اقتدار نظامی پیروزی دیپلماسی
آزادی «گریس 1» و پایان نسبی یک گروگانگیری نیابتی در جبلالطارق. توقیف گریس 1 که روز 13 تیرماه سال جاری در سواحل جبلالطارق رخ داد پای بازیگران بسیاری را به میدان نبرد میان ایران و امریکا کشید. نامهایی چون جبلالطارق و بریتانیا که از ابتدا نام آنها در پرونده توقیف «گریس 1» بر سر زبانها افتاد در حقیقت پوششی بودند برای اتفاقهایی که در پشت پرده رخ داد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، ایالات متحده امریکا با ریاستجمهوری دونالد ترامپ، سیاست فشار حداکثری علیه ایران را ذنبال میکند و در این مسیر متحدان خود را برای اعمال فشار بر ایران در منگنه قرار داده است. بریتانیا با توجه به وضعیت داخلی آن در روزهای تقلا برای خروج از اتحادیه اروپا (برگزیت) بیش از سایر کشورهای اروپایی نقطه ضعف دارد. نقطه ضعفهایی که به نظر میرسد تیم ایران ستیز نشسته در کاخ سفید به خوبی شناسایی کردهاند. از همان روز 13 تیر ماه تا 24 مرداد ماه که دادگاهی در جبلالطارق دستور رفع توقیف از گریس 1 را صادر کرد همه میدانستند که لندن و جبلالطارق به عنوان موجودیت تحت حاکمیت بریتانیا، عروسکگردانهای نمایشنامهای هستند که جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ نوشته است. درست در نخستین ساعات انتشار خبر توقیف گریس 1 در حالی که اسپانیا در افشاگری بیسابقه اعلام کرد دست امریکا در کار است و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان از راهزنی دریایی بریتانیا به نفع تحریمهای امریکا سخن میگفت، جان بولتون از شادی در پوست خود نمیگنجید و توقیف گریس 1 را یک اتفاق خوب خواند. تطویل توقیف گریس 1 در حالی که اقدام بریتانیا هیچ توجیه حقوقی نداشت و نه تنها به تندتر شدن ادبیات سیاسی میان تهران و لندن منتهی شد بلکه بر حجم تنش موجود در خلیج فارس هم افزود. در نهایت زمانی که ایران یک نفتکش انگلیسی را به دلیل تخلفات دریانوردی توقیف کرد این گمانهزنی تقویت شد که احتمالا معاوضهای میان بریتانیا و ایران صورت خواهد گرفت. مجموعه تحولاتی که در 10 روز اخیر صورت گرفت از سفر جان بولتون به لندن تا تقلاهای امریکا برای تمدید توقیف گریس 1 یا مصادره نفت آن به نفع خود نشان داد که از ابتدای این بازی، مهرهها را واشنگتن چید اما در نهایت آنکه مهرههای بیشتری در مشت داشت، ایران بود.
خشم و هیاهوی امریکایی
دیروز برابر با 24 مرداد ماه، مهلتی که دادگاه محلی در جبلالطارق برای توقیف گریس 1 مشخص کرده بود به پایان رسید. تحرکات نشاندهنده آزادی «گریس 1» از چند روز پیش از پایان مهلت قانونی برای توقیف آن آغاز شده بود. سایتهای ردیاب حرکات نفتکشها ابتدا تغییر سیگنال مقصد از مدیترانه به مراکش و مجددا از مراکش به نقطهای در مدیترانه را اعلام کردند که همین مساله کنجکاوی خبرنگاران در این پرونده را تحریک کرد. در نهایت روز پنجشنبه دادگاه جبلالطارق اعلام کرد که نفتکش گریس 1 باید فورا آزاد شود اما این حکم پایان ماجرا نبود و درست در ساعاتی که خبرنگاران از آزادی قریبالوقوع نفتکش حامل نفت ایران خبر میدادند، خبر رسید که امریکا خواهان ادامه توقیف گریس ١ شده است. با این همه قاضی ارشد دادگاه عالی جبلالطارق عصر پنجشنبه با بیان اینکه دادگاه درخواستی از طرف امریکا برای ادامه توقیف در دست بررسی ندارد، اعلام کرد که گریس 1 میتواند به مسیر خود - که البته گفته شده سوریه نیست - ادامه بدهد. با وجود آنکه خبرهای منتشر شده در روز پنجشنبه حاکی از آن بود که وزارت دادگستری ایالات متحده با تسلیم دادخواستی به دادگاه عالی جبلالطارق خواستار توقیف و ضبط نفتکش گریس 1 شده اما هیچ مرجع مشخصی در واشنگتن این خبر را تایید یا تکذیب نکرد.
در نتیجه سوالی که در این میان وجود دارد این است که آیا این دادخواست امریکا به دادگاه عالی جبلالطارق تسلیم شده و دادگاه آن را نپذیرفته یا به دلایلی که مخفی مانده دادگاه از رسیدگی به آن خودداری کرده است؟ انتشار خبر درخواست امریکا از جبلالطارق برای تمدید توقیف گریس 1 و پس از آن اصرار دادگاه محلی بر حکم اولیه مبنی بر رفع توقیف، موجی از تحلیلها درباره موفقیت سیاسی، حقوقی و نظامی ایران در این پرونده را در فضای رسانهای بینالمللی به راه انداخت. آزادی گریس 1 به لیست شکستهای جان بولتون در مواجهه با ایران و پیشبرد سیاست فشار حداکثری علیه تهران اضافه شد. همین فضا باعث شد واشنگتن دست به اقدامهای تهاجمی بیشتر با توهم جبران شکست بزند. تنها ساعاتی پس از اعلام رفع توقیف رسمی از گریس 1، امریکا خدمه هندی نفتکش را تهدید به تحریم کرد. پس از این اقدام نیز واشنگتن که بازی را باخته ترجیح داد از پشت پردهای که در یک ماه گذشته مخفی شده بود خارج شده و موضع خود در قبال گریس 1 را علنی کند. بر همین اساس صبح جمعه، وزارت خارجه امریکا در بیانیهای اعلام کرد: «ارزیابی ایالات متحده این است که نفتکش گریس۱ با انتقال نفت خام از ایران به سوریه درصدد کمک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.» این بیانیه هشدار میدهد که «چنین اقدامی میتواند باعث عواقب جدی برای تمام کسانی باشد که با گریس۱ مرتبط هستند.»
در ادامه این اطلاعیه، وزارت خارجه امریکا ادعاهای همیشگی را تکرار و اعلام کرد: ایالات متحده «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را سازمان تروریستی خارجی عنوان داده است و خدمه کشتیهایی که با انتقال نفت ایران به سپاه پاسداران کمک کنند، ممکن است بر اساس مقررات عدم اجازه ورود به افراد مظنون به ارتباط با سازمانهای تروریستی مندرج در ماده ۲۱۲ قانون مهاجرت و ملیت از دریافت ویزای ورود به ایالات متحده محروم شوند.»
بیانیه وزارت خارجه امریکا همچنین هشدار داده است که «جامعه ناوبری جهانی باید آگاه باشد که دولت ایالات متحده در نظر دارد ویزای خدمه چنین شناورهایی را لغو کند.» این بیانیه افزوده که «در مورد نفتکش گریس۱، ما در انطباق با سیاستهای جاری خود در قبال کسانی که کمک مادی در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار میدهند، عمل خواهیم کرد.» در پایان این بیانیه آمده است که «ایالات متحده همچنان به استفاده از تمامی ابزاری که در اختیار دارد برای جلوگیری از دستیابی ایران و گروههای نیابتی آن به منابع مورد نیازشان برای ارتکاب فعالیتهای مخرب و بیثبات ساز در سوریه و سایر نقاط ادامه خواهد داد که از جمله شامل اعمال تحریم علیه ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.»
همزمان در توییتر وزارت خارجه امریکا هم چنین هشداری با این مضمون منتشر شده است: «پیامی به دریانوردان؛ اگر شما در کشتیهای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا سازمانهای تروریستی خارجی دیگر خدمت کنید، سفر آتی شما به امریکا به مخاطره خواهد افتاد.»
این بازی امریکا با داستان گریس 1 در حقیقت آخرین تقلاهای واشنگتن پس از یک ماه و نیم تلاش برای تبدیل کردن گریس 1 به نقطه ضعفی از ایران است.
سناریوی انگلیسی برای فرار از بنبست
«سوریه مقصد محموله نفتی ایران نبوده است». این جملهای بود که مقامهای متفاوت جمهوری اسلامی از نخستین لحظات توقیف گریس 1 اعلام کردند. با این همه بریتانیا که عملا بزرگترین بازنده این پرونده به حساب میآید برای فرار از وضعیت بغرنجی که حتی رسانه انگلیسی گاردین نیز به آن اشاره میکند، تلاش کرد مساله تعهد ایران را پررنگتر از مساله آزادی نفتکش حامل نفت ایران جلوه بدهد. مقامهای بریتانیا از ابتدا برای توجیه استقلال این تصمیم از فشارهای امریکا ادعا کردند که مقصد نفتکش گریس 1، سوریه بوده و جبلالطارق برای رعایت تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه در آبهای داخل اتحادیه، نفتکش ایران را توقیف کرده است. لندن از همان ابتدا ادعا کرد که اگر محموله گریس ١ به پالایشگاه سوری داده نشود، این نفتکش تحریمهای اتحادیه اروپا را نقض نکرده و تنها تحریمهای یکجانبه امریکا علیه تجارت نفتی ایران را نقض کرده است. بریتانیا که هنوز عضوی از اتحادیه اروپاست و در برجام با ایران شریک است، میگوید تحریمهای امریکا علیه ایران را به رسمیت نمیشناسد. با این همه روز پنجشنبه مقامهای انگلیسی همچنین مقامهای محلی جبلالطارق ادعا کردند که ایران در پیامی کتبی متعهد شده که مقصد گریس 1، سوریه نخواهد بود. وزارت خارجه کشورمان ساعتی پس از این ادعا متن فارسی و انگلیسی نامه سفارت ایران به وزارت خارجه بریتانیا را منتشر و البته محمدجواد ظریف نیز تصاویری از این نامهها را در توییتر خود منتشر کرد. متن این یادداشت به شرح زیر است:
«سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن با اظهار تعارفات خود به وزارت امور خارجه و مشترکالمنافع کشور پادشاهی بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی و پیرو ملاقات مورخ ۲۶ تیرماه ۱۳۹۸ با آقای فابیان پیکاردو، سروزیر جبلالطارق و آقای ریچارد مور، مدیر سیاسی وزارت خارجه بریتانیا، احتراما اشعار میدارد: جمهوری اسلامی ایران توقیف غیرقانونی سوپر تانکر گریس ۱ که حامل نفت ایران بوده به شدت محکوم مینماید و خواستار آزادی فوری آن است. همانگونه که جمهوری اسلامی ایران قبل از این هم اعلام کرده است مقصد سوپرتانکر گریس ۱ نهاد تحت تحریم اتحادیه اروپا نبوده و نخواهد بود. هر چند اعلام این مطلب هیچ خدشهای بر این موضع اصولی حقوق مورد پذیرش جهانی که تحریمهای اتحادیه اروپا نمیتواند بر کشورهای ثالث اعمال گردد، وارد نمیسازد. فرصت را مغتنم شمرده احترامات فائقه خود را به وزارت امور خارجه و مشترکالمنافع کشور پادشاهی بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی را تجدید مینماید.»
بر اساس این متن، ایران همچنان مخالفت خود را با تعمیم تحریمهای داخلی به کشورهای غیرعضو در اتحادیه اروپا اعلام کرده است اما همچنان بر موضع اولیه خود پافشاری کرده که مقصد این نفتکش سوریه نبوده است. سیدعباس موسوی، سخنگوی وزرات خارجه نیز در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره فضاسازی بریتانیا و جبلالطارق درباره آنچه تعهد کتبی خواندهاند، گفت: هیچ تعهدی مبنی بر نرفتن نفتکش گریس ۱ به سوریه ندادهایم. ایران از سوریه در همه حوزهها از جمله نفت و انرژی حمایت میکند اما نفتکش گریس 1 از ابتدا هم قرار نبود به سوریه برود.
پیروزی تبحر حقوقی و اقتدار منطقهای
در حالی که تا لحظه تنظیم این خبر، گریس 1 هنوز سواحل جبلالطارق را ترک نکرده و به نظر میرسد که نفتکش انگلیسی در توقیف ایران نیز تحرک خاصی ندارد اما مجموعه تحلیلها در فضای بینالمللی در 72 ساعت گذشته نشان از پیروزی ایران در این پرونده داشت. ایران در این پرونده مستقیما سیستم تحریمهای امریکا با قابلیت تنبیه اعمال فرامرزی و البته همراهی بریتانیا با این مساله را نشانه گرفت. در این میان بزرگترین اشتباه استراتژیک را بریتانیا انجام داد. لندن در فضای انتخاباتی پیش از پیروزی بوریس جانسون با تحریمهای فرامرزی امریکا علیه ایران همراه شد و تصور میکرد ویترین تحریم سوریه میتواند برگ برنده را در این پرونده به لندن اختصاص بدهد. این توهم با پیگیریهای حقوقی، فضاسازی رسانهای و البته مقاومت ایران در خلیج فارس بسیار زودتر از آنچه انگلیس فکرش را میکرد رنگ باخت و همان طور که رسانه انگلیسی گاردین نوشت لندن از مدتها پیش با اثبات ادعای ایران مبنی بر اینکه مقصد نفتکش سوریه نبوده عملا با اتهام همراهی با امریکا در تحریمهای فرامرزی روبهرو شد. در این میان توقیف نفتکش انگلیسی توسط ایران با اتهام تخلفهای دریایی معادلههای سیاسی لندن در دلبری از واشنگتن در روزهای سخت برگزیت را برهم زد. در چنین شرایطی میتوان گفت که آزادی نفتکش حامل نفت ایران نتیجه پیگیری همزمان دو روند حقوقی و سیاسی بود. تبحر حقوقی، پیگیری سیاسی و اقتدار منطقهای آزادی گریس۱ را رقم زد.