x
۱۵ / مرداد / ۱۳۹۸ ۰۶:۳۰

وضعیت ازدواج در ایران بحرانی نیست

وضعیت ازدواج در ایران بحرانی نیست

در هفته ازدواج به سر می‌بریم و از آنجایی که توجه به بیشتر وقایع اجتماعی منحصر به هفته‌هایی است که به اسم آنها نام‌گذاری شده، هفته ازدواج هم از این قاعده مستثنا نیست. در تمام طول سال زنان و مردان زیادی به دلیل مشکلات مالی کلا عطای ازدواج را به لقایش می‌بخشند و زندگی‌های زیادی به واسطه همین مشکلات از هم می‌پاشد، دلیل اصلی همه اینها علاوه بر نبود تفاهم می‌تواند همین باشد که آدم‌ها به دلیل مشکلات مالی کلا دیگر به ازدواج فکر نمی‌کنند. پایین‌آمدن آمار ازدواج در ایران نیز نشان از آن دارد که دیگر چندان میلی برای ازدواج وجود ندارد.

کد خبر: ۳۷۱۶۱۱
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، مریم 36ساله حسابدار شرکتی خصوصی است. او لیسانس حسابداری دارد و حالا یک‌سالی می‌شود که بخشی از جهیزیه‌ای را که مادرش با هزار امید و آرزو برایش تهیه کرده بوده، به خانه‌ای برده که حالا خودش به صورت مستقل و انفرادی در آن زندگی می‌کند. او اتفاقا از آن دست زنانی است که دلش می‌خواسته ازدواج کند و هنوز هم می‌گوید اگر موقعیت مناسبی برای ازدواج پیدا کند، حتما به زندگی مشترک فکر می‌کند. او درباره دلایل ازدواج‌نکردنش می‌گوید: من یک درآمد متوسط دارم، در زندگی مجردی هم تا زمانی که خانه مادر و پدرم بودم، همه چیز برایم به صورت متوسط فراهم بود؛ یعنی هیچ وقت برای داشتن چیزی در مضیقه نبودم. دوستان زیادی دارم که همین شرایط را داشته‌اند و بعد از ازدواج همان حداقل‌ها را هم از دست داده‌اند.

بخشی از دلایلی که آدم‌ها ازدواج می‌کنند برای رفاه و آرامش بیشتر است. تو وقتی یک‌ نفر هستی، دغدغه‌هایت به اندازه یک نفر است، خریدهایت به اندازه یک نفر است، ‌اما وقتی ازدواج می‌کنی، طبیعتا نیازهایت گسترش پیدا می‌کند. من اگر بنا باشد ازدواج کنم و هنوز هم در یک سوئیت 40متری زندگی کنم و بعد هزینه‌ها و قسط‌هایم دو برابر شود، سفرهایی که الان می‌توانم تنهایی بروم دیگر نتوانم بروم، استقلالم را از دست بدهم و در آرزوی چیزهایی که الان دارم هم بمانم، چرا باید چنین کاری کنم. مریم ادامه می‌دهد: یک‌زمانی تو عاشق می‌شوی و فکر می‌کنی زندگی را در کنار فردی که دوست داری می‌سازی.

اما من همیشه موقعیت‌های ازدواجم عاقلانه و به واسطه معرفی بوده. مردانی که خودشان آن‌قدر صداقت داشتند بگویند بدون درآمد همسرشان اصلا نمی‌توانند زندگی مشترک را بچرخانند؛ یعنی با همان خواستگار می‌نشستیم حساب و کتاب می‌کردیم و می‌دیدیم حقوق هردویمان پای قسط و اجاره‌خانه و خورد و خوراک می‌رود. یعنی صرفا پولی داریم تا زنده بمانیم، بدون لذت، سفر و زندگی متوسط. هردویمان هم می‌دیدیم در دوران مجردی، با همه سختی‌هایش اما حداقلی از رفاه را داریم، چرا باید برای چیزی خرابش کنیم که هیچ تضمینی در ادامه‌اش وجود ندارد؟

مصطفی اول شهریور ماه 40ساله می‌شود. او معلم است و فوق‌لیسانس شیمی دارد. مصطفی هم می‌گوید: ‌من بچه‌پولدار نیستم، مادر و پدرم هم پولی نداشته‌اند که بخواهند برایم پس‌انداز کنند. حالا 10 سال است که سابقه کار دارم و از درآمد 10ساله‌ام یک پژو 405 دارم و 85 میلیون تومان پول نقد که در بانک است. اگر خودم و همسر آینده‌ام 60 میلیون تومان روی هم وام ازدواج بگیریم، قطعا همسرم 30 میلیون از وام را برای تأمین بخشی از جهیزیه می‌خواهد و من هم باید خانه بگیرم و کمی از جهیزیه را هم تأمین کنم و اگر بخواهم حتی یک میهمانی خودمانی بگیرم، حداقل برای آن میهمانی خودمانی که اصلا جشن عروسی هم نباشد، پنج، شش میلیون تومان هزینه می‌شود. سرجمع اگر روی فروش ماشین هم حساب کنم، نهایتا 150 میلیون تومان پول دارم.

با این 150 میلیون تومان پول نقد چرا باید از دختری انتظار داشته باشم با من ازدواج کند؟ ‌مگر کسی با این شرایط به خواستگاری خواهر من بیاید، من راضی می‌شوم خواهرم به خانه او برود؟ مصطفی در پایان اضافه می‌کند: مدام می‌گویند ازدواج را ساده بگیرید. من و خیلی از آدم‌ها ازدواج را ساده می‌گیریم. اما مشکل اینجاست که مسئولان فکر می‌کنند ما آرزو نداریم، دل خوش نداریم، دلمان چیزهای معمولی هم نمی‌خواهد. من باید به خفت‌بارترین شکل ممکن دست دختر مردم را بگیرم و زندگی‌ام را شروع کنم که اسمش بشود ازدواج آسان! این ازدواج آسان نیست. آدم‌ها می‌مانند با کلی آرزوهای نرسیده و عقده‌هایی که بعدا در زندگی مشترکشان سر باز می‌کند.

من زیر بار این ازدواج نمی‌روم.حامد برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، فروردین‌ماه سال جاری با نگرانی از افزایش سن ازدواج اعلام کرده بود: ‌جوانان ما سال‌های طلایی ۲۰ تا ۳۵ سال را که باید صرف ساخت زندگی و چشیدن طعم شیرین زندگی مشترک کنند، از دست می‌دهند. وی با بیان اینکه متأسفانه شاهد افزایش سن ازدواج در بین جوانان هستیم، گفت: اکنون میانگین سن ازدواج در خانم‌ها حدود ۲۴ و میانگین سن ازدواج در آقایان به ۲۸ سال رسیده است.

برکاتی با اشاره به میزان کاهش ازدواج در چندسال اخیر اظهار کرد: از سال ۱۳۸۹ هر سال حدود شش درصد نسبت به سال قبل ازدواج‌ها کاهش پیدا کرده و از ۸۹۰ هزار در سال ۸۹ به ۶۸۰ هزار در سال ۹۵ رسیده و آمار ازدواج در سال ۹۷ نسبت به ۹۶ حدود هشت درصد کمتر شده است.اما شهلا کاظمی‌پور، جمعیت‌شناس با بیان اینکه آمارهای شاخص نشان می‌دهند وضعیت ازدواج در ایران نگران‌کننده نیست، تشریح کرد: ‌متأسفانه 99 درصد جامعه همین فکر را می‌کنند و هرچه من و همکارانم در برنامه‌های مختلف توضیح می‌دهیم،‌ انگار کسی نمی‌شنود؛ یعنی شرایط به‌گونه‌ای است که تنها حرف‌های منفی شنیده می‌شود. این در حالی است که مطابق آمارهای شاخص، وضعیت ازدواج در ایران بحرانی نیست. در سال 85 تعداد زنان مجرد 15 تا 49 ساله ما هفت میلیون و 200 هزار نفر بوده. این تعداد در سال 95 نزدیک به شش میلیون نفر شده است؛ یعنی یک میلیون و 200 هزار نفر از زنان مجرد کم شده است.

در سال 85 همین زنان 15 تا 49 سال، حدود 740 هزار ازدواج داشتند که این تعداد در سال 95 به 660 هزار رسیده است.وی در ادامه می‌افزاید: همه به این نگاه می‌کنند که در سال 95 میزان ازدواج زیاد بوده، اما الان کم شده و تصورشان و آماری که می‌بینند آمار خام است، درحالی‌که ما نباید به آمار خام استناد کنیم. برای رسیدن به آمار شاخص باید نسبت حساب کنیم و ببینیم در سال‌های اخیر چه نسبتی از دختران ازدواج کرده‌اند. مطابق آمار شاخص، در سال 85، 103 نفر  از هر هزار نفر ازدواج کرده‌اند.

این آمار در سال 90 به 124 در هزار رسیده، قانونا هم نمی‌شود همه دختران در یک سال ازدواج کنند، آنها به تدریج ازدواج می‌کنند، به بیان دیگر اگر تا 30 سالگی هم به آنها فرصت بدهیم، 15 سال برای ازدواج وقت دارند. 

وی در ادامه می‌گوید: این آمار در سال 95 به 110 در هزار رسید؛ پس نمی‌توان گفت رغبت به ازدواج کم شده است، بنابراین ما باید با شاخص صحبت کنیم و با رقم خام صحبت‌کردن اشتباه محض و سیاه‌نمایی است، در صورتی که آمار می‌گوید رغبت زیاد شده. در مورد سن ازدواج باید بگوییم سن ازدواج بین 85 تا 95 از 23 سال به 24 سال در زنان رسیده است.

کاظمی‌پور با اشاره به جدول دیگری که در این گزارش آورده شده، می‌افزاید: ‌ما در این جدول یک جدول جمعیت در معرض ازدواج تک‌تک گروه‌های سنی را در نظر گرفتیم و باید پذیرفت بعضی از دخترانمان 13 و 14 ساله ازدواج می‌کنند. گروه‌های سنی ما در این جدول از 10 سال تا 49 سال است و در آن میزان ازدواج را بین سال‌های 85 تا 95 قیاس کردیم و مخرج کسر آن را جمعیت دختران مجرد در نظر گرفتیم که مطابق آن دختران 10 تا 14 ساله ما که کودک هستند 10 در هزار در سال 85 ازدواج کردند که این تعداد در سال 95 به 5/14 رسیده است. سن بعدی ما در این جدول 15 تا 19 است. سال 85 تعداد ازدواج‌ها 81 در هزار بوده و سال 95 این تعداد به 96 در هزار رسیده است. تا 34 سالگی تمامی گروه‌های سنی به ما نشان می‌دهند که میزان ازدواج برای زنان افزایش پیدا کرده و فقط در گروه 35 تا 39 و 44 تا 49 کاهش پیدا کرده که کاهش آن هم چشمگیر نیست و این گروه در مضیقه ازدواج قرار دارند. وی در پایان با ابراز تأسف از نگاه منفی به سن ازدواج تأکید کرد: ما نگاه منفی را تبلیغ می‌کنیم، درحالی‌که میزان ازدواج کاهشی نداشته و این نگاه منفی حاصلی جز دلسردکردن گروه‌های در معرض ازدواج نخواهد داشت.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x