همسری بیعیب و نقصم آرزوست!
بعد از چندین جلسه خواستگاری رفتن و بررسی معیارهای طرفمقابل، گاهی ترازوی سنجش ملاکهای برخی از دختر و پسرها برای ازدواج و انتخاب همسر آینده درست کار نمیکند! به عبارتی دیگر، هرچه آنها سبک و سنگین میکنند، نمیتوانند به این نتیجه برسند که آیا «بله» را بگویند یا همچنان منتظر گزینههای جدیدی باشند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان، اگر این تعلل بیدلیل باشد یا حداقل دلیل منطقی برای آن وجود نداشته باشد، به احتمال زیاد نتیجهاش حسرت خوردن و شاید پشیمانی در آینده به خاطر از دست دادن آن خواهد بود. حتما شنیدهاید که فلانی چشم بسته همه خواستگارهایش را رد میکند یا فلانی کل شهر را خواستگاری رفته و کسی را نمیپسندد. مخاطب ادامه این مطلب، چنین افرادی هستند.
ریشه این مشکل چیست؟
قبل از اشاره به دلایل این اتفاق، باید بدانیم ریشه این مشکل که برای خیلی از دخترها و پسرها به وجود میآید، این است که برای ازدواجشان طرح و برنامه مشخصی ندارند. وقتی دخترها و پسرها چارچوب و ابعاد مختلف یک ازدواج موفق را نمیدانند، به طور قطع در انتخابشان به وسواسهای بیجا دچار خواهند شد. اگر جوانان آماده ازدواج این ابعاد را بدانند، دیگر دلیلی برای تعلل کردن نخواهند داشت.
با این حال، رد کردن کورکورانه گزینه های ازدواج از جمله مواردی است که نیازمند توجه ویژه است که در ادامه به رایجترین این دلایل که اشتباه هم هست، اشاره خواهیم کرد.
در انتظار همسری بدون ایراد هستید!
به نظر میرسد این شایعترین دلیلی باشد که بعضی افراد سعی میکنند تا از هول حلیم در دیگ نیفتند! واقعیت این است که هیچگاه نمیتوان به طور قطعی گفت که مورد بهتری پیدا میشود یا نه؟ اما مسئلهای وجود دارد به نام کمالگرایی. منتظر بودن برای شاهزاده سوار بر اسب سفید یا نشستن در انتظار فردی که نتوان هیچ ایرادی از او گرفت، بیشتر از تردید سالم در ازدواج، نشان دهنده کمالگرایی نابهجاست. توصیه میشود اگر فردی 60 تا 70 درصد ملاکهای شما برای ازدواج را داشت، او را مورد مناسب در نظر بگیرید و انتظار برای فردی که 100 درصد منطبق بر ملاکهای ما باشد، کاملا اشتباه است. در واقع چنین فردی اصلا وجود ندارد و اگر هم داشته باشد چرا باید با ما که خود دارای ایراداتی هستیم، ازدواج کند؟! توجه به این نکته هم مهم است که اگر دارای تردیدهای منطقی هستید و برای مثال ملاکهای اولیه شما در طرف مقابلتان دیده نمیشود، باید برای یافتن مورد بهتر صبر کنید.
همسری بهتر از همسر اطرافیانتان میخواهید!
بعضی دختر و پسرها، خواستگار یا گزینه ازدواج شان را با همسران دوستان یا فامیل مقایسه میکنند و در تلاش هستند تا فردی را به همسری برگزینند که از همسران بقیه بهتر یا حداقل مانند آنها باشد! در واقع این افراد هنوز آمادگی ازدواج را ندارند و هدف و انگیزه اولیه آنها از ازدواج بالغانه نیست. پیشتر گفته بودیم بلوغ اجتماعی، عاطفی و فکری پیش شرط مهمی برای داشتن ازدواجی اصولی است.
خودتان تصمیم گیرنده نهایی نیستید
حالت ایده آل ازدواج این است که دختر و پسر تصمیم گیرنده اصلی و نهایی برای این ماجرا باشند و از راهنمایی خانواده بهره بگیرند. وقتی تصمیم گیرنده خود فرد نیست یا نقش مشورت دهنده خانواده و میزان آن محل اختلاف است، فرایند تصمیمگیری دچار اختلال میشود و چون نظرات متفاوت در تصمیمگیری دخیل اند، تردید اوج میگیرد. تردیدی که نباید مانع ازدواج شود اما دردسرساز خواهد شد و نیاز به مدیریت دارد.
ملاکهایتان هر روز تغییر میکنند
وقتی فرد هنوز خود را نشناخته باشد و نداند که چه میخواهد، قطعا برای انتخاب همسر به دردسر میافتد. در این حالت ملاکها، ملاکهای خود فرد نیست و صرفا شنیدههای او یا نظرات دوستان یا خانواده است و مدام تغییر میکند. برای مثال فردی که میخواهد همسرش تحصیلات بالایی داشته باشد و از طرفی حاضر به پذیرش سختیهای راه تحصیلات تکمیلی نیست یا دختر و پسری که هنوز نمیدانند با اصل و نسب بودن خانواده طرف مقابل برایشان مهمتر است یا داشتن وضع مالی بسیار خوب، فقط باعث تاخیر در ازدواج خودشان میشوند.
به جزئیات، بیش از حد توجه میکنید
افرادی که به اختلال شخصیت وسواسی مبتلا هستند به جزئیات توجه بیش از حد میکنند و بسیار انعطافناپذیر هستند. این افراد به سختی میتوانند فرد مد نظر خود را برای ازدواج انتخاب کنند. چنین افرادی به دلیل نگرش منفی به دنیا، آینده و دیگران در پیدا کردن فردی که بتوانند به او اعتماد کنند و تصور آینده خوبی را کنار هم داشته باشند، دچار افسردگی میشوند. بنابراین توجه بیش از حد به جزئیات و سختگیری درباره آنها مانند اینکه چرا آنطور در جلسه خواستگاری به ما نگاه کردند یا ... ، درست به نظر نمی رسد.
از طلاق میترسید
اگر فرد در خانوادهای بزرگ شده باشد که روابط پدر و مادر چندان عاطفی نبوده و در خانه مدام تنش وجود داشته باشد یا نزدیکان فرد طلاق گرفته باشند، احتمال بروز ترس از ازدواج حتی به صورت ناهوشیار وجود دارد. در این شرایط فرد به صورت ناهوشیار از ازدواج کردن میترسد چراکه پایانش را طلاق میداند ولی در ظاهر برای هر خواستگار و گزینه ای، بهانهای میتراشد و خودش هم نمیداند چرا فردی به دلش نمینشیند. در ضمن، گاهی افراد به دلیل فشار خانوادهها به خواستگاری رفتن یا خواستگار راه دادن راضی میشوند اما در باطن احساس آمادگی برای ازدواج ندارند و از پذیرش این مسئولیت سنگین میترسند. این افراد هم به دنبال بهانهگیری و آوردن دلایل غیر منطقی برای رد کردن خواستگار و طرف مقابل هستند.