توسعه پایدار شهری ضامن توسعه کشور
زیبایی سرمایهگذاری ارزشی در سادگی منطق آن است. این روش سرمایهگذاری بر پایه دو اصل بنا شده است: ارزش دارایی (ارزش ذاتی) و جلوگیری از زیان (حاشیه ایمنی).رویکرد صحیح در بازار سرمایه به این معنی است: هنگامی که مفهوم ارزش ذاتی را به عنوان روشی برای تعیین ارزش شرکت پذیرفتید، از آن برای پیشیگرفتن از بازار بهره ببریم؛ یعنی سهامی را بخریم که به زیر ارزش ذاتی فروخته میشود.اما آیا این تعبیر بازار سرمایه را برای توسعه شهرها نیز میتوان به کار برد؟ جواب من بله است.
به گزارش اقتصادآنلاین، مسعود سریعالقلم در شرق نوشت؛ اگر شهر را دارای ارزش ذاتی در درون خود بدانیم پس تعیین ارزش سرمایهگذاری روی شهر و توسعه پایدار اقتصادی شهر نیز میتواند مانند سرمایهگذاری تلقی شود که باید با قانون بازار سرمایه آن را بررسی و تحلیل کرد.
پایداری توسعه شهرها چند سالی است که در شهرهای مختلف بهویژه شهرهای توسعهیافته آغاز شده است و هدف عمده آن نیز توسعه شهرها بر مبنای ارزش ذاتی آن است. این در حالی است که با افزایش مشکلات دنیای مدرن، راهکارهای توسعه پایدار در اولویت سیاستهای کشورهای توسعهیافته قرار گرفت و کشورهای در حال توسعه هماکنون درپی اجرای این راهکارها برای حل مسائل مختلف فرهنگی، اجتماعی، زیستمحیطی و البته با در نظرگرفتن پیامدهای اقتصادی آن هستند.
نباید از یاد برد که فضاهای شهری در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی ساکنان آن داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل کردهاند.امروزه این حقیقت آشکار شده است که بدون داشتن شهرهای پایدار، رسیدن به توسعه پایدار و اقتصاد پایدار عملا ممکن نیست، بنابراین توسعه پایدار به میزان وسیعی با شهر ارتباط برقرار میکند.
این نقطه همپوشانی همان جایی است که به ما نشان میدهد چطور شهرها دارای ارزش ذاتی برای سرمایهگذاری هستند. همانگونه که در بازار سرمایه و برای سرمایهگذاری به دنبال این هستیم که ارزش ذاتی را به عنوان روشی برای تعیین ارزش شرکت، سهام، دارایی یا... درنظر بگیریم، پس شهرها با توجه به همین رویکرد بازار سرمایه ارزش ذاتی دارند و سرمایهگذاری در توسعه پایدار شهری، چه از سوی دولتها و چه از سوی شهروندان، سودی دوجانبه را دربر میگیرد.
از یکسو روی دارایی با ارزش ذاتی سرمایهگذاری کردهایم و از سوی دیگر رشد توسعه پایدار شهری، نه تنها به توسعه پایدار اقتصادی شهر منجر میشود بلکه درنهایت این شکوفایی در شهر میتواند به رشد توسعه در تمام ارکان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور منتهی شود.
اما از دلایل عمده این رابطه تنگاتنگ را میتوان در توزیع جمعیت، نقش و فعالیت دولتها در سطوح مختلف و تولید و مصرف کالاها و خدمات دید که اثرات قابل توجهی در رابطه با مسائل اکولوژیکی با سیستمهای اقتصادی دارد و یکی از مهمترین مکانهایی که میتوان همه اثرات این چند نمونه مشخص را با هم دید شهرها هستند.
تحولات اخیر و توسعه شهرنشینی و بهتبع آن رشد و توسعه کالبدی شهرها مسائلی را در فضای شهری به وجود آورده که نه تنها ساکنان آن، بلکه تمام محیط زیست در معرض عوارض ناشی از آن مورد تهدید قرار میگیرند. حفظ و نگهداری محیط زیست و منابع طبیعی از مهمترین چالشهای بشر در آستانه قرن پیشرو است. این در حالی است که لزوم بهبود سطح استانداردهای زندگی در کشورهای در حال توسعه اهمیت خود را از دست نداده است.
با درک مجموع این شرایط توصیفشده میتوان دریافت که توسعه پایدار شهری، یعنی رشد و گسترش همه شرایط و جنبههای مادی و معنوی زندگی اجتماعی، فرایندی است برای بهبودبخشیدن به کیفیت زندگی افراد جامعه؛ فرایندی که کوششهای مردم و دولت را در بهبود اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر محل هماهنگ میکند و مردم را برای مشارکت در پیشرفت ملی توانا میکند.
همچنین این مدل از توسعه پایدار در نهایت، در برآوردن احتیاجات محسوس یک جامعه، امنیت ملی، آزادی فردی، مشارکت سیاسی و برابری اجتماعی نقش دارد، در واقع شهرها چنان ارزش ذاتیای دارند که میتوان چنین بیان کرد که یکی از مهمترین اهداف و معیارهای توسعه پایدار، حفظ و نگهداری طبیعت و اصلاح دیدگاهمان به آن است.
توسعه پایدار با توجه به اینکه ریشههای اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی دارد، اما با دیدگاهی نسبت به مشکلات آینده انسان معاصر، نقش محیط زیست را آشکارتر میکند و در صورت قبول ابعاد فیزیکی- اجتماعی و فرهنگی شهر و پرداختن به این بسترهای توسعه شهری میتوان تبلور فرهنگی جامعه از نظر تولید محیطهای شهریای باشد که پاسخگوی نیازهای رفتاری و کالبدی جامعه هستند و در واقع رهیافتی هستند به سمت توسعه پایدار شهری.
ایجاد شهرهای پایدار همچنین متضمن ایجاد تغییرات عمده در نحوه اداره و مدیریت شهرها و چگونگی اتخاذ سیاستهای سرمایهگذاری و تصمیمگیریها برای آینده شهرها خواهد بود. چنین تغییراتی مستلزم اعمال برنامههای جدیدتر در زمینه بازیافت و کاهش مواد زاید، پایداری و شهر پایدار یک جانشین موجه و معقول برای شهرسازی مخرب قرن بیستم است. از جمله وظایف صاحبان حرفه و رشته شهرسازی است که این دیدگاههای جدید را قوت بخشیده و زمینههای عملی و اجرائی آن را بیابند.
استفاده از انرژیهای پاک نظیر خورشید، ترغیب به صرفهجویی در مصرف آب و تدوین سیاستهای قیمتگذاری که دربرگیرنده هزینههای واقعی زیستمحیطی باشد و... از جمله راهکارهای رسیدن به بخشی از الزامات توسعه پایدار شهری است. همچنین اِعمال سیاستهای مصرفی، متکی بر کاهش ضایعات و تشویق استفاده از کالاهای بادوامتر و پایدارتر، همگی از جمله راهکارهای مؤثر درکشورهای توسعهیافته برای رسیدن به پایداری محسوب میشوند. این کشورها به توسعه اقتصاد خود بها داده و برنامهریزی کردهاند و اغلب به دنبال مسیری بودهاند که تعادلی درست در استفاده از منابع زیستمحیطی خود به وجود آورند و محیط زیست خود را حفظ کنند.