400 سال جنگ بر سر یک آبراهه باریک! +تصاویر
به نظرتان خبرسازترین بخش ایران در چند دهه اخیر کجاست؟ چرا خبرساز است؟ تنگه هرمز که روی نقشه بهسختی دیده میشود گلوگاهی است برای سیاست و اقتصاد؛ محل دائمی مناقشهها و تهدیدهاست و همواره بر مناسبات و محاسبات جهانی تأثیر میگذارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، تا وقتی توپ جنگی به ایران نیامده بود کسی تنگه هرمز را نمیشناخت و نامش را نمیدانست! محلیها میگفتند: «هورموغ»؛ نامی برآمده از واژه موغ به معنای نخل یا مرتبط با واژه موغستان که نام قدیم میناب بوده است. وقتی توپ جنگی آمد و برد سلاحهای سنگین افزایش یافت تنگه هرمز مهم شد؛ گلوگاهی شد که در آن کشتیها گیر میافتادند و در تیررس توپهای مستقر در خشکی قرار داشتند.
شاهعباس در همین تنگه گلوی پرتغالیها را فشرد و برای همیشه از خلیجفارس بیرونشان کرد؛ از بندر گمبرون در شمال تنگه که پسازآن پیروزی تاریخی نامش شد بندرعباس. پیش از آن جزایر واقع در محدوده تنگه هرمز بیش از 100 سال در تصرف امپراتوری پرتغال بود؛ نخستین بار نیروی دریایی پرتغال به فرماندهی ناخدا «آلفونسو آلبوکرک» در سال 1506 میلادی تنگه هرمز را تصرف کرده بودند. پسازآن نیز تنگه هرمز و جزایر آن محلی برای مناقشه افشاریان و زندیان و قاجاریان بود با اسپانیاییها و انگلیسیها و هلندیها و فرانسویها. یک قرن است که جنگها برای تسلط بر این تنگه تمامشده اما مناقشه تردد از تنگه هرمز هنوز هست؛ صادرات نفت است و اقتصاد جهان.
در نقشههای قدیمی باریک نبود!
جزایر ایرانی هرمز، قشم، لارک و هنگام در تنگه هرمز قرار دارند و آن نزدیکی پر از جزیرههای ایرانی است که حق ایران بر این تنگه را کاملاً به رخ میکشند. این تنگه درواقع آبراههای 158 کیلومتری است که باریکترین بخش آن حدود 40 کیلومتر عرض دارد؛ نیمی از عرض آن متعلق به آبهای سرزمینی ایران و نیمی دیگر در اختیار کشور آنسوی تنگه، عمان. تنگه قبلاً هنگام عبور کشتیهای چندان باریک به نظر نمیرسید و در اغلب نقشههای قدیمی عریضتر ازآنچه هست ترسیمشده است. اما وقتی نقشهها دقیق شد و عبور نفتکشها زیاد تازه معلوم شد تنگه هرمز چقدر باریک است و چقدر باید مراقب بود که در این تنگنا ناوها و نفتکشها و شناورها باهم برخورد نکنند. تنگه هرمز به دلیل عبور نفت دومین تنگه بینالمللی شلوغ دنیاست. روزانه بیش از 14 میلیون بشکه نفت و حدود 4 میلیون بشکه فراوردههای نفتی از این تنگه میگذرد که این میزان یکپنجم کل نفت مصرفی جهان محسوب میشود. علاوه بر آن حدود نیمی از کالاهای وارداتی کشورهای حاشیه خلیجفارس از این تنگه میگذرد.
حاکمیت انگلیسیها بر تنگه در جنگهای جهانی
در بخش عمده دوران قاجار تنگه هرمز و جزیرههایش تحت سلطه انگلیسیها بود که همیشه در دریا کشتی داشتند و در خشکی نیرو. در جنگ جهانی اول در میان جنگ و جدال قدرتها چند کشتی کوچک و بزرگ ایران در خلیجفارس منهدم شدند. در جنگ جهانی دوم نیز همچنان تنگه دست انگلیسیها بود و بیدلیل و باآنکه ایران اعلام بیطرفی کرده بود چند کشتی و ناو ایرانی در خلیجفارس منهدم شدند. حضور انگلیسیها تا اواخر دوره پهلوی در خلیجفارس ادامه داشت و آخرسر هم اینکه بحرین را از ایران جدا کردند. هنگامیکه پهلوی دوم جدایی بحرین از ایران را پذیرفت بحرین تحت اشغال انگلیسیها بود! در بیشتر سالها دوران حکومت پهلویها تنگه هرمز و خلیجفارس بیش از آنکه دست ایرانیها باشد تحت حاکمیت خارجیها بود که آنجا کشتی داشتند؛ از همه بیشتر انگلیسیها و آمریکاییها.
جنگ نفتکشها
در سالهای جنگ تحمیلی پرتنشترین روزهای تنگه هرمز تجربه شد. خلیجفارس و تنگهای که محل گذر نفتکشهای ایران و عراق و باقی کشورها بود به محلی آبستن حوادث بزرگ تبدیل شد و البته حوادث بزرگ هم رخ داد. ایران در سالهای جنگ از حق بازرسیاش از کشتیهای عبوری استفاده میکرد. در مقابل عراق گاهی برای اختلال در صادرات نفت ایران آتشی در خلیجفارس یا تنگه هرمز به پا میکرد و قیمت جهانی نفت سکته میزد! عراق در این کار موفق نشد و ایران در سالهای جنگ نفتش را میفروخت اما همزمان آمریکاییها هم برای حمایت از عراق در جنگ دریایی با ایران دخالت میکردند و اینگونه شد که جنگی داشتیم با آمریکا و عراق به نام جنگ نفتکشها؛ سال 64 تا 67.
اسکورت نفتکشها از نوع آمریکایی!
سال 65 ایران برای اولین بار یک کشتی باری آمریکایی را برای جلوگیری از ارسال احتمالی سلاح به عراق متوقف و بازرسی کرد. طی سالهای پایانی جنگ هرسال بیش از 100 یا 200 حمله دریایی در خلیجفارس رخ میداد و بیشتر کشتیهایی که آسیب دیدند خارجی بودند نه ایرانی و عراقی. سال 66 آمریکاییها آمدند کشتیهای کویتی را اسکورت کنند و یک آبروریزی بزرگ برایشان بار آمد. در نخستین عملیات اسکورت یک کشتی کویتی به نام بریجتون پس از عبور از تنگه هرمز به مین دریایی برخورد کرد و آسیب دید و ناوهای نظامی آمریکا نیز از ترس برخورد با مین دریایی پشت کشتی بریجتون پناه گرفتند و به مسیرشان ادامه دادند. این نوع اسکورت به مضحکهای برای دولت آمریکا در رسانههای دنیا تبدیل شد و البته یک پیروزی بزرگ برای ایران بود.
فرماندهان شجاع، سربازان نامدار
در سالهای جنگ دشمنان در خلیجفارس از هیچ شرارتی فروگذار نکردند. اما هر وقت عراقیها یا آمریکاییها یا سایر کشورها شیطنت میکردند ایران در تنگه هرمز یقهشان را میگرفت! ایرانیها در اطراف تنگه فرماندهانی شجاع داشتند و سربازانی نامدار. سال 66 ایرانیها «نادر مهدوی» را شناختند که در خلیجفارس به جنگ آمریکاییها رفت و یک بالگرد سوپر کبرا ارتش آمریکا را نابود کرد. و بعد نشان سرافرازی هم گرفت از دشمن؛ او و یارانش را ربودند و روی عرشه ناو «یو اس اس چندلر» شکنجهاش کردند و شهید شد. شجاعتش دشمن زبون را رسوای جهان کرد.
روز تلخ هرمز
سال 67 تنگه هرمز حال دیگری داشت. 12 تیر 67 یک ناو جنگی آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرباس ایران با 290 سرنشین شلیک کرد و مسافرانش آسمانی شدند بر فراز تنگه هرمز. تلخترین روز تنگه هرمز بود.
احتمال درگیری؛ تهدیدی روزمره
طی 3 سال جنگ نفتکشها خسارتهای فراوان به سکوهای نفتی در خلیجفارس وارد شد. کشتیهایی از ایران و سایر کشورها نیز آسیب دید یا غرق شد؛ سالهای سخت جنگ بود و احتمال درگیری در خلیجفارس و تنگه هرمز تهدیدی روزمره محسوب میشد.
چهره جدید موازنه قدرت
پس از جنگ درگیری کم شد ولی تنش همچنان بالا ماند. از برخی اتفاقات که بگذریم اغلب مواقع احتمال درگیری با ناوهای خارجی با اخطار رادیویی یا شلیک تیر هوایی به پایان میرسید.
از آغاز دهه 90 با اعمال تحریمهای نفتی بر ایران تنگه هرمز اهمیتی چند برابر یافته است؛ بسته شدن تنگه میتواند قیمت نفت را تا 6 برابر بالا ببرد و این ترس بزرگ غربیهاست. از سوی دیگر خیلیها میترسیدند که درگیری کوچکی در خلیجفارس به یک درگیری بزرگ نظامی منجر شود. این تصور همچنان وجود داشت تا اینکه اتفاقات سال 98 شرایط را بهکلی تغییر داد و تحلیلها را دگرگون کرد. اخطار جدی ایران برای تأمین امنیت در تنگه هرمز و اجرای دقیق قوانین تردد دریایی و همچنین پافشاری ایران بر تأمین حقوق بینالمللیاش به حوادثی منجر شد که حقایق جدیدی را آشکار کرد. از موازنه قدرت در خلیجفارس چهره دیگری به جهانیان عرضه شد.
ناوی که عاقبت از تنگه نگذشت!
از اردیبهشت 98 آمریکا با توپ پر به میدان آمد و اعلام کرد ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن را به خلیجفارس میفرستند. خبری که مثل توپ ترکید و خیلیها آن را پیام آغاز جنگ تعبیر کردند. تهدیدهای دیگری هم از راه رسید و پاسخ ایران چه بود؟ اعمال قدرت در تنگه هرمز و خلیجفارس. ازآنپس تردد در تنگه هرمز زیر نظارت دقیق ایران انجام میشود و دیگر همه بانظم میآیند و بانظم میروند. ناو هواپیمابر لینکلن چه شد؟ هیچی. 13 خرداد به دریای عمان رسید و اعلام کرد از تنگه هرمز نمیگذرد و وارد خلیجفارس نمیشود!
پهپادی که بر باد رفت!
30 خرداد یک پهپاد آمریکایی فوق پیشرفته بر فراز تنگه هرمز ساقط شد و آمریکا هم نمایشی از قصد حمله به اهدافی در ایران را بازی کرد ولی هیچ کاری نتوانست انجام دهد. بعد از چند روز دیگر انگارنهانگار که اتفاقی افتاده باشد. معلوم شد آمریکاییها بهتر از خیلی از کارشناسان و غیر کارشناسان قدرت نظامی ایران را میشناسند و جدی میگیرند.
اخباری که از تنگه هرمز مخابره میشود
28 تیرماه ایران نفتکش انگلیسی «استینا ایمپرو» را به دلیل رعایت نکردن مقررات بینالمللی دریایی توقیف کرد. این بار انگلیسیها جنجال راه انداختند و تهدید کردند که پاسخی قاطع خواهند داد. اما آنها هم کاری نکردند و پس از چند روز مشخص شد اصلاً نمیخواهند کاری انجام دهند. نفتکش همچنان توقیف است. خلاصه اینکه معلوم شد قدیمیها راست میگفتند که جزیره هرمز کلید تنگه هرمز است و تنگه هرمز کلید اقتصاد جهان. حالا ایران بر فراز تنگه هرمز ایستاده است و اگر کسی دست از پا خطا کنند گلویش را میفشارد. این روزها تنگه هرمز برای خیلیها محبوبترین جای ایران است؛ آبراهی باریک که اخبار قدرت ایرانیها ازآنجا به دنیا مخابره میشود.