افزایش میل به جرم در میان زنان

در چند سال اخیر گسترش جرم در میان زنان باعث افزایش نگرانیها میان مسئولان کشور شده است، آمارها از افزایش زنان زندانی نیز این واقعیت را در جامعه اثبات میکند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، به اعتقاد کارشناسان، دلایل اصلی افزایش آمار زندانیان زن طی سالهای گذشته را میتوان فروریختگی فرهنگی، مهاجرت، شهرنشینی، فعالیتهای اقتصادی زنان و بالا رفتن هزینههای زندگی، طلاق و اعتیاد در جامعه نام برد؛ دلایلی که باعث میشود زنان هم وارد جامعه جرایم شوند، جرایمی مانند کلاهبرداری، قاچاق، قتل و سرقت. از طرفی در شهرهای بزرگ، ترس از شناخته شدن وجود ندارد، زن متهمی که دست به خلاف میزند در بین جمعیت شهری به بزرگی تهران دیده نمیشود، اما در شهرهای کوچک زمانی که شخصی کار مجرمانه انجام بدهد همه او را میشناسند. به همین دلیل ارتکاب جرم در شهرهای کوچک کمتر است.
افزایش چشمگیر بزهکاری زنان در کشور زنگ خطری است که به صدا درآمده است، اگر زمانی جرایم بانوان نسبت به آقایان ۱۰ به ۹۰ بود، حالا شده ۵۰ به ۵۰ که این خود آمار قابل توجهی است. یک وکیل پایه یک دادگستری در این رابطه میبینیم که هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی در زمینه وقوع جرایم از سوی زنان دچار تحول شدهایم. عارف رضایی در ادامه میافزاید: آمار رسمی حکایت از این دارند که بخش عمدهای از جرایم مربوط به زنان است. بررسیها نشان داده بار مشکلات مالی و فقر در سالهای اخیر گریبانگیر زنان شده است.او در ادامه خاطرنشان میکند: متاسفانه امروز جرایم خشن همچون زورگیری، آدمربایی و قتل در میان زنان شیوع پیدا کرده و دیگر مختص مردان نیست. مهمترین راهکار برای جلوگیری از رشد اینگونه جرایم و سیر نزولی آن، توجه به مشکلات اقتصادی و فرهنگی از سوی دولت است.»
عرصهای برای حضور زنان
جرم یک واکنش نسبت به شرایط و اوضاع اجتماعی است، با توجه به تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، جرایم شیوع پیدا میکنند و به همین دلیل بزهکاری افراد در سالهای اخیر دچار تغییرات جدی شده است. حالا دیگر خبری از نردبان برای بالا رفتن از دیوار و دیلم برای شکستن در نیست، سارقان داخل خانههایشان نشستهاند و با چند کلیک میلیونها تومان را در یک چشم برهم زدن سرقت میکنند. نه تنها مدل جرمها فرق کرده است، جنسیت مجرمان نیز تغییر کرده است. حالا زنان به جای سقط جنین و خودکشی، جرایم سازمانی و حرفهای انجام میدهند. عارف رضایی در این رابطه میافزاید: علت تغییر شکل جرایم در زنان به چند عامل بستگی دارد، اول اینکه حضور زنان در زندگی اجتماعی بیشتر از گذشته شده و زنان دیگر درگوشه خانه به بچهداری و شوهرداری اکتفا نمیکنند بلکه مشغول کار در خارج از خانه شدهاند. نکته مهم دیگر این است که معمولا تحصیلات زنان همردیف با مردان است و حتی در شرایطی از لحاظ مدارج تحصیلی و قبولی در دانشگاهها از مردان سبقت گرفتهاند. این مسائل موجب میشود که در معرض همان مشکلات روحی، روانی، اقتصادی و اجتماعی قرار گیرند که مردان با آن مواجه هستند. از آنجایی که تعداد ازدواج نسبت به گذشته کمتر و طلاق بیشتر شده ما با نوعی پدیده استقلال در زنان مواجه هستیم، این در حالی است که بیکاری به نسبت گذشته در زنان افزایش یافته و زنان بیشتر از قبل در معرض آسیبهای اجتماعی قرار گرفتهاند.
ورود به حوزه جرایم مردانه
نگاه جامعه نسبت به زنان هنوز فرودستانه است و زنان برای اثبات جایگاهشان دست به رقابت میزنند. جرایمی که زنان در گذشته انجام میدادند، جرایم خردی بودند که به واسطه فرمانبرداریشان انجام میدادند. طبق آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت، درآمد پایین، بهعهده گرفتن مسئولیت و سرپرستی خانواده بهدلیل طلاق، پایینبودن سطح آموزش و مهارتهای شغلی، مشکلات ناشی از فقدان مسکن، نداشتن شغل و منبع درآمد ثابت، همگی تکههای پازلی هستند که در کنار یکدیگر زمینه وقوع جرم در میان زنان را فراهم میکنند، بنابراین مشکلات اقتصادی و ناتوانی در تامین نیازهای اولیه باعث شده که برخی زنان هم وارد حوزه جرایمی شوند که تاکنون مردانه بوده است. اما باید گفت که زنان آزادانه مجرمبودن را انتخاب نمیکنند بلکه جامعه و عوامل مختلف اجتماعی و خانوادگی آنها را به سمت جرم سوق میدهد. امروزه بهدلیل قرار گرفتن جامعه در شرایط گذار بار ارزشی بسیاری از هنجارهای اجتماعی کمتر شده و امکان حضور زنان در برخی از موقعیتها که تا پیش از این خاص مردان بود، فراهم شده است.
مقایسه زنان مجرم و غیرمجرم
با گشتی در دنیای مجرمان در ایران خواهیم دید که این افزایش جرم زنانه، در سایر استانها نیز دیده میشود. در تحقیقی که در رابطه با همه زنان زندانی استان گلستان صورت گرفت، مشخص شد که در تعلقات اجتماعی بین زنان مجرم درمقایسه با زنان غیرمجرم اختلاف معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر تعلقات اجتماعی در به زندان افتادن موثر نبوده است و در عواملی مانند از هم گسیختگی خانواده، سن ازدواج، محیط زندگی، پایگاه اجتماعی ، اقتصادی و... بین زنان مجرم در مقایسه با زنان غیرمجرم، اختلاف معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر عوامل نام برده در به زندان افتادن زنان موثر بوده است.
سوداگران مرگ
در بررسیهایی که توسط مسئولان زندان زنان خوزستان صورت گرفت مشخص شد بیشتر زنان این استان جرایم عمومی دارند و در این میان، سرقت و مواد مخدر مهمترین دلیل زندانی شدن این افراد است. با توجه به جمعیت، وسعت و محرومیت موجود در استان خوزستان، نسبت جمعیت زندانیان زن این استان در مقایسه با دیگر استانهای کشور، کمتر است.زنان نه تنها در قتل و سرقت پیشی گرفتهاند، بلکه در زمینه سوداگری مرگ نیز گوی سبقت را به دست گرفتهاند بهطوری که مدیرکل زندانهای استان کردستان چندی پیش اعلام کرد: آمار مجرمان زن در زمینه مواد مخدر در استان با رشد ۱۰۰درصدی همراه بوده است. تعداد زنان مجرم حوزه مواد مخدر بین دو سال، از ۱۸ نفر به ۳۶ نفر افزایش پیدا کرده است که این آمار مایه نگرانی جدی است.
مهاجرت و افزایش آمار
با بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که در تهران، مشهد، کرج یا بهطور کلی در کلانشهرها و شهرهایی که در معرض مهاجرت انسانها هستند، آمار افزایش جرایم زنانه بیشتر دیده میشود. در عوض استانهایی چون یزد، سیستان و بلوچستان، ایلام و آذربایجان غربی و شرقی که تجانس فرهنگی مردمان آن حفظ شده است و کمتر در معرض تماس با مهاجران بودهاند، آمار افزایش جرایم زنان نیز کمتر بوده است. دلیل اصلی برای این افزایش و کاهش، تاثیرگذاری فرهنگ مهاجران بر شهرها بوده است.این آمار برای زندانیان غیرعمد زن نیز حکمفرما است، بهطوری که اسدالله جولایی، مدیرعامل ستاد دیه کشور در این خصوص اعلام کرد: ۴۷درصد این مددجویان مربوط به محکومان استانهای تهران، گیلان و مازندران هستند که تهران با ۱۹ محکوم استان نخست از نظر میزبانی از زندانیان زن است و زندانهای آذربایجانشرقی، ایلام، خوزستان، زنجان و سیستانوبلوچستان حتی یک محکوم زن نیز ندارند و در انتهای این فهرست قرار میگیرند.