سیمرغهایی که یک سال بعد به صاحبانشان میرسند
طراحی پوستر فیلم یکی از اصلیترین شاخصهای معرفی و جذب مخاطب در صنعت فیلمسازیمحسوب میشود که همواره در بسیاری از جشنوارههای مهم سینمایی دنیا مورد توجه بوده است. در کشور ما نیز جایزه برترین پوستر فیلمهای سینمایی هر ساله در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر به طراح برگزیده فیلمهای اکرانشده در یک سال گذشته تعلق میگیرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، طاها ذاکر که امسال در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین طراح پوستر را برای فیلم «کوپال» از آن خود کرد، در توضیح اینکه چرا برگزیدگان بخش پوستر، آنونس و عکس در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر مشخص میشوند، اظهار کرد: این موضوع به سنتی برمیگردد که پوستر فیلمهای اکرانشده در یک سال را در جشنواره مورد قضاوت قرار میدهند و در واقع اهدای جوایز برای پوسترهای فیلمهایی است که در طول سال اکران شدهاند. در این بخش رفتار جشنواره فیلم فجر، رفتاری مشابه جشنواره اُسکار است. فایده این کار این است که اگر اینگونه نباشد، آنگاه همه فیلمها یک پوستر متظاهرانه و جشنوارهپسند به جشنواره فجر معرفی و برای اکران از پوسترهای گیشه استفاده میکنند
او همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به پرسشی مبنی برای انتقادات واردشده به کاهش سطح کیفی طراحی پوستر فیلمهای ایرانی، خاطرنشان کرد: در درجه اول باید به این نکته توجه کرد که ابتذال کار میکند، میفروشد و نمونههای خارجی هم همین وضعیت را دارند. به عنوان مثال فیلم «چاقو در آب» چندین پوستر دارد که یکی از آنها پوستری لهستانی است که در آن نقاشی از سه ماهی کشیده شده است. در حالی که پوستر آلمانی فیلم، پوستری زرد است که در آن از بدن برهنه بازیگر زن فیلم استفاده شده است.
این طراح پوستر ادامه داد: وقتی موضوع فروش در اولویت قرار میگیرد، مساله صنعت فیلمسازی مهمتر از سینما به عنوان یک هنر مطرح میشود و از آنجایی که سینماگران دوست دارند فیلمشان به فروش خوبی برسد، گاهی به هر چیزی چنگ میزنند. در نتیجه طبیعتاً وقتی نگاه این باشد که به هر شکل و عنوانی بفروشیم یا دیده شویم به سمت رفتارهای مبتذل هم پیش میرویم. این رفتار از مخاطب شروع میشود، در پخشکننده و تهیهکننده قوام پیدا میکند و به طراح هم اجبار میشود که به این شیوه کار کند.
ذاکر خاطرنشان کرد: به شخصه همه عمرم تلاش کردم که پوستر مبتذل طراحی نکنم اما در عین حال دلایل عدیدهای برای کسانی که این کار را انجام میدهند، وجود دارد. به هر حال جامعه مبتذل دلش میخواهد فیلم مبتذل ببیند و فیلم مبتذل هم برای اینکه بتواند خودش را در چشم مخاطب فرو کند (همانند رفتارهایی که از بسیاری این روزها میبینیم) به پوستر مبتذل نیاز دارد. این سیکل وجود دارد و حتی در سینمای هنری هم فیلمها به خاطر اینکه بفروشند نیاز به تظاهر ابتذال دارد. در واقع موضوع عمیقتر از آن است که ما طراح خوب نداریم یا پخشکنندهها چقدر در این میان تأثیرگذارند؛ مهمتر از همه این عوامل مردم هستند. اصلاً مگر به غیر از سینمای مستقل و فیلمهای سخیف ارگانی، فیلم غیر مبتذل هم داریم که بخواهیم برایش پوستری غیر از آنچه میبینیم طراحی کنیم؟
این هنرمند با بیان اینکه «این نوع نگاه درباره همه هنرها صدق میکند»، اظهار کرد: صنعت فرهنگساز صنعتی است در جهت تولید سرگرمی و هنر فرآیندی است در جهت تولید تفکر؛ این دو نه تنها دو شاخه از یک درخت نیستند بلکه دو جبههای هستند که روبهروی هم میجنگند. به همین خاطر است سینمای هنری توسط صنعت فرهنگساز هضم میشود و در واقع صنعت فرهنگساز هنر را به همشکل خودش تبدیل میکند. این در حالی است که فیلم هنری باید این ویژگی را داشته باشد که به سمت قالبهای صنعت فرهنگساز نرود تا به دام ابتذال کشیده نشود.
ذاکر یادآور شد: یادم است که برای یک فیلمی عکس هفت بازیگر را روی پوستر گذاشتم، باز هم تهیهکننده و پخشکننده مخالفت کردند و با وجود اینکه تصویر هفت بازیگر روی پوستر بود گفتند این پوستر هنری است! در جامعهای که هنری بودن ایراد و روشنفکر بودن فحش است، پوسترهای مبتذل هم خارج از تصور نیستند. در این میان عدهای هم دوست دارند به گونهای مبتذل باشند که معلوم نباشد مبتذل هستند. این دستورِ کار افرادی است که دلشان برای ابتذال غنج میرود و دهانشان آب میافتد اما نمیخواهند نشان بدهند. هر وقت توانستیم ریشهیابی کنیم که چرا سینمای ما سینمای مبتذلی شده است، دلیل اینکه چرا پوسترهایمان هم مبتذل شدهاند مشخص میشود.