۵نکته درباره آنچه میان ایران آمریکا در حال وقوع است
ایران یکی از کشورهای جهان است که تحت فشار بیشترین تحریمها قرار دارد. دونالد ترامپ با خروج از برجام، به تدریج تحریمهای شدیدی علیه اقتصاد و صنعت نفتی و بانکی ایران وضع کرد. در ادامه پنج نکته درباره آنچه در حال وقوع است، دلیل آن و آینده آن مطرح شده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از انتخاب، ایران یکی از کشورهای جهان است که تحت فشار بیشترین تحریمها قرار دارد. دونالد ترامپ با خروج از برجام، به تدریج تحریمهای شدیدی علیه اقتصاد و صنعت نفتی و بانکی ایران وضع کرد. در ادامه پنج نکته درباره آنچه در حال وقوع است، دلیل آن و آینده آن مطرح شده است.
چه چیزی در حال وقوع است؟
در ادامه این مطلب آمده است: وقتی ترامپ از توافق برجام که در ازای محدودیتهای هستهای، تحریمهای اقتصادی ایران را لغو میکرد، خارج شد به خریداران نفت ایران مهلتی شش ماهه اعطا شد تا یا فروشنده نفت دیگری بیابند یا تحریمهای آمریکا را بپذیرند. با پایان این معافیت ها در ماه نوامبر، خریداران عمده نفت ایران مانند چین و متحدان آمریکا شامل ترکیه و هند خواهان مهلتی اضافه شدند که این مهلت نیز از دوم می به اتمام رسید. دولت آمریکا از خریداران نفت ایران خواسته با احترام به تحریمها، نفت خود را از محل دیگری تأمین کنند. عربستان سعودی متعهد شده که کمبود عرضه را جبران کند. اما اگر کشورهای خریدار نفت ایران مانند چین موفق نشوند فروشنده دیگری بیابند یا تمایلی به توقف خرید از ایران نداشته باشند، به طور خودکار تحریم خواهند شد. این وضعیت ممکن است موجب شود که آمریکا برخی متحدان خود را تحریم کند.
چرا این وضعیت رخ داده است؟
مقامات آمریکایی مدعی هستند با هدف تغییر رفتار حکومت ایران مانند حمایت از گروههای نیابتی در منطقه، تهدید کشورهای همسایه و توسعه برنامه موشکی، یک کمپین فشار حداکثری بر ایران تحمیل میکنند. مقامات وزارت امورخارجه آمریکا تاکید دارند که به دنبال تغییر حکومت ایران نیستند. اما مشاور امنیت ملی آمریکا، جان بولتون هرگز تمایل خود به تغییر حکومت را پنهان نکرده است. او در مصاحبه با فاکسنیوز گفته که مشکل فقط این نیست که جمهوری اسلامی یک حکومت ایدئولوژیک است بلکه نظامی هم هست. با تداوم فشار اقتصادی، به مناظره تحولات مینشینیم.
آمریکا به دنبال خروج از برجام، تدریجا به فشار بر ایران افزوده است و آخرین نمونه آن نیز قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی بود. این اقدامی بیسابقه است که اگرچه دولتهای قبلی نیز آن را مدنظر داشتند اما هرگز در عمل آن را پیاده نکرده بودند. به طور معمول به نهادهای غیردولتی نام تروریستی اطلاق میشود.
واکنش ایران چگونه خواهد بود؟
تاکنون واکنش ایران تنها در قالب بیانیه بوده است و نه بیشتر. ایران به خروج از برجام تهدید کرده اما هنوز به همراه کشورهای اروپایی به مفاد آن پایبند مانده است. ایران در واکنش به تروریستی خواندن سپاه، دست به اقدام متقابل زده و نیروهای آمریکایی در منطقه را تروریست معرفی کرده است. همچنین ایران به بستن تنگه هرمز نیز تهدید کرده است، اقدامی که از نظر بولتون غیر قابل قبول بوده و منجر به مداخله نظامی آمریکا خواهد شد.
البته نشانههای امیدوارکننده ای از تغییر رفتار نیز مشاهده نشده است. ایران به تامین مالی گروههای نیابتی در منطقه، توسعه برنامه موشکی و حمایت از حکومت بشار اسد ادامه میدهد. آمریکا نیز ایران را مسئول کشته شدن ۶۰۳ نظامی آمریکایی در عراق بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ میداند. هرچند ایران بارها به درخواست آمریکا برای مذاکره پاسخ منفی داده، نشانههایی از تغییر این موضع در سفر اخیر جواد ظریف به نیویورک مشاهده شد. او در این سفر پیشنهاد مبادله زندانیان را مطرح کرد.
بازنده این وضعیت کیست؟
مقامات آمریکایی خبر دادهاند که کمک مالی تهران به گروههای نیابتی کاهش یافته و رهبر حزب الله مجبور شده که از هوادارانش درخواست کمک مالی کند. از آنجا که برآورد شده ۲۰ درصد اقتصاد ایران در اختیار سپاه باشد، فشار اقتصادی موجب تضعیف توان مالی این نهاد نیز شده است. اما نشانهای از اینکه فشار مالی موجب توقف فعالیتهای سپاه شده باشد، دیده نمیشود.
تورم نیز در ایران سر به فلک گذاشته است. بهای کالاهای اساسی افزایش یافته و واردات دارو نیز باوجود معافیت دشوار شده است. فشار مالی بر تمام طبقات احساس میشود؛ مسافرت و جابجایی پول برای ثروتمندان دشوار شده و طبقه متوسط در خرید کالاهای مطلوب و باکیفیت، دست و بالش بسته است. معیشت روزانه طبقه فقیر نیز دشوارتر از قبل شده است. اقتصاد جهانی نیز بازنده ناملموس این وضعیت تلقی میشود و سرمایهگذاران از عدم دسترسی به فرصتهای اقتصادی در ایران ناراضی هستند. متحدان آمریکا که به دنبال برجام برای کسب فرصتهای جدید به بازار ایران روی آورده بودند، اکنون باید این بازار را ترک کنند.
اما برآورد دولت آمریکا از عدم تأثیر منفی تحریم نفتی ایران بر قیمت این کالا تاکنون درست از آب درآمده است. یک روز پس از اعلام خبر لغو معافیت خریداران نفت ایران، بهای نفت به بالاترین سطح در شش ماه گذشته رسید اما به علت ظرفیت مازاد عرضه در بازار، پس از آن کاهش یافت.
برنده کیست؟
متحدان منطقهای آمریکا یعنی اسراییل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از فشارهای آمریکا استقبال کردهاند. آنها این وضعیت را برای امنیت و اقتصاد خود مطلوب میدانند و اکنون میتوانند نفت بیشتری در بازار عرضه کنند. سایر ذینفعان این وضعیت، دولت ترامپ، قاچاقچیان و وکلا هستند. ممکن است دولت آمریکا در راضی کردن ایران به رعایت شروط دوازدهگانه پومپئو موفق نشود اما از کاهش دسترسی ایران به منابع مالی کاملا خشنود است. از نظر کاخ سفید، هر دلاری که از دسترسی ایران خارج شود، به معنای صرف یک دلار کمتر در برنامههای موشکی آن خواهد بود.
با افزایش فشار بر مسیرهای متعارف تجاری ایران، تمایل به استفاده از مسیرهای غیرقانونی افزایش مییابد. ایران تجربه ارزشمند سه دهه دور زدن تحریمها را در کارنامه دارد و دارای شبکه وسیعی از شرکتهای تجاری برای مخفی کردن فعالیتهای خود است. هر چه ریسک تجارت با ایران بیشتر شود، پول بیشتری نیز گیر دلالان معامله با تهران میآید. اما با افزایش وسعت تحریمها، ریسک معامله با ایران نیز افزایش مییابد. فعالیتهای سپاه پاسداران چنان به اقتصاد ایران گره خورده که هر گونه معامله با طرفهای ایرانی میتواند مشمول تحریمها قرار بگیرد. از آنجا که راهی برای اطمینان از امن بودن یک معامله با ایران وجود ندارد، واشنگتن امید دارد این امر موجب کاهش سرمایهگذاری در اقتصاد ایران شود. اما هر جا که ریسک وجود داشته باشد، وکلا علاقهمند هستند که وارد عرصه و مدیریت معاملات شوند.