خطر مهاجرت معکوس ماینرها
افزایش قابل توجه میزان بارندگیها در روزهای نخستین سال جاری باعث شد یکی از مهمترین دغدغههای تابستانه ایرانیها در تمام سالهای گذشته برطرف شود. با بالا رفتن میزان آب ذخیره شده در سدها به نظر میرسید در تابستان سال جاری آب و برق مورد نیاز کشور بیش از گذشته قابل دسترس باشد و از این رو نگرانیهایی که هر ساله در حوزه جیرهبندی آب یا قطعی برق وجود داشت به حداقل برسد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، با آغاز فصل گرما این تصور نقش بر آب شد. وزارت نیرو اعلام کرد، میزان مصرف برق کشور در قیاس با سالهای گذشته افزایش یافته و دلیل این اتفاق نه افزایش مصرف برق در واحدهای شهری و صنعتی که فعال شدن تعداد زیادی ماینر بیتکوین در سطح کشور است. اگرچه فعالان این حوزه این میزان تاثیر ماینینگ را اغراقآمیز میدانند ولی این خبر نخستین مواجهه بخش قابل توجهی از جامعه ایران با ارزی بود که در سالهای گذشته بسیاری از فعالان عرصه آی تی در سراسر جهان را به خود مشغول کرده و حتی تعداد زیادی از دولتها را مجبور به واکنش یا گمانهزنی کرده اما عملا در ایران شناخت جدی از آن وجود نداشت.
به دنبال مطرح شدن اخبار برای بسیاری از مردم این سوال به وجود آمد که بیتکوین چیست؟ چه تفاوتی میان ارز دیجیتال و ارزهای رسمی و قانونی کشورها وجود دارد؟ دستگاههای ماینکننده بیتکوین چه کاری انجام میدهند و این دستگاهها از سوی چه افرادی فعال شده است؟ هر چند در هفتههای گذشته تعدادی از دستگاههای دولتی و فعالان اقتصادی تلاش کردند لااقل ابعادی از این ارزهای رمزگذاری شده را تشریح کرده یا در رابطه با آن روشنگری کنند اما به نظر میرسد هنوز برای بسیاری از افراد جامعه در حوزه بیتکوین، سوالهای بیجواب جدی باقی مانده است.
گفتوگو با حسین ایرانمنش، معاون پژوهش موسسه پژوهش در مدیریت و برنامهریزی انرژی دانشگاه تهران برای پیدا کردن پاسخ تعدادی از این سوالات انجام شد. این موسسه که از حدود یک سال و نیم قبل پیشبینیهای خود درباره احتمال اوجگیری فعالیت در حوزه بیتکوین را به وزارت نیرو ارایه کرده و مطالعاتی گسترده در این زمینه داشته در حال حاضر نیز آنچه در حوزه ارزهای رمزگذاری شده، رخ میدهد را به شکل جدی دنبال میکند و نتیجه این مطالعات نشان میدهد بر خلاف تصور ابتدایی شکل گرفته از تاثیر منفی بیتکوین بر اقتصاد ایران نه تنها فعال شدن در حوزه این ارزها خطرناک نیست که حتی در صورت برنامهریزی اصولی دقیق میتوان بسیاری از نیازهای اقتصادی کشور را با استفاده از آنها حل کرد.
با وجود تمام بحثها و گمانهزنیهایی که در ماههای گذشته انجام شده به نظر میرسد هنوز بسیاری از افراد تعریف دقیقی از ارزهای رمزگذاری شده، ندارند و برای روشن شدن بحث با یک سوال ابتدایی مواجه هستیم. بیتکوین دقیقا چیست؟
برای تعریف بیتکوین، ابتدا باید به تعریف پولهای رسمی بازگردیم. پول اساسا یک اعتبار است، اعتباری که از سوی یک دولت تعریف شده و در فضای بینالمللی از طرف دیگر دولتها پذیرفته شده است. با توجه به اینکه پولهای کاغذی از تمرکز دستگاههای دولتی نشات میگرفتند برای تعیین اعتبار آنها یک اندوخته طلا از سوی دولت ذخیرهسازی میشد که البته بعدها این قاعده بر هم ریخت و پولهای زیادی چاپ شدند که دیگر لزوما پشتوانه طلا نداشتند. بیتکوین نیز در مرحله تشکیل فرآیندی اینچنینی را طی کرد اما این بار برخلاف دولتها این تعدادی از فعالان عرصه آیتی بودند که با یک قرارداد و بر اساس محاسبات داخلی خود به این پول دیجیتال اعتبار دادند و رسما بیتکوین متولد شد.
چه ویژگیهای خاصی در بیتکوین نهفته بود که باعث شد این ارز دیجیتال در زمانی کوتاه به این حد از مقبولیت و محبوبیت برسد؟
در وهله نخست تایید اعتبار بیتکوین بیشترین اهمیت را داشت. فعالان آیتی که ابتدا این موضوع را پیگیری کردند با قراردادهایی ابعاد مختلف کار را مشخص کردند تا عملا این ارز امکان حیات پیدا کند. برای مثال در توافق صورت گرفته، اعلام شد که مجموع کل بیتکوینهای تولید شده 21 میلیون خواهد بود و دیگر به هیچ عنوان امکان افزایش تعداد آنها وجود ندارد. ویژگی دوم از دل ماهیت بیتکوین بیرون میآید. دیجیتال بودن این ارز و تعداد قطعی آن باعث شده امکان جعل بیتکوین و افزایش آن وجود نداشته باشد. سومین ویژگی این ارزها مشخص بودن روال نقطه به نقطه جابهجایی بیتکوین است. بعد از انجام محاسبات و نهایی شدن نقل و انتقال، مسیر جابهجایی این ارز مشخص است و هیچ دستگاه و نهاد ملی یا جهانی نمیتواند به آن ورود کند. دولتها در هیچ نقطهای از جهان نتوانستهاند، نظارتی کامل و همه جانبه بر بیتکوینها داشته باشند و از این رو دخل و تصرف نهادهایی مانند بانکهای مرکزی بر آنها امکانپذیر نیست.
با وجود این ویژگیها به نظر میرسد، بیتکوین در گام اول تنها برای متخصصان آیتی جذاب بوده است. چه فرآیندی طی شد تا سایر افراد نیز به سمت خرید و فروش بیتکوین حرکت کنند؟
وقتی ارزی امکان نظارت نداشته باشد ابتدا برای افرادی که قصد دارند دولتها را دور بزنند، جذابیت دارد. برای مثال ابتدا هکرها استفاده از بیتکوین را آغاز کردند. در مراحل بعد اما سهولت در استفاده، بالا بردن سرعت نقل و انتقالات بینالمللی و نیاز کسبوکارهای نوین به استفاده از ابزارهای اینچنینی باعث شد، بیتکوین توجهات را به خود جلب کند. حتی در کشورهایی که تحریم وجود ندارد برای ثبت سفارش واردات باید درخواست رسمی ثبت شود، L.C از سوی بانک صادر شود، نهادهای مرتبط مجوزها را صادرکنند سپس ارز منتقل شود اما ما میبینیم که با بیتکوین تمامی این مراحل حذف شده و به راحتی نقل و انتقالات مالی انجام میشود. از این رو بسیاری از کارشناسان معتقدند، بیتکوین میتواند در آینده نزدیک فضای کسب وکارها را به شکل جدی تغییر دهد.
امروز دولت ایران برای مدیریت ابعاد مختلف مربوط به ارزهای دیجیتال با سوالات و اما و اگرهایی مواجه است و به نظر میرسد دیگر دولتها نیز نتوانستهاند، راهی برای تسلط بر آن پیدا کنند. دلیل این ناتوانی در چیست؟
آنچه در سالهای گذشته رخ داده یک واقعیت را به رخ تمام جهان کشانده است و آن اینکه فناوریهای نوین با چنان سرعت و شدت پیشرفت کرده و به جلو میروند که دولتها عملا امکان رسیدن به آنها را ندارند. دولت متمرکز با دستگاههای اداری پرشمار خود بسیار کند است و تا بخواهد با پدیدههای جدید مواجه شده و آنها را بررسی کند به شکل قابل توجهی از این روال عقب مانده است. در ایران نیز اتفاقی اینچنینی رخ داد. موسسه ما یک سال و نیم پیش تحقیقات ابتدایی خود را در زمینه ارزهای دیجیتال انجام داد و نتیجه آن را در اختیار وزارت نیرو گذاشت. اما دیدیم که تا دستگاههای دولتی این تحقیقات را رصد کرده و بخواهند در رابطه با آن تصمیمگیریکنند، این فناوری تا چه میزان پیشروی خواهد کرد.
در مواجهه ایران با ارزهای رمزگذاری شده، آنچه بیشترین حواشی را ایجاد کرد، فعال شدن دستگاههای ماینر بیتکوین بود که فشار جدی را بر شبکه برقرسانی کشور وارد میکردند. ماینرها دقیقا چه کاری انجام میدهند؟
در حوزه ارزهای دیجیتال، چیزی به نام ارز کاغذی یا رسمی وجود ندارد و آنچه موجود است، شبکه وسیعی از اطلاعات است که در یک محیط بسیار وسیع پراکنده شدهاند. برای آنکه یک فرد یا شرکت بتواند به این ارزها دسترسی پیدا کند باید محاسبات بسیار گسترده و پیچیدهای صورت بگیرد و دستگاههای انجامدهنده این محاسبات هزینههایی دارند و استفاده از منابع انرژی مانند برق جزئی از این هزینهها به شمار میرود. مسالهای که در این حوزه اهمیت زیادی دارد این است که بیتکوینها هر چه بیشتر متقاضی داشته باشند و با افزایش ارزش مواجه شوند به محاسبات پیچیدهتری نیاز خواهند داشت و از این رو استفاده از منابع انرژی نیز برای به دست آوردن این ارزها شدت خواهد گرفت.
با این تفاسیر آیا دسترسی ایران به منابع ارزان انرژی میتواند به عنوان یک مزیت نسبی در حوزه بیتکوین تلقی شود؟
قطعا همین طور است. ایران کشوری است که به منابع ارزان انرژی دسترسی دارد و از همه مهمتر در دوران تحریم با توجه به محدودیتهایی که با آنها رو به روست در صادرات منابع خود مانند گاز محدودیتهایی جدی را تجربه میکند. ارزهای دیجیتال میتوانند این امکان را به وجود آورند که به جای بیاستفاده ماندن منابع انرژی مانند گاز از آن به عنوان منبع رسیدن به برق استفاده شود و برای دستیابی به این ارزهای دیجیتال برنامهریزیهای لازم انجام شود. این در واقع نوعی تولید و ایجاد ارزش افزوده است. در کنار آن ما امروز برای همکاری بانکهای بینالمللی و جابهجایی ارز با دشواریهای زیادی رو به رو شدهایم و ارزهای دیجیتال شاید راهی برای برونرفت از این فضا را برای کشور فراهم کنند.
با وجود این امکانات بالقوه، محدودیتهای زیرساختی باعث شد، ماینرهای بیتکوین خطر از سرگیری خاموشیها در کشور را به وجود آورند. با محدودیتهای زیرساختی اینچنینی چه باید کرد؟
ما ابتدا باید تصویری که در مقابلمان قرار دارد را به طور دقیق رصد کنیم. امروز ارزش کل بیتکوینها در جهان به بیش از 312 میلیارد دلار رسیده است. اگر ما تنها بخشی از این رقم را به ایران منتقل کنیم، میتوان بسیاری از محدودیتهای درآمدی در ایام تحریم را پوشش داد. برای عبور از مشکلات فعلی نیز میتوان برنامههای جدیدی را در نظر گرفت. محدود کردن فعالیت این دستگاهها در ساعات پیک مصرف برق، نظارت بر میزان برق مصرفی ماینرها و تغییر در برخی تعرفهها میتواند، کار را تسهیل کند و در مراحل بعدی نیز با توجه به نیازهای شکل گرفته، میتوان برنامهریزیهای لازم به عمل آورد.
بحثهایی که درباره اختصاص برق با تعرفه صادراتی به ماینرهای بیتکوین صورت گرفته را میتوان در همین مسیر تلقی کرد؟
ما باید توجه داشته باشیم که مزیت انرژی ارزان ایران برای استخراج بیتکوین، یک مزیت نسبی است. یعنی درست است که ما انرژی ارزان قیمت داریم و میتوان از آن برای جذب ماینرها استفاده کرد اما در صورتی که تعرفهها به حدی بالا برود که دیگر صرفه اقتصادی برای ماندن در ایران وجود نداشته باشد، ما با مهاجرت معکوس ماینرها مواجه خواهیم بود. این فرآیند در ماههای گذشته نیز با توجه به برخی فشارها آغاز شده اما در صورت بالا رفتن غیرقابل توجیه قیمتها، مهاجرت شدت خواهد گرفت. ما باید بتوانیم با این پدیده به شکل منطقی برخورد کنیم. اگر نمیتوانیم منابع خود را صادر کنیم چه استفادهای بهتر از ارزهای دیجیتال که بسیاری از محدودیتهای تحریم بر آنها تاثیر ندارد و حتی میتواند در عبور از محدودیتها به اقتصاد ما کمکی جدی کند؟
نخبگان دانشگاهی یا گروههایی که به این مباحث تسلط دارند چرا دولت را برای مدیریت این حوزه یاری نمیکنند؟
بررسی ارزهای دیجیتال در محیطهای دانشگاهی ایران از ماهها قبل آغاز شده و در این حوزه اتاقهای فکر و گروههای مشورتی قابل توجهی نیز آغاز به کار کردهاند اما باید توجه داشت که به دلیل نو بودن فضا، رسیدن به یک جمعبندی دقیق کاری دشوار است. ما پیشنهادهای خود را در حوزه قیمتگذاری، نظارت بر عملکرد و چگونگی بهرهگیری از این ارزها ارایه کردهایم اما هنوز دستگاههای دولتی چابکی لازم را برای تصمیمگیری سریع در این زمینه پیدا نکردهاند. از سوی دیگر نبود صنف یا اتحادیهای که دیدگاههای فعالان این عرصه را منتقل کرده و در این رابطه با دولت چانهزنی کند نیز مزید بر علت شده تا کار با محدودیتهایی مواجه شود هر چند همچنان اتاقهای فکر به کار خود ادامه میدهند.
با وجود تمام محدودیتها و مشکلات، آیا میتوان آیندهای روشن برای بیتکوین در ایران پیشبینی کرد؟
واقعیت این است که امروز فناوریهای دیجیتال آن قدر سرعت دارند که نمیتوان درباره آنها هیچ تلقی یا تصوری را به شکل قطعی بیان کرد. شاید دو سال دیگر اساسا بیتکوین اهمیتی نداشته باشد و محصول یا ارزهای جدید جای آن را گرفته باشد، شاید ارزهای دیجیتال وارد عرصهای شوند که محاسبات اینچنینی یا نیاز به منابع انرژی را دور بزنند و بسیاری از اتفاقاتی که نمیتوان آنها را پیشبینی کرد. اما با این وجود ما باید به بیتکوین به عنوان یک فرصت مهم و جدی نگاه کنیم، فرصتی که میتواند در ایام تحریم راهی برای صادرات و درآمدزایی کشور ایجاد کند و از هدر رفتن منابع جلوگیری کند، اگر به موقع برای ارزهای دیجیتال برنامهریزی کنیم، میتوان از ظرفیتهای موجود در این عرصه سود برد اما اگر روندهای تصمیمگیری و برنامهریزی طولانی شود، فرصت پیش رو از بین خواهد رفت.