واقعیت بیرحمانه بوکس
جیمز مکگرت، مربی بوکس، چیزهای زیادی را در ورزش بوکس دیده است، گرچه دیدن مرگ تراژیک مبارزش ماکسیم داداشف لازم بود تا این مربی کهنهکار بفهمد چقدر این ورزش میتواند غیرقابل پیشبینی و بیرحمانه باشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، روز جمعه و در راند یازدهم و پس از دریافت حملهای شدید، مکگرت به خاطر حفظ غرور داداشف که صاحب یک پسر بود، به او التماس کرد تا او را از مسابقه با سوبریل ماتیاس شکستناپذیر پورتوریکویی بیرون بکشد. مکگرت در گوشه زمین ملتمسانه از این بوکسور 28 ساله روس میخواهد: «تمومش میکنم. مکس داری خیلی ضربه میخوری. لطفا مکس، بذار این کار رو بکنم، باشه؟ اگه من این کار رو نکنم، اونها مسابقه رو تموم میکنن. تو رو خدا مکس!»
در واقعیت، مکگرت از قبل تصمیمش را گرفته بود. به نظر میرسید داداشف در پاهایش تعادل ندارد، بدنش با هر ضربه سر و بدن به دور رینگ کشیده میشد. مکگرت برای حفظ این بوکسور برای مسابقات بعدی، تصمیم گرفت مسابقه را تمام کند. اما هیچکس در آن لحظات نمیتوانست بفهمد که داداشف هرگز مسابقه بعدی را نخواهد دید. نشانههای هشداردهنده حتی برای مکگرت هم واضح نبودند.
مکگرت مربی ماکسیم پس از شنیدن خبر درگذشت داداشف بر اثر ضربات مسابقه به ایاسپیان گفت: «خیلی ناراحتم پسر، این جور حوادث به آدم میفهمونه که توی چه ورزشی کار میکنیم.» گذشته از نتیجه رقابت که با مرگ داداشف همراه بود و مشخصا دلخراش، نگرانکنندهترین نکته مرگ داداشف این است که نمیتوان به قطعیت گفت یک مشت مشخص یا یک لحظه خاص نقطه شروع رقم خوردن مرگ او بود. داداشف ضربه فنی نشده بود یا بهطور مشخص تلوتلو نخورده بود. معمولا چیزی غیر از موارد ذکر شده باعث نمیشود که داور ادامه مسابقه را متوقف کند. به علاوه یک قانون نانوشته به مبارز دیکته میکند که در هر شرایط سختی به مبارزه ادامه دهد، رها کردن مبارزه در زمان سختتر شدن شرایط برخلاف طبیعت این ورزش است. در واقع شاید بتوان گفت تعداد خطاها و ضدحملات رقیب در برههای از مسابقه زیاد شد و داداشف را از نظر فیزیکی درهم شکست، گرچه او از نظر روانی آمادگی پذیرفتن شکست را نداشت و میخواست هر طور شده ادامه بدهد.
دوران حرفهای مکگرت در دهه 80 میلادی با دو قهرمانی جهان در دو وزن متفاوت همراه بود. او تجربیات فراوانش را با خود به تمرینات برد و الماسهای نخراشیده را به مبارزانی در سطح جهانی در رینگ بوکس تبدیل کرد و داداشف آخرین شاگردش بود. پس از سپری کردن دوران آماتور درخشان، داداشف از روسیه به آکسنارد امریکا رفت و در ساحل جنوبی کالیفرنیا ساکن و با مکگرت آشنا شد و اولین قدمهایش برای طی کردن مسیری بیرحمانه به سمت عنوان جهانی را برداشت. بوکسور روسی راه طولانی را از روسیه به امریکا طی کرده بود اما به خوبی با شرایط خو گرفت. او به مکگرت پیوست و در برابر چند حریف نه چندان مهم بردهای سریعی به دست آورد. وضعیت او بهتر شد و خیلی زود سطح حریفانش بالاتر رفت. بالاخره با قهرمانان سابق جهان دارلیس پرز و آنتونیو دیمارکو دیدار کرد و با قاطعیت هر دو را شکست داد.
این بردها برای داداشف مثل مدرک فارغالتحصیلی بودند و به دنبال آن اعتبارش بالا رفت. به اندازه کافی صلاحیت داشت تا بتواند درخواست مبارزه در برابر قهرمان بزرگ این رشته را داشته باشد. مسابقه در برابر سوبریل ماتیس، که در 13 مسابقه قبلی خود پیروز شده بود، یک رویارویی عادلانه برای هر دو مبارز به نظر میآمد. قبل از مسابقه همهچیز طبق برنامه پیش میرفت، هیچ نشانهای مبنی بر اینکه ممکن است داداشف نتواند از پس مسابقه بربیاید وجود نداشت. مکگرت گفت: «کارش توی تمرین خوب بود، هیچ مشکلی نداشتیم، هیچی. مغزم الان حسابی درگیره. به این فکر میکنم که چی کار میتونستم بکنم که نکردم. اما در کل، همه چی خوب بود. حالش خوب به نظر میرسید، آماده بود، این ورزشیه که توش کار میکنیم. فاصله تا مرگ فقط یه مشته. دیدم که داره غش میکنه و وقتی برگشت گوشه رینگ (بعد از یازدهمین راند)، تصمیمم رو گرفته بودم. فقط به خاطر احترام داشتم ازش خواهش میکردم، اما تصمیمم مشخص بود. نمیخواستم بذارم وارد رینگ بشه.»
اما تنها دو روز بعد از مرگ ماکسیم داداشف، یک بوکسور دیگر جانش را در این رشته فدا کرد تا روزهای غمانگیز و تلخ ورزش بوکس طولانیتر و سیاهتر شود. به نقل از آس، اوگو سانتیان که شنبه در سبک وزن مسابقات شورای جهانی بوکس با ادواردو خاویر آبرئو رقابت کرده بود، پنجشنبه شب به دلیل ضربات وارده درگذشت. بوکسور
۲۳ ساله آرژانتینی در حالی که داور شکستش را برابر حریف اروگوئهایاش اعلام کرد، بیهوش شد و بر زمین افتاد. پزشکان سریع به مداوایش پرداختند و او به بیمارستان انتقال داده شد. بعد از انتقال به بیمارستان جمجمه آسیبدیده سانتیان جراحی شد. بوکسور آرژانتینی که به دینامیت شهرت داشت با وجود مشکلات قلبی عملش با موفقیت به پایان رسید. او به هوش آمد اما چهار روز بعد به دلیل مشکلات تنفسی جان خود را از دست داد. دکتر گراسیلا اودوکا، پزشک جراح سانتیان گفت: «عمل او با موفقیت انجام شد اما مشکل از تورم مغزش بود که روی عملکرد سایر اندامش تاثیر گذاشت. ما نتوانستیم تورم مغز را کنترل کنیم و درنهایت او را از دست دادیم.»