خشونتمعلم و کابوسفلجشدن دانشآموز رودباری
بیست و پنجم اسفند ماه سال گذشته؛ تنبیه بدنی دانشآموزی در یکی از مدارس رستمآباد شهرستان رودبار و درج مطالبی در برخی از سایتهای خبری در مورد فلج شدن دانش آموز رودباری بر اثر رفتار خشن معلم مدرسه این حادثه واکنشهای بسیاری را برانگیخت.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، پدر سجاد، دانشآموز آسیبدیده در شرح موضوع گفته است: «پسرم با یکی از دانشآموزان درگیر میشود و معلم برای جدا کردن آنها با لگد به پای پسرم ضربهای وارد میکند که باعث میشود 2 متر آنطرفتر پرتاپ شود و حتی به او سیلی میزند. سجاد از دست معلم فرار میکند و به داخل دفتر مدرسه میرود و وقتی موضوع را به مدیر میگوید، پای پسرم همانجا قفل میکند و این در حالی بود که مدیر مدرسه از من خواست که موضوع را پیگیری نکنم. من که بسیار از شنیدن این موضوع ناراحت شدم گفتم پای سلامت فرزندم در میان است و او را به آموزش و پرورش شهرستان رودبار بردم. روزگاری رئیس یک دولت گفته بود: کابینه خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دستاندازی کنند، دیگر من باید وظیفه قانونی خود را انجام دهم و این حتما به کشور آسیب میزند. هر چند با تاخیری چند ماهه اما به پروندههای برخی از اعضای آن کابینه رسیدگی شد و تا همین چندی پیش هم ادامه داشت و کسانی از بین آن کابینه محکوم هم شدند. تصورش سخت است اما امروز مدیر یک مدرسه، معلمی را که با خشونت، دانشآموزی نوجوان را تا آستانه از دست دادن هر دو پایش برده، خط قرمز خود میداند و از پدر دانشآموز میخواهد که موضوع را پیگیری نکند. اگر قرار باشد، فارغ از حد و حدود قانون، صرف نظر از بایدها و نبایدهای مسئولیت، هرجا که خوشایندمان نباشد را خط قرمز بدانیم، چندان عجیب نخواهد بود اگر مدیر مدرسهای هم معلمی خشن را خط قرمز خود بداند بیتوجه به آسیب وارد شده، از پدر کودک بخواهد که از موضوع بگذرد.
تنها در رودبار
پدر سجاد به پلیس خبر میدهد و قرار میشود فیلمهای دوربین چک شود. او سجاد را به بیمارستان رودبار میبرد و آنجا معلوم میشود که پایش چنان آسیبی دیده که «در 15 سالگی 80 درصد رشد پای راست متوقف خواهد شد». اینکه سجاد نمیتواند روی پاهایش بایستد همه ماجرا نیست. جملهای که پدر سجاد در گفتوگو با ایلنا آورده نشان دهنده زوایایی از ماجراست. او گفته است: «یک پزشک نامهای به من داد و گفت خواستهاند حق پسرت را ضایع کنند. این پزشک گفت اگر نیاز باشد تا پیش وزیر بهداشت هم همراهیات میکنم و از حق پسرت دفاع میکنم». وی ادامه داده است: «برخی خبرگزاریها این موضوع را پیگیر شدند ولی بعد از سه روز خبر کاملا از روی سایتها برداشته شد. وقتی پیگیر شدم فهمیدم که از آنها خواسته شده خبر را حذف کنند». در سخنان پدر سجاد به آسانی میتوان تنهایی و بیدفاع بودن او را دید. او گفته است: «بستگان این معلم زمانی که من مراحل قانونی را برای پیگیری پرونده میگذراندم سر راهم قرار گرفتند و مرا تهدید کردند و از من خواستند که از طریق قانونی پیگیر این موضوع نباشم». مدیر مدرسه وجه دیگر این ماجراست اگر البته معلم خاطی را کنار بگذاریم که به گفته پدر سجاد که «تنها یک پیامک روز اول برای من فرستاد و نوشته بود من اشتباه کردم و هزینه درمان فرزندم را پرداخت خواهد کرد» هر چند دیگر از این معلم خبری نشده، مدیر مدرسه میتواند نقش سازندهای ایفا کند، حداقل اینکه میتواند از تکرار این اتفاق بکاهد. او به خبرنگار ایلنا گفته است: «از طریق اداره آموزش و پرورش شهرستان رودبار حدود دو میلیون و 300 هزار تومان به اولیای دانشآموز پرداخت شد و بقیه همکاران نیز که به عیادت دانشآموز میرفتند مبالغی را پرداخت میکردند.
پزشکان خوب؛ پزشکان ناخوب؟
با شناختی که از فضای غالب شهرهای کوچک داریم، میتوان تصور کرد که پدر سجاد در برابر خود و فرزندش گروهی را میبیند که میخواهند حق پسرش را ضایع کنند. خبررسانی و اعلام حمایت همهجانبه آن پزشک که نامی از او برده نشده، در گرماگرم داستان کشّاف کارتخوان مطب پزشکان صورت میگیرد تا به ما یادآوری کند که همه پزشکان مانند هم نیستند. گروهی از پزشکان برای فرار از پرداخت مالیات در معیت سازمان نظام پزشکی، چنان دست و پا میزنند که پیشنهاد شده برای اینکه پزشکان بتوانند از دستگاههای کارتخوان استفاده کنند، تا برگزاری کلاسهای آموزشی برای آنها، استفاده از کارتخوان در مطبها به تعویق بیفتد. آنسوتر از دامنه دید پزشکانی که برای استفاده کردن یا نکردن از کارتخوان دست و پا میزنند، نوجوانی در مدرسه از معلم خود ضربه میبیند. گروهی در اطراف معلمی که احتمالا میتوانسته در مسابقات جهانی لگدزنی شرکت کند جمع میشوند و با حمایت از او میخواهند رسیدگی به این زشتی آشکار را منحرف کنند. یکی از پزشکان به پدر نوجوان آسیب دیده میگوید برای رسیدن به حق، او را تا وزیر بهداشت همراهی خواهد کرد. در نهایت باید گفت بهتر است وزیر آموزش و پرورش هرچه زودتر تعیین شود. احتمال دارد وقتی ماجرا به پیشگاه وزیر بهداشت کشیده شد، وزیر بهداشت بخواهد با وزیر آموزش و پرورش همفکری کند. این است که رئیسجمهور باید هر چه زودتر وزیر آموزش و پرورش کابینه خود را معرفی کند.