درسهایی از آتش نوتردام
گردشگران و عابرانی که در واپسین ساعات عصر روز دوشنبه پانزدهم آوریل در کرانههای رود سن و در نزدیکی جزیره مرکزی شهر پاریس عبور میکردند شاهد صحنهای بودند که بیشتر به یک نقاشی فراواقعی (سوررئال) شباهت داشت تا یک صحنه واقعی. آتشگرفتن و فروریختن برج ناقوس و سقف کلیسای جامع شهر پاریس یا «نوتردام»، در برابر چشمان حیرتزده تماشاگران و موبایلهایی که به صورت مستقیم آن را به سراسر جهان مخابره میکردند، موجی از حیرت و ناباوری را در دنیا برانگیخت.
به گزارش اقتصادآنلاین، محمدرضا عباسینادرپور* در شرق نوشت: باور این فروریختن از آن روی سخت بود که این بنای استثنائی و ثبتشده در فهرست آثار جهانی یونسکو و مشهور به قلب قلب شهر، در یکی از مجهزترین و ثروتمندترین شهرهای دنیا قرار دارد. در واقع نوتردام به قلب جزیره مرکزی شهر یا Île de la Cité مشهور است. خود جزیره سیته هم به عنوان قلب شهر پاریس شناخته میشود.
آتشسوزی و فروریختن بخشهایی از کلیسای نوتردام پاریس بازتاب گستردهای در تیتر اول بسیاری از رسانههای خبری جهان داشت. این بازتاب خبری وسیع بدون شک به دلیل جایگاه ویژه این بنای ثبتشده در میراث جهانی و در حافظه جمعی ساکنان دهکده جهانی است. بناها و سایتهایی با معروفیت جهانی در کشورهای مختلف هم به عنوان یک پتانسیل اقتصادی بالا برای توسعه گردشگری مطرح بوده و هم حفاظت و تقویت آنها به چالشی برای این کشورها تبدیل شده است. کشور ما ایران نیز با داشتن بیش از 20 اثر تاریخی ثبتشده در فهرست جهانی یونسکو از کشورهای مطرح در این لیست است. این آثار هم به دلیل اهمیت تاریخی و هم به دلیل فراجغرافیاییبودنشان علاوه بر کارکرد اقتصادی میتوانند نقش بزرگی در همبستگی ملی و تقویت حس تعلق به مکان در شهروندان ایجاد کنند. آمادگی برای مواجهه با حوادث احتمالی و پیشبینی تمهیدات لازم برای مدیریت صحیح آن و تابآوری در صورت وقوع حوادث پیشبینینشده، بسیار ضروری است. مروری بر چگونگی حادثه بهوجودآمده در نوتردام پاریس میتواند درسهایی را برای مردم، روشنفکران، هنرمندان و مسئولان کشور داشته باشد. نوشته زیر روایت و تحلیلی است از آنچه در شامگاه دوشنبه 15 آوریل و روزهای پس از آن در کلیسای جامع شهر پاریس اتفاق افتاد.
ساعاتی که کلیسای نوتردام در آتش میسوخت گویی هیچکس نمیتوانست باور کند که این شاهکار معماری گوتیک که 850 سال پیش بنا شد، در دوره جنگهای صدساله فرانسه و انگلیس دوام آورد و تکمیل شد، به استقبال رنسانس رفت، از انقلاب فرانسه عبور کرد، کمون پاریس و جنگهای اول و دوم جهانی را از سر گذراند، در قرن بیستویکم، در چند ساعت در برابر دوربینها و چشمهای حیرتزده عابران و گردشگران آتش بگیرد، بسوزد و فروبریزد. بیاحتیاطی یا حادثه در یک کارگاه مرمت متأسفانه امر محتملی است، اما تبدیلشدن یک اغماض یا ناکارآمدی در یک کارگاه مرمت به تخریب بنایی با این درجه از اهمیت، بسیار تأسفباراست. کلیسای جامع پاریس با رقم بالای هشت میلیون بازدیدکننده در سال رکورددار بنای هدف گردشگران در اروپاست.
برج ناقوس نوتردام که در آتشسوزی 15 آوریل 2019 فروریخت، فقط یک شاهکار معماری نبود که با ارتفاع نزدیک به صد متر طی قرون متمادی عنوان مرتفعترین عمارت شهر را داشت. این بنا یک شاهد بیبدیل بود که در قرون وسطا و در اوج قدرت و شکوه کلیسای کاتولیک متولد شد، از تجمع سربازان شاهان مقتدری چون فرانسوای اول و لویی چهاردهم تا گردنزدن لویی شانزدهم در انقلاب فرانسه تا رژه سربازان آلمان نازی را در جنگ جهانی دوم نظاره کرده بود. با رمان ویکتور هوگو، نویسنده شهیر مکتب رمانتیک فرانسه جهانی شده بود، هوسمان فرماندار معروف ناپلئون سوم و مأمور بازسازی شهر در قرن نوزدهم، بخش زیادی از خانههای جزیره سیته را صاف کرده بود تا برایش میدانگاه ایجاد کند و ویوله لودوک، معمار و نظریهپرداز معروف در حوزه مرمت آموزههای مرمت شهریاش را در این عمارت تجسم عینی بخشیده بود.
چگونگی، زمان شروع و روند خاموشکردن آتش
بنا بر گزارش رمی هیتز Rémy Heitz دادستان پاریس، نخستین زنگ هشدار آتشسوزی (آلارم) در ساعت 18:20روز دوشنبه 15 آوریل به صدا درآمده است. بلافاصله پس از این زنگ، تخلیه کلیسا صورت گرفته اما آتشی مشاهده نشده است. زنگ دوم در ساعت 18:50 به صدا درآمده و در همان زمان آتش به سرعت به بخش زیادی از سقف و بعد از آن برج ناقوس سرایت کرده است. سازه سقف کلیسا به طول صد متر تماما از چوب بلوط ساختهشده به جنگل شهرت دارد که دلیل آن بریدن و استفاده از درختان 24 هکتار جنگل بلوط در زمان ساخت کلیسا، در قرن سیزدهم میلادی است. در ساعت 19:50 یعنی یک ساعت بعد از گسترش آتش، برج ناقوس یا فلش La flèche که ارتفاع آن 93متری از سطح زمین بود، در میان تنورههای آتش به خاکستر تبدیل شده و فرو میریزد. در اولین ساعات شب و با نزدیکشدن آتش به دو برج واقع در نمای اصلی نگرانی از فروریختن آنها افزایش مییابد.
بنا بر نظر ژان کلود گاله Jean-Claude Gallet فرمانده بریگاد آتشنشانی در ساعت 22:50 است که آتشنشانها از نجات دو برج واقع در نما و سازه کلی کلیسا مطمئن میشوند. در ساعت 10 صبح 16 آوریل، آتشنشانها اعلام میکنند که آتش به طور کامل خاموش شده است. نکتهای که در مورد مدیریت و روند خاموشکردن آتش در کلیسای جامع پاریس باید یادآور شد، این است که نوتردام مانند همه ساختمانهایی که پذیرای عموم هستند تابع پروتکل ویژهای برای تخلیه سریع افراد و دارای سیستم آتشخاموشکنی (اطفای حریق) مجهز داخلی است. بخشی از این پروتکل بهخوبی اجرا شده است: به گفته آندره فینو André Finot، مسئول ارتباطات کلیسای نوتردام پس از اولین زنگ هشدار (آلارم) که در ساعت 18:20 به صدا درآمده، هزارو 500 بازدیدکننده در مدت دو، سه دقیقه از کلیسا خارج شدند.
اما بخش دیگر پروتکل که عبارت از شناسایی محل احتمالی شروع آتشسوزی (که باعث روشنشدن اولین زنگ هشدار شده) و خاموشکردن آتش در نقطه شروع، به دلایل نامعلومی کار نکرده. وقتی برای بار دوم و در ساعت 18:50 زنگهای هشدار به صدا درآمده، فرصتی برای خاموشکردن زبانههای آتش که به دلیل چوبیبودن سازه سقف و برج ناقوس بهسرعت فراگیر شدند، نبوده است. یکی از محورهای اصلی انتقاد متوجه این قسمت است که انتظار میرود در گزارشهای آینده روشن شود. آتشنشانهای پاریس البته تلاش خارقالعادهای را حتی به قیمت بهخطرانداختن زندگی خود انجام دادند: بعد از چند ساعت تلاش و با وجود تخریب و فروریختن سقف و برج ناقوس، توانستند با عملیات از داخل بنای دو برج واقع در طرفین نمای اصلی و نیز کلیت سازه کلیسا شامل دیوارها، ستونها، پشتبندها، گالریها، سالن اصلی و ...را نجات دهند. بااینحال انتقادهایی به کمبود تجهیزات آتشنشانی برای عملیات در ارتفاع بالا وجود دارد. البته برخی از این انتقادها به نحوه عمل آتشنشانها مانند استفادهنکردن از روش آبپاشی از طریق هوا که به وسیله رئیسجمهور آمریکا هم بیان شده، زیاد وارد نیست. رهاکردن چندین تُن آب از ارتفاع بالا به دلیل ویژگیهای یگانه این بنا و تبعات احتمالی آن برای سازه، نمیتوانست راهحلی پذیرفتنی باشد. بهعلاوه قرارگیری بنا در مرکز یک شهر پرتراکم هرگونه استفاده از این روش را به دلیل خطراتی که برای همسایگان این بنا داشت، نمیتوانست روش مقبولی برای خاموشکردن آتش باشد.
جمعآوری کمک برای مرمت و بازسازی کلیسا
درباره جمعآوری کمک برای مرمت و بازسازی کلیسا باید یادآور شد که آتشسوزی کلیسای جامع پاریس، موجی از همبستگی را به وجود آورد که بهسرعت از مرزهای فرانسه فراتر رفت. بلافاصله صندوقی برای واریز کمکهای افراد تشکیل شد؛ اما نکته درخورتوجه در جمعآوری کمکها استقبال زیاد ثروتمندان مشهور و برخی شرکتهای فرانسوی است که گویا نوعی مسابقه بخشندگی در بین آنها به راه افتاده است.
ثروتمندان، مدیران و صاحبان شرکتهای بزرگ و افراد مشهور فرانسه در اعلام کمک به مرمت و بازسازی از یکدیگر سبقت گرفتند:
تا به امروز اسم برنار آرنو Bernard Arnault ثروتمندترین فرد فرانسه و چهارمین ثروتمند دنیا با قول کمک 200 میلیون یورو در صدر فهرست کمککنندگان قرار دارد. در رده بعدی خانواده پینو François-Henri Pinault با قول صد میلیون یورو کمک قرار دارد. شرکت نفتی توتال نیز اعلام کرده که صد میلیون یورو کمک خواهد کرد. پس از اینها نیز شرکتهای دیگر از 10 میلیون یورو تا کمتر از یک میلیون در ردههای بعدی کمککنندگان قرار دارند. شرکتها و ثروتمندان خارج از فرانسه نیز قولهایی را برای کمک به مرمت و بازسازی کلیسا دادهاند. مدیر شرکت اپل هم قول کمک داده؛ اما مقدار آن را هنوز اعلام نکرده است.
این گشادهدستی ثروتمندان و شرکتها البته خالی از بحث و انتقاد نبود: برخی این گشادهدستیها را بهعنوان فرصتی برای تبلیغ از طرف این شرکتها و ثروتمندان آنهم در دورهای که اقتصاد سرمایهداری متأخر یا نئولیبرالیسم با انتقادات زیادی در جامعه فرانسه، بهویژه از طرف «جلیقهزردها» روبهرو است، میدانند. برخی نیز به استفاده ابزاری از این کمکها برای معافیت مالیاتی تاختند. این انتقادها تا جایی پیش رفت که برخی از این ثروتمندان و مدیران شرکتها ناچار شدند اعلام کنند که از این کمکها بهعنوان ابزاری برای کاهش و جایگزینی مالیات استفاده نخواهند کرد و مالیات شرکتهایشان را پرداخت خواهند کرد.
درسهایی برای مواجهه با فاجعههای بزرگ
با وجود آنکه انتقادگرایی از ویژگیهای عمومی جامعه فرانسه است، در حادثه آتشسوزی کلیسای جامع، آن چیزی که از ساعات شروع حادثه تا به امروز که یک هفته از ماجرا میگذرد، مشهود است، بیشتر اعلام همبستگی و سعی در درک ابعاد ماجرا و کمک به ترمیم خسارات ناشی از این اتفاق بوده تا انتقاد از عملکرد دستاندرکاران. این امر را شاید بتوان نشاندهنده نوعی بلوغ در رفتار شهروندان فرانسوی و بهویژه آنهایی که صدایشان برد بیشتری دارد، دانست.
هرچند سؤالهای زیادی درباره چرایی بهوجودآمدن این حادثه، نقصان در تمهیدات پیشبینیشده و نیز چگونگی و مدتزمان لازم برای بازسازی قلب پاریس باقی است؛ اما آن چیزی که از نحوه واکنش عموم مردم، افراد مشهور، سلبریتیها و مدیران جامعه در مواجهه با این حادثه به چشم میخورد، تبدیل یک فاجعه عظیم به یک فرصت بیبدیل برای توجه بیشتر به ثروتهای فرهنگی است که میتواند درسهای زیادی را برای جامعهای مثل جامعه ایران که همانند جامعه فرانسه برخوردار از تعداد درخورتوجهی آثار شاخص معماری و شهرسازی و ثروتهای فرهنگی است، داشته باشد.
زمانی ویکتور هوگو در رمان معروف خود با عنوان «نوتردام پاریس» با عباراتی اینچنین در پی نجات کلیسای جامع از تخریب تدریجی بود:
«هر دوره زمانی لایه خود را بر روی بنا اضافه میکند، هر گروهی از انسانها اثر خود را بر روی عمارت بر جای میگذارند، هرکسی سنگ خود را اضافه میکند، بیدسترها اینگونه میسازند، زنبورها اینگونه میسازند، انسانها اینگونه میسازند. برج بزرگ بابل هم بسان کندویی اینگونه بالا رفته».
اکنون حدود 200 سال بعد از این اثر جاودانه ادبی برای نجات این شاهکار معماری باید منتظر ماند و دید که اثر معماران و مرمتگران قرن بیستویکم بر روی این شاهد 850ساله شهر چگونه خواهد بود: آیا نتیجه کار آنها بهمثابه کار اوژن ویوله لودوک Eugène Viollet-le-Duc و ژان باتیــست لاســـو آ Jean-Baptiste Antoine Lassus بازسازی کاملا وفادار به کیفیت اصلی بنا خواهد بود یا اینکه آنها نقشی متفاوت را بر این بوم کهنه رقم خواهند زد.
* نویسنده مطلب دارای دکترای طراحی شهری از دانشگاه پاریس غربی نانتر لادفانس، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا و استاد مدعو دانشگاه کنام CNAM پاریس (دانشگاه ملی هنر و تکنیک) فرانسه و پژوهشگر همکار در لابراتوار لادیس LADYSS فرانسه است.