پشت دیوار آشپزخانه فستفودها چه خبر است؟
کدوم رستوران بریم؟ غذا چی بخوریم؟ اینها سوالاتی است که این روزها در ابتدای هر تفریح خانوادگی یا دوستانه مطرح میشود، و این یعنی غذا خوردن بیرون از خانه نه تنها در برنامه تفریحات مردم قرار گرفته، بلکه تبدیل به یک دغدغه جدی برای آنها شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مردم سالاری، حتی خیلی از رستورانها، فست فودها و کافهها این روزها دیگر تنها محل غذا خوردن نیستند بلکه به مکانی برای گپوگفت دوستانه و حتی قرارهای مهم کاری تبدیل شدهاند. اما آیا تاکنون بعد از سفارش غذا به این موضوع فکر کردهاید که پشت دیواری که آشپزخانه را از سالن غذاخوری جدا کرده است، چه میگذرد؟ این موضوع به ذهن شما رسیده است که با وجود این حجم از تبلیغات و محبوبیت فستفودهای زنجیرهای این غذاخوریهای لوکس و پرزرق و برق واقعا قابل اعتماد هستند؟ در مطبخی که پیش روی مشتری نیست چه میگذرد؟ آیا رعایت بهداشت و استفاده از مواد اولیه مرغوب تنها یک شعار شیک برای جذب مشتری است یا آنها واقعا به آن پایبند هستند؟
به جرات میتوان گفت که عادت رستوران گردی مدت زمان خیلی زیادی نیست که بین مردم باب شده، مدت زیادی نیست که مردم روی نقشه و در صفحات مجازی به دنبال غذاخوریهای با اسم و رسم میگردند. در مقابل رستورانها هم برای قرار گرفتن در لیست رستورانهای خوش اسم، هر هزینهای میکنند و دست به تبلیغات جذابی میزنند. از تبلیغات در بزرگترین و شیکترین بیلبردها و تلویزیونهای شهری گرفته تا تبلیغات تراکتی و خانه به خانه؛ از به نمایش گذاشتن محیطهای خوش آب رنگ تا نشان دادن تصویر غذاهای وسوسه انگیز؛ همه برای این است تا مخاطب حداقل یکبار پایش به یکی از این رستورانها باز شود.
در این میان رستورانها و فستفودهای زنجیرهای از اقبال بیشتری برخوردار هستند و مردم به واسطه نام و برندی که آنها از خود به جای گذاشتهاند اعتماد بیشتری به این مجموعهها دارند، به ویژه در انتخاب فست فودها که انتخاب اول کودکان هستند، خانوادهها وسواس به خرج میدهند.
آشپزخانههای محرمانه
برای پاسخ به این سوالات به سراغ برخی از فستفودهای زنجیرهای بنام تهران رفتیم. برخی از این فستفودها در سراسر کشور شعبههای متعددی دارند، تبلیغات گستردهای میکنند و ادعای بهترین بودن را دارند.
ما قصد مچگیری یا تبلیغات مثبت و منفی نداشتیم و صرفا برای روشنگری به سراغ آنها رفتیم. از همه آنها یک سوال پرسیدهایم، یک سوال ساده که پاسخ به آن میتواند میزان صداقت یک مجموعه در تبلیغات خود را تا حدی نشان دهد: «در صورت تقاضای مشتری برای بازدید از آشپزخانه، آیا این امکان برای او فراهم خواهد بود؟» و «آیا ما امکان بازدید از آشپزخانه رستوران شما را داریم؟» پاسخ تعدادی از فستفودهای زنجیرهای بعد از تماسهای مکرر ما با آنها را مرور میکنیم. توضیح اینکه تمام مکالمات تلفنی با رستورانها ضبط شده و مکاتبات هم موجود است.
کدام فست فودها به ما اجازه بازدید از آشپزخانه را ندادند؟
سیب: روابط عمومی مجموعه سیب با این توجیه که در سیاستهای این مجموعه این موضوع گنجانده نشده است، گفت که امکان بازدید از آشپزخانه شعب این مجموعه وجود ندارد. این جواب قاطع سیب در دومین تماس ما داده شد.
هامهام: بعد از توضیحات اولیه برای مسئول روابط عمومی هامهام، این مجموعه خواست تا درخواست خود را به صورت مکتوب ارسال کنیم. در عین حال قاطعانه اعلام کرد که هیچ مشکلی برای این بازدید وجود نخواهد داشت، اما پیگیری ما بعد از ارسال نامه به جواب «نه متاسفانه اجازه ندادند» رسید. دلیل را که جویا شدیم برایمان نوشتند: «شما حیطه تخصصیتان گفتن از غذا نیست، چون کارشناسان غذا و دارو که از وزارت بهداشت مجوز دارند و با ما قرارداد دارند در مجله صنعت غذا هر ماه گزارشهایشان درج میشود.»
عطاویچ: بعد از تماسهای متعدد با مجموعه عطاویچ دو بار موفق به برقراری ارتباط با این مجموعه شدیم. هر دو مسئولی که موضوع گزارش را برای آنها توضیح دادیم، با دریافت شماره به ما قول دادند که نتیجه را اطلاع دهند. تا این لحظه همچنان خبری از این فستفود زنجیرهای دریافت نکردهایم.
پرپروک: بعد از اولین تماس با این مجموعه از ما خواستند که درخواست خود را در قالب یک نامه برای مجموعه ارسال کنیم، در تماس بعد که برای پیگیری نامه انجام شد متوجه شدیم که گویا توضیحات ما در نامه برای اقناع مجموعه کافی نبوده است. خواستار گفتوگوی تلفنی با مدیر مجموعه شدیم تا اطلاعات تکمیلی را شفاها برایشان توضیح دهیم، که متاسفانه تلاشهای بعدی ما برای ارتباط با مدیریت مجموعه بینتیجه ماند و آنها هم بر خلاف وعده ای که داده بودند، هیچ پاسخی ندادند و در نهایت ما جواب قطعی از پرپروک دریافت نکردیم.
چیترچیکن: مسئول روابط عمومی مجموعه چیترچیکن نیز بعد از بارها تماس تلفنی نهایتا به ما جواب منفی داد. آنها دلیلی نیز برای این مخالفت اعلام نکردند؛ فقط معتقد بودند این اتفاق اگر در زمان شلوغی شعب رخ دهد وجهه خوبی نخواهد داشت.
ما با فستفودهای زنجیرهای دیگری چون آریو، سوپراستار، پدر خوب و بوف نیز تماس گرفتیم که متاسفانه ارتباط با آنها به دلایل مختلف از جمله مشخص نبودن شمارههای تماس یا فقدان روابط عمومی پاسخگو، برقرار نشد.
کدام فست فودها به ما اجازه بازدید از آشپزخانه را دادند؟
شیلا: مجموعه شیلا در تماس اول قاطعانه به ما جواب منفی داد. اما در پیگیری مجدد از ما توضیحات بیشتری را درخواست کرد. توضیحات بیشتر در قالب یک ایمیل برای مجموعه ارسال شد و در نهایت ما از آشپزخانه یکی از شعب شیلا بازدید کردیم. در بازدید ما از آشپزخانه این مجموعه، مواد اولیه استفاده شده همگی از محصولات شیلا بود، پرسنل آشپزخانه ظاهری مرتب و تمیز داشتند و محیط آشپزخانه این شعبه حداقل در زمان حضور ما تمیز بود. این بازدید با اطلاع قبلی صورت گرفته بود و سرزده نبود.
هات: بعد از تماسهای مکرر با مجموعه هات بالاخره موفق به صحبت با مسئول روابط عمومی مجموعه شدیم. خوشبختانه در اولین ارتباط موافقت با بازدید اعلام شد و ما توانستیم به پشت دیوارهای آشپزخانه رستوران دیگری هم سر بزنیم. در آشپزخانه کوچک آن شعبه از هات، نظم و نظافت کمتر از حد انتظار ما بود. اوضاع خیلی مرتب نبود و از سه نفر حاضر در آشپزخانه تنها لباسهای یک نفر تمیز بود. همینطور سوسیس و کالباسهای با برند معتبر در آشپزخانه دیده نمیشد و آشپزخانه وضعیت آشفتهای داشت. این درحالی است که شعبه از روز قبل در جریان حضور ما بود و حتی بازدید سرزده هم انجام نشده بود. هرچند با این حال، موافقت مجموعه هات با بازدید از آشپزخانه، باعث میشود فست فود هات را یک قدم جلوتر از فست فودهای دیگر در نظر بگیریم.
رستورانهای زنجیرهای و فستفودها از کجا آمدهاند؟
رستورانهای زنجیرهای که حالا توانستهاند با تبلیغات فراوان جای خود را به عنوان یکی از در دسترسترین تفریحات در بین مردم باز کنند، اولین بار در سال 1921تاسیس شدند. پیشرفت این صنعت در دنیا به حدی بوده که خیلی از آنها مانند «مکدونالد» و «کیافسی» توانستهاند در بین 100 برند برتر دنیا در سال 2018 جای بگیرند.
اما فستفودها بهشکل امروزی در هفتم جولای1912 در آمریکا متولد شدند. در این روز رستورانی به نام «اتومات» در نیویورک افتتاح شد. آنها غذاهای آماده را در محفظههای گرم کنندهی شیشهای قرار میدادند و مشتریان از طریق دستگاههای سکهای اقدام به خرید آنها میکردند. بالای در ورودی رستورانهای اتومات نوشته بود: «ما کار مادران را کم کردهایم.» اتومات خیلی زود شعبات متعددی در گوشه و کنار آمریکا افتتاح کرد و 20 سال بی رقیب باقی ماند.
این مسیر تا امروز پیش آمده است و حالا عبارت فست فود تبدیل به نماد زندگی مدرن و ماشینی انسانها شده است. در این باره «جف آردر» میگوید: «ما در زمانهای زندگی میکنیم که پیتزا زودتر از نیروی پلیس به خانههایمان میرسد.»