قهر سرمایه گذاران از بازار مسکن
براساس آمارهای بانک مرکزی، قیمت مسکن تا پایان دی ماه سال گذشته 92درصد نسبت به سال گذشتهاش یعنی سال 96 افزایش داشته و این در حالی است که بر اساس آمارهای موجود بیش از 4 میلیون واحد مسکونی در کشور هنوز به فروش نرفته و به قول معروف خالی هستند!
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، بررسیهای بیشتر نشان میدهد کاهش توانایی خرید مسکن از سوی مردم و از طرفی بالا رفتن قیمت زمین، مصالح ساختمانی و حتی افزایش دستمزد کارگران به خودی خود منجر به مشکلاتی برای سازندگان و انبوه سازان و مردم شده است. تا همین چند سال پیش یا بهتر است بگویم موج گرانیهای اخیر خرید مسکن آنچنان رؤیایی نبود و هر خانواده ایرانی میتوانست طی مدت چند سال و با پسانداز بخشی از درآمدش و در نهایت با کمک وام مسکن، خانهای برای خود دست و پا کند و به مهمترین و بزرگترین دغدغه خود پایان دهد ولی از اواخر سال گذشته و البته فصل بهار سال جاری قیمت مسکن چنان جهشی یافته است که حتی اقشار متوسط جامعه هم به ناچار قید خرید را زدهاند و این در حالی است که حتی ساختمان سازهای خرد و کلان هم از این مسأله گلهمندند.
برگردیم به گذشته یا سال 90. هر متر آپارتمان در مرکز شهر بین یک تا 2 میلیون تومان قیمت داشت که چند ماه بعد یعنی در اواسط دوران دولت دهم با التهاب بازار ارز قیمتها نزدیک به 2 برابر شد و پس از چندی قیمتها به نسبت فروکش کرد و بازار مسکن راکد شد. از سال 93 قیمت مسکن منصفانه پیش میرفت تا اینکه از سال 97 با جنجال امریکاییها و تهدید آنها به تحریمهای بیشتر، قیمت کالا و اجناس به یکباره پر کشیدند و در این میان مسکن و مصالح هم از این قافله عقب نماندند.افزایش حداقل 92 درصدی مسکن همه را شوکه کرد به حدی که مردم، مشاوران املاک و حتی انبوهسازان و سازندگان خرد هم از چنین افزایشی سردر گم هستند.
اما چه اتفاقی در بازار افتاده است؟ برای بررسی بیشتر سری به مرکز شهر میزنیم که تا اوایل سال 97 قیمت مسکن آنچنان سرعتی نگرفته بود. سری به میدان منیریه میزنم، جایی که بهدلیل رفت و آمد بالا و اجرا شدن طرح ترافیک بهطور منطقی قیمت مسکن نسبت به مناطق مجاورش باید پایینتر باشد که اصلاً اینچنین نیست.
هر متر آپارتمان بر اساس مشخصات ساختمان از 12 تا 17 میلیون تومان قیمتگذاری شدهاند، قیمتی که مردم و بنگاههای املاک را حسابی کلافه کرده است. از مرتضی حسنی، مدیر مشاور املاکی در انتهای خیابان شهید ترجمان که بیش از 20 سال مشغول به این کار است درباره قیمتها میپرسم. انگار سؤال نامربوطی پرسیدهام، برافروخته میشود و دستش را در هوا میچرخاند و میگوید: «آقا مگر نمیبینی که هیچ خبری نیست. آپارتمانی که 6 ماه پیش فروختهام متری 7 میلیون الان 15 میلیون روی آن قیمت گذاشتهاند. به نظر شما کسی زورش میرسد آپارتمانی 70 متری که 500 میلیون قیمت داشته را یک میلیارد تومان بخرد؟ از طرفی سازنده هم با این گرانی چارهای ندارد که قیمتش را بالا ببرد ولی در کل نه سازنده میتواند مثل گذشته کار کند و ساختمان بسازد نه مردم میتوانند خانهای بخرند.»
به گفته او افزایش قیمت حتی در اجاره خانهها هم تأثیر گذاشته و مردم با چالشی بزرگتر از گذشته روبهرو شدهاند. از چند مشاور املاک در خیابانهای فرهنگ، معیری، ولیعصر و ابوسعید هم درباره قیمتها تحقیق میکنم و همگی همچون همکارشان از افزایش شدید قیمت مسکن گلایه مندند و اینکه خرید و فروش به نسبت گذشته با کاهش محسوسی روبهرو شده است.
چندی پیش فرشید حاجتپور، دبیر انجمن انبوه سازان عنوان کرده بود که هزینه تمام شده هر متر مربع مسکن با توجه به تغییر قیمتها قابل برآورد نیست و مدام در حال افزایش است. به گفته او قیمت ساخت یک بنای 100 متری در یک روستا شاید قبلاً 100 میلیون بود ولی در حال حاضر نزدیک به 300 میلیون هزینه دربردارد. این بار نوبت به سازندگان میرسد که درباره مشکلات و افزایش قیمتها بپرسم.
مهندس سعید وکالتی که بیش از 15 سال است در مناطق مختلفی از تهران و اطراف پایتخت انبوه سازی میکند از شرایط بد ساخت و ساز میگوید، از افزایش قیمت زمین، مصالح و حتی ابزار.
او چنین میگوید:«سال گذشته قیمت مصالح همچون گچ و شن و سیمان و لوله و در و پنجره تقریباً ثابت بود یا افزایش آن به حدی نبود که آزاردهنده باشد ولی امسال قیمتها به طرز عجیبی بالا رفتهاند.
بهعنوان مثال ابتدای سال 97 قیمت ساخت هر متر مربع مسکن بین 800 هزار تا یک میلیون تومان از آب در میآمد ولی همین حالا که با شما صحبت میکنم به بیش از یک میلیون و 400 هزار تومان رسیده و این مبلغ در ساختمانهای شمال شهر بیشتر هم شده است.
قیمت فولاد قبل از تحریم جدید چند هفته پیش 75 درصد گرانتر شده و این مسأله از یک سو درقیمت تمام شده مسکن هم صددرصد تأثیر دارد و از سوی دیگر تأثیر شدید روانی در بازارخرید و فروش صنعت مسکن و ساختمان خواهد داشت و مشکلاتی که به آنها اشاره کردم بازار را به سمت بحران عمیقی هدایت میکند.»
وکالتی در ادامه میافزاید:«بهعنوان مثال پروفیلی که سال گذشته کیلویی بین ۳ تا ۳ هزار و ۵۰۰ تومان بود فروردین ماه به ۶ هزار تومان و اکنون به ۷ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده است و این در حالی است که قیمتها هر روز تغییر میکنند و نمیشود هزینه ساخت یک ساختمان را بدرستی محاسبه کرد. متأسفانه مصالحی همچون گچ و سیمان و تیرآهن و هر چیزی که به این صنعت مرتبط است دچار نوسان شدید قیمت شدهاند و ما و حتی خریداران مسکن را دچار مشکل کرده است.»
مجتبی بیگدلی، رئیس انجمن انبوهسازان چندی پیش در مصاحبهای با یکی از رسانهها گفته است که بازار کنونی، بازاری کاذب است و پولهای سرگردان و نقدینگی از ۴۰۰تا ۵۰۰هزار میلیاردتومان اکنون به هزار و ۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. وی در ادامه این مصاحبهعنوان کرده که دولت باید مشوقهای در حد رایگان به سازندگان اعطا کند؛ زمانی که سرمایهگذار قهر کرده و به حضور در بازار رغبتی ندارد باید با اعطای تسهیلات ومشوقها زمینههای حضور سرمایهگذار را فراهم کرد.
به نظر میرسد دولت با تثبیت قیمت مصالح ساختمانی برای سازندگان و اعطای وام و تسهیلات ارزان میتواند نوسان قیمتها را تنظیم کند و از حباب قیمتی جلوگیری کند، اما در مقابل برخی از کارشناسان حوزه مسکن ادعا می کنند که دولت تمایلی به این کار ندارد چرا که با افزایش قیمت مسکن میتواند کسب درآمد کند!
باید به این نکته اشاره کنیم که آمارها حاکی از این است که ۷۰درصد اشتغال کشور در بخش مسکن است و بیش از هزار و ۲۰۰ گروه شغلی را میچرخاند، اگر تسهیلات مورد نیاز انبوهسازان در اختیار آنها قرار بگیرد شاهد شکوفایی واقعی در صنعت مسکن خواهیم بود.