آیا "Bitcoin" جای طلا را میگیرد؟
از زمان معرفی پول دیجیتالی (Bitcoin) در سال 2009، زمان زیادی نمیگذرد، اما پول دیجیتالی در همین مدت کوتاه توانسته است نظر بسیاری را به خود جذب کند تا آنجا که در چند ماه اخیر سر خط بسیاری از خبرها بوده است.
دلیل هم این بود که هر واحد پول دیجیتالی که در ابتدا کمتر از چند سنت ارزش داشته است، در ماه دسامبر حتی به قیمت 1242 دلار نیز رسید و به این ترتیب کمی بالاتر از قیمت هر اونس طلا قرار گرفت و حتی بسیاری نیز آن را با طلا مقایسه کردند و اینکه شاید بتواند جای طلا را نیز بگیرد. این موضوع تا آنجا مهم شده است که سایت کیتکو (kitco.com) که سایت معتبری در زمینه فلزات گرانبها است، بخشی را در وبسایت خود در کنار اخبار و قیمت طلا و نقره و دیگر فلزات گرانبها، به اخبار و قیمت پول دیجیتالی اختصاص داده است، اما وقتی از آلن گرینسپن، رییس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) برای حدود 30 سال، این سوال را پرسیدند که آیا پول دیجیتالی میتواند جای طلا را بگیرد، او پوزخندی زد به این معنا که شاید حتی مطرح کردن این موضوع نیز خنده دار است و وقتی به او یادآوری کردند که قیمت هر واحد پول دیجیتالی در آن زمان از قیمت هر اونس طلا بالاتر بوده، آن را حباب نامید. در حباب شناسی آقای رییس سابق شکی نیست، اما با این وجود، موافقان مقایسه پول دیجیتالی و طلا نیز برای خود استدلالهایی دارند، اما به واقع پول دیجیتالی و دلیل ظهور آن چیست و چه خصوصیاتی دارد که که سبب شده آن را با طلا مقایسه کنند؟ پول دیجیتالی بهطور ساده یک کد رمزنگاری شده است که در شبکهای از کاربران میتوان از آن برای پرداخت به عنوان پول استفاده کرد، اما برای اینکه چرا با وجود پولهای مختلف، پول دیجیتالی معرفی شده است کمی باید به عقبتر و به زمان بحران مالی آمریکا در سال 2008 بازگشت. در حقیقت با شروع بحران مالی در آمریکا و به دنبال آن، سرایت این بحران به کشورهای توسعه یافته دیگر، اولین و مهمترین ابزار برای خروج از این بحران، سیاستهای پولی انبساطی بهخصوص سیاستهای تسهیل کمی بوده است. اتخاذ این سیاستها با کمی تفاوت در نحوه اجرا، همان اثر چاپ پول در کشورهایی مثل ایران را دارد و این به معنای چاپ اسکناس بدون پشتوانه و کاهش مداوم ارزش پول این کشورها است. البته تا تقریبا همین 50 سال پیش پول پشتوانه طلا داشت یا در زمانهای خیلی قدیمیتر خود طلا در قالب سکه وسیلهای برای پرداخت بود، اما در دهههای اخیر این پشتوانه طلا از پول برداشته شده است و امروزه پول در دست مردم چیزی نیست جز بدهی در کنار تعهد دولت و بانک مرکزی یک کشور به حمایت و ثبات ارزش آن. پشتوانه نداشتن پول برای دولتها خبر بسیار خوبی است زیرا آنها میتوانند از دستگاه چاپ پول برای جبران سوءمدیریت و بالاتر بودن خرج از دخلشان استفاده کنند و علاوهبر این سیاستهای پولی خود را طوری تنظیم کنند تا به اهداف تورمی و بیکاری مورد نظر دست یابند. فقدان این دستگاه چاپ پول در عوض میتوانست تاثیرات دردناکی بر اقتصاد کشورها بهخصوص در زمان کمبودها و بحرانهای مالی و اقتصادی داشته باشد به عنوان مثال کشور یونان از جمله این موارد است. در یونان به دلیل اینکه کشور عضوی از حوزه یورو است و تصمیمات پولی این اتحادیه نیز در دست بانک مرکزی اروپا است، این کشور به تنهایی نمیتواند برای بحرانهای مالی خود تصمیمات پولی بهخصوص در زمینه چاپ پول و کاهش ارزش پول ملی بگیرد. نتیجه هم تشدید فشارهای ریاضتی بر مردم و تظاهراتها و درگیریهای شدید و اعتصابات بوده است که لزوما هر دولتی حاضر نیست آن را به جان بخرد، اما به هرحال چاپ پول از طرف دیگر راه را برای تکرار اشتباهات دولتمردان باز میکند و در ضمن سبب کاهش ارزش پولهای در دست مردم میشود، بدون آنکه از آنها اجازه لازم برای این کار گرفته شود. به همین دلیل بوده که مدتها است بحثهای زیادی برای جایگزینی دلار مطرح شده است، مثلا قبل از آنکه یورو به بحران دچار شود عدهای طرح جایگزینی آن با دلار را داشتند و حالا بعد از بریده شدن امید از یورو و دیگر انواع ارزها، عدهای سخن از بازگشت طلا به سیستم پولی میزنند. اگر سال گذشته را فراموش کنیم، طلا طی چند دهه گذشته روند صعودی داشته است و این خود نشان میدهد که ارزش پولها افت کرده است و در مقابل اقبال به طلا به عنوان مکانی برای حفظ ارزش پول در حال افزایش بوده است. البته اینکه طلا کاملا بتواند جایگزین پولهای رایج مثل دلار آمریکا یا ریال ایران شود، تقریبا نشدنی است و تبعات جدی برای اقتصاد دارد و طلا نهایت بتواند بخشی از این وظیفه را به عهده بگیرد. از میان همه دلایل، آنچه مربوط به مقاله حاضر است، میتوان به فیزیکی بودن انتقال طلا برای پرداخت، نیاز به عیارسنجی آن و ناتوانی طلا در استفاده شدن در پرداختهای الکترونیکی اشاره کرد. همین سبب شده است که ایده پول دیجیتالی محبوب شود. در پول دیجیتالی سعی شده است خصوصیات بد پولهای رایج از جمله چاپ بیرویه و کاهش ارزش ناشی از آن وجود نداشته باشد و علاوهبر این خصوصیت که در طلا نیز وجود دارد، مزیت مهم دیگری نیز داشته باشد و آن اینکه بتوان با آن به صورت الکترونیکی نیز خرید یا آن را به راحتی به دیگران منتقل کرد. اما شباهت پول دیجیتالی به طلا چیست؟ این شباهت به هیچوجه فیزیکی نیست، از آن جهت که پول دیجیتالی یک سری رمزهای الکترونیکی است که دیده نمیشوند. سکههایی که به عنوان پول دیجیتالی نشان داده میشوند هم در حقیقت حامل همان رمز هستند نه اینکه مثل سکههای رایج قابلاستفاده باشند. پس برعکس طلا که به صورت فیزیکی قابلدسترسی و دیدن و حتی استفاده به عنوان جواهرات است، پول دیجیتالی یک سری کدهای رمزشده هستند و هیچگاه به صورت فیزیکی قابلدسترسی و استفاده دیگری نیستند، اما آنچه پول دیجیتالی را شبیه طلا میکند، عرضه محدود و حساب شده این واحد پولی است که سبب میشود ارزش آن در برابر عرضههای نامحدود و چاپ پول افت نکند. در حقیقت عرضه پول دیجیتالی طی یک پروسه پیچیده الکترونیکی و از طریق فرمولهای ریاضی رخ میدهد که احتمالات نیز در آن نقش اساسی دارد. این پروسه را معدنکاری (mining) نامیدهاند از آن جهت که مثل معدن ابتدا باید با استفاده از الگوریتمها، کدهای قابلپول دیجیتالی شدن یافت شده و بعد از آنها رمزها استخراج شود و در ضمن مثل معادن طلا این پولهای مجازی جدید همیشه، با هر حجمی و توسط هر کسی به هر میزانی قابلتولید نیستند. اما مزیتهای پول دیجیتالی فقط محدود به این خصوصیت نیست و مشخصات دیگر آن نیز بسیار مهم هستند. از دیگر مزیتهای پول دیجیتالی آن است که برای پرداختها میتوان به صورت مستقیم عمل کرد و نیاز به واسطهای مثل بانک برای انجام این انتقال نیست. در ضمن بهدلیل اینکه ماهیت آن به ارز کشور خاصی بستگی ندارد، مادامی که دو طرف به پول دیجیتالی مبادله میکنند، نیاز به تبدیل آن به ارزهای دیگر برای پرداخت و انتقال نیست. این ایده در خود نوعی ابداع یک پول جهانی را دارد که به مرز خاصی بستگی نداشته باشد. از این نظر میتوان پول دیجیتالی را شبیه زبان انگلیسی دانست که همه آن را میدانند و آن را برای ارتباط با دیگران بهکار میبرند و با آن تحصیل و تجارت میکنند؛ اما در کشورهای خود نیز زبانهای محلی دارند. همین خصوصیت مهم پول دیجیتالی در پرداختهای مستقیم و عدمنیاز به تبدیل ارز، سبب شده است که پرداخت با آن بسیار کم هزینه باشد، مثلا انتقال 10 هزار دلار آمریکا به استرالیا چیزی در حدود 200 دلار با احتساب هزینه تبدیل دلار آمریکا به دلار استرالیا، هزینه دارد که این هزینه توسط بانکها و موسسات مالی میانی دریافت میشود یا خرید با کارتهای اعتباری در کشورهای دیگر نیز هزینههای زیادی بابت بررسی تراکنش علاوهبر هزینه نرخ تبدیل ارز دارند. در دنیای پول دیجیتالی، اما همه این هزینهها تقریبا صفر است، چون شما اگر در دنیای پول دیجیتالی تجارت کنید، نیازی به تبدیل آن به ارز دیگری ندارید تا بتوانید کالایی خریداری کنید، مگر اینکه بخواهید از این مجموعه خارج شوید؛ مثلا شما میتوانید با پول دیجیتالی از چین کالایی خرید کنید که پول دیجیتالی آن را از طریق فروش کالایی به فردی در آفریقای جنوبی تامین کردهاید. ممکن است که شما در قیمتگذاری به واحد پول خود نگاه کنید، اما برای پرداخت و دریافت دیگر به زبان پول دیجیتالی صحبت میکنید و مادامی که به این زبان صحبت میکنید پولی بابت انتقال و پرداختهایتان به واسطهها و بانکها نمیپردازید. مشخصه دیگر پول دیجیتالی نیز ناشناسی نقل و انتقالات است. عدهای این را مزیت پول دیجیتالی میدانند و اعتقاد دارند که از این طریق، حریم خصوصی خود را از دید مراکز امنیتی و نیز جمعآوری اطلاعات شخصی توسط موسسات مالی و پرداختهای الکترونیک مثل Visa، میتوانند حفظ کنند، اما در عوض دولتها با دست گذاشتن روی همین نکته آن را در بعضی از کشورها ممنوع یا محدود کردهاند، زیرا اعتقاد دارند از طریق این سیستم، پولهای کثیف رد و بدل خواهد شد و امنیت اجتماعی و ملی کشورها را به خطر خواهد انداخت. البته با اخبار این روزها که حتی صدر اعظم آلمان هم از گزند شنود در امان نبوده است، بعید است که سازمانهای مربوطه راهی برای رخنه به سیستم پول دیجیتالی نداشته باشند. به هر حال این اطلاعات دست نیافتنی نیستند؛ اگرچه دستیابی به آنها شاید به راحتی پولهای رایج و پرداختهای با کارتهای اعتباری نباشد. در پی این مزیتها بوده است که پول دیجیتالی بهرغم تمامی محدودیتها، توانست به تدریج مورد توجه قرار گیرد. البته بخش عمده توجه و صعود قیمت پول دیجیتالی در این اواخر، در افزایش پذیرندههای آن در فروشگاههای مختلف از جمله در چین بوده است که در اقدامی هماهنگ اقدام به پذیرش پول دیجیتالی کردند. در ضمن در کنار این اتفاقات، سرمایهگذاران بزرگی همچون ریچارد برانسون، میلیاردر انگلیسی، نیز وارد گود شدند؛ مثلا او اعلام کرد که بخشی از خدمات شرکت ویرجین (Virgin) از جمله مسافرتهای فضایی این شرکت پول دیجیتالی را قبول میکنند. با این فشار ناگهانی به پذیرش پول دیجیتالی و تقاضا برای آن، بازار این انتظار را داشت که دولتها و بهخصوص دولت چین وارد موضوع شده و با حمایت از پول دیجیتالی مدیریت آن را در دست بگیرند. در مقابل اما دولت چین به سرمایهگذاران هشدار داد که رشد ارزش پول دیجیتالی ممکن است حباب باشد و بهتر است از آن دوری گزینند ولی در ادامه آن را غیرقانونی هم اعلام نکرد. همین اتفاقات سبب شد که پول دیجیتالی از آن قیمتهای تاریخی پایین بیاید و حتی در کمتر از یک هفته نصف شده و به مرز 600 دلار برسد؛ اگرچه هنوز به نسبت چند سنت در سال 2009 در قیمت بالایی قرار دارد، اما با خبرهایی که از آمریکا، چین و دیگر اطراف دنیا به گوش میرسد که قانونگذاران این کشورها در پی قانونمند کردن این پول هستند، امیدهای زیادی به وجود آمده است که در نهایت این واحد پولی جای خود را باز خواهد کرد و با حمایت دولتها نیز رشد آن بیشتر از قبل خواهد بود. حال سوال اساسی آن است که آینده پول دیجیتالی چه خواهد بود؟ پول دیجیتالی 2 مانع اساسی دارد تا بتواند موقعیت خود را تثبیت کند: یک مانع دولت و دیگر ذینفعان سیستم پرداخت فعلی هستند و مانع دیگر مربوط است به حوزه تکنولوژی خود پول دیجیتالی و امنیت آن. در مورد اول، دولتها 2مشکل با پول دیجیتالی دارند: یک اینکه حوزه پولی، حوزه قدرتنمایی هر دولت و حکومت در کشور خود است و اگر قرار باشد پولی بهطور موازی در کشور آنها رشد کرده و از حوزه قدرت آنها خارج باشد، ناخودآگاه نسبت به آن موضع منفی خواهند گرفت. مشکل دوم دولتها با پول مجازی، مشکل عدمنظارت بر تراکنشها و امکان سوءاستفاده از آن برای اقدامات مجرمانه و پولشویی است؛ به همین دلیل برای رفع این مشکل، در حال حاضر در تراکنشهای پول دیجیتالی به تدریج هویت افراد نیز لحاظ میشود. البته رفع این مشکلات با دولت در خود تناقضاتی هم با فلسفه وجودی پول دیجیتالی دارد؛ زیرا مثلا یکی از فلسفههای اولیه بهوجود آمدن پول دیجیتالی فرار از اینگونه ردیابیها بوده است. یک تناقض دیگر در نقش دولت در پول دیجیتالی این است که دقیقا پول دیجیتالی معرفی شده است تا دست دولتها در مدیریت و دستکاری آن کوتاه شود، اما بدون حمایت حقوقی و قانونی دولتها، پول دیجیتالی راهی برای رشد ندارد. از طرف دیگر، دولتها هم مادامی که کل مجموعه پول دیجیتالی تحت کنترل آنها نباشد، حاضر نخواهند بود که آن را بپذیرند. حل این معما در نهایت به نوع نگرش سیاستمداران در نهایت بستگی دارد، اما تا این تناقضات در مورد پول دیجیتالی حل نشود، آینده پول دیجیتالی مبهم باقی خواهد ماند. در ضمن باید به یاد داشت که بانکها و دیگر موسسات پرداخت هم که معمولا لابی قدرتمندی در دولت دارند، یکی از موانع جدی پذیرش پول دیجیتالی خواهند بود، لااقل مادامی که منفعت و نقش آنها در این میان تعریف نشود. یکی از دلایل انتظار از دولت چین برای اقدام هم همین است که این موانع در چین از این نظر کمتر است. مانع دوم گسترش پول مجازی، نگرانی از مسائل امنیتی مرتبط با پول دیجیتالی است. پول دیجیتالی تماما الکترونیکی است و بدون وجود موسسههای میانی در نقل و انتقالات پول دیجیتالی که نقش ناظر تراکنشها را دارند، چالش امنیتی پول دیجیتالی بسیار جدیتر میشود. اینکه پول دیجیتالی در برابر حملات هکرها و سازمانهای امنیتی چقدر میتواند مقاوم باشد، مسالهای است که هنوز نشان داده نشده است. هنوز پول دیجیتالی از آزمون بزرگ و واقعی امنیت، سربلند بیرون نیامده است. در نهایت، باید گفت پول دیجیتالی اگر بتواند این مسائلش را حل کند و بهخصوص اینکه دولتی بتواند نقش حامی قانونی را بازی کند نه مداخلهگر، آن موقع میتواند به آینده چشم داشته باشد و شاید بتواند جای طلا را به معنایی که سیستم پرداخت ایدهآل باشد، بگیرد.