مهد کودک ها آفلاین نظارت می شوند!
حدود 5 سال از ماجرای مهد کودک ستایش اردبیل میگذرد. کودکآزاری تلخی که به کمک دوربینهای مدار بسته مهدکودک و شبکههای اجتماعی بسرعت در معرض دید همگان قرار گرفت و ابعاد وسیعی یافت.
تماشای زنی که سعی میکند به زور به کودکی غذا بدهد و در مواجهه با امتناع او از خوردن، موهایش را میکشد و او را به سمتی پرت میکند، هرچند احساسات عمومی را جریحه دار کرد اما توانست مسئولان را به صحنه بکشاند. تا جایی که از معاونت سیاسی-امنیتی استانداری گرفته تا نمایندگان مجلس همه نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، کودک آزاری تلخی که اگر توسط دوربینهای مداربسته ثبت نمیشد و با رصد آنلاین در معرض دید قرار نمیگرفت شاید هیچ گاه کسی متوجه آن نمیشد. اما دیری نگذشت که بهدنبال صدور یک بخشنامه رصد آنلاین مهدکودکها حذف شد و دوربینهایی که حکم ابزار نظارتی والدین و مسئولان را داشتند در چشم بر هم زدنی خاموش شدند. این موضوع با واکنشهای بسیاری مواجه شد. مدیران بسیاری از مهد کودکها از بستن چشم نظارتی استقبال کردند و بازبینی دوربین را تنها در محدوده اختیارات مدیران و مسئولان مهد قرار دادند. اما در مقابل بر اضطراب و استرس والدین اضافه شد. مسئولان وقت سازمان بهزیستی اما تأکید کردند که نظارت بر عملکرد مهد کودکها افزایش خواهد یافت تا دیگر شاهد حوادثی از این دست نباشیم. آنها حذف رصد آنلاین را تنها بهدلیل حفظ حریم شخصی مربیان و بیارتباط با روشنگریهای صورت گرفته از این طریق عنوان کردند. چرا که مربیان بهدلیل وجود دوربینها مجبور بودند حجاب خود را کاملاً رعایت کنند و این موضوع هنگام بازی با کودکان مشکلاتی ایجاد میکرد.
اما در شرایطی که حدود 17 هزار مهد کودک فعال در سراسر کشور وجود دارد و کمبود نیرو امکان نظارت دقیق و مناسب را از سازمان بهزیستی گرفته، حذف رصد آنلاین اقدامی موفق به شمار میآید یا مخرب؟ دکتر سید منتظر شبر مدیرکل سابق امور کودکان و نوجوانان بهزیستی نیز با تأیید این موضوع که بهزیستی با وجود بازرسیهای دورهای امکان بازرسی همه مهد کودک ها را از نزدیک ندارد میگوید: بهزیستی همواره در زمینه بازرسی و حل مشکلات موجود در مهد کودک ها دست یاری خود را به سوی نظارت مردمی دراز میکند تا جایی که مسئولان بهزیستی معتقدند بیشترین و بهترین نظارت را خود مردم انجام میدهند و همیشه گزارشهای مردمی ما به حل مشکلات موجود در این حوزه منجر میشود.
محمدی مسئول یکی از مهدکودکهای شهر هم در این باره میگوید: رصد آنلاین فضای داخلی کلاسها بیشتر باعث دردسر میشد، چرا که هر روزه با تماسهای تلفنی مادرانی مواجه میشدیم که میگفتند چرا فرزندم یک گوشه نشسته و بازی نمیکند. یا چرا مربی اول به بچه دیگری غذا داده یا به فرزند من کمتر توجه کرده است. وی ادامه میدهد: البته وجود دوربین در مهد کودک بسیار لازم است چرا که با نصب دوربین مربیان بیشتر بر رفتار خود با کودکان توجه میکنند. از سوی دیگر امکان بازبینی و نظارت بر اتفاقاتی که در کلاس برای بچهها میافتد وجود دارد. به همین دلیل هماکنون در همه مهدهای کودک دوربین نصب شده است اما دسترسی به آن فقط برای مدیر و افرادی که مدیر مهد مشخص کرده امکان پذیر است.
مریم اما مادری است که از حذف دسترسی والدین به فیلم دوربینهای نصب شده در مهدهای کودک گلایه دارد. او میگوید: چندی پیش هنگام تحویل گرفتن فرزندم از مهد کودک متوجه سرخی صورتش شدم. به گمان اینکه از گرما صورتش گل انداخته بدون اعتراض فرزندم را تحویل گرفتم و راهی خانه شدم. بعد از رسیدن به خانه و هنگام عوض کردن لباسهایش متوجه وجود خون خشک شده در بینی او شدم. صورت و بینی پسرم آنقدر درد میکرد که اجازه نمیداد به صورتش دست بزنم.
او در حالی که بشدت ناراحت بود ادامه میدهد: به مهد کودک زنگ زدم و دلیل مشکل ایجاد شده برای فرزندم را پرسیدم اما منشی اظهار بیاطلاعی کرد و گفت از مربی میپرسم و اطلاع میدهم. تمام آن روز کسی از مهد کودک با من تماس نگرفت و تماسهای من به موبایل مدیر و منشی مهد هم نتیجهای نداشت و آنها پاسخ نمیدادند. خدا میداند بر من چه گذشت خیلی نگران بودم که مبادا سر فرزندم به دیوار یا زمین خورده و آسیب دیدگی او شدید باشد. بههمین دلیل روانه بیمارستان شدم تا از سر و بینی فرزندم عکس رادیولوژی تهیه کنم. فردای آن روز با مراجعه به مهد علت آسیب فرزندم را پرسیدم اما مربی و مدیر مهد کودک منکر هرگونه آسیب شدند. آنها حتی از نشان دادن فیلم دوربینها هم امتناع کردند و گفتند ما خودمان بررسی کردهایم و مشکلی نبوده.
مریم تأکید میکند: از آنجایی که نتیجه عکسهای رادیولوژی و معاینات پزشک نشان داد حادثه هرچه بوده به خیر گذشته من نیز از پیگیری این موضوع صرف نظر کردم اما در صدد هستم هرچه زودتر مهد کودک فرزندم را تغییر دهم.
سارا هم مادر شاغل دیگری است که مجبور شده فرزندش را به مهد کودک بسپارد. او از استرسهایش میگوید: از وقتی که فرزندم را به مهد کودک سپردهام دو بار با سرخی و کبودی سر و گردن فرزندم مواجه شدهام. من میدانم که کودکان بازیگوش هستند اما وقتی یک اتفاق در طی یک ماه دوبار پیش میآید ناخودآگاه دچار اضطراب و استرس میشوی. متأسفانه وقتی به مربیان هم اعتراض میکنیم میگویند اتفاق خاصی نیفتاده و بچهها باهم بازی میکردند که با هم برخورد کردند. آنها حتی از نشان دادن فیلم هم امتناع میکنند یا لحظاتی بعد از اتفاق را نشان میدهند. مثلاً وقتی به خاطر تورم و قرمزی سر فرزندم به مدیر مهد اعتراض کردم او فیلم را از صحنهای که مربی به سراغ پسرم رفته و سر او را بررسی میکند به من نشان دادو اصرار من برای دیدن دقایق قبلی فیلم هم اثری نداشت و او گفت که فرصت ندارد.
مریم اضافه میکند: از وقتی فرزندم را به مهد سپردهام دچار فشار روحی و روانی بسیاری شدهام هر لحظه که تلفن زنگ میزند با خود گمان میکنم میخواهند از مهد خبر بدی به من بدهند در حالی که اگر امکان تماشای فرزندم بهصورت آنلاین وجود داشت قطعاً بخش زیادی از ناراحتی و دلشورههای من هم کاسته میشد. اصلاً با این شیوه امکان اعتمادسازی هم بیشتر میشد. شاید مربیان مهد کودک واقعاً راست بگویندو حادثه خطرناکی اتفاق نیفتاده باشد اما تا پدر و مادر خودشان این صحنهها را نبینندخیالشان راحت نمیشود.
او درباره حجاب مربیان میگوید: مربیان مهد کودک همیشه روسری به سر دارند حتی اخیراً از مقنعه استفاده میکنند چون به گفته خودشان بهزیستی خواسته که پوشش آنها مقنعه باشد پس حذف نظارت آنلاین بهدلیل رعایت حجاب منطقی به نظر نمیرسد.