مسائل جنسی را چطور و چه زمانی به کودکان بگوییم؟
«مامان لکلکها منو آوردن؟»، «عروسی تو و بابا من کجا بودم؟» سوالاتی است که کودکان با آنها پدر و مادرانشان را بمباران میکنند و در بیشتر مواقع پاسخی جز اینکه «زشته نگو، بزرگ میشی، میفهمی» نمیشنوند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، هر پنجسال، نسل تغییر میکند و این به معنای بیشترشدن شکاف نسلی است؛ نسلی که دنیای متفاوتی از هم دارند؛ نسلی قدیمی که درگیر مشغلههای اقتصادی و درگیریهای رابطهای و خانوادگی است و بیشتر وقتش را صرف رفعورجوع کردن مسائلش میکند و نسل جدیدی که در عصر ارتباطات و اطلاعات است و صبوری نسلهای پیش را ندارد و سوالات بیشتری دارد که میخواهد خیلی زود به جواب آنها برسد. البته اولیایی هستند که با وجود تمام مشغلهها در کلاسهای تربیت جنسی شرکت میکنند و در این زمینه کتاب میخوانند و از تجربیات مشاروهها بهره میبرند، تا در مقابل سوالات متعدد کودکانشان خلعسلاح نباشند و کمی خودشان را به دنیای کودکشان نزدیک کنند. در مقابل اما هنوز پدر و مادرانی هستند که به ناآگاهی خود در این زمینه واقفند و تنها سکوت پیشه میکنند، تا مبادا چشموگوش کودکشان باز شود.
چطور آموزش بدهیم؟
«ماندهام چطور برایش توضیح بدهم. دخترم ۹سال دارد و تنها ابتداییترین چیزها مثل حفظ اندام خصوصی را به او یاد دادهام.» تربیت جنسی برای «فرزانه» مانند بسیاری از مادران به چالش بزرگی بدل شده و با نحوه درست این آموزشها بیگانه است، درحالیکه متوجه اهمیت این مهارت است. «ماجرای آتنا جرقهای را در ذهنم روشن کرد و مثل همه مادران نگران دخترم شدم، برای همین آموزش و بالا بردن مهارت برای حفظ خودش نخستین راهحلی بود که به ذهنم رسید، اما من هم مانند تمام همنسلهایم این مهارت را در کودکی و نوجوانی نیاموختهام و حالا در نقش مادر نمیدانم چطور باید این مهارت را به او بیاموزم.» «سیما» هم دختر 11 سالهای دارد که تنها توانسته ابتداییترین چیزها مثل حفظ اندام خصوصی را به او بیاموزد. «گفتن ابتداییترین مسائل هم سختیهای خودش را دارد. راهحلی که به ذهنم رسید، نشان دادن چند کلیپ آموزشی مخصوص کودکان بود.» یکی از دغدغههای «سیما» تربیت جنسی دخترش است، اینکه این مسائل را چطور و چه زمانی به او آموزش بدهد. «وقتی خبر تجاوز به کودکان را میشنوم، چهارستون بدنم میلرزد، اما نمیدانم چطور باید در این مورد به او توضیح بدهم، تا از خودش محافظت کند. میترسم بلوغزودرس داشته باشد.»
پدر و مادرها نیازمند آموزشاند
آموزش جنسی به کودکان مقولهای است که جوامع به فراخور شرایط اجتماعی، آموزشی و فرهنگیشان سعی در یافتن راهحل مناسب برای آن هستند، اگرچه ضرورت این آموزش بر کسی پوشیده نیست و روانپزشکان هم معتقدند این آموزشها از سنین کودکی با در نظر گرفتن سن، شرایط و … باید شروع شوند، البته مباحث جنسی و موضوعاتی از این دست در کشور ما شکل سنتی دارد و در بیشتر مواقع مسکوت باقی مانده است. لیلا ارشد، فعال حقوق کودک دراینباره میگوید: «ما در قرن21 قرار داریم؛ قرن دسترسی آسان به اطلاعات؛ واقعیتی که نمیتوان از کنار آن و نسلی که در آن رشد و پرورش مییابد، بیاعتنا گذشت. بنابر توصیه سازمان بهداشت جهانی 10مهارتی که به جوامع عضو توصیه شده، تا به جامعهشان آموزش بدهند را مدنظر قرار بدهیم و شرایط مهارتآموزی این موارد را برایشان مهیا کنیم.»
پدر و مادرها حتی با وجود تحصیلات دانشگاهی نمیدانند این مسائل را چطور به کودکانشان آموزش بدهند و اغلب در مقابل سوالات فرزندانشان عکسالعمل مناسب را نمیشناسند
ایران در سال 72 به کنوانسیون حقوق کودک پیوست و به واسطه آن متعهد شد قوانینش را به مفاد و قوانین پیماننامه نزدیک کند و این درحالی است که هنوز تربیت جنسی کودکان مغفول مانده است. ارشد واژه مناسب برای آموزش مسائل جنسی را تربیت جنسی کودکان عنوان میکند و ادامه میدهد: «زمانی که از آموزش جنسی به کودکان صحبت میشود، این شائبه بهوجود میآید که خانوادهها قرار است مسائل جنسی را به کودکان آموزش دهند، درحالیکه غرض از آموزشهای جنسی، تربیت جنسی کودکان است، تا با شناخت از بدنشان از آسیبهایی که همگی بر آنها واقف هستیم، درامان باشند.»
یکی از وظایف اولیا تربیت و آموزش مهارتهای فردی و اجتماعی به فرزندانشان است، بهطوری که کودکان بتوانند در زندگی اجتماعی فرد موفقی ظاهر شوند. این فعال حقوق کودکان، آموزش شناخت بدن به کودکان را همچون سایر آموزشها و مهارتها دانسته و میگوید: «آموزش شناخت بدن و اینکه در شرایط مختلف چطور باید از بدنشان محافظت کنند، یکی از الزامات و وظایف اولیاست، اگرچه این وظیفه تنها بهعهده پدر و مادرها نیست و آموزشوپرورش و نهادهای مرتبط با کودکان هرکدام به نوبه خود عهدهدار آموزشهایی از این دست هستند.»
تفکر عامه بر این است که تربیت جنسی کودکان باید به این نحو باشد که دختران توسط مادران آموزش ببینند و پسران توسط پدران و این درحالی است که در سطح جهانی آموزشهایی برای پدر و مادرها ارایه میشود و همه پدر و مادرها صرفنظر از داشتن کودک پسر یا دختر آنها را میآموزند
آموزش مسائل جنسی و به عبارتی تربیت جنسی کودکان مقولهای مهم و در عین حال حساس است، از این منظر که اغلب پدر و مادرها حتی با وجود تحصیلات دانشگاهی نمیدانند این مسائل را چطور به کودکانشان آموزش بدهند و اغلب در مقابل سوالات فرزندانشان عکسالعمل مناسب را نمیشناسند. ارشد با تایید این موضوع میگوید: «بیشتر پدر و مادرها چنین آموزشهایی را ندیدهاند، بنابراین با شیوه درست این مهارتآموزی تا حدودی بیگانهاند، به همین منظور نقش نهادهای متولی کودکان میتواند تا حدودی این مهارتآموزی را برای اولیا راحتتر کند، بهطوری که این آموزشها را در دوران مهدکودک به کودکان ارایه کنند. نقش این نهادها برای شناخت کودکان برای مراقبت از بدنشان باید از همان سنین مهدکودک شروع شود.»
تفکر عامه بر این است که تربیت جنسی کودکان باید به این نحو باشد که دختران توسط مادران آموزش ببینند و پسران توسط پدران و این درحالی است که در سطح جهانی آموزشهایی برای پدر و مادرها ارایه میشود و همه پدر و مادرها صرفنظر از داشتن کودک پسر یا دختر آنها را میآموزند. این فعال حقوق کودک این آموزشها را راهگشا دانسته و میگوید: «این آموزشها را تحتعنوان پیشگیری سطح یک میشناسند، بهطوری که همزمان به اولیا و کودکان آموزشهایی ارایه میشود؛ آموزشهایی که در سنین مختلف به تناسب هر دوره تکرار میشود و آموزشهای مختص همان سن را دربرمیگیرد.»
بیشتر مادرها تنها در این حد توانایی دارند که به کودک عضوهای خصوصی را یادبدهند، بنابراین بهره گرفتن از متخصصان این امر میتواند کار را کمی برای اولیا راحتتر کند. روانشناسان و مددکاران میتوانند گزینههای خوبی باشند تا به اولیا در این مهارتآموزی کمک کنند.
ارشد با تاکید بر این مسأله که نباید این تصور وجود داشته باشد که آموزش مسائل جنسی به معنای آموزش و تشویق رابطه جنسی است، ادامه میدهد: «بیشتر مادرها تنها در این حد توانایی دارند که به کودک عضوهای خصوصی را یادبدهند، بنابراین بهره گرفتن از متخصصان این امر میتواند کار را کمی برای اولیا راحتتر کند. روانشناسان و مددکاران میتوانند گزینههای خوبی باشند تا به اولیا در این مهارتآموزی کمک کنند. البته خانوادههایی که این هزینهها برایشان سنگین است میتوانند از مدارس یا مهدهای کودکانشان بخواهند در چند جلسه از حضور روانشناس و مختصصان این حوزه بهره ببرند تا هم خود و هم فرزندانشان به پاسخ سوالاتشان برسند.» شرایط امروز جامعه با جامعهای که پدرومادرهای امروزی در آنها رشد یافتهاند بسیار متفاوت است، بنابراین مهارتآموزی اولیا اهمیت دارد. واقعیت امر این است که کتمان بعضی مسائل میتواند تنها زمینهساز مشکلات حادتر در آینده باشد. این فعال حقوق کودکان نقش مشاوره در این عرصه را راهگشا میداند، اگرچه بر این باور است که خدمات مشاوره باید به شکل رایگان ارایه شود تا جامعه آسیبهای کمتری را متحمل شود: «خانوادههایی که توانایی پرداخت هزینه مشاوره کودکانشان را ندارند، میتوانند با شماره 42152 تماس بگیرند و سوالاتشان را با کارشناسان درمیان بگذارند. صدای یارا وابسته به انجمن حمایت از حقوق کودکان است و پدرومادرها میتوانند سوالاتشان را مطرح کرده و از راهنمایی کارشناسان برای حل مشکل کودکانشان بهره ببرند.»
فرزندانمان را از آسیبهای احتمالی محافظت کنیم
تربیت جنسی چیست؟ بهنظر میرسد هنوز هم این عبارت برای بسیاری از والدین ناشناخته، تابو و بخش ممنوعه باشد. متاسفانه هنوز هم هستند والدینی که تربیت جنسی را معادل بیبندوباری و باز کردن چشموگوش فرزندانشان میدانند و با هر نوع بحثی که رنگوبویی از تربیت جنسی داشته باشد بشدت مخالفت میکنند. هنوز هم بعضی از والدین نگرانند که مبادا روانشناسان با بیان این مباحث قصد این را داشته باشند که فرزندان آنها را با روشهای غربی در مورد مسائل جنسی آشنا کنند و به حیطههای نادرستی بکشانند.
متاسفانه هنوز هم هستند والدینی که تربیت جنسی را معادل بیبندوباری و باز کردن چشموگوش فرزندانشان میدانند و با هر نوع بحثی که رنگوبویی از تربیت جنسی داشته باشد بشدت مخالفت میکنند
سمیرا طاووسی، روانشناس با اشاره به تجربه سالهای گذشته والدین در زمینه تربیت جنسی میگوید: «سالها قبل فکر میشد تربیت جنسی معادل آموزش مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان است، البته دلیل این تصور هم شیوههای تربیت جنسی در فرهنگهای غربی بود که واقعا آموزش متفاوتی با فرهنگ ما دارند و به نوعی نگرانی والدین خیلی هم بیدلیل نبود.
اما اکنون روانشناسان میدانند در بحث تربیت جنسی نخستین و مهمترین نکته توجه به فرهنگ کشورمان است و هرگز به سبک و شیوه کشورهای دیگر با این مسأله برخورد نمیکنند. بحث تربیت جنسی در کشور ما کاملا متناسب با آداب و رسوم و هنجار و فرهنگ کشورمان در مجامع روانشناسی مطرح میشود و به همین ترتیب در آموزش این مسائل به والدین و حتی نوجوانان باید حتما هماهنگ با همین ارزشهای داخلی و فرهنگ کشورمان پیش برویم، بنابراین باید به این نکته اشاره داشت که تربیت جنسی به معنای آموزش روابط جنسی، باز کردن چشموگوش کودک و نوجوان و دادن اطلاعات اضافی و خلاف عرف و فرهنگ کشورمان نیست.»
حث تربیت جنسی در کشور ما کاملا متناسب با آداب و رسوم و هنجار و فرهنگ کشورمان در مجامع روانشناسی مطرح میشود و به همین ترتیب در آموزش این مسائل به والدین و حتی نوجوانان باید حتما هماهنگ با همین ارزشهای داخلی و فرهنگ کشورمان پیش برویم
پاسخ چیستی تربیت جنسی هم آسان و هم دشوار است؛ آسان از این حیث که تربیت جنسی تمام مسائل مربوط به زندگی جنسی انسانها اعم از هویت جنسی، بلوغ جنسی، بهداشت جنسی، رفتار جنسی و… را شامل میشود، اما دشوار از این جهت که تعریف دقیق و مشخص و یک خطیای برای آن وجود ندارد و نمیتوان گفت تربیت جنسی عبارت است از: … . بنابراین ما تعریف جامع و صریحی از تربیت جنسی نداریم، ولی حیطههای آن مشخص است. طاووسی هر مسأله تربیتی مرتبط با پرسش و پاسخ در مورد سوالات جنسی کودکان، آموزش حریم خصوصی و متجاوزان به حریم خصوصی بدن به کودکان، رفتارهای شرطی شده در کودکان که رنگ و بوی جنسی دارد مانند خودتحریکی آنها، کنجکاویهای جنسی کودکان، مسائل مربوط به هویت جنسی، بلوغ جنسی، بهداشت جنسی، باورهای جنسی، رفتار جنسی و… را در حیطه تربیت جنسی میداند و میگوید: «جالب است بدانید این بخش از تربیت قبل از به دنیا آمدن فرزندتان توسط شما شروع میشود. چطور؟ زمانی که شما با کمک تصاویر سونوگرافی جنسیت احتمالی کودک خود را تشخیص میدهید و برای او لباسها و وسایل متناسب با جنسیتش را تهیه میکنید و در ادامه آماده رفتار با فرزندتان براساس جنسیتش میشوید، درواقع تربیت جنسی را آغار کردهاید. بنابراین تربیت جنسی حتی پیش از تولد فرزند آغاز شده و والدین این بخش از تربیت را تا زمانی که فرزندشان به بلوغ جسمی و فکری برسد، ادامه میدهند و پس از اینکه فرزندشان فرد بالغی شد، کمتر درگیر مسأله تربیت جنسی هستند.»
اگر شخصی پس از بلوغ مشکلاتی در زمینه مسائل جنسی داشته باشد دیگر تحتعنوان اختلالات جنسی، طبقهبندی شده و نیاز به درمان خواهد داشت
واقعیت امر این است که تربیت جنسی مانند سایر شاخههای تربیتی معمولا در مورد کودکان و نوجوانان به کار میرود و پس از سن بلوغ ما دیگر مفهوم تربیت جنسی را مطرح نمیکنیم. اگر شخصی پس از بلوغ مشکلاتی در زمینه مسائل جنسی داشته باشد دیگر تحتعنوان اختلالات جنسی، طبقهبندی شده و نیاز به درمان خواهد داشت. این روانشناس تربیت جنسی دوران کودکی و نوجوانی را مهم و اساسی دانسته و میگوید: «آنچه مهم است توجه به این موضوع است که در زمان حاضر تلاشهای ما بیشتر برای آگاه کردن والدین درخصوص پرداختن به این بخش مهم تربیتی است، زیرا هر نوع سهلانگاری و بیتوجهی به این موضوع میتواند به سلامت روان و رفتار فرزند ما آسیب جدی وارد کند. اگر ما از همان سنین کودکی با آموزش درست مسائل تربیت جنسی مانند آموزش حریم خصوصی بدن به کودکانمان از هر نوع تعرض جنسی ممکن پیشگیری کنیم و به فرزندمان بیاموزیم که در موارد مواجهه با متجاوزان چگونه رفتار کند و باید و نبایدها را بداند، بیشک این آگاهی و این آموزش به او کمک خواهد کرد تا با پیشگیری از آسیب، سلامت روان و جسم خود را حفظ کند.»
تربیت جنسی تنها در دوران کودکی خلاصه نمیشود و در نوجوانی هم به تناسب سن فرزندانمان باید آموزشهایی را ارایه بدهیم تا با مهارتی که به دست میآورند چالش دوران بلوغ را به راحتی پشتسر بگذارند. «در سنین نوجوانی با آگاهی از تغییرات بلوغ میتوانیم به نوجوانمان کمک کنیم تا از چالشهای بلوغ جنسی با سلامت بیشتر عبور کند و باز هم کمتر آسیب ببیند. خلاصه کلام اینکه تربیت جنسی در جامعه حاضر که انواع اطلاعات نادرست در فضای مجازی در درسترس افراد قرار دارد، امری واجب و ضروری است که بیتوجهی به آن به سختی قابل جبران خواهد بود و در مواردی هم متاسفانه قابل جبران نیست.»
صحبت کردن در مورد تربیت جنسی برای بیشتر والدین چالش سختی است و بهواقع نمیدانند چطور این مرحله را پشتسر بگذارند، البته این چالش به عدماطلاعات والدین در چگونگی ارایه این تربیت برمیگردد. طاووسی معتقد است والدین نگراناند مبادا با مسائلی که ارایه میکنند فرزندانشان را گیج و سردرگم کنند و میگوید: «گفتوگو و پاسخگویی به پرسشهای جنسی کودکان باید متناسب با سن، شیوه آموزش و درک آنان باشد. بعضی خانوادهها به دلیل بینشهای خود علاقهای به صحبت درباره مسائل و آموزشهای جنسی ندارند، چون تصور میکنند ارایه اطلاعات موجب بیدار شدن غریزه جنسی فرزندانشان میشود. درحالیکه باید بدانند هرچه اطلاعات و دانستههای کودکان و نوجوانان درباره بدن خود و مسائل مربوط به جنسیتشان بیشتر و صحیحتر باشد، رفتارهای آگاهانهتری از خود بروز میدهند. بچهها بههرحال از طریق منابع مختلف، مثل دوستان، نشریات، رسانهها و .. کنجکاوی میکنند. به همین سبب والدین و اعضای موثر خانواده بهتر است برای اطمینان حاصل کردن از آموزش سالم آنان، وظیفه آگاهیدهنده اصلی را خود بهعهده گیرند.»