نقشهای پررنگ مردانه در کتابهای درسی
«کتابهای درسی، پسران را برای زندگی اجتماعی و دختران را برای زندگی در خانه و خانهداری پرورش میدهند.» این نظر تعدادی از منتقدانی است که محتوای کتابهای درسی مدارس را بررسی کردهاند؛ کسانی که به نظر میرسد سرپرست جدید وزارت آموزشوپرورش هم جزو آنهاست.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، این منتقدان میگویند در این کتابها مشاهیر معرفیشده مردند و زنان یا معلماند یا خانهدار و تصویر ساختهشده از دختران، افرادی خجالتی و منفعل است، این درحالی است پسران باهوش و کنجکاو تصویر شدهاند.
انتقاد از محتوای جنسیتی کتابهای درسی به امروز و دیروز برنمیگردد و سالهاست که جامعهشناسان از لزوم تغییر در محتوای کتاب درسی با هدف بهبود شرایط اجتماعی جامعه سخن میگویند. در کتابهای درسی اما چه میگذرد و انتقاد منتقدان با چه سند و مدرکی ارایه میشود؟
سخنان کمسابقه سرپرست وزارت و حکایت پژوهش ۱۰سال پیشش
هفته پیش سرپرست وزارت آموزشوپرورش دیداری با معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری داشت و در این دیدار از پژوهش ۱۰سال پیش خود گفت. «سیدجواد حسینی» در این جلسه که با هدف بررسی راههای ارتقا و بهبود وضع آموزشی دانشآموزان دختر برگزار شد، گزارشی از اقدامات این وزارتخانه درباره توانمندسازی دانشآموزان دختر بهویژه در حوزه آموزشی، بهداشتی و آشنایی با حقوق و مسئولیتهای فردی، خانوادگی و اجتماعی ارایه کرد. او بحث را به این صورت مطرح کرد که ۷۰درصد اسامی و نقشهای کتب درسی «مردانه» است: «نیمی از دانشآموزان کشور را دختران و بیش از ۵۰درصد معلمان و نیروهای شاغل در وزارت آموزشوپرورش را زنان تشکیل میدهند، اگر قرار است اتفاق بزرگی در حوزه زنان رخ دهد مطمئن باشید که کانون آن آموزشوپرورش است. به این نتیجه رسیدیم که باید بر توانمندسازی زنان تمرکز کنیم و با همین رویکرد امروز شاهد موفقیتهای چشمگیر زنان هستیم. آنها در بسیاری از زمینهها از مردان نیز پیش افتادهاند.» حسینی در این دیدار تاکید فراوانی بر ضرورت تحقق عدالت جنسیتی داشت و پوشش تحصیلی، نرخ جذب جمعیت پایه تحصیلی به تفکیک جنس، نرخ باسوادی، نرخ ترک تحصیل به تفکیک جنس و میزان برخورداری دانشآموزان از اردوگاهها و مراکز تربیتی را ازجمله شاخصهای عدالت جنسیتی در آموزشوپرورش دانست: «در پژوهشی که حدود ١٠سال پیش با رویکرد بررسی کلیشههای جنسیتی در کتابهای درسی تمام مقاطع تحصیلی انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که ۷۰ درصد کتابهای درسی به لحاظ تصاویر، اسامی، پدیدآورندگان، نقشهای کلیدی، ابزاری و بسیاری از موارد دیگر مردانه است و امروز رویکردها به گونهای است که این شاخص را کاهش دهیم و مترصدیم تا بخشنامه دولت مبنیبر واگذاری حداقل ۳۰درصد از پستهای کلیدی به زنان را در این وزارتخانه عملی کنیم.» در این دیدار اگرچه سخنانی با نیت تغییر و تحول در فضای مدارس و ضرورت ایجاد فضایی شاداب برای دانشآموزان دختر مطرح شد، اما سخنی از تغییر محتوای کتاب درسی به میان نیامد، این درحالی است که بسیاری از جامعهشناسان و کارشناسان حوزه آموزش از ضرورت تغییر در این زمینه سخن میگویند.
در کتب درسی، زن فقط مادر است
بیتوجهی به نقش اجتماعی زنان، موضوع تازهای در جامعه ایران نیست. برخورد صداوسیما با زنان موفق، بیلبوردهای شهری و محتوای مطالب آموزشی همواره اسناد مورداشاره منتقدان بوده و میگویند این موارد ناخودآگاه زنان را به حضور در خانه تشویق میکند. پژوهش سیفالهی هم نگاهی به این موضوع دارد و دراینباره مینویسد: «بیشتر تصاویر مربوط به زنان در کتابهای ادبیات فارسی در محـیط خانـه و مدرسـه اسـت. دختـران کوچـک در خیابـان بـه ندرت تنها هستند. در تصاویر کتاب از حضور اجتماعی زنان در جامعـه خبـری نیسـت، به جـز یـک مورد استثنا در کتاب دوم دبستان که تصویری کوچک از زنی با لباس سفید پرستاری دیده میشـود. هیچ تصویر دیگری از حضور زنان در جامعه به جز معلمی وجود ندارد، درحالیکه کتـاب پـر از تصاویر مردانی است که مشغول فعالیتهای اجتمـاعیاند و بیشـتر زنـان، مادرانی نشان داده شدهاند که در خانه مشغول کارند یا در بیرون خانه در حال خریـد مـواد.» در بخشی از مقاله به نوع برخورد مولفان با پرندگان هم اشاره شده و دراینباره نوشته است: «نکتـه جالـب ایـن اسـت کـه در بعضی مواقع سر پرندگان و حیوانات نیز روسری است. در تمام تصاویر، زنان درحال انجام کارهای خانه و مراقبت از کودکانند.» یکی دیگر از مطالب مطرحشده نوع نگاه محتوای آموزشی به دختران و پسران است: «دانشآموزان پسر بیشتر حول مباحث علمی، اجتماعی و سیاسی صـحبت میکنند، ولی دختران بیشتر درحال گوشدادن به افتخارات بزرگان ادبی، دینـی، سیاسـی و علمـیاند. در مورد مشاغلی که زنان در تصاویر کتاب دارند، به جز موارد خاص مثـل تصـویر زنـی بـا لبـاس سفید یا زنان شالیکار و زنی که راهنمای کتابخانه است، بیشتر زنـان، معلـم یـا مـدیر مدرسـهاند؛ بهطورکلی میتوان گفت به زنان در کتابهای درس فارسی مدارس ابتـدایی از لحـاظ کمـی بیشتر از کتابهای دوره راهنمایی و متوسطه توجه شده است، ولی دختران در این کتابها، غیـرفعال، خجالتی، با هوشِ پایین، مهربان، مطیع، ناآگاه، آرام، منظم و مرتب و همیشه نیازمنـد مراقبـتند بزرگترها و پسـران بسـیار فعـال، کوشـا، هوشـمند، کنجکـاو، درحال فعالیـت، ورزشـکار، ماجراجو و حلال مشکلند. زنان در این کتابها بیشتر مادرند؛ مادر قابل ستایش است؛ زنـانی کـه در خانـه تنهـا وظیفـهشـان مراقبـت و نگهـداری از دیگـر اعضـای خانواده است.» چندین پژوهش دیگر هم این نوع نگاه در کتابهای درسی را تأیید کردهاند و میگویند حتی در درسهایی که به زنان موفق مانند «ماری کوری» و «هلن کلر» پرداخته شده، بیشتر بر بُعد مادری آنها تأکید شده است. در پژوهش سیفالهی در اینباره نوشته شده که «درباره هلن کلر بهعنوان زن نابینـا و ناشـنوا، نابینا و ناشنوابـودن هلـن کلـر همـانقـدر نقـص محسوب شده تا انسانی به کمال برسد، که زنبودن او مانع این رشد میشود.»
محتوای کتاب آموزشی باید از عرف و فرهنگ جامعه بالاتر باشد
«شیوا شکاری» مدیر انتشارات جامعهشناسان و جامعهشناسی است که پیش از این در زمینه محتوای کتاب درسی تحقیق کرده و نگاه جنسیتی این کتابها را تأیید میکند. او در اینباره میگوید: «این نوع نگاه در کتابهای درسی ما بهویژه در سنین دوران دبیرستان و راهنمایی و حتی در دوره ابتدایی وجود دارد و تصویر گزینششده از روابط زن و مرد میسازد. در این کتابها سعی میشود با نگاه رسمی کودکان را بار بیاورند. این نوع نگاه در تمامی کتابهای درسی حتی کتابهای تخصصی هم وجود دارد. تحقیقات بسیار زیادی در این زمینه انجام شده که تقریبا تمام این موارد این نگاه را ثابت میکند.» این جامعهشناس حوزه مطالعات زنان درباره مصادیق این نوع نگاه میگوید: «نسبت مشاهیر مرد به زن بسیار بیشتر است. زنان را بیشتر در محیط خانواده تصویر میکنند. شغل و نقش اصلی معمولا به مردان انتساب داده میشود و نقشهای ضعیف به زنان سپرده میشود. در این کتابها مهمترین و اولین نقش زن را مادربودن لحاظ میکنند. اطاعت زن از مرد در محتوای این کتابها نهتنها در محیط خانواده بلکه در محیط اجتماعی هم آموزش داده میشود.» اما این محتوا چه تاثیری روی دانشآموزان میگذارد و آیا افراد تحصیلکرده در مدارس ایران با نگاه جنسیتزده بزرگ میشوند؟ شکاری در پاسخ به این پرسش میگوید: «البته که تاثیر مستقیمی روی فرزندان میگذارد. دانشآموزی که مستقیم و غیرمستقیم این موارد را آموزش میبیند، یاد میگیرد که مرد باید ریاست کند و زن نقش منفعلانه دارد. این آموزش انگیزه زنان را برای حضور درجامعه کم میکند. اما خوشبختانه جلوتر که میرویم، میبینیم دانشآموزان گاهی از این نگاه فاصله میگیرند و اینطور نیست که تاثیر کامل بگیرند. رسانههایی که به شیوه درست آموزش میدهند، تاثیرگذاری زیادی دارند و میبینیم که الان دختران مسیر خود را تا اندازهای پیدا کرده اند و حتی در تحصیلات دانشگاهی نقش موثری دارند.» بُعد دیگر چنین محتوایی اما پسران و دانشآموزان مرد را نشانه میگیرد که معمولا کمتر به آن پرداخته میشود. شکاری درباره تاثیر محتوای جنسیتزده روی پسران هم میگوید: «با این محتوا معمولا تلاش میشود که افرادی مشخص و تیپهای ثابتی ساخته شود اما الان میبینیم که لزوما این اتفاق رخ نمیدهد و پسران آموزشیافته به شیوه دیگری برخورد میکنند. این آسیبهای اجتماعی که الان وجود دارد، نشان میدهد که کتابهای درسی اثرگذاری مطلق ندارند و در کنار آموزههای مدارس افراد از رسانهها و واقعیت اجتماعی تاثیر میپذیرند.» با این شرایط چه اتفاقی باید رخ دهد و برای تحول و بهبود در زندگی اجتماعی ایرانیان مفاهیم کتاب درسی باید چگونه باشد؟ شکاری در اینباره از لزوم جلوتربودن کتابهای درسی نسبت به عرف و فرهنگ جامعه میگوید: «اگر آموزشهای رسمی یک پله بالاتر از فرهنگ موجود در جامعه باشد، طبیعتا کمکی به جامعه است تا اینکه محتوا بهگونهای باشد که از عرف اجتماعی پایینتر باشد. الان این محتوا نه یک پله بلکه صدها پله از فضای کنونی جامعه و عرف اجتماعی عقبتر است که میتواند برای آینده جامعه و تحول آن مضر باشد.»
در کتابهای درسی چه میگذر د؟
تاکنون چندین پژوهش با هدف بررسی نوع نگاه جنسیتی در کتابهای درسی ایران بهعنوان یکی از مهمترین مراجع پرورش فرزندان ایران انجام شده که هرکدام به نوعی این نگاه مردسالارانه را تایید میکند. «سیفالله سیفالهی»، جامعهشناس و مدرس دانشگاه پیش از این در پژوهشی به بررسی محتوای کتاب درسی ادبیات فارسی در تمام پایههای آموزشوپرورش ایران پرداخته و برای این کار ۹ کتاب ادبیات فارسی را بررسی کرده است. نتایج این پژوهش که با عنوان «نقش و منزلت زن در کتابهای درس فارسی مدارس آموزشوپرورش ایران» منتشر شده، با عدد و رقم، نگاه جنسیتزده را تایید میکند. این مقاله درباره اهمیت کتابهای درسی مینویسد: «از طریق همین کتابهاست که بخش بیشتری از ارزشها، رفتارها، دانشها و مهارتهای یک نسل به نسلهای بعدی انتقال مییابد یا حتی عامل دگرگونی و توسعه جامعه میشود. بررسیهایی که در بسیاری از جوامع بر روی کتابهای درسی انجام گرفته، وجود کلیشههای تبعیضآمیز جنسیتی، مورد تایید قرار گرفته است.» نتایج میگوید که وضع کتابهای درسی و در رأس آنها ادبیات فارسی بهعنوان یکی از مهمترین دروس تاثیرگذار، نگاه چندانی به پرورش زنان اجتماعی و فعال در جامعه ندارد. براساس نتایج این پژوهش «از مجموع ٣٠٢٩ اسم استفاده شده ١٦درصد اسامی مربوط به زنان و بقیه به مردان اختصاص یافته، از تعداد ٧٨٢ اسم مشاهیر، ٣٧ اسم مربوط به زنان و بقیه مربوط به مردان، از مجموع ١١٧٠ تصویر مربوط به انسانها، ٣/٢٤درصد تصاویر مربوط به زنان و بقیه به مردان تعلق دارد. از مجموع ١٢٢ تصویر مشاهیر، تنها یک تصویر زن و ١٢١ تصویر مخصوص مشاهیر مرد است. از مجموع ١٨٥٩واژه جنسیتی به کار رفته در کتابها، ٦/٢٤درصد واژهها مربوط به زنان و بقیه مربوط به مردان است؛ درصد بیشتر واژههای جنسیتی زنان، واژههای نسبتی مانند: مادر و زن است.» حتی نقش مولفان زن در تدوین کتابها هم ناچیز است: «در تدوین کتابهای درس ادبیات فارسی مدارس از ٨٨ مولف استفاده شده که ٢٢ مولف زن و ٦٦ مولف مردند. قابل توجه است که بیشتر مولفان زن، مربوط به کتابهای دوره ابتدایی است. شغل درصد بیشتری از زنان شاغل در کتابهای مورد بررسی، «معلم» است. از بررسی مجموع نمودارها و جداول مشخص شده که از نظر کمی و کیفی در هر زمینه به زنان کمتوجهی شده و متون و تصاویر بر پایه پیشدارویها و قالبهای ذهنی مبتنی بر تبعیض جنسیتی تدوین شدهاند.»
معلمان چه میگویند؟
شیوه ارایه مطالب کتابهای درسی در مدارس ایران تا حد زیادی مشخص و تعیین شده است و به همین دلیل بعضی معلمان معتقدند که در این سیستم آموزشی چندان فرصتی برای خلاقیت معلم باقی نمیماند؛ این موضوع البته همواره با پاسخ سیستم آموزشی ایران هم همراه شده و میگویند فضای مدارس بهگونهای است که از تدریس بدیع و خلاقیت معلمان استقبال میکند. به عقیده بعضی از معلمان اما محتوای کتاب درسی با فضای کنونی جامعه و آنچه دانشآموزان میخواهند، همخوانی لازم ندارد. «فاطمه» معلم متوسطه اول یکی از مدارس منطقه دو تهران است و میگوید محتوای کتاب درسی با برنامهای که این دانشآموزان برای آینده خود دارند، متفاوت است. او میگوید: «دانشآموز امروز آنهم در شهرهای بزرگ ایران، نگاه متفاوتی نسبت به آینده دارد. آنها در خانه به شیوه دیگری پرورش مییابند و ارزشهای متفاوتی از محتوای کتاب درسی دارند. یکی از کارهای سخت من این است به دانشآموزی که هیچ محدودیتی برای آینده خود قایل نیست و میخواهد خلبان، وزیر، فوتبالیست یا مدل شود، در ستایش مادربودن بگویم. واقعا بعضی رویاس مادر شدن را به عنوان شغل ندارند. بحثم دفاع از این شرایط نیست، میخواهم بگویم چقدر بین محتوای کتاب و نگاه بعضی دانشآموزان تفاوت وجود دارد.» فاطمه میگوید برای همراهی با دانشآموزاناش و ایجاد فضای صمیمانه به راههای دیگری روی آورده است: «کتابهای رمان یا زندگینامه با محوریت زنان موفق را به این بچهها معرفی میکنم که فاصلهای بین من معلم و دانشآموز ایجاد نشود. البته منظورم این نیست که همه دانشآموزان این موارد را میفهمند و همه این نقدونظر را دارند اما به هرشکل این تفاوت سلیقه بین محتوای برخی دروس و سبک زندگی دانشآموزان وجود دارد.» این موضوع البته مورد تأیید معلمان دیگری هم هست و هرکدام به شیوه خود تلاش میکنند که در کنار آموزش محتوای کتاب درسی، برنامه دیگری هم با دانشآموزان و در زمینه آموزش داشته باشند. دراین بین البته بعضی معلمان چنین نقدهایی را درست نمیدانند. «راضیه» معاون پرورشی یکی از مدارس دخترانه تهران است و میگوید محتوای کتاب درسی در زمینه پرورش زنان خانهداراست: «بحث اینجاست که اینها میخواهند بگویند مادربودن با کارکردن جمع نمیشود اما درست نیست. اینهمه معلم درکنار مادربودن، به آموزش و تدریس هم مشغولاند. الان در این جامعه ما چقدر زنان تاثیرگذار و فعال داریم که در همین سیستم آموزشی درس خواندند و پرورش یافتند.» او معتقد است که اگر معلم بتواند به درستی مطالب را آموزش دهد، زنانی توانمند و جامعهای بهتر خواهند ساخت: «بعضی فکر میکنند هرچه ما داریم، بد است و هرچه مثلا کانادا و آمریکا دارد، خوب است. چرا سندی بینالمللی برای ما بگوید با دانشآموزان چطور برخورد کنید؟ چرا باید نقش مادری زنان نادیده گرفته شود؟ مگر مادربودن کمارزش است یا یک مادر نمیتواند در اجتماع حضور داشته باشد؟ باید ریشهای مسائل بررسی شوند.»