نظام ردهبندی، تیغ دولبه
دانشگاههای دنیا هرکدام با سیستم و نظام آموزشی خاص خود مشغول فعالیت هستند و دانشجویان زیادی هر ساله از آنها فارغالتحصیل میشوند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرهیختگان، از آنجا که دانشجویان ترجیح میدهند در دانشگاهی تحصیل کنند که علاوهبر دارا بودن استادان کارکشته و کاربلد، سیستم آموزشی آن برای استعداد و توانمندیهای آنها هم ارزش قائل باشد و به این واسطه بتوانند رشد و شکوفایی پیدا کرده و در زمینه ای که فعالیت میکنند، خوش بدرخشند و پیشرفت را تجربه کنند. سالهاست که نظام رتبهبندی در دنیا به بررسی و کنکاش پیرامون دانشگاههای مختلف دنیا میپردازد تا برترین دانشگاهها در حوزههای مختلف شناسایی و به دنیا معرفی شوند. این فرآیند به اندازه کافی انگیزه در دانشگاهها ایجاد میکند تا برای کسب رتبههای برتر و جایگاهی قابل قبول تلاش کنند.
روی مثبت تیغ
دانشگاههای دنیا در حوزههای مختلفی فعالیت میکنند و به خاطر عملکردی که در این حوزهها و موضوعات دارند، از دیدگاه نظامهای ردهبندی مورد ارزیابی قرار میگیرند. این سیستم ارزیابی، دانشگاهها را از منظر عملکردهای مختلف موضوعی و ارائه مقالات و... بررسی میکنند. دانشگاهها برای دستیابی به جایگاههای مطلوب و برتر تلاش میکنند که باعث میشود در زمینههای مختلف توانمند شده و تواناییهای خود را نشان دهند. این فرآیند، بهطور ناخودآگاه جنبه رقابتی را بین دانشگاههای مختلف افزایش میدهد و دانشگاهها از تمام ظرفیتهای خود برای عقب نماندن از رقبا استفاده میکنند. بنابراین اگر از دید رقابتی به نظام ردهبندی دانشگاهها نگاه کنیم، این نظام عملکرد مثبتی دارد که درنهایت به نفع دانشگاهها تمام میشود و حتی شکوفایی و پیشرفت آنها را هم به دنبال دارد. دانشگاهها برای پیشیگرفتن از هم تلاش میکنند تا خود را بالا بکشند و در ردههای بالاتری در جدول ردهبندی قرار گیرند.
جذب دانشجوی بیشتر
اگر بحث رقابت تنگاتنگ دانشگاهها را کنار بگذاریم، به موضوع جذب دانشجوی بیشتر میرسیم که یکی از اهداف مستتر در نظامهای ردهبندی به شمار میرود. بهطور قطع، دانشگاههایی که در ردههای نخست برترین دانشگاههای دنیا قرار میگیرند، از نظر عملکرد و شیوه تدریس و بسیاری از شاخصهای دیگر وضعیت خوبی دارند و به همین دلیل وقتی پای انتخاب دانشگاه برای تحصیل به میان میآید، بسیاری از دانشجویان ترجیح میدهند از فهرست چند صدتایی که در برابرشان قرار میگیرد، دانشگاهی را انتخاب کنند که جزء برترینهای جهان از نظر ردهبندی باشد؛ و این مساله اهمیت ردهبندی را دوچندان میکند.
آن روی دیگر ردهبندی
بهرغم جنبههای مثبتی که برای نظام ردهبندی دانشگاههای دنیا اشاره شد، این سیستم همیشه به نفع دانشگاهها و دولتها تمام نمیشود بلکه برعکس، تیغ دولبهای است که به سمت خودشان نشانه میرود. «تایمز» در گزارشی که بهتازگی منتشر کرده، به اهمیت ردهبندیهای دانشگاهی و دوپهلو بودن آن اشاره کرده است. در این گزارش آمده است: «زمانی که دانشگاهها تمام ظرفیتهای خود را در بوته آزمایش میگذارند و تمام توانمندیهای خود را به رخ دنیا میکشند تا بهواسطه آن بتوانند جایگاه مناسبی را در رتبهبندی دانشگاهی دنیا به دست آورند، درواقع با آتش بازی میکنند و ناخواسته خود را در گردابی انداختهاند که در انتها ممکن است به ضررشان تمام شود.
Rik Van de Walle، رئیس دانشگاه «گنت» میگوید: «پیشگامان آکادمیک ملزمند نتایج ردهبندیهای دانشگاه خود را در گستره وسیعتری منتشر و آن را به تفصیل تشریح کنند. رتبهبندیهای متعددی در دنیا وجود دارند و این نظامها چیزی بیشتر از آنچه ارزیابی کردهاند، ارائه نمیدهند. رساندن این پیام به دولتها وظیفه ماست و باید بارها آن را بازگو کنیم.»
یکی از استادان دانشگاه «ماستریخت» هند معتقد است که مدیران دانشگاهی با کمک گرفتن از نتایج ردهبندیها بهمنظور ارتقای پروفایل دانشگاهی خود، موقعیت خود را در معرض خطر قرار میدهند. این خطر درحالی دانشگاهها را تهدید میکند که دولتها این ردهبندیها را علیه دانشگاهها استفاده میکنند. یکی دیگر از مدیران موسسه علوم و فناوری دانشگاه «اوکیناوا» بیان میکند معیارهایی که برای رتبهبندی دانشگاهها در نظامهای ردهبندی استفاده میشوند، اعتماد میان سیستم آکادمیک دانشگاهی و دولتها را از بین میبرد. او معتقد است که این بخش مستلزم بینشی عمیق درمورد چگونگی آموزش مسئولانه استفاده صحیح از معیارها به دولت است؛ بنابراین، سازوکارهایی چون ارزیابی عملکرد، توانایی آکادمیک را برای تحقیق و تدریس تحولپذیر نادیده نمیگیرد.
«مکس پرایس»، صدراعظم سابق دانشگاه کیپتاون بر این باور است که نظامهای ردهبندی رقابت را در میان دانشگاهها افزایش میدهد، بهطوری که هر دانشگاه به دنبال آن است که گوی سبقت را از دانشگاههای دیگر ربوده و خود را به ردههای بالاتر برساند. اما از سوی دیگر، این سیستم رتبهبندی بسیار ناقص عمل کرده و حتی برای این بخش منفی عمل میکند. این مقام سابق دانشگاهی معتقد است راههای بهتری هم برای استفاده مناسب از معیارها وجود دارد. او به این نکته اشاره میکند که ماهیت رتبهای رتبهبندی دانشگاهی با توجه به عملکردهای فردی، فرآیند واقعی آنها را میپوشاند و بسیاری از واقعیتهای نظام آموزشی را در دانشگاهها پنهان میکند. این در صورتی است که دانشگاهها میتوانند نمره تدریس، تحقیق و شهرت خود را در مقیاس جهانی ارتقا دهند و در این شرایط، میزان مقالات منتشرشده و استنادها را افزایش دهند و همچنان 10 پله در جدول ردهبندی دانشگاهها به جلو حرکت کنند.
از سوی دیگر، دانشگاهها با قرار گرفتن در فضایی رقابتی ممکن است در ارزیابیهای سالیانهای که روی معیارهای مختلف ردهبندی انجام میشود، ارتقا پیدا کنند و همچنان در ردههای پایین جدول رتبهبندی جا خوش کنند، چراکه دانشگاه دیگری هم مانند شما عمل کرده و در جدول جایگاهی برابر شما پیدا کرده است. موقعیت دانشگاه در این رتبهبندی الزاما ارزیابی عملکردهای بهتر یا بدتر دانشگاهها نیست. در چنین نظام رتبهبندیای، رویکردی که بیشتر شبیه به سیستم انتخاب هتلهای پنجستاره باشد، در اولویت قرار دارد، چراکه دانشگاههایی که دارای ضریب تاثیر، شهرت و تعداد مقالات بالاتری هستند، معمولا در فهرست 200 دانشگاه برتر دنیا قرار میگیرند و دلیل آن هم شایسته شناختهشدن از سوی نظام رتبهبندی است. آنچه دانشجویان و دولتها باید بدانند این است که دانشگاهها در گروه خاصی قرار دارند. در صورتی که دانشگاهها معیارهای موردنیاز برای قرار گرفتن در فرآیند رتبهبندی را داشته باشند، محدودیتی روی تعداد دانشگاههایی که در این گروه قرار میگیرند، وجود ندارد.
«اندرز کارلسون»، رئیس سابق شبکههای استراتژیک جهانی با این موضوع موافق است که تنزل عملکرد رتبهبندیها دانشگاهها را در معرض خطر قرار میدهد. او معتقد است دانشگاهها بخشی از اقتصاد دانشی هستند و دولتها با نظام رتبهبندی به دنبال ارزیابی سهم خود در این میان هستند و به نوعی میخواهند جایگاه خود را در دنیا به اثبات برسانند.
اگرچه موفقیت دانشگاهها در کسب ردههای نخست و رتبههای برتر در جدول رتبهبندی دانشگاهی یا بهبود نمرههای بهدست آمده حائزاهمیت است، اما هرگز منابعی که به دست آوردهاند یا تغییرات اساسی ایجادشده در ماموریتی که دارند یا طرحهای دانشگاهی هیچ ارزشی ندارند. درواقع، بیشتر آنچه دانشگاهها به دست میآورند، به دنبال تغییرات روششناختی ایجاد میشوند که در ردهبندیهای مختلف کسب شدهاند. پیشبینیها حاکی از آن است که تعداد دانشجویان ثبتنامشده در آموزش عالی از 99.4 میلیون نفر در سال 2000 به 414.2 میلیون نفر در سال 2030 میرسد که شاهد رشد 416 درصدی خواهیم بود. پذیرش این تعداد دانشجوی بیشتر مستلزم افتتاح هفتهای چهار دانشگاه بزرگ دیگر با ظرفیت حدود 30هزار دانشجو در 15 سال آینده است. این موسسات آموزش عالی استخوانبندی واقعی جامعه هستند و در رشد اجتماعی، اقتصادی و پیشرفت علمی جوامع نقش بسزایی ایفا میکنند.
ردهبندیها را فراموش کنید
طبق آمار دادههای آموزش عالی جهانی، بیش از 18هزار موسسه آموزش عالی در دنیا وجود دارند اما تنها تعداد محدودی از آنها در رتبهبندیهای جهانی حضور دارند. البته این مساله ارتباطی با میزان تلاشی که برای پیشرفت به خرج میدهند و منابعی که در این مسیر استفاده میکنند، ندارد. درواقع، 100 دانشگاه برتر دنیا تنها 0.5 درصد کل موسسات آموزش عالی دنیا را تشکیل میدهند و 0.4درصد از کل دانشجویان دنیا را در خود جمع کردهاند. بدونشک قرار گرفتن در فهرست رتبهبندی به خودی خود دستاورد بزرگ و حائزاهمیتی است اما حفظ این جایگاه و حتی ارتقای رتبه کار دشواری است. معمولا زمانی که دانشگاهی به جایگاه خاصی میرسد، انتظارات از آن بالا میرود و این مساله تبلیغات منفی و اجتنابناپذیری به دنبال دارد. این مساله به دنبال رقابت تنگاتنگی است که در این رتبهبندی وجود دارد، بهطوری که دانشگاههای برتر که در ردههای نخست قرار میگیرند منابع مالی و انسانی بسیار خوبی در اختیار دارند که توانستهاند به این جایگاه دست یابند. علاوهبر این، ردهبندیها نشانه قدرت دانشگاههای برتر در علوم، مهندسی و پزشکی است.