x
۱۱ / شهريور / ۱۳۹۸ ۱۱:۲۴

عصر یخبندان دانشجویی به غیر از پزشکی!

عصر یخبندان دانشجویی به غیر از پزشکی!

در سال تحصیلی ۹۳-۹۲ تعداد دانشجویان کشور چهار میلیون و ۸۰۳ هزار نفر بود، اما جدیدترین آمار دانشجویان سه میلیون و ۶۱۶ هزار نفر است.

کد خبر: ۳۷۷۹۲۳
آرین موتور
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جوان، در حالی که تعداد علاقه‌مندان به پزشکی همچنان فراوان است، به عنوان نمونه تعداد دانشجویان مهندسی حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است. اوضاع بقیه رشته‌ها به غیر از پزشکی هم کم و بیش به همین منوال است.

در سال‌های اخیر صندلی‌های مقطع کارشناسی ارشد و دکتری با شیب زیاد کاهش یافته، اما هم‌اکنون تعداد صندلی‌های دانشگاه‌ها خالی مانده و تعداد شرکت‌کنندگان آزمون مقطع تحصیلات تکمیلی هم کاهش یافته است.

صندلی‌های خالی تحصیلات تکمیلی

نگاهی به آمار صندلی‌های خالی دانشگاه‌ها که از سوی رئیس سازمان سنجش کشور منتشر شده، حکایت از آن دارد که در سال قبل ۱۵ درصد از ۱۴ هزار صندلی مقطع دکتری خالی مانده است، اما این تمام ماجرا نیست. تعداد ثبت‌نام‌کنندگان آزمون مقطع دکتری در سال‌جاری نسبت به سال گذشته کاهش چشمگیری یافته است. در حالی که تعداد داوطلبان این آزمون در دو سال پیش ۲۲۳ هزار نفر بود، در سال قبل به رقم ۱۹۵هزار نفر رسید و امسال به گفته مشاور سازمان سنجش آموزش کشور کمتر از ۱۵۰ هزار نفر بوده است.

از بازار کار تا کیفیت آموزش

در واقع با توجه به اینکه در مقطع کارشناسی ارشد و کارشناسی، بالاترین ظرفیت صندلی‌های خالی مربوط به دانشگاه‌های غیردولتی بوده، پیش‌بینی می‌شود که صندلی‌های خالی مانده در مقطع دکتری هم مربوط به دانشگاه‌های غیرانتفاعی، پیام نور و پردیس‌های خودگردان باشد.

بدون شک بالابودن هزینه‌های تحصیل در دانشگاه‌های غیردولتی نمی‌تواند تنها عامل کاهش رغبت متقاضیان تحصیل برای مقطع دکتری و خالی ماندن صندلی‌های دانشگاه‌ها باشد. نبود بازار کار متناسب با رشته، پایین بودن کیفیت آموزش در دانشگاه‌های غیردولتی هم از مهم‌ترین دلایلی است که می‌تواند در این بی‌رغبتی تأثیرگذار باشد.

سراشیبی ۴ ساله

در سال تحصیلی ۹۳- ۹۲ تعداد دانشجویان کشور چهار میلیون و ۸۰۳ هزار و ۳۷ نفر بود که از این جمعیت، تعداد ۲۴۸ هزار و ۸۰۲ نفر پزشکی، یک میلیون و ۵۷۷ هزار و ۲۳۰ نفر فنی و مهندسی، ۲ میلیون و ۱۴۹ هزار و ۱۱۰ نفر علوم انسانی، ۲۹۱ هزار و ۶۶۸ نفر علوم پایه و ۲۳۵ هزار و ۹۷۳ نفر در رشته‌های کشاورزی و دامپزشکی تحصیل کرده‌اند.

از سال تحصیلی ۹۳- ۹۲ تاکنون هم با کاهش جمعیت دانشگاهی روبه‌رو بوده‌ایم. به شکلی که جمعیت کل دانشجویان کشور در سال تحصیلی ۹۷- ۹۶ به سه میلیون و ۶۱۵ هزار و ۱۱۴ نفر می‌رسد، در چهار سال اخیر سیستم آموزشی کشور هم حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از جمعیت دانشجویان در حال تحصیل خود را از دست داده است.

مشتاقان حقوق‌های نجومی

کاهش جمعیت دانشجویان در بین رشته‌های مختلف و با تناسب متفاوت بوده است. به طور نمونه رشته‌های پزشکی همچنان مشتاقان خود را حفظ کرده و در شرایطی که کشورمان تنها ۲۵ هزار دندانپزشک دارد و برخی پزشکان عمومی با درآمد ۱۷ میلیون تومانی حاضر به کار در شهر‌های محروم نیستند، درآمد برخی پزشکان متخصص هم نجومی است که این همه علاقه‌مند به رشته پزشکی جای تعجب ندارد.

رکورد بیشترین کاهش جمعیت دانشجویان به رشته کشاورزی و دامپزشکی با کاهش ۳/ ۴۱ درصدی تعلق دارد. پس از آن گروه‌های فنی و مهندسی با ۹/ ۳۴ درصد، علوم پایه با ۶/ ۲۵ درصد و علوم انسانی با ۱ /۲۱ درصد بیشترین کاهش را در گروه‌های جمعیتی خود تجربه کرده‌اند.

آمار‌ها چه می‌گویند؟

نخستین علت کاهش دانشجویان رشته‌های فنی‌ومهندسی، علوم پایه و علوم انسانی را می‌توان ناشی از افزایش ناامیدی نسبت به آینده شغلی این رشته‌ها دانست. نگاهی به رشته فنی و مهندسی نشان می‌دهد که طی ۱۰ سال اخیر بیکاری در این گروه درسی ۱۷۶ درصد رشد داشته و جمعیت بیکار فارغ‌التحصیلان فنی‌ومهندسی از ۱۱۷ هزار و ۷۱۷ نفر بیکار در این رشته به ۳۲۵ هزار و ۴۳۷ نفر در سال ۹۶ رسیده است.

همین موضوع باعث شده در کنار افزایش بیکاری، تمایل به تحصیل در رشته‌های تحت‌نظر وزارت علوم کاهش یابد و تعداد بیکاران هم افزایش پیدا کند که در نتیجه داوطلبان از خیر درس خواندن در این گروه‌های درسی بگذرند.

جالب است که نرخ بیکاری علوم کامپیوتر و علوم پایه هم بسیار بالاست و طی سال‌های گذشته در سطوح بالایی پایدار مانده است. این رشته در کنار رشته محافظت از محیط‌زیست بیشترین نرخ‌های بیکاری را به خود اختصاص داده است.

معضل حضور دولت

رشته‌های علوم‌زیستی در سال‌های گذشته بیکاری فزاینده‌ای داشته‌اند. از ۱۶ درصد در سال ۸۷ تا ۲۵ درصد در سال ۹۷. علوم فیزیکی هم همین طور در سطحی بدتر! نرخ بیکاری علوم فیزیکی در سال قبل حدود ۲۲ درصد بوده است.

یکی از دلایل مهم این بیکاری‌ها و کاهش دانشجویان این است که آموزش بر مبنای تقاضای اجتماعی صورت می‌گیرد نه نیاز‌های اقتصادی! اگر روند فعلی متکی بودن صنعت و دانشگاه به دولت و درآمد‌های نفتی تداوم داشته باشد، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.

در حال حاضر صنعت و دانشگاه به دو عامل مجزا تبدیل شده‌اند. اگر اساتید و دانشجویان برای رسیدن به فرصت‌های مطالعاتی خود را نیازمند صنعت می‌دیدند و در صنعت هم نیاز به علم احساس می‌شد، اکنون گرفتار مشکلات فعلی در این زمینه نبودیم.

در واقع حضور دولت و حمایت‌های آن از دانشگاه و صنعت سبب ایجاد احساس بی‌نیازی و عدم تعامل این دو عامل شده است.

اکنون دانشگاه‌هایی در کشور داریم که تعطیلی آن‌ها به اندازه تعطیلی یک نانوایی در محله‌ای شلوغ نمی‌تواند تأثیرگذار باشد و دلیلش هم این است که برخی دانشگاه‌ها هیچ گرهی از مشکلات شهر یا کشورشان را حل نمی‌کنند. اگر سیستم آموزش عالی خود را با تغییرات و نیاز‌های کنونی وفق ندهد، اوضاع ناگوار آموزش عالی و بیکاری فارغ‌التحصیلان همچنان ادامه خواهد داشت.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x