به گزارش اقتصادهنرآنلاین ، نمایش در فرهنگِ بومی و سنتی ایران با مغزِ استخوان ایرانی آمیخته شده است. در فرهنگِ آیینی ایران تعزیه و مناسکِ مذهبی از یک سو، آیین های پهلوانی و ملی از سوی دیگر نمایشِ سنتی ایران را نمایندگی می کردند. اما در سال های پایانیِ قاجار بود که فرنگ رفته ها و اروپا شناخته های ایرانی لزومِ سر و سامان دادن به نمایش ایران را احساس کردند.
گفته می شود نخستین بار صاحبانِ گراند هتل وقتی با جمعیتی که در حیاط هتل جمع شده بودند روبرو شدند به فکر افتادند تهران نیز مانند شهرهای بزرگِ در آستانهی تجدد نیازمند سالنی اختصاصی برای تئاتر شده است. مردم جمع شده بودند تا نخستین نمایش به سبکِ اروپایی را تماشا کنند و از پیش پردهی مشهورِ عارف قزوینی و نوازندگانش حظ ببرند.
تئاتر نصر بعدها در همین محل تاسیس شد و در دست به دست شدن های متعدد "تماشاخانهی تهران"،" تآتر دهقان" و عناوین دیگر به خود گرفت.
در میانِ نام های بلندِ موسسین این تماشاخانه نامِ "عبدالحسینِ نوشین" هم به چشم می خورد. و در اعلانیه های متعددِ نمایش هایِ قرنِ حاضر ایران، اسامیِ مشهورِ دیده می شود که به صحنهی تئاتر نصر رفتتند یا در نمایش های اجرا شده در این سالن همکار بوده اند.
تئاتر نصر در سال هایِ پر شورِ تئاتر لاله زار ستاره ای درخشان بود و با افولِ تئاترِ لاله زار به ابتذالی گرفتار شد که در دهه های چهل و پنجاه کلِ هنر ایران را برداشته بود. بعد از انقلاب، سالن مدتی میزبانِ تئاتر های ایدئولوژیک آن دوران شد و به مرور، و با روشن شدنِ چراغ فروشی های لاله زار، فرهنگِ لاله زار کم کم خاموش شد و این خیابانِ باریک و بلند به محلِ قیقاجِ موتورها و دوبله ایستادن وانت بارهایِ حامل کابل و سیم تبدیل شد. تماشاخانه ها و سینماهایِ لاله زار هم کم کم متروک شدند و تئاتر نصر هم برای بیش از سی سال خالی و انبارواره ماند.
اسفند ماهِ سال 92 احمد مسجد جامعی، رئیس وقت شورای شهر در بازدید از این بنا گفت: "این بنا که مالکیت آن در اختیار کمیته امام خمینی (ره) است، پس از مدتی در اختیار مرکز هنرهای نمایشی قرار گرفت تا دستاندرکاران بتوانند با ساماندهی فضا به انجام کارهای نمایشی در این مرکز تئاتر اقدام کنند. مدتی بعد جهاد دانشگاهی نیز خود را شریک بازسازی این مکان و انجام اقدامات هنری کرد، اما متاسفانه به دلایل نامعلوم و پس از مدتی این پروژه متوقف شد و وضعیت ساختمان تئاتر نصر به حالت کنونی درآمد."
بنای تاریخی با آن سردرِ جذابِ خاطره انگیزش نیم ویران افتاده بود و انگار این یادبودِ خاک خورده می خواست نمادِ وضعِ حقیقی اهل فرهنگ باشد، تا در سال هایِ اخیر سازمانِ زیباسازی تئاتر نصر را خریداری کرد و خبرِ تاسیسِ موزهی تئاتر همه جا پیچید.
دربارهی این خرید علی اعطا رئیس کمیتهی معماری شورایِ شهر تهران اعلام کرده بود این سالن تئاتر در دوران مختلف در تملک ارگانهای مختلفی بوده است اما نهایتا شهرداری تهران این بنا را به قیمت 7میلیاردتومان تملک کرد و در دی ماه 96 نیز این تئاتر به سازمان زیباسازی برای مرمت و احیا تحویل داده شد. او مدعی شد که این مکان به پاتوقی برای اهالی تئاتر تبدیل خواهد شد.
در همین زمان موضع به میراث فرهنگی هم کشیده شد و میراث فرهنگی دربارهی تئاتر نصر واکنش نشان داد و گفت هیچ مذاکره ای با میراث نشده است.
کارشناسانِ تئاتر اما، قبل تر این بنا را مناسب برای تاسیسِ موزهی تئاتر دانسته بودند نه یک پاتوق هنری صِرف؛ اما کمی بعد، "بهروز غریب پور" مدیرِ پروژهی موزهی تئاتر از تعلیقِ طرحِ موزهی تئاتر خبر داد.
با این حال بعد از گذشت یک سال از انتشار این اخبار، هنوز عجالتا که از موزه خبری نیست اما نزدیکِ نوروزِ امسال شهرداری از "علی شاکری شمیرانی" و همکارانش خواست تا فکری موقتی برای بازدید عمومی از این محل بکنند.
آقای شاکری نیز با توجه به حسنِ سابقه، با گروهش به ساختمان نصر رفت و در حدِ توان و با استفاده از امکانات و وسایلِ خودِ فضا محیطی مناسب برایِ دیدارِ موقتِ عمومی دست و پا کرد. او خودش معتقد است برای بازسازی این بنا و بازگرداندن آنچه در تاریخ این بنا هست، دو سال وقت لازم بوده و می گوید:
" من طرحی ارائه کردم و دو سال وقت خواستم. چون این بازسازی و ای ونت های داخلش باید با همراهی تمامِ هنرمندان و شاخه هایِ هنری انجام شود."
اما بازگشایی موقت تئاتر نصر نیز گرفتارِ عجله هایِ همیشگی مدیریتی شد و از آقا شاکری خواستند دو سه ماهه کاری سخت به سرانجام برساند. نتیجه البته کامل نیست اما قابل توجه است: مردم با کلاه هایِ ایمنی سفیدی که به آنها داده می شد به محلِ تئاتر نصر رفتند و برای ساعتی از هیاهویِ مرکزِ تهران دور شدند و در اشیاء و کاغذها و اسنادِ تاریخِ شهرغرق شدند.
ورودی و سالنِ انتظارِ تئاتر نصر به سبکِ دورانِ پهلوی اول هنوز آینه کاری ست و سالنِ اصلی به شکلِ تماشاخانه هایِ اروپاییِ قرنِ گذشته سقفی بلند دارد و لژِ مخصوصش برای سال های سال پذیرایِ اشخاصِ مهمی از شاه بگیر تا وزیر و وکیل و ستاره های سینما بوده است و اشخاصِ مهمی در این لُژ نشسته بوده اند.
در دههی سی "احمد دهقان" این تماشاخانه را خرید. دهقان مدیرِ مجلهی تهران مصور هم بود که سال های سال منتشر می شد. احمد دهقان در محلِ همین تماشاخانه به ضربِ گلوله از پای در آمد.
معماری جذاب و سقف و دیوارهایِ منقوش و آینه کاری شده، از "تئاتر نصر" محیطی ساخته اند که اگر خوب و کامل بازسازی شود بهترین مکان برایِ موزهی تئاتر خواهد بود. در این بنا هنوز، روحِ نمایش زنده است و در رواق هایِ آینه ای و اتاقِ گریم جذابش هنوز تک خوانی هایِ بزرگانِ نمایشِ ایران به گوش می رسد. هنوز خاکِ خوردگان صحنه در سایه هایِ دیوار رفت و آمد دارند و شهر از این بنا و بناهای مشابه هویت می گیرد.
باید منتظر بود و دید سازمانِ زیبا سازی شهرداری تهران و شرکتی که با آنها قرار دادِ پیمانکاری بسته است چه نقشه هایی در سر دارند.