طراحی نقشه قتل شوهر بعد از 3 بار ازدواج
زنی بعد از سهبار ازدواج وقتی با شوهرش دچار اختلاف شد اینبار دیگر نقشه قتل همسرش را طراحی کرد و با همکاری مردی او را به قتل رساند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، مردی آبان سال 96 به مأموران اعلام کرد برادرش گم شده است. این مرد گفت: برادرم کاظم مدتی قبل گم شد. چندبار تماس تلفنی از گوشی او با ما گرفته شد، اما بعد متوجه شدم تماسها واقعی نیست و فرد دیگری با آن خط تماس گرفته است؛ به همین دلیل هم احتمال میدهیم برادرمان را دزدیده باشند.
زمانی که مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند، همه تماسها قطع و پلیس در بررسیها متوجه شد که جسد مردی با مشخصاتی کاظم پیدا شده است. همسر کاظم به نام سارا برای شناسایی جنازه فراخوانده شد، اما این زن ادعا کرد که جسد را نمیشناسد تا اینکه برادر و پدر کاظم او را شناسایی کردند و مشخص شد جسد متعلق به مرد گمشده است. برادر مقتول به مأموران گفت: برادرم برای بار دوم با سارا ازدواج کرد و آنها با هم زندگی میکردند، من از جزئیات زندگیشان خبر نداشتم و دخالتی هم نمیکردم، اما فکر میکنم سارا در این قتل چیزی بداند. وقتی سارا مورد بازجویی قرار گرفت ادعا کرد مشکلی با شوهرش نداشته و هیچ نقشی هم در قتل او نداشته است .
پلیس متوجه شد سارا در یک کارخانه کار میکند و با مردی از همکاران خود رابطه داشته است. پیامکهای ارسالشده از سوی سارا نشان داد رابطه عاطفی هم بین آنها شکل گرفته است؛ به این ترتیب سارا و مرد جوان به نام فریدون بازداشت شدند.
فریدون در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: من و سارا در کارخانه همکار بودیم او زن زیبارو و بسیار اغواگری بود و حرفهایش همیشه من را تحت تأثیر قرار میداد. او برایم از مشکلاتی که با شوهرش داشت، گفته بود ضمن اینکه به من ابراز علاقه کرده بود، من هم تحت تأثیر حرفهای او قرار گرفتم و شوهرش را با سلاحی که سارا خریده بود به قتل رساندم.
بعد از اعترافات فریدون سارا مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: من سه بار ازدواج کردم در دو ازدواج اولم به دلیل اینکه شوهرانم مردان بداخلاقی بودند، از آنها جدا شدم و در نهایت با کاظم ازدواج کردم. من خودم یک دختر داشتم و کاظم هم یک دختر از همسر اولش داشت، او به دخترش خیلی توجه میکرد و به من اهمیتی نمیداد؛ ازدواج سومم هم موفق نبود. البته قبول دارم که چیزهایی از زندگیام به فریدون گفته بودم، اما هیچکدام از آن حرفهایی که زدم به این معنا نبود که شوهرم را بکشد.
پرونده با توجه به تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست با اتهام مباشرت در قتل و سوزاندن جسد برای فریدون و معاونت در قتل و معاونت در جنایت بر میت برای سارا به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهمان روز گذشته پای میز محاکمه رفتند. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست علیه متهمان را خواند و خواستار رسیدگی قانونی به پرونده شد، در ادامه اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص برای فریدون و مجازات برای متهم دیگر پرونده شدند. در ادامه فریدون، متهم پرونده، در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من آدم بدی نیستم و از اولیایدم درخواست دارم توجه کنند که من تحت تأثیر چه زن اغواگری بودم. سارا زن زیبایی است و لحن زنانهاش من را بهشدت تحت تأثیر قرار داد. او درباره زندگی شخصیاش خیلی چیزها به من میگفت و من همیشه فکر میکردم شوهرش چقدر آدم بدی است، او از شکستهای قبلیاش هم گفته بود سارا به من میگفت شوهرش او را کتک میزند و پولهایش را میگیرد و اذیتش میکند. از آنجایی که کاظم شوهر سوم سارا بود، میگفت دیگر نمیتواند از او هم طلاق بگیرد و راهی به جز کشتن او برای خلاصی از این وضعیت ندارد.
متهم ادامه داد: سارا چنان من را تحت تأثیر قرار داده بود که انگار جادو شده بودم، من خودم سه فرزند داشتم، اما سارا همه زندگی من شده بود به همین دلیل وقتی به من پیشنهاد قتل شوهرش را داد، قبول کردم. به من گفته بود اگر شوهرش را بکشم میتوانیم با هم خانهای بگیریم و با هم زندگی کنیم. من هم قبول کردم، سارا به من پول داد تا اسلحه بخرم و زمانی که اسلحه آماده شد، شوهر سارا را در یک منطقه خلوت غافلگیر کردم و او را به قتل رساندم و بعد هم جسدش را با هم سوزاندیم.
سارا بعد از متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اتهام را قبول ندارم و اصلا در جریان آنچه اتفاق افتاده است، نبودم. فریدون دروغ میگوید من هیچوقت به او نگفتم شوهرم را بکشد و این حرف یک دروغ بزرگ است. حتی قول زندگی مشترک به او را هم نداده بودم. من میدانستم که فریدون به من علاقهمند است و درددلهایی هم درباره زندگی پر از بدبختی که داشتم کرده بودم، اما هیچوقت درخواست قتل همسرم را نداشتم و این حرفها را قبول نمیکنم.
متهم درباره اینکه چرا هر سه ازدواجش به شکست انجامید، گفت: یک شوهرم معتاد بود و یک شوهر دیگرم خیلی مرد بداخلاقی بود و کتکم میزد. شوهر سوم هم من را اذیت میکرد، اما من هیچوقت تصمیم به قتل او نداشتم.
بعد از گفتههای متهمان و وکلای مدافع آنها، قضات شعبه 10 برای تصمیمگیری در این زمینه وارد شور شدند.