چرا رانندگان تاکسی اینترنتی دوست دارند حرف بزنند؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام استفاده از تاکسیهای اینترنتی، حوصلهتان از تلاش راننده برای باز کردن سر صحبت و ادامه مکالمه سر رفته باشد یا از اصرار راننده برای عدم پیروی از توصیههای مسیریاب اینترنتی کلافه شده باشید.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از هفت صبح، همه این مواردی که شاید برای شما چندان خوشایند نباشند در واقع پیش از آنکه به شخصیت راننده مربوط شوند به ویژگیهای شغل او ارتباط دارند. به بیان دیگر، شاید اگر شما هم راننده یکی از تاکسیهای اینترنتی بودید، عملکرد کم و بیش یکسانی داشتید.در نگاه نخست شاید به نظر بیاید که رانندگان تاکسیهای اینترنتی تا حد زیادی خودمختارند و خودشان تصمیم میگیرند که چه ساعاتی کار کنند و در کدام سمت شهر بیشتر فعالیت کنند اما این همه ماجرا نیست.
پژوهشی که در مورد رانندگان تاکسیهای اینترنتی در نیویورک و لندن انجام و نتایج آن در مجله هاروارد بیزنس ریویو منتشر شده نشان میدهد که کار کردن به عنوان راننده در تاکسیهای اینترنتی موارد ناخوشایندی هم به همراه دارد که برای ما نسبتا ناشناختهاند. برای مثال ارتباط انسانی این افراد به شدت پایین میآید. هیچ مدیر یا همکاری نیست که این رانندگان به طور منظم با آنها در ارتباط باشند.
کمبود روابط انسانی ممکن است که باعث شود این رانندگان بیشتر احساس تنهایی کنند و بخشی از نیازهای انسانی آنها مانند تعامل با دیگران بی پاسخ بماند. همچنین بخشی از رانندگان نسبت به نظارت و کنترل دائم الگوریتمها حس خوبی ندارند. از لحظهای که یک راننده شروع به کار میکند، موقعیت مکانیاش دائم توسط الگوریتم ها کنترل میشود.
همین الگوریتمها به راننده توصیه میکنند و یا به بیان دیگر دستور میدهند که از چه مسیری به مقصد برسد. شاید با خودتان بگویید که خب احتمالا یک الگوریتم با در نظر گرفتن متغیرهای متفاوتی، بهترین مسیر را بر میگزیند و به همین خاطر پیروی از توصیه آن منطقی است اما اگر قرار باشد که هر روز چندین ساعت تنها به توصیههای یک سیستم رایانهای گوش دهید، شاید کم کم دلتان بخواهد که کمی هم سرپیچی کنید.
اگر شما به سختی میتوانید مدیری را تحمل کنید که دائم شما را تحت نظر دارد و هنگام انجام هم کاری به جزئیات ورود میکند و به شما میگوید هر کاری را به چه شیوهای باید انجام دهید، احتمالا به رانندگان تاکسیهای تلفنی هم حق میدهید که گاهی از فرمانبرداری صرف از الگوریتمها سرباز بزنند.
کار کردن بدون تعامل انسانی با همکاران و آن هم در شرایطی که یک الگوریتم دائم به شما دستور میدهد شاید جنبههای ناخوشایندی داشته باشد و به همین خاطر برخی واکنشهای رانندگان تاکسیهای تلفنی هم قابل درک است. آنها احتمالا یکی از نخستین گروههای انسانی بودهاند که باید با چنین شرایطی وفق پیدا کنند اما احتمالا در آیندهای نه چندان دور، مشاغل بسیار دیگری هم به چنین شرایطی دچار خواهند شد.