چرا نباید شفر را اخراج کرد؟
استقلال تهران این روزها مثل بسیاری از روزهای فصل جاری، سینوسنَوردی میکند؛ گهگاهی بالا میرود و اوج میگیرد؛ درست مثل همان دستهایی که شفر را بعد از بردن سپاهان در اصفهان روی هوا پرت کرد و گاهی هم سر به نزول میگذارد و اسیر شایعههای ریزودرشت میشود؛ درست مثل 24 ساعتِ بعد از تمامی شکستهایش در این فصل.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، باشگاه فعلا در پسا 24 ساعتهای همین مورد دوم گیر کرده؛ تیمشان در مشهد به پدیده باخته و به زعم خودشان دیگر شانسی برای قهرمانی برایشان باقی نمانده. آنها از جام حذفی کنار رفتهاند و در لیگ قهرمانان آسیا هم حالوروز خوشی ندارند. در لیگ اما میتوانستند به سه امتیازی صدر جدول برسند، ولی یک گل خوردهاند و فعلا در همان فاصله ششامتیازی ماندهاند. استقلال در این فصل علاوهبر اینکه سینوسنوردی کرده، از لحاظ احساسی هم روزهای تلخ و شیرینی را سپری کرده؛ احساساتی شده؛ اشک ریخته و آنجا که باید قوی باشد، زیر گریه زده است. اشکهای دانشگر و رحمتی بعد از شکست مقابل پدیده، اگر معنی دیگری نداشته باشد، گواه همین امر است. اتفاقا شاید همین احساساتیشدن است که استقلال را به این حالوروز درآورده؛ همین حالوروزی که یکبار مربیشان را روی سر میگذارند و بار دیگر میخواهند به هر قیمتی که شده درهای خروجی را به او نشان دهند.
منطقی یا احساسی؟
یکبار دیگر باید به شرایط این روزهای استقلال در رقابتهای فصل جاری نگاه کرد؛ این تیم با وجود اینکه نتایج باثباتی نگرفته، ولی همچنان روی کاغذ هم که شده شانس دارد؛ درست است که در لیگ قهرمانان آسیا شرایط برایشان سخت شده، ولی طبق تمامی قوانین عرفی فوتبال هنوز برای رسیدن به مرحله حذفی شانس دارد. در لیگ هم شرایط همینطور است؛ آنها سه بازی دیگر پیشرو دارند و اختلافشان با پرسپولیس صدرنشین فقط شش امتیاز است. معنی سادهاش میشود که هنوز این تیم از کورس قهرمانی خارج نشده است. چیزی که استقلال را از کورس خارج کرده، «ناامیدی» است؛ آنها میگویند دیگر امیدی به این شفر نیست و باید همین حالا تکلیف این سرمربی آلمانی را یکسره کرد. ناگفته پیداست پشت این تصمیم هرچیزی باشد، منطق در آخرین رده قرار میگیرد، چون عقل سلیمی نمیپذیرد که در فاصله سه هفته مانده به پایان رقابتهای لیگ، سرمربی اخراج، تعلیق یا سلب قدرت شود.
چرا شفر نباید اخراج شود؟
برای پاسخدادن به این سؤال کافی است موارد بالا یکبار دیگر مرور شود؛ اول به این خاطر که استقلال هنوز شانس رسیدن به جام را دارد؛ سخت است، ولی امکانپذیر. دوم بهخاطر اینکه شفر در همین فصل بارها نشان داده توانایی خارجکردن تیم از روزهای سخت را دارد و میتواند یکبار دیگر هم که شده استقلال را در حد یک مدعی نشان دهد. بااینحال، برای درک این موارد نیاز به یک عقل منطقگراست که از قرار معلوم این منطق فعلا در بین مسئولان و مدیران استقلال جایگاه چندان بالایی ندارد. مدیران مصرفگرای فوتبالی که به پشتوانه حمایت و برنامهریزیهای وزارت ورزش زمام امور در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال را به دست میگیرند شاید وقتی پای پول به میان بیاید، کمی منطقیتر شوند! عمدهترین دلیلی که نباید شفر را در این مقطع از استقلال جدا کرد، همین بحث پول است. مدیران عزیز و مورد احترام وزارت ورزش، در پرونده تمدید قرارداد شفر شاهکاری خلق کردهاند که به این زودیها نمیشود از آن عبور کرد؛ ماجرا مربوط به قرارداد دوساله وینفرد شفر آلمانی با باشگاه استقلال است؛ قراردادی که ابتدای فصل جاری تنظیم شده و تا انتهای فصل بعد هم اعتبار دارد. استقلالیها و مدیرانشان در آن زمان که میخواستند قرارداد را تمدید کنند، چنان ذوب این پیرمرد سپیدموی آلمانی شده بودند که میخواستند به هر طریقی شده او را راضی به ماندن کنند؛ اینطور شد که بدون گذاشتن قیدوشرط منطقی، قرارداد 350 هزاردلاری او را با رقم بسیار قابلتوجهی تمدید کردند. البته پافشاریهای شفر مبنیبر تمدید با رقم بالا هم بیدلیل نبود؛ شفر نمیخواست چیزی از سرمربی کروات پرسپولیس کم داشته باشد و درخواست رقم مشابه قرارداد برانکو را داشت. استقلالیها هم بدون اینکه به این مربی بفهمانند که اگر برانکو رقم قراردادش فلان رقم است بهخاطر جامهایی است که آورده؛ مسئولان استقلال بدون اینکه برای شفر شرط آوردن جام بگذارند، پذیرفتند رقم قرارداد او مشابه با رقم برانکو شود؛ یعنی یک میلیون دلار برای این فصل و 1.2 میلیون دلار برای فصل آینده. حالا بهخاطر همین قرارداد بدونقیدوشرط هم که شده منطقی نیست در این مقطع از فصل عذر شفر را خواست. اخراج این مربی به این معنی است که باید خسارت 1.2 میلیوندلاری او بهعلاوه پولهای وصولنشدهاش دراین فصل پرداخت شود. حالا سؤال اینجاست که آیا استقلالیها توان پرداختن چنین رقمی را دارند؟ آیا وزارت ورزش توان کمککردن به استقلال برای تحقق خواستههایش مبنیبر قطع همکاری با این سرمربی آلمانی را دارد؟ ظاهر و باطن امر نشان میدهد که خیر؛ نه استقلال و نه وزارت ورزش توان پرداخت چنین هزینهای را ندارند. پس راه بهترش این است که بهجای گرفتن تصمیمات احساسی و مصاحبههای احساسیتر مبنیبر قطع همکاری با شفر یا تعلیق فعالیتهای او، به سراغ گزینه درستتر رفت: اینکه با شفر تا سه بازی پیشرو، پیش رفت. اینکه از شفر حمایت کرد تا او به فکر شکایتکردن از استقلال و قطورکردن پروندههای ایران در AFC و فیفا نیفتد. میشود از شفر حمایت کرد؛ میشود بهجای برگرداندن او به خانه، شفر را به آغوش باشگاه کشاند و بعد سر فرصت و در یک مقطع مناسبتر، آن هم منوط به نتیجهگیری که اندیشههای این مربی در استقلال جواب نمیدهد، با او قطع همکاری کرد؛ صمیمانه و در یک فضای دوستانه. شاید با همین تصمیم منطقی میشود نتیجه بهتری هم گرفت؛ این نتیجه که چرا استقلالیها تصمیم گرفتند قرارداد شفر را تمدید کنند، آن هم دوساله؟ شفر فصل پیش نشان داد اگر مهرههایش را نگه دارند میتواند برای استقلال کار مهمتری بکند؛ نیمی از انرژی او برای رفتن تیام و راضیکردن او به بازگشت گذشت و نیم دیگرش برای پیداکردن جانشین او. حالا که خودش میگوید این تیمش با یکی، دو تغییر قهرمان میشود، میشود فضا را برای شفر مدیریت کرد؛ میشود استقلال را به روزهای بهتر امیدوار کرد. «میشود»؛ البته به شرط آنکه مدیر، مدیریت بلد باشد.