وعده چین برای تأمین منابع مالی فائو
انتخابات نهم در تاریخ سازمان خواروبار و کشاورزی در جلسه 41 نشست عالی سازمان فائو، در رم برگزار شد. تسوی دونوی که پیش از این در پست معاون وزیر کشاورزی چین مشغول به فعالیت بود، در دور اول انتخاب شد، او با 108 رأی از بین 191 شرکتکننده انتخاب شد.
به گزارش اقتصادآنلاین، لیلا مرگن در شرق نوشت: محمدحسین عمادی نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در فائو به تشریح دلایل رأیآوردن یک نماینده از کشور چین پرداخت. به گفته او عدم تمایل اعضای فائو به سپردن تعیین سرنوشت سازمانهای بینالمللی به کشورهای توسعهیافته منجر به رأیآوردن نماینده چین شده است. همچنین کاهش توان مالی فائو و وعده کاندیدای چین برای تأمین سالانه 10 درصد بودجه فائو منجر به پیروزشدن این کاندیدا شد. عمادی درباره دلایل هجوم ملخها به ایران هم صحبت کرد و به اعتقاد او آنچه در فضای مجازی ایران در جریان است، با واقعیتهای این پدیده همخوانی ندارد. مشروح گفتوگو با محمدحسین عمادی نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در فائو در ادامه میآید.
چرا کشورهای جهان با رأی بالا به نماینده چین برای ریاست فائو رأی دادند؟
پنج دلیل برای انتخاب نماینده چین به عنوان رئیس فائو وجود دارد:
اولین دلیل به مرزبندی کشورهای شمال و جنوب مرتبط است. روابط تاریخی و سیاسی بین غرب و مستعمرات آنها در سه قاره آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا همواره تیره بوده است.
مداخله سیاسی دائمی غرب در مستعمرههایش و همچنین تلاش مردم این مستعمرات برای حق تعیین سرنوشت خود در نیمقرن اخیر شرایط متفاوتی را رقم زده است. افزایش آگاهی و دسترسی مردم محلی به رسانههای اجتماعی باعث شده نهادهای مردمی و محلی عملا قدرت بیشتری یافته و در مراحل تصمیمسازی دولتها و موضعگیری آنان تأثیرگذار شوند. این گروهها عموما نسبت به دولتهای غربی به دیده شک نگاه میکنند و هیچگونه تمایلی به سپردن تعیین سرنوشت سازمانهای بینالمللی به کشورهای توسعهیافته ندارند زیرا این سازمانها را مدافع حقوق خود میدانند.
دومین دلیل مربوط به فجایع محیطزیستی به دلیل تولید انبوه محصولات کشاورزی و اثرات تغییرات اقلیمی بر این بخش است. تغییر اقلیمی بخش کشاورزی را به یک قربانی تبدیل کرده و پدیده گرمشدن زمین و محدودیت منابع آب برای بخش کشاورزی مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. این تحولات وجهه برخی کشورها را هم نسبت به شیوه حاکم در سیستم تولید غذا و کشاورزی تغییر داده است. اهمیت توجه به کشاورزی پایدار باعث ایجاد مرزبندی جدیدی در بین کشورهای عضو فائو شده است که این مرزبندی بر مرزهای گذشته شمال و جنوب منطبق نیست. کشورهای صادرکننده محصولات کشاورزی با اعمال هر شاخص محیطزیستی یا محدودیتهای حاصل از استاندارد تجاری مخالف هستند اما گروه مقابل کشورهایی را شامل میشود که نگران محیط زیست و سلامت غذا بوده و در گروه واردکنندگان مواد غذایی قرار میگیرند. این گروهبندی عملا باعث سردرگمی بعضی کشورهای شمال و جنوب در حمایت از نامزد کشور فرانسه و چین شد که نهایتا و بهدلیل جنگ اخیر تجاری آمریکا علیه چین، به نفع نامزد چین پایان یافت.
سومین دلیل به شکاف درآمدی بین کشورهای فقیر و در حال توسعه با کشورهای توسعهیافته باز میگردد. با تحولات تکنولوژی این شکاف درآمدی افزایش یافته و عملا تفاوت و گاهی تضاد منافع بین این کشورها ظهور جدی مییابد. آگاهی کشورهای در حال توسعه از حقوق حقه خود و هزینههای گزاف و نامشهود تعهدات تجاری، عملا باعث حساسیت بیش از پیش آنها شده و مواضع آنها در قبال شرکتهای بینالمللی و کشورهای توسعهیافته را متفاوت کرده است. اختلاف مواضع اقتصادی عملا زمینه بروز اختلافات سیاسی را فراهم کرده و به این ترتیب سمتگیری این کشورها در سیاستها نیز دچار تغییر شده است. کشورهای گروه ۷۷ یا G77+ China که تشکل سازمانیافته اقتصادی-سیاسی از ۱۳۴ کشور در حال توسعه است نیز به همین دلیل به صورت جدی به حمایت از نامزد چین در این کارزار انتخاباتی وارد شد.
سیاست خارجی کشور چین چهارمین دلیلی است که منجر به پیروزی نماینده این کشور شد. زیرا این کشور در حوزه کشورهای در حال توسعه در سه دهه اخیر، دیپلماسی فعالی داشته است که از آن جمله میتوان به سرمایهگذاری میلیاردی چین در قالب پروژه عظیم جاده ابریشم نوین اشاره کرد.
پنجمین دلیل پیروزی چین نیز به سردرگمی سیاستمداران آمریکایی در واشنگتن و رم و عدم همسویی آنان با کشورهای اروپایی باز میگردد. آمریکا که از ابتدا به شانس چین در پیروزی اذعان داشت اما هیچگاه قادر به اتخاذ سیاست هوشمندانه و فعال در قبال چین نشد و با حرکتهای ناهماهنگ و معوج عملا پیروزی چین را تسریع کرد.
آیا حضور نماینده چین در رأس سازمان فائو تأثیری در سیاستهای آتی این سازمان خواهد داشت؟
قطعا انتخاب کاندیدای چین با رأی بالا بر آینده فائو و سمتوسوی این مجموعه تأثیر خواهد گذاشت. حتی این انتخاب بر سرنوشت ایران بهعنوان عضو فائو و دوست نزدیک کشور چین هم مؤثر است و ما میتوانیم از آن بهرهمند شویم.
اولا با توجه به قویبودن رأی نماینده چین، این رأی در جایگاه مدیر کل فائو بسیار مهم است. مدیر کل جدید که با اقتدار و رأی قوی انتخاب شده است، میتواند سیاستها و برنامههای خود را بدون شک و شبهه و تزلزل ادامه دهد و با قوت و قدرت هماهنگی بیشتر برنامههای فائو را پیش ببرد. این انتخاب برای فائو که از دو دوره اختلاف و تشتت رنج برده و مسیر مشخصی را بهطور هماهنگ پیش نبرده، سرنوشتساز است و کمک خواهد کرد که فائو بهطور منسجمتر کار خود را پیش ببرد. از سال 2008 بودجه عمومی فائو رو به کاهش است. کشورهای عضو توان حمایت از فائو را نداشتند و تورم جهانی سبب شده متناسب با نرخ تورم، بودجه فائو کاهش یابد و توان فائو بهطور جدی در این رابطه کاهش یابد. کاندیدای چین قول داده است که هر سال، 10 درصد بودجه فائو را افزایش دهد. این قول به سازمان خواروبار کشاورزی کمک میکند و میتواند آغاز یک همت جدی برای افزایش توان فائو باشد. البته افزایش بودجه کار سادهای نیست؛ اما ازآنجاییکه این مسئله جزء قولهای مشخص نماینده چین بوده است، همه امیدوارند که فائو حرکت جدی داشته باشد و به شکل قویتر و منسجمتر به کار خود ادامه دهد. تأثیر سوم انتخاب نماینده چین هماهنگی گروه 77 و کشورهای درحالتوسعه است. این کشورها همگی بهطور جدی از کاندیدای چین حمایت کردهاند. 134 کشور در فائو عضو هستند که 108 کشور به نماینده چین رأی دادهند. کشورهای جهان سوم امیدواری بیشتری دارند که مسیر فائو را به سمت خواستهای خود یعنی کمک و حمایت از کشاورزان کوچک و خرد و ارتقای کشاورزی در کشورهای جهان سوم بکشانند نه اینکه فائو در خدمت کشورهای توسعهیافته باشد و برای ارتقای صرفا استانداردها و جلوگیری از واردات یا تقویت بیشتر شرکتهای بینالمللی که در حوزه کشاورزی فعال هستند، تلاش کند یا در خدمت مباحث تکنولوژی سطح بالا که صرفا در کشورهای توسعهیافته از آن استفاده میشود، قرار گیرد.
در بهار امسال علاوه بر پدیده سیل و سرمازدگی در برخی نقاط کشور، شاهد هجوم ملخها به ایران بودیم، این پدیده چه ویژگیهایی داشت؟ آیا قابل پیشبینی نبود؟
درباره دامنه، حجم و گستره هجوم ملخ در سال جاری این نکته دقیق و درست است که بگوییم این شکل از حمله و هجوم ملخ و اثر مخرب این حشره را در چهار دهه گذشته در کشور خود نداشتهایم. از این نظر مسئله کاملا صحیح است؛ اما اگر به ریشهها، دلایل و ویژگیهای این هجوم خاص اشاره کنیم، چند نکته را ذکر میکنم.
براساس گزارشهای مستندی که از فائو داریم، از دیماه سال پیش فائو گزارشهایی را درباره هجوم ملخ طبق روال هرساله به دولت ایران اعلام کرد. البته آن زمان، شدت هجوم ملخها به این میزان پیشبینی نمیشد، زیرا اطلاعات و آمار دقیقی دراینباره از دیماه و آذرماه سال گذشته در دسترس نبود. ویژگی خاص سال جاری و مشکلی که در ارتباط با هجوم ملخ داریم، یک شکل استثنائی است که کمتر در رسانههای ایران به آن توجه میشود. براساس آمار دقیق و اطلاعاتی که در فائو درباره مبارزه با ملخ وجود دارد و براساس آخرین اطلاعات و نقشههایی که در این سازمان موجود است، مسلم است که حمله برقآسا و حجیم ملخ در ایران از مسیر همیشگی و با جمعیت متداول ملخ بوده است. منشأ حرکت این ملخها از سواحل شرقی سودان است. سپس جمعیت یادشده وارد عربستان میشود، با عبور از خلیج فارس به بندر عباس میرسد و از آنجا هم به مرز پاکستان هجوم میبرد. هرساله ملخها با جمعیت کم و زیاد این مسیر را طی میکنند، اما امسال ریشه مسائل را باید در تغییرات اقلیمی دید. بهطور خاص یکی از تأثیرات تغییرات اقلیمی این بود که امسال توفان و بارندگی بسیار شدیدی را در منطقه جنوبی و مرز عربستان با یمن در منطقهای به نام «ربعالخالی» شاهد بودیم. این منطقه بهشدت کویری است و همانطورکه از اسم آن هم مشخص است، منطقهای خالی از سکنه گزارش شده است. توفان امسال، باعث بارندگی زیادی در ربعالخالی شده و هسته اصلی و کانون رشد و تولید ملخ از این منطقه آغاز شود و ازآنجاییکه در این ناحیه کسی زندگی نمیکند، کسی خبر از حرکت و زایندگی ملخها نداشت و گزارشی دراینباره ارسال نشده بود. این مسئله سبب شد این جمعیت انبوه از منطقه جنوب عربستان یعنی همان منطقه ربعالخالی و منطقه مرزی با یمن تکثیر شوند و از یک مسیر جدید وارد خلیج فارس شوند.
در داخل ایران چه مسیری را طی کردند؟
در این هجوم، منشأ متفاوت که ناشی از بحث تغییرات اقلیمی بوده است، مکان متفاوت و مسیر متفاوت، همچنین حجم وسیع و زیاد گزارش شده است. مسیر عمومی حرکت این ملخها به جای اینکه از سمت بندرعباس به سمت شرق ایران و سواحل دریای عمان باشد، تغییر کرده و این بار بیشتر به سمت استان بوشهر بوده است. به جای اینکه مثل همیشه، جمعیت ملخ به سمت شرق ایران حمله کند، این جمعیت به استان بوشهر و سمت غربی و به سمت مرز عراق هجوم آورده است.
برخی اخبار منتشرشده در ایران درباره هجوم ملخها از زبان کارشناسان فائو بحث بیوتروریسم و حتی احتمال کمکاری کشورهای عربی درباره مقابله با ملخها هم مطرح میشود. این مسئله صحت دارد؟
فائو به شدت این مسئله را رد میکند. کارشناسان بینالمللی فائو که آمار و اطلاعات را در دسترس دارند، اعلام میکنند که چون منشأ ملخهای امسال از منطقه ربعالخالی بوده است و در سالهای گذشته هیچ گزارشی بر این مبنا نداشتیم، بنابراین نمیتوانیم قضاوت کنیم و بگوییم به دلیل توطئه یا عدم همکاری کشورهای همسایه چنین طغیانی رخ داده است. این به دلیل ماهیت عجیب، جدید و متفاوت در منطقه بوده و قابل شناسایی نبوده است. چون منشأ اصلی طغیان ملخ در منطقه ربعالخالی عربستان که بدون سکنه است، بوده و در این منطقه مراکز اطلاعرسانی مناسبی وجود ندارد، گزارشات دقیقی وجود نداشته و حتی خود اعراب و عربستان سعودی از طغیان ملخها بیاطلاع بودهاند.
هجوم ملخها چه تأثیری بر محصولات کشاورزی ایران داشت؟ حجم خسارت به چه میزان بود؟
در ارتباط با تأثیر ملخ بر کشاورزی ایران بر اساس نظر نماینده فائو که به درخواست ایران به کشورمان سفر کرده است، حجم تخریب و سطح گسترش ملخ به نحوی نیست که در رسانههای اجتماعی مطرح میشود. در رسانههای اجتماعی مطرح شده که ملخها حتی تا تهران و شمال ایران هجوم آوردهاند. کارشناسان فائو بر اساس اطلاعات و نقشههایی که درباره گسترش ملخ در اختیار دارند، به هیچ وجه این مسئله را قبول ندارند. آنها اعتقاد دارند برخی جمعیت بومی و محلی ملخ در ایران به دلیل بارندگی سیلآسا و افزایش حجم تولید گیاه و سبزه در کشور، طغیان کرده است. بنابراین ملخهایی که در دیگر مناطق ایران دیده میشوند، از نظر نژاد با ملخهای مهاجر عربستان و سودان فرق دارند و مشاهده ملخ در غیر از جنوب کشور به مفهوم پیشروی ملخهای مهاجر عربستان نیست. بنا بر گفته کارشناسان فائو حتی ملخهای مهاجم از نظر عمقی نتوانستهاند زاگرس را طی کنند و به شمال و مرکز فارس برسند. این ملخها فقط در حوزه جنوبی زاگرس هستند. البته شیوه گسترش آن برخلاف اطلاعات رسانههای اجتماعی به شکل عرضی است. یعنی به جای اینکه این ملخها از بندرعباس به سمت سیستان بروند، به سمت بوشهر، جنوب فارس و جنوب خوزستان حرکت کردهاند. دامنه گسترش آنها بسیار محدود بوده است. از نظر تأثیر بر کشاورزی، بنا بر گفته کارشناس فائو، ایران بهطور معجزهآسایی از اثرات مخرب هجوم ملخها با توجه به حجم و انبوهی جمعیت در امان مانده است زیرا به علت باران و ایجاد پوشش مناسب در عرصههای طبیعی، ملخها تا حد زیادی به جای حمله به مزارع از فضای سبز مراتع و منابع طبیعی استفاده کردهاند بنابراین کمتر به کشاورزی ضربه زدند.
برای مقابله با حملات احتمالی آتی چه باید کرد؟
درس بسیار مهمی که از هجوم سال جاری ملخها به ایران میتوان گرفت و عکسالعملی که مدیران در نظام اداری به این مسئله داشتند، این است که سیستم پیشآگهی، پیشبینی و پیشگیری باید بهطور جدی در سازمان حفظ نباتات ایران تغییر یابد. به نحوی که بتوانیم بهطور فعالتر و جدیتر با کشورهای منطقه در ارتباط باشیم و تعاملات بیشتری با سازمانهای بینالمللی داشته باشیم. به این ترتیب میتوانیم نقش پررنگتری در مجامع و گروههای منطقهای و کشورهای همسایه داشته باشیم، بهروز بوده و نسبت به کوچکترین اخبار و اطلاعات حساس باشیم. با توجه به روند تغییرات اقلیمی در جهان، با الگوی همیشگی حمله ملخ یا آفات دیگر در سطح جهان مواجه نخواهیم بود. تغییر اقلیم و افزایش دمای کره زمین باعث تغییراتی در تعاملات طبیعت شده و حوادث غیرمترقبهای را ایجاد کرده است که اصلا با گذشته قابل مقایسه نیست. بهترین نمونه آن سیل سال جاری و هجوم ملخهاست که با سیکلهای عادی پنجساله و 10ساله رایج در کشور اصلا قابل مقایسه نیست. باید دستگاههای دولتی نظام پیشبینی خود را کارآمدتر کنند. بر اساس آمار فائو میزان حوادث غیرمترقبه در دهه جاری نسبت به دهه گذشته 2.3 برابر افزایش یافته است. از این پس سیل، حوادث طبیعی، توفان و انتشار بیماریها دیگر حوادث غیرمترقبه نامیده نمیشود بلکه به دلیل تغییرات اقلیمی و تأثیراتی که بشر روی کره زمین باقی گذاشته است، این پدیدهها حادثههایی خواهند بود که با سرعت و فرکانس بیشتری رخ خواهند داد. بنابراین نیاز است که کشور، نظام پیشبینی، پیشآگهی و کنترل خود را به سرعت تغییر دهد.