ایران در رتبه چهارم تنش آبی قرار گرفته است
انتشار گزارش جدیدی از سوی موسسه منابع جهانی (WRI) نشان میدهد که ایران و تعدادی دیگر از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در بالاترین رتبههای «تنش آبی» قرار دارند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، براساس رتبهبندی این موسسه قطر، در بدترین وضعیت از نظر تن آبی قرار گرفته است. ایران در این رتبهبندی در جایگاه چهارم قرار دارد و همین مساله به خوبی نشانگر وخامت وضعیت ذخایر آبهای تجدیدشونده در ایران است. بسیاری دیگر از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هم وضعیت نگرانکنندهای دارند؛ لبنان، اردن، لیبی، کویت، عربستانسعودی و امارات از این جملهاند. براساس مطالعات هیدرولوژیکی موسسه WRI ، 17 کشور از سال 2019 میلادی از نظر ذخایر آب در وضعیت نگرانکنندهای قرار گرفتهاند؛ 17 کشوری که 1.7 میلیارد نفر در این کشورها زندگی میکنند. این البته اولینبار نیست که نام ایران به عنوان یکی از کشورهای دارای تنش آبی مطرح میشود. از ابتدای دهه 90 بارها برخی مسوولان کشور هم این موضوع را تایید کردهاند و رتبهبندی تنش آبی به تفکیک استانهای کشور هم تهیه شده است. هدایت فهمی، معاون مدیرکل دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو گفته بود: «ایران با مصرف حدود ۸۸درصد از منابع تجدیدپذیر به بحران آبی رسیده است.» به گفته فهمی، زمانی که نیازهای جامعه بیش از منابع آبی باشد، به مرز یک تنش آبی میرسد. معمولا اگر 40درصد منابع آبی استفاده شود قابلقبول است، اما مصرف 40 تا 60درصد منابع موجب تنش آبی و 60 تا 80درصد بحران آب محسوب میشود. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، او گفته بود: «متاسفانه کشور ایران حدود 88درصد از منابع تجدیدپذیر خود را استفاده کرده و همین امر کشور را به بحران آبی رسانده است.»
تنش آبی چگونه اندازهگیری میشود؟
با وجود اینکه مطالعات گویای وضعیت بغرنج ایران از نظر «تنش آبی» است اما گاهی بیاطلاعی از تعریف این اصطلاح موجب شده تا تعبیرهای غیردقیقی از این مفهوم در کشور ارایه شود. برای تشخیص اینکه کشوری دچار تنش آبی شده یا نه شاخصهای علمی متفاوتی طراحی و تدوین شده که یکی از آنها شاخص «فالکن مارک»، دانشمند سوئدی است. براساس طبقهبندی فالکن مارک، کشورهایی که سرانه منابع آب تجدیدشوندهشان بالاتر از 2000 مترمکعب برای هر نفر در سال است وارد تنش آبی نشدهاند، اما کشورهایی که سرانه آنها حدود 1700 مترمکعب و پایینتر از آن است در آستانه ورود به تنش آبی هستند. بر همین اساس کشورهایی که حدود 1000 مترمکعب سرانه دارند، وارد تنش آبی شدهاند و کشورهایی که زیر 500 مترمکعب برای هر نفر در سال سرانه منابع تجدیدشونده دارند، وارد بحران شدید شدهاند. بر همین اساس است که عباسقلی جهانی، کارشناس آب میگوید، ایران مدتهاست وارد تنش آبی شده است: «براساس شاخصهای بینالمللی خیلی وقت است که از این مرزها عبور کردهایم. براساس آخرین اطلاعاتی که وزرات نیرو داده، میزان منابع آب تجدیدشونده به رقم نزدیک به 90 میلیارد مترمکعب میرسد، حتی اگر رقم 100 میلیارد مترمکعب را قبول کنیم باز هم در تنش قرار داریم. تقسیم این میزان ذخایر به جمعیت ایران نشان میدهد که شاخص برای هر نفر چیزی در حدود 1000 تا 1100 مترمکعب خواهد بود.» او به شاخص دیگری اشاره میکند که مبنای آن مصرف 40درصد آبهای تجدیدشونده است. براساس این شاخص هم وضعیت ایران روشن است، زیرا به گفته عباسقلی جهانی، ایران به گواه آمار رسمی دستکم 80درصد این منابع را مصرف کرده است. این کارشناس آب تاکید میکند که وضعیت تنش آبی با بارشهای مقطعی مثل آنچه امسال در کشور اتفاق افتاد حل و فصل نمیشود: «باران قدری حال زیستگاهها و تالابهای کشور را خوب کرد اما
به صورت تجمعی ما فاصله زیادی با بهبود اوضاع داریم.» به این ترتیب جهانی تاکید میکند که گزارش اخیر که ایران را در رتبه چهارم تنش آبی قرار داده نه تنها دور از ذهن نیست، بلکه با دادههای داخل کشور هم منطبق است و نمیتوان آن را انکار کرد.
چه باید کرد؟
اما پرسش این است، اگر گزارش جدید موسسه جهانی منابع را به عنوان معیار وضعیت تنش آبی ایران بپذیریم راه برونرفت از وضعیت کنونی چیست؟ آیا میتوان امیدوار بود که نام ایران از میان کشورهایی که دارای تنش آبی شدید هستند، خارج شود؟ نسخه چنین برونرفتی در چیست؟ عباسقلی جهانی میگوید، تنها راه برونرفت از این وضعیت عملی کردن سیاستهایی است که در کشور سالهاست تدوین شدهاند اما اجرا نمیشوند: «ما از نظر سیاستهای استراتژیک آب مشکل چندانی نداریم. برای نمونه سیاستهای درازمدت بخش آب در 18 محور در سال 82 به تصویب هیات دولت رسید اما هیچگاه به خوبی اجرایی نشد. این سیاستها ملهم از سیاستهای کلان بخش آب بود که به تایید مجمع رسیده و مقام معظم رهبری هم آن را ابلاغ کرده بودند.» به گفته جهانی، برای بخش آب تاکنون متون سیاستی فراوانی از سوی نخبگان آب کشور تدوین شده اما: «در تبدیل این سیاستها به برنامه عملی ناکام بودهایم.» او میگوید باید در کشور بر سر اجرای این سیاستهای منسجم، توافق گسترده شکل بگیرد و سیاستها به صورت جدی عملی شوند وگرنه نوشتن متون سیاستی زیبا مشکلی را رفع نمیکند.