همسرم! ممنونم که در کنارم هستی
تصمیمات، موفقیتها و شکستهایمان را جزئی از حریم شخصیمان بدانیم. چه نیازی است که اطرافیان ما از تمامی زندگی ما خبر داشته باشند؟ مشکلات مالی، اختلافات فامیلی، مشکلات فرزندان، دلخوری بین زوجین و... بالا و پایین زندگیهاست و با صبر و تدبیر حل میشوند و دخالت دادن اطرافیان در این مسائل باعث سخت شدن شرایط میشود
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جوان، به یکدیگر بگویید: «دوستت دارم»، «میدانم دوستم داری...» گفتن این دست جملات برای هر زوجی لذتبخش است. پس چرا همسرمان را از شنیدن جملات عاشقانه محروم میکنیم؟ چرا گاهی یادمان میرود همسرمان هم به شنیدن جملات محبتآمیز و عاشقانه نیاز دارد؟ به این جملات توجه کنید: «دوستش دارم که صبح تا شب دارم کار میکنم!»، «دوستش دارم که با اخلاقش میسازم!»، «دوستش دارم که با نداریاش میسازم!»، «دوستش دارم که با غرغرهایش کنار میآیم!»، «دوستش دارم که...»؛ اینها دلیل نشد! جملاتی که تأثیرش بیشتر است: «میدونم دوستم داری که صبح تا شب کار میکنی!»، «چقدر خوبه که دوستم داری!»، «چقدر خوشحالم که من رو دوست داری!»، «دوستم داری که با تمام مشکلات کنار میآیی!»، «میدونم گاهی خسته و عصبی میشم، مرسی که اونقدر دوستم داری که ندید میگیری!» و... تأثیر این جملات بیشتر از حتی گفتن دوستت دارم است! پس از همین امروز به همسرمان بگوییم دوستش داریم و میدانیم ما را دوست دارد. نترسیم؛ چیزی از ما کم نمیشود!
دلیلی ندارد همه از زندگی ما سر در بیاورند
شب گذشته بر سر مسئلهای با همسرمان بگو و مگو کردهایم، آیا ضرورت دارد که این ماجرا را با خانوادهمان هم در میان بگذاریم؟ آیا خانوادهها قاضی هستند؟ آیا خانوادهها مشاور هستند؟ آیا در بیشتر مواقع به اختلافات دامن زده میشود یا حل میشود؟ آیا زمانی که اختلافات میان زوجین حل میشود، از یاد خانوادهها هم پاک میشود؟ چه بسیار مواردی که اختلافهایی که با کمی صبر و رجوع به مشاور و متخصص حل میشد، اما با کشیدن اختلاف به خانوادهها چقدر حرمتها شکسته شد.
چرا میگوییم به خانوادهها کشیده نشود؟ برای اینکه تخصص لازم را ندارند و هر آنچه بگویند صرفاً همان تجربیاتی است که در زندگی خودشان داشتهاند و نه بیشتر! و کاملاً طبیعی است که هر خانوادهای پشت فرزند خودش باشد و همینها سببساز عمیقتر کردن اختلافات است. از همه مهمتر اینکه دعوای دیشب را در پروفایلمان جار نزنیم! با گذاشتن عکس و متنهای منظوردار نیازی نیست تمامی اقوام و دوستان و همکاران از روحیات ما باخبر شوند.
به یاد داشته باشیم که بزرگترین زرنگی زندگی، پنهان نگه داشتن زندگی است! تصمیمات، موفقیتها و شکستهایمان را جزئی از حریم شخصیمان بدانیم. چه نیازی است که اطرافیان ما از تمامی زندگی ما خبر داشته باشند؟ مشکلات مالی، اختلافات فامیلی، مشکلات فرزندان، دلخوری بین زوجین و... بالا و پایین زندگیهاست و با صبر و تدبیر حل میشوند و دخالت دادن اطرافیان در این مسائل باعث سخت شدن شرایط میشود.
همسرمان را پیش دیگران بزرگ کنیم
یکی از زوجین تعریف میکرد وقتی با همسرم به منزل مادرش میرفتیم، زنگ در را که میزد و مادرش میپرسید: «کیه؟» در جواب میگفت: «منم!» درصورتیکه بهتر بود میگفت: «ماییم!» همسر دیگری میگفت: «همیشه من آخرین نفری هستم که از جریانی باخبر میشوم! یعنی من باید برنامه سفر، خرید هر وسیلهای، مهمانی گرفتنها و هر چیزی که فکرش را بکنید از دیگران خبردار شوم تا همسر خودم! تمام تصمیماتش را به همه میگوید، به جز من!»
زمانی که بپذیریم ازدواج یعنی با شخص مقابل یک تیم هستیم که اگر او زمین بخورد ما هم زمین خواهیم خورد، اگر او آسیب ببیند ما هم به مشکل خواهیم خورد، دیگر او را جدای از خودمان نخواهیم دید. سلیقه، عقیده، نظر و شرایط روحیه همسرمان را باید به حساب بیاوریم. در این صورت کرامت و عزت نفسش را بالا بردهایم این یعنی خودمان را هم بالا بردهایم. به یاد داشته باشیم که همسرمان انتخاب ماست، پس به انتخاب خودمان احترام گذاشتن یعنی به خودمان احترام گذاشتهایم!
از همسرمان تقدیر و تشکر کنیم
زبان تقدیر و تشکر داشته باشیم. حتی اگر همسرمان وظیفهاش را هم انجام داده دلیل نمیشود ما تشکر نکنیم! نگوییم «این جوری پررو میشه!» یادمان باشد کسی که داریم از او تشکر میکنیم همسرمان است نه رقیبمان. مثال: بعد از یک هفته که شیر آب چکه میکرد همسرمان رفته و درستش کرده، واکنش ما کدام یک از موارد زیر است؟
- آخیش! دستت درد نکنه! راحت شدیم! (تشکر)
- انگار نه انگار که کاری انجام شده! (ندیدن)
- نه بابا مهندسی هستی برای خودت! نه به یه دردی میخوری! میمردی همون یه هفته پیش درستش میکردی؟! (کنایه)
اگر واکنش ما مورد اول باشد همسرمان میگردد اگر جای دیگر هم احتیاج به تعمیر دارد انجام دهد. اگر واکنش ما دومی و سومی باشد کاری میکنیم که به مرور همسرمان انگیزهای برای انجام امور نداشته باشد.
وقتی خانه مرتب است، غذا آماده شده، همسرمان از سر کار برگشته، خریدی انجام شده، به امور فرزندانمان رسیدگی شده و... همین تشکر و حقشناسی باعث میشود تمام خستگیهای همسرمان از بین برود و حس دیده شدن به او دست بدهد. یکی از راههایی که نشان میدهیم همسرمان را میبینیم همین است که از او بابت زحماتش هرچند وظیفه او بوده تشکر کنیم. جملاتی مانند خدا رو شکر چنین همسری دارم! چقدر من خوشبختم که تو اومدی توی زندگیم! عجب همسر مدیر و مدبری دارم! و... همه اینها باعث قوت قلب و آرامش همسر ما میشود.
تفریح خانوادگی را فراموش نکنیم
نیاز انسان به هیجان کودک بودن همیشگی است. اینکه فقط خودمان را غرق مسائل روزمره کنیم و از نشاط و تفریح دور بمانیم باعث میشود به مرور بیحوصله و پرخاشگر شویم. حتماً زمانهایی را برای بازی و سرگرمی با همسرمان ایجاد کنیم. بازیهایی که میشود در خانه انجام داد: «منچ». تصور کنید همان هنگام ورود به خانه مهره همسرتان را بزنید! یک مزهای میدهد انگار خودش را زدید! همین باعث کلی شوخی و خنده و کریخواندن میشود. مار و پله، اسم فامیل، قایمباشک، پانتومیم، انواع بازیهای فکری و... که باعث میشوند زمانی را به شادی و خنده در کنار همسرمان بگذرانیم و خستگیها، دلخوریها و بسیاری از انرژیهای منفی از ما دور شوند و صمیمیت بین ما با همسرمان بیشتر.
دوچرخهسواری، رفتن به پارک، بدمینتون، آببازی، لیلی و حتی بردن یک زیرانداز و چایی خوردن در کنار هم در فضای باز را فراموش نکنیم. سببساز شادی و نشاط در خانه خودمان هستیم. سعی کنیم پایه باشیم و با همسرمان زمانی را بگذاریم و کودکی کنیم فارغ از تمام دغدغههای زندگی.