کنکوریها سراغ این رشتهها نروند به نفعشان است!
تحصیل برای رسیدن به یک شغل پر درآمد و به اصطلاح «نون و آبدار» این روزها در ایران یک دغدغه بزرگ است. هم خانوادهها و هم خود داوطلبان پس از هر کنکور این دغدغه را دارند که در کدام رشته درس بخوانند که برایشان نان و آب داشته باشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آفتاب یزد، از همین رو به نظر میرسد این روزها نگرشها به رشتههای دانشگاهی حسب واقعیات موجود جامعه نیست و از همین رهگذر ممکن است خیلیها مرتکب اشتباه شوند و رشته ای را انتخاب کنند که اساسا هیچ نفعی برای آنها نداشته باشد.
با فرا رسیدن فصل انتخاب رشتههای دانشگاهی یک دفترچه راهنما هم برای داوطلبان آماده میشود که وضعیت بازار کار رشته مورد نظر را در کشور نشان میدهد.
البته در این دفترچه راهنما به افراد میگوید اگر رشته x را انتخاب کنید میتوانید در شغل y مشغول به کار شوید و در واقع این دفترچه در خصوص اشباع یا کمبود در رشته مورد نظر در سطح جامعه توضیح قابل ذکری ارائه نمیکند.
> اشباع شدهها
اکنون و در چنین شرایطی به نظر میرسد انبوه مراکز دانشگاهی در کشور، خیل عظیمی از فارغالتحصیلان رشتههای مختلف را در سطوح عالی تحویل جامعه داده که این موضوع میتواند بیانگر آن باشد که اساسا در هیچ یک از رشتهها کمبود خاصی مشاهده نمیشود و در برخی رشتهها حتی با اشباع روبرو هستیم. به قول برخی کاسبها، در برخی مشاغل و رشتهها آنقدر دست زیاد است و به قدری مازاد وجود دارد که ورود به آنها میتواند قماری بزرگ محسوب شود.
فصل انتخاب رشته کنکوریها در حالی فرا رسیده که ارزیابیها نشان میدهد نرخ بیکاری تحصیلکردهها و فارغ التحصیلان روندی افزایشی را در سالهای اخیر تجربه کرده است.
حال سوال این است که نیازهای بازار کار کشور تا چه حد در انتخاب رشته تاثیر دارد؟ آیا خانوادهها با دیدی باز وارد این موضوع میشوند و یا صرفا اسامی دهن پر کن مثل مهندس و دکتر برای پرستیژ خانواده شان از اهمیت بیشتری برخوردار است؟
طبق یک قاعده و عرف مشخص، وقتی تعداد زیادتری از فارغ التحصیلان یک رشته مشخص از فراوانی و تجمع زیاد برخوردار باشند، بازار کار رقابتی و متنوع نمیشود بلکه به دلیل اشباع بیش از حد کارایی خود را از دست میدهد و ممکن است نتواند قادر به جذب افراد بیشتری در رشته مورد نظر باشد.
ارتباط میان بازار کار و جامعه دانشگاهی سالهاست که به عنوان یک ضرورت مطرح شده و نبود ارتباط میان این دو بخش منجر به ایجاد بحرانهای متعدد در تشدید بیکاری فارغ التحصیلان شده است چراکه در واقع هیچگونه ارتباطی میان نیاز بازار کار وگسترش رشتههایی که کارکردی ندارند مشاهده نشده است.
این اتفاق یک تاثیر ناخواسته منفی داشته و آن اینکه به پدیده مدرک گرایی بیش از پیش دامن زده است ضمن آنکه طی سالهای اخیر مسئولان آموزشی متوجه شدهاند که پاشنه آشیل بیکاری فارغالتحصیلان در مقاطع بالا نبود مهارت و عدمآشنایی به یک فن برای ورود به بازار کار بوده است.
> غروب رشتههای دهان پرکن
تا چندی قبل رشتههای مهندسی و مکانیک هم برای داوطلب قبول شده برد محسوب میشد و هم خیلی کلاس داشت اما این روزها و در فضای فعلی جامعه شرایط به کلی فرق کرده و عدم تعادل در بازار کار نشان میدهد به علت اشباع برخی رشتههای جذاب و دهان پرکن، انتخاب این رشتهها آخر و عاقبت خوبی ندارند.
طی چند دهه گذشته تحصیلات در ایران ملاک تعیین شان اجتماعی بوده است. با این حال خانوادهها برای دستیابی به پرستیژ اجتماعی ناشی از تحصیلات فرزندان در رشته ای دهان پرکن، هزینه های سنگین تحصیل را تقبل میکنند در حالی که نمیدانند عدم جذب آنها در بازار کار چه فشار روانی را ممکن است در آینده متوجه آنان کند.
> تلههای بیکاری ساز
رشتههای دانشگاهی که ممکن است بیشترین بیکاری را به همراه داشته باشند در طی سالهای اخیر متفاوت بودهاند.
بنا به اعلام مراکز رسمی، رشتههایی که تا همین چند سال قبل در میان کنکوریها به شدت پرطرفدار بودند اکنون در لیست رشتههای «بیکارساز» قرار گرفتهاند که خوب است خانوادهها و داوطلبان به این موضوع توجه داشته باشند.
بررسیهای مرکز آمار ایران و مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار ور فاه اجتماعی نشان میدهد بالاترین نرخ بیکاری در میان رشتههای دانشگاهی به گروه معماری و ساختمان تعلق دارد.
اشباع فارغ التحصیلان در این بخش طی سالهای اخیر میزان بیکاران را به شدت افزایش داده است. گرچه مباحث مرتبط با ساخت و ساز طی این سالها در ایران از اهمیت بالایی برخوردار بوده اما اشباع فارغ التحصیلان مهندسی و معماری طی چند سال اخیر رکود در بازار کار این بخش را افزایش داده است. این بدان معنی است که بر خلاف تصور عموم بازار کار مهندسان در ایران بازار چندان مساعدی نیست.
> وقتی بیهنری منفعت است!
همچنین در بخش رشتههای مرتبط با هنر نیز بیکاری فزاینده بوده و به نظر میرسد در این بخش هم امید چندانی به رسیدن به شغل نان و آبدار وجود ندارد.
محمد مهدی ترابی کارشناس ارشد هنرهای زیبا درباره علت بیرونقی شغلی در بخش هنر میگوید: روند رو به رشد کسادی در بخشهای هنر به وضوح قابل مشاهده است؛ شما به بازار تولید ادبیات و داستان و همچنین رشد حرفه تئاتر نگاه کنید متوجه میشوید به علت ریزش مخاطب اهمیت تجاری خود را از دست دادهاند.
وی گفت: همین موضوع در سینما وجود دارد، وقتی شما برای ایفای نقش فقط کافیست مبالغی را به دلالان بدهید تا شما را به تهیه کننده یا کارگردان معرفی کند دیگر چه نیازی به تحصیل در این رشته باقی میماند؟
ترابی با بیان اینکه هنرهای نمایشی و ادبیات داستانی در ایران شانسی برای رونق تجاری و دیدهشدن ندارند، گفت:من از شما میپرسم آیا طی این چند سال رمان یا اثر فاخری سراغ دارید که مطرح شده و فروش خوبی داشته باشد؟ قطعا میگویید خیر؛ چون وضع نشر به قدری بیسر و سامان است که با تیراژ 100 و 300 نسخه کتاب آب و نانی برای کسی ایجاد نمیشود.
وی وضعیت تئاتر، سینما و شعر را هم تاسف بار خواند و افزود: تحصیل آکادمیک در این رشتهها با توجه به شرایط نامساعد ذکر شده به صرفه نیست مگر آنکه کسی نه برای درآمد و شغل بلکه برای دل خودش بخواهد در این رشتهها درس بخواند.
> پایان استیلای کامپیوتر
اما بررسیها نشان میدهد مطابق اعلام مراکز رسمی تحصیل در رشتههای علوم زیستی و رشتههای مرتبط و همچنین رشتههای فرآوری، ساخت و فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز شرایط دلچسبی ندارد.
نکته مهم اینجاست که این وضعیت از اوایل دهه نود در بازار کار وجود دارد و رشتههای مهندسی، محیط زیست و... با بازار کار مساعدی روبرو نیستند اما هنوز اقبال برای ورود به این رشتهها بالاست.
در خصوص اینکه چرا فن آوری اطلاعات و ارتباطات با اقبالی روبرو نشده و در بازار کار شانسی برای پولسازی آن وجود ندارد باید به این واقعیت اشاره کرد که «آی سی تی» چیها درصد بالای بیکاران را در بازار کار تشکیل میدهند دلیل آن این است که در حال حاضر بین نظام آموزش عالی و نیاز بازار کار تناسب لازم وجود ندارد و نیروهایی که در دانشگاهها در رشتههای IT فارغالتحصیل میشوند، از مهارت کافی برخوردار نیستند، از این رو به نظر میرسد لازم است آموزشهای مرتبط با این رشته به تناسب تخصص مورد نیاز بازار عرضه شود.
رشتههایی که به آن اشاره شد همگی نرخ بیکاری بالاتر از ۲۰ درصد را دارا هستند. نکته اینجاست که در برخی سالها حتی نرخ بیکاری رشتههایی چون علوم کامپیوتری به ۴۰ درصد نیز نزدیک شده است در این میان برخی رشتهها با بیکاری متوسطی در محدوده ۱۰ تا ۲۰ درصد روبرو هستند اما مثلا برخی رشتهها هم رتبه خود را در ایجاد بیکاری کماکان حفظ کردهاند مثلا رشتههای علوم انسانی بدون تغییر معنادار سالهاست در زمره رشتههای «بیکار ساز»
> هرچه بیشتر فرمول حفظ کنی بیکار تری!
وضعیت فارغ التحصیلان رشتههای علوم پایه نیز در زمره بیکارترینها ارزیابی میشود. به نظر میرسد این اپیدمی سالهاست در خصوص رشتههای علوم پایه وجود دارد، تمایل سنجی از برخی داوطلبان کنکور هم نشان داده که تمایل برای تحصیل در رشتههای علوم پایه علاقهمند چندانی ندارد.
کارشناسان علت نبود علاقه برای تحصیل در رشتههای علوم پایه را نبود شغل مرتبط با رشته در میان فارغالتحصیلان میدانند. با توجه به آماری که درباره میزان بیکاری رشتههای مختلف دانشگاهی منتشر شده، رشتههای علوم پایه تقریباً در جایگاههای نخست تولید افراد بیکار قرار دارند. بر همین اساس دانشآموزان دبیرستانی و داوطلبان کنکور هم رغبتی برای تحصیل در این رشتهها نشان نمیدهند.
مشاوران تحصیلی و معلمان هم معمولا به داوطلبان گوشزد میکنند که با وجود سختی تحصیل در این رشتهها و دست و پنجه نرم کردن با مباحث تئوری محض و فرمولهای سخت و گیج کننده، آینده کار خوبی در انتظار فارغالتحصیلان این رشتهها نیست.
> پولسازها کدامند؟
اگر از رشتههایی که کماکان تولید کننده فارغالتحصیلان بیکار است بگذریم، رشتههایی هم هستند که اگر افراد بتوانند دورههای عملی را در کنار تئوری بگذرانند شانس شاغل شدنشان زیاد است.
رشتههای پزشکی و زیر مجموعه آن در این زمره هستند. حتی پیراپزشکان که وردستهای پزشکان محسوب میشوند میتوانند اگر کمی تلاش کنند به آب و نان درست و حسابی برسند.
در این بخش دستیاران پزشک و پرستاران هم شانس خوبی برای استخدام دارند. این افراد حتی با گذراندن یک دوره مهارت آفرینی قادر خواهند بود وارد بازار کار شوند.
> شاید با این رشته جدید بشود پول پارو کرد
از دیگر رشتههای جدید که این روزها پولساز شدهاند خدمات حفاظتی و امنیتی است. کوروش بابک کارشناس ارشد امنیت شبکه علت علاقه به این رشته جدید دانشگاهی را امکان دسترسی به اطلاعات امنیتی و حساب کاربران دانست و گفت: در این رشته دانشجوها میتوانند با عملیاتهای مجاز و غیرمجاز آشنا شوند و روشهای حفظ اطلاعات و درز و نشت آن را فرا بگیرند و با انواع شیوههای خرابکاری، کشف اطلاعات و روشهای هک آگاه شوند، چراکه متخصص امنیت اطلاعات باید همیشه با به روز بودن و اطلاع از آخرین نرم افزارها و روشهای حمله سایبری و نحوه مواظبت از اطلاعات و کامپیوترها، از مهاجمان سایبری یک گام جلوتر باشد و به نظر میرسد با افزایش نقش آفرینی فضای مجازی در زندگی افراد علاقه به این حرفه هم بیشتر شده است.
> آب باریکه آخر و عاقبت دار
یکی دیگر از رشتههایی که آخر و عاقبت خوبی برای فرد تحصیل کننده دارد و لااقل آب باریکه ای برای زندگی فرد فارغ التحصیل است رشته تربیت معلم است. فارغ التحصیلان تربیت معلم با توجه به کمبود معلم در نظام آموزشی و بازنشستگی خیل عظیمی از معلمان شانس خوبی برای استخدام شدن دارند. این رشته همچنین با توجه به شانسی که برای فارغالتحصیلان برای تدریس در مدارس خارج کشور ایجاد میکند جذابیت خوبی برای علاقمندان به همراه داشته است.
> حیواناتی که انسانها را بیکار نمیگذارند
همدم شدن با حیوانات در خانه موجب شده که رشته دامپزشکی هم شانس خوبی برای ایجاد اشتغال داشته باشد. این روزها در بیشتر نقاط افراد زیادی در خانه سگ، گربه و... نگهداری میکنند که نگهداری از آنها نیاز به اصول بهداشتی دارد و دامپزشکان تنها افرادی هستند که میتوانند با دایرکردن کلینیک به این نیاز پاسخ دهند.
امروزه تعداد دامپزشکیها نیز در کشور بیشتر شده است ضمن آنکه مشتریها هم افزایش زیادی داشتهاند و بر همین اساس فارغ التحصیلان این رشته تقریبا جزو بیکاران رسمی و غیررسمی به حساب نمیآیند.
در همین راستا بررسی وضعیت بازار کار نشان میدهد نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دامپزشکی در سالهای اخیر بسیار کاهش یافته و این گروه توانستهاند نرخ بیکاری خود را تک رقمی نمایند.
به نظر میرسد تغییر سبک زندگی افراد در شهرهای بزرگ از یک سو و بالا رفتن شمار کسانی که حیوانات خانگی نگهداری میکنند از سوی دیگر موجبات اشتغال فارغ التحصیلان علوم مرتبط با دامپزشکی را افزایش داده است.
> قحطی مهارت آموزی
واقعیتی که سالهاست جامعه با آن دست به گریبان است راهنماییهای اشتباه و گمراه کردن داوطلبان هنگام انتخاب رشته است.
نسرین علیمردانی کارشناس مشاوره آموزشی که سالها در یکی از موسسات به نام به کنکوریها مشاوره میداد در این رابطه میگوید: مشاوران آموزش تا حدی واقع بینانه عمل میکنند اما در بیشتر موارد سلایق خانواده داوطلب به عنوان یک حاشیه بیشتر متن و واقعیت در این بخش ایفای نقش میکند.
وی میگوید:خانوادهها به دنبال فخر فروشی نزد اقوام خود هستند و هنوز گمان میکنند مثلا مهندس بودن یک پرستیژ است در حالیکه همان داوطلب ممکن است همزمان شانس آن را داشته باشد در یک رشته خدماتی مثل مالی یا بانکی شانس قبولی داشته باشد اما ذهنیت خانواده داوطلب مانع از انتخاب درست میشود.
به گفته این کارشناس، نرخ بیکاری در ایران طی چند سال اخیر بیشتر شده و دلیل عمده آن این است که دانشگاهها به جز تئوری چیز زیاد تری به دانشجویان یاد نمیدهند این در حالی است که تخصص و مهارت ملاک مهم تری برای شاغل شدن است.
> هر قدر ماهر تر شاغل تر!
واقعیات موجود هم نشان میدهد که افراد دارای مهارت از کمترین میزان شانس برای بیکار بودن برخوردارند چرا که در هر حال تخصص یک سرمایه است و مثلا تراشکار یا تعمیر کار مورد نیاز هر بخشی از جامعه میتواند باشد، بنا بر این گذراندن دورههای مهارتی اهمیت بسیار بیشتری برای شاغل شدن و کسب درآمد ایفا میکند بطوریکه بررسیها هم نشان داده به طور کلی کسانی که در آموزشگاهها دورههای مهارت میبینند با نرخ بیکاری پایین تری مواجه هستند.
به نظر میرسد بررسی وضعیت بیکاری رشتهها، برای کسانی که قصد ورود به بازار کار پس از اتمام تحصیلات را دارا هستند، راهگشا باشد و این امر در واقع چراغ راهنمایی برای یک انتخاب سرنوشت ساز قبل از انجام اشتباه است چرا که اگر کسی بخواهد آینده شغلی خود را فدای تمایلات ذهنی و پرستیژگرایی کند ممکن است در جرگه فارغ التحصیلان بیکار قرار بگیرد بنا بر این به نظر میرسد آگاه شدن از رشتههایی که میتواند بیکاری زا باشد نقش موثری در جلوگیری از انتخاب اشتباه و کاهش نرخ بیکاری فارغ التحصیلان ایفا نماید.