جهان‌پور، در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است این فرد از قربانیان صندلی‌فروشی در دانشگاه‌ها باشد نیز گفت: صندلی‌فروشی ‌و موارد تخلف و فساد در مورد حضور افراد در محیط دانشگاهی، هرچند چشمگیر نیست، اما بیش از چند ماه است که در وزارت بهداشت به صورت گسترده و البته بدون اطلاع‌رسانی آشکار در حال بررسی بوده و به مواردی از تخلفات هم دست پیدا کردیم. اما متأسفانه مصاحبه‌های ناقصی که برخی افراد انجام می‌دهند، موجب می‌شود که این رسیدگی‌ها تحت‌الشعاع قرار بگیرند و متخلفان با روش‌های مختلف آثار تخلف خود را محو کنند. ما انتظارمان از دوستانی که درباره کلیت موضوع مصاحبه کرده‌اند، این است که به‌گونه‌ای با این موضوع برخورد نکنیم که اصل کشف شبکه از افراد مختلف را تحت‌الشعاع قرار دهد. اما من به این خانم جدا از این بحث نگاه می‌کنم و معتقدم دستگاه قضائی باید رسیدگی کند.

 او در پایان درباره آزادی سریع این فرد نیز گفت: دلیل آزادی ایشان را نمی‌دانم. احتمالا مقام قضائی در برابر وثیقه او را آزاد کرده. اما اینکه فردی که مدعی است خانواده‌اش خارج از کشور زندگی می‌کنند و به عنوان نخبه آمده و ظرف کمتر 24 ساعت برایش وثیقه تأمین می‌شود و باز در فضای مجازی شروع به ادعاهایی جدید می‌کند، در حد و‌ اندازه‌های این دختر جوان نیست و فکر می‌کنم به‌هرحال سیاست و اتصالی به هر فردی، در مورد این خانم قابل بررسی است.

علاوه بر این محسن دالوند، رئیس دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز درباره این اتفاق گفت: این فرد کلاهبردار با سوء‌استفاده از فضای ورودی مخصوص بیماران وارد دانشکده دندان‌پزشکی شده و ضمن حضور در برخی فضا‌های آموزشی، اقدام به تبلیغات در فضای مجازی کرده و خود را به عنوان دانشجوی نخبه این دانشگاه معرفی کرده است. این فرد با برقراری ارتباط از طریق فضای مجازی و برخی شبکه‌های تلویزیونی اقدام به تبلیغات شخصی خود در‌باره مشاوره‌های کنکور و برنامه‌ریزی کرده و نامبرده فاقد هرگونه سابقه در سامانه‌های یکپارچه آموزشی و بایگانی پرونده‌های آموزشی دانشگاه است و هیچ‌گونه رابطه‌ای اعم از آموزشی و مشابه آن با دانشکده دندان‌پزشکی ندارد.

خود این دختر جوان البته در مصاحبه ای ماجرا را جور دیگری روایت می‌کند؛ او اگرچه می‌پذیرد که به‌شکلی نامتعارف وارد دانشگاه شده اما می‌گوید قربانی افرادی شده است که او را به این شکل در دانشگاه پذیرش کرده‌اند. او در پاسخ به این سؤال که آیا شما دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی هستید، گفت:‌ بله. من با ارائه رزومه خودم به یکی از مسئولان دانشگاه ثبت‌نام شدم و خودم هم می‌دانم که این روال منطقی نیست و این سؤال را نباید از من بپرسید که چرا من را پذیرفتند، باید از آنها بپرسید که چرا برخلاف آیین‌نامه عمل کرده‌اند. من هم بازیچه شدم و وقتم هدر رفته و هیچ دستاوردی ندارم. باید از دانشگاه بپرسید که غیرآیین‌نامه عمل کرده‌. از من به‌عنوان دانشجو درخواست یک‌سری همکاری‌ها شد که نپذیرفتم. همچنین من پولی ندادم،‌ اما بحث‌های اقتصادی فراوانی مبنی‌بر این بود که مسئولان دانشگاهی با پول صندلی‌های دانشگاه را فروختند و حتی در این مورد اعتصاب شده بود. حس می‌کنم با قربانی‌کردن منی که از یک راه غیرمتعارف آمده بودم و پولی نداده بودم، خواستند روی اشتباهاتی که کردند سرپوش بگذارند. من را قربانی می‌کنند و شما باید دنبال مسائل پشت‌پرده باشید. این فرد در پاسخ به این سؤال که آیا شما کارت دانشجویی دارید سکوت کرد، اما تأکید کرد که هیچ پولی به دانشگاه پرداخت نکرده است.

ماجرای صندلی‌فروشی دانشگاهی

داستانی که در 48 ساعت گذشته جنجالی شده است، فقط بخشی از ماجرای بزرگ صندلی‌فروشی در دانشگاه‌هاست. مطابق آنچه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی می‌گویند: ‌این دختر در بیشتر کلاس‌های عملی دانشگاهی دیده می‌شده و شاید دلیل این حضور حضور‌و‌غیاب‌نکردن در این کلاس‌ها بوده است. دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی این دختر جوان را یکی از قربانیان صندلی‌فروشی در دانشگاه می‌دانند که به گفته خودش 500 میلیون تومان برای حضور در دانشگاه هزینه کرده؛ ولی به دلیل ایجادم شکل و تنش با کسانی که او را به دانشگاه آورده‌اند، حالا چنین بلوایی از حضور او به پا شده است. فقط کافی است واژه خرید صندلی در دانشگاه را در صفحات مجازی جست‌وجو کنید، شماره‌های زیادی هستند که به شما پیشنهاد می‌کنند با پرداخت مبالغی دانشجوی یکی از دانشگاه‌های معتبر کشور شوید. در واقع بیشتر هم صندلی‌های رشته پزشکی هستند که با پول‌های نجومی خرید‌و‌فروش می‌شوند. مطابق اطلاعات موجود درحال‌حاضر ۲۲ دانشگاه علوم پزشکی دانشجوی پولی در رشته‌های مختلف می‌گیرند.

این دانشجویان کم‌کم صندلی‌های پردیس‌های اصلی دانشگاه‌ها را پر کردند. حجم حضور دانشجویان پولی در کنار پذیرفته‌شدگان سهمیه‌های آزاد در دانشگاه‌های دولتی به حدی بالا رفت که صندلی خالی در کلاس‌های درس کم می‌شد و استادان هم به دلیل اختلاف فاحش سطح علمی دانشجویان مطالب را با سطح علمی پایین‌تر ارائه می‌دادند؛ اما مسئله اینجاست که حالا ادعا می‌شود افرادی هستند که از شما بین 300 میلیون تا یک میلیارد پول می‌گیرند تا نام شما را بدون هیچ‌گونه سختی وارد سیستم دانشگاهی بکنند. ‌دکتر هامون سبطی ناشر کتاب‌های کنکور با بیان اینکه نام م.م در فهرست قبولی سازمان سنجش نیست، می‌گوید: مشکل و خطاکار بزرگ در مسئله پیش‌آمده صداوسیماست؛ یعنی خلاف‌های متعددی در حوزه‌های گوناگونی در کشور اتفاق می‌افتد؛ اما اینکه این خطا مستمسکی برای کسب مال نامشروع شود، جنبه کلاهبرداری دارد. وقتی مدیایی که باعث کسب نامشروع باشد، رسانه ملی است؛ پس قطعا خطای بزرگی اتفاق افتاده که چنین موقعیتی را در اختیار فرد بی‌صلاحیتی قرار داده. این ماجرا سال‌هاست که در تلویزیون اتفاق می‌افتد و مورد هشدار بوده که باید جلوی ورود افرادی را که ادعاهای علمی‌شان راستی‌آزمایی نشده، گرفت؛ اما متأسفانه صداوسیما در این زمینه نهایت مقاومت را انجام می‌دهد. او افزود: در درجه دوم مؤسساتی را که با علم به اینکه ادعای فرد احراز نشده، مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند و حتی به افراد آموزش می‌دهند که به این شکل و شیوه وارد سیستم آموزشی شده و در ازای این راه و خدماتی که گرفته‌اند، از آنها کارهای خلافی می‌خواهند. اینجا هم سیستم آموزشی ما مقصر است و با توجه به ادعاهای مطرح‌شده از سوی این خانم که ایشان در دانشگاه شهید بهشتی فرد شناخته‌شده‌ای است و نمراتش درج شده، مشخصا به تخلف دانشگاه باز‌می‌گردد. او افزود: ‌حتی اگر ادعای این فرد خلاف واقع باشد، ما آمار دقیقی داریم از اینکه افراد بی‌صلاحیتی به رشته پزشکی و داروسازی و دندانپزشکی وارد شده‌اند. دانشگاه‌های ما در این زمینه مسئولیت دارند و باید پاسخ بدهند که آیا مسئولان عالی‌رتبه دانشگاهی از این قضیه باخبر بوده‌اند؟ اگر بی‌خبر بوده‌اند، مقصرند و اگر باخبرند مجرم هستند! در یکی از اتهامات این خانم آمده که ایشان 500 میلیون پول پرداخت کرده است. سؤال این است که این پول به چه کسی پرداخت شده؟ ‌این پول قطعا به آموزشگاه و مؤسسات کنکوری داده نشده، این مؤسسات توان این را ندارند که دانشجویی را وارد دانشگاه کنند. پس این پول در سیستم دانشگاه یا سازمان سنجش خرج شده. مسئله ما الان این دختر جوان نیست؛ بلکه مسئله این است که چه کسانی پول گرفته‌اند. به نظر من کمترین جرم متوجه این فرد است. وقتی که زمینه فساد در جامعه مهیا باشد، ‌ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم افراد فاسد نشوند.

او افزود: ‌افرادی در صداوسیما حضور دارند که خود را رتبه برتر کنکور معرفی کرده و از این راه میلیاردها در این چند سال کسب درآمد کردند.

او درباره صندلی‌فروشی نیز می‌گوید: ماجرای فروش صندلی‌های پزشکی چند سالی است ک به صورت اخبار سری از آن یاد می‌شود؛ اما امسال می‌بینیم که در فضاهای مجازی علنی تبلیغ می‌شود و قیمت‌ها مشخص است و الان رقابت بیشتر در زمینه این است که چه کسی با قیمت کمتری صندلی می‌فروشد. از 850 میلیون تومان، نرخ داده می‌شود تا 450 میلیون تومان. حدود 10 درصد این مبلغ به دلال آموزشی می‌رسد؛ یعنی کسانی که با عنوان مشاور معلم در مراکز آموزشی دولتی و غیردولتی حضور دارند و دنبال طعمه در طول سال می‌گردند؛ یعنی دانش‌آموزانی که توانایی مالی دارند و در‌عین‌حال برای‌شان تحصیل مهم است و بعید است که بتوانند به رتبه‌های برتر دست پیدا کنند تا پزشک شوند. با‌این‌حال رابطه صمیمانه‌تری با این افراد برقرار می‌کنند، خدمات بیشتری به آنها ارائه می‌دهند و اطمینان دانش‌آموز را جلب می‌کنند؛ اما بعد که دانشجو موفق نمی‌شود، اعلام می‌کنند امکان خرید صندلی وجود دارد. آنها بخش کمی از پول را برمی‌دارند و بقیه آن را به کسانی که باید آن دانشجو را به صورت رسمی ثبت‌نام کنند. اینجا پای مراکز چندگانه‌ای به میان می‌آید که باید خطاکاری اثبات شود؛ اما در دانشگاه آزاد اتفاق بدی می‌افتد و آن انتقال دانشجویان از یک‌سری رشته به رشته‌های دیگر است که از نظر سطح تراز علمی بین دو رشته اختلاف وجود دارد. اختلاف در حدی که رتبه 20 هزار کنار رتبه هزار، بدون پرداخت هزینه بنشیند. این ماجرای رانت در اختیار‌گذاشتن صندلی‌های پرمتقاضی به معضلات جدید تحصیلی در زمینه عدالت تبدیل شده است.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x