چرا صدای زنان بمتر شده است؟
زنان امروز با صدایی به مراتب بمتر از مادران و مادربزرگان خود صحبت کنند؛ اتفاقی که ناشی از تغییر روابط قدرت میان زن و مرد است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرادید، اگر به برنامههای رادیویی نیم قرن پیش گوش کنید، چیزی که توجه شما را جلب میکند تفاوت مشخصی است که بین سبک حرف زدن و بیان مردم در آن دوران و حال حاضر حس میشود. مشخصترین تفاوت در لهجهها است. زبان پدیدهای پویا است و با تغییرات مرتبی که میکند با روح زمانه اخت میشود، و نتیجه این روند تغییر در تلفظ است.
برای نمونه، تعداد افرادی که در بریتانیا با "تلفظ فصیح" صحبت میکنند خیلی کمتر شده است و حتی ملکه الیزابت دوم هم دیگر صداها را آنگونه که در جوانی ادا میکرد تلفظ نمیکند. عقیده بر این است که این امر خود نشانگر تغییرات کلی در سلسلهمراتب اجتماعی در بریتانیا است که باعث شده درخت زبان توسط طبقات مختلف اجتماعی سیراب شود و حتی ملکه را هم تحتالشعاع قرار دهد.
اما کافی است از این تغییرات لهجهای عبور کنید تا با یکی دیگر از تغییرات اجتماعی منعکسشده در صداهایمان روبهرو شوید: زنان امروز با صدایی به مراتب بمتر از مادران و مادربزرگان خود صحبت کنند؛ اتفاقی که ناشی از تغییر روابط قدرت میان زن و مرد است.سسیلیا پمبرتون، استاد دانشگاه جنوب استرالیا، صدای دو گروه از زنان استرالیایی ۱۸ تا ۲۵ سال را مطالعه کرده است.
برای نمونه، تعداد افرادی که در بریتانیا با "تلفظ فصیح" صحبت میکنند خیلی کمتر شده است و حتی ملکه الیزابت دوم هم دیگر صداها را آنگونه که در جوانی ادا میکرد تلفظ نمیکند. عقیده بر این است که این امر خود نشانگر تغییرات کلی در سلسلهمراتب اجتماعی در بریتانیا است که باعث شده درخت زبان توسط طبقات مختلف اجتماعی سیراب شود و حتی ملکه را هم تحتالشعاع قرار دهد.
اما کافی است از این تغییرات لهجهای عبور کنید تا با یکی دیگر از تغییرات اجتماعی منعکسشده در صداهایمان روبهرو شوید: زنان امروز با صدایی به مراتب بمتر از مادران و مادربزرگان خود صحبت کنند؛ اتفاقی که ناشی از تغییر روابط قدرت میان زن و مرد است.سسیلیا پمبرتون، استاد دانشگاه جنوب استرالیا، صدای دو گروه از زنان استرالیایی ۱۸ تا ۲۵ سال را مطالعه کرده است.
محققان صداهای ضبط شده زنان در ۱۹۴۵ را با نمونههای جدیدتری که در ۱۹۹۰ ضبط شده بودند مقایسه کردند. آنها متوجه شدند که "بسامد پایه" در عرض این پنج دهه ۲۳ هرتز کاهش داشته است و از میانگین ۲۲۹ هرتز به ۲۰۶ هرتز رسیده است. این تفاوتی قابل توجه و شنیدن است.
محققان نمونههای آزمایشگاهی خود را به گونهای انتخاب کرده بودند که از لحاظ عناصر جمعیتی ایرادی به آنها وارد نباشد: زنان منتخب، همگی دانشجو بودند و در میان آنها کسی سیگار نمیکشید. مساله دیگری که در نظر گرفته شده بود این بود که زنان دهه نود از قرصهای ضدبارداری استفاده میکردند که میتواند با ایجاد تغییرات هورمونی عاملی تاثیرگذار بر تارهای صوتی باشد. با این حال، افتی که مشاهده شده بود حتی با کنار گذاشتن زنانی که قرص ضدبارداری مصرف میکردند هم تغییری نکرد.
مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا، برای بمتر کردن صدا و افزودن بر اعتبارش از مربی صدا استفاده میکرد
حدس محققان این بود که این تغییرات جایگاه برجستهتر زنان در جامعه را منعکس میکند. اتفاقی که باعث شده است آنها از صدای بمتر و کلفتتری استفاده کنند تا بتوانند اعتبار و نفوذ خود در محیط کار را به رخ بکشند.
مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا، برای اینکه بتواند لحن آمرانهتری داشته باشد از مربی صدا استفاده میکرد و در عملی تعمدی فرکانس صدای خود را ۶۰ هرتز کاهش داده بود؛ و با اینکه بیشتر ما تا این اندازه افراطی برخورد نمیکنیم، تحقیقات اخیر نشان میدهد که همه ما صداهایمان را بیاختیار بمتر میکنیم تا حسی را که از جایگاه اجتماعی خود داریم نمایش دهیم.
جویی چنگ، استاده دانشگاه ایلینوی، در یکی از آزمایشهایش از گروههای چهار تا هفت نفری خواست که دست به تصمیمگیری عجیبی بزنند و وسایلی را که یک فضانورد برای نجات از یک فاجعه روی ماه نیاز دارد بر اساس اولویت طبقهبندی کنند؛ و در پایان از همه شرکتکنندگان در غیاب دیگران خواست که اعضای گروه را بر اساس نفوذشان ردهبندی کنند.
او که مباحث شرکتکنندگان را در طول آزمایش ضبط کرده بود، متوجه شد که بیشتر مردم بعد از گذشت تنها چند دقیقه از شروع بحث صدای خود را بمتر میکنند و این تغییر میتواند ردهبندی نهایی آنها در گروه را پیشبینی کند.
هم در بین زنان و هم در بین مردان، افرادی که صدای خود را بمتر کرده بودند در نهایت رده اجتماعی بالاتری گرفتند، و از نظر دیگران تسلط بیشتری بر گروه داشتند. از طرف دیگر آنهایی که صدای خود را زیرتر کرده بودند رده اجتماعی پایینتری داشتند و مطیعتر به چشم میآمدند. خانم چنگ میگوید "همان چند لحظه ابتدایی کافی بود تا شما بتوانید سرنوشت گروه را از لحاظ سلسلهمراتب اجتماعی پیشبینی کنید. "
خیلی از حیوانات، مثل قورباغههای نر، تن صدای خود را پایین میآورند تا سلطه خود بر اطرافیان خود را به رخ بکشند
همانطور که خانم چنگ میگوید، این تاکتیک استفاده زیادی در طبیعت دارد و خیلی از نخستیسانان در مجادلههایشان صدای خود را بمتر میکنند از میمونهای رزوس گرفته تا نزدیکترین خویشاوند ما که همان شامپانزه باشد. "این کار به بقیه نشان میدهد که فرد قصد دارد برای دفاع از منابع خود بجنگد تا جایگاه خود را تثبیت کند. "
مشخص بود که انسانهایی که صدای خود را بمتر میکنند نیز مقاصد مشابهی دارند. "این افراد به گفته دیگران سلطهطلبتر بودند و میخواستند مقاصد خود را بر دیگران تحمیل کنند، و به همین خاطر بود که میتوانستند نفوذ بیشتری داشته باشند و به جای گروه تصمیم بگیرند. "
شکی نیست که یافتههای خانم چنگ فرضیه خانم پمبرتون را که بمتر شدن صدای زنان استرالیایی را به برابری جنسیتی پیوند میزند تایید میکند. چنین الگویی تا به امروز در کشورهایی مانند سوئد، ایالات متحده و کانادا نیز یافت شده است. چه خودآگاه و چه ناخودآگاه، به نظر میرسد که زنان دارند مشخصات صوتی خود را به گونهای انتخابت میکنند که به درد فرصتهایی که امروزه برایشان مهیا است بخورد.
جالب اینکه تاثیر استیلا بر تن صدا وقتی صدای شهروندان کشورهای مختلف را با هم مقایسه میکنید هم شنیده میشود. مثلا زنان اهل هلند همواره با صدای بمتری از زنان اهل ژاپن صحبت میکنند، و به نظر میرسد که دلیل این رفتار کلیشههای غالب جنسیتی - مثلا استقلال در برابر ناتوانی - در فرهنگهای مختلف است (نوعی نابرابری که در اختلاف درآمدی خیلی بیشتر بین زنان و مردان ژاپنی منعکس شده است).
خانم چنگ در عین حال میگوید که این تغییرات آوایی لزوما به نفع زنان نیست، حتی در کشورهایی که صداهای بمتر حالا متداولتر شده است.
او میگوید "در حالی که صداهای بمتر و در کل رفتارهای قاطعانه ابزار مناسبی برای نشان دادن و تثبیت قدرت زنان و البته مردان است، ممکن است نتیجه ناخواستهای هم داشته باشد و بر میزان علاقهمند دیگران به آنها تاثیر بگذارد. برای مثال تحقیقات نشان میدهد که صداهای بمتر جاذبه جنسی کمتری دارند و خیلی دوستداشتنی نیستند. "
از این نظر ما با نمونه دیگری از "گرفتاری دوسره" زنان در محیط کار طرف میشویم یعنی همان کیفیتهایی که در مردان پسندیده است، ممکن است همچنان در زنان همکارشان منجر به قضاوت بد شود. فقط کافی است برخورد رسانهها با هیلاری کلینتون را به یاد بیاورید. او در نظر اغلب آنها فردی "بیاحساس" "همراه با صدای بسیار زیر" بود. صداهای کلفتتر شاید یکی از نشانههای قابل شنیدن پیشرفت باشد، اما تا از بین رفتن کامل پیشداوریها فاصله زیادی داریم.
محققان نمونههای آزمایشگاهی خود را به گونهای انتخاب کرده بودند که از لحاظ عناصر جمعیتی ایرادی به آنها وارد نباشد: زنان منتخب، همگی دانشجو بودند و در میان آنها کسی سیگار نمیکشید. مساله دیگری که در نظر گرفته شده بود این بود که زنان دهه نود از قرصهای ضدبارداری استفاده میکردند که میتواند با ایجاد تغییرات هورمونی عاملی تاثیرگذار بر تارهای صوتی باشد. با این حال، افتی که مشاهده شده بود حتی با کنار گذاشتن زنانی که قرص ضدبارداری مصرف میکردند هم تغییری نکرد.
مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا، برای بمتر کردن صدا و افزودن بر اعتبارش از مربی صدا استفاده میکرد
حدس محققان این بود که این تغییرات جایگاه برجستهتر زنان در جامعه را منعکس میکند. اتفاقی که باعث شده است آنها از صدای بمتر و کلفتتری استفاده کنند تا بتوانند اعتبار و نفوذ خود در محیط کار را به رخ بکشند.
مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا، برای اینکه بتواند لحن آمرانهتری داشته باشد از مربی صدا استفاده میکرد و در عملی تعمدی فرکانس صدای خود را ۶۰ هرتز کاهش داده بود؛ و با اینکه بیشتر ما تا این اندازه افراطی برخورد نمیکنیم، تحقیقات اخیر نشان میدهد که همه ما صداهایمان را بیاختیار بمتر میکنیم تا حسی را که از جایگاه اجتماعی خود داریم نمایش دهیم.
جویی چنگ، استاده دانشگاه ایلینوی، در یکی از آزمایشهایش از گروههای چهار تا هفت نفری خواست که دست به تصمیمگیری عجیبی بزنند و وسایلی را که یک فضانورد برای نجات از یک فاجعه روی ماه نیاز دارد بر اساس اولویت طبقهبندی کنند؛ و در پایان از همه شرکتکنندگان در غیاب دیگران خواست که اعضای گروه را بر اساس نفوذشان ردهبندی کنند.
او که مباحث شرکتکنندگان را در طول آزمایش ضبط کرده بود، متوجه شد که بیشتر مردم بعد از گذشت تنها چند دقیقه از شروع بحث صدای خود را بمتر میکنند و این تغییر میتواند ردهبندی نهایی آنها در گروه را پیشبینی کند.
هم در بین زنان و هم در بین مردان، افرادی که صدای خود را بمتر کرده بودند در نهایت رده اجتماعی بالاتری گرفتند، و از نظر دیگران تسلط بیشتری بر گروه داشتند. از طرف دیگر آنهایی که صدای خود را زیرتر کرده بودند رده اجتماعی پایینتری داشتند و مطیعتر به چشم میآمدند. خانم چنگ میگوید "همان چند لحظه ابتدایی کافی بود تا شما بتوانید سرنوشت گروه را از لحاظ سلسلهمراتب اجتماعی پیشبینی کنید. "
خیلی از حیوانات، مثل قورباغههای نر، تن صدای خود را پایین میآورند تا سلطه خود بر اطرافیان خود را به رخ بکشند
همانطور که خانم چنگ میگوید، این تاکتیک استفاده زیادی در طبیعت دارد و خیلی از نخستیسانان در مجادلههایشان صدای خود را بمتر میکنند از میمونهای رزوس گرفته تا نزدیکترین خویشاوند ما که همان شامپانزه باشد. "این کار به بقیه نشان میدهد که فرد قصد دارد برای دفاع از منابع خود بجنگد تا جایگاه خود را تثبیت کند. "
مشخص بود که انسانهایی که صدای خود را بمتر میکنند نیز مقاصد مشابهی دارند. "این افراد به گفته دیگران سلطهطلبتر بودند و میخواستند مقاصد خود را بر دیگران تحمیل کنند، و به همین خاطر بود که میتوانستند نفوذ بیشتری داشته باشند و به جای گروه تصمیم بگیرند. "
شکی نیست که یافتههای خانم چنگ فرضیه خانم پمبرتون را که بمتر شدن صدای زنان استرالیایی را به برابری جنسیتی پیوند میزند تایید میکند. چنین الگویی تا به امروز در کشورهایی مانند سوئد، ایالات متحده و کانادا نیز یافت شده است. چه خودآگاه و چه ناخودآگاه، به نظر میرسد که زنان دارند مشخصات صوتی خود را به گونهای انتخابت میکنند که به درد فرصتهایی که امروزه برایشان مهیا است بخورد.
جالب اینکه تاثیر استیلا بر تن صدا وقتی صدای شهروندان کشورهای مختلف را با هم مقایسه میکنید هم شنیده میشود. مثلا زنان اهل هلند همواره با صدای بمتری از زنان اهل ژاپن صحبت میکنند، و به نظر میرسد که دلیل این رفتار کلیشههای غالب جنسیتی - مثلا استقلال در برابر ناتوانی - در فرهنگهای مختلف است (نوعی نابرابری که در اختلاف درآمدی خیلی بیشتر بین زنان و مردان ژاپنی منعکس شده است).
خانم چنگ در عین حال میگوید که این تغییرات آوایی لزوما به نفع زنان نیست، حتی در کشورهایی که صداهای بمتر حالا متداولتر شده است.
او میگوید "در حالی که صداهای بمتر و در کل رفتارهای قاطعانه ابزار مناسبی برای نشان دادن و تثبیت قدرت زنان و البته مردان است، ممکن است نتیجه ناخواستهای هم داشته باشد و بر میزان علاقهمند دیگران به آنها تاثیر بگذارد. برای مثال تحقیقات نشان میدهد که صداهای بمتر جاذبه جنسی کمتری دارند و خیلی دوستداشتنی نیستند. "
از این نظر ما با نمونه دیگری از "گرفتاری دوسره" زنان در محیط کار طرف میشویم یعنی همان کیفیتهایی که در مردان پسندیده است، ممکن است همچنان در زنان همکارشان منجر به قضاوت بد شود. فقط کافی است برخورد رسانهها با هیلاری کلینتون را به یاد بیاورید. او در نظر اغلب آنها فردی "بیاحساس" "همراه با صدای بسیار زیر" بود. صداهای کلفتتر شاید یکی از نشانههای قابل شنیدن پیشرفت باشد، اما تا از بین رفتن کامل پیشداوریها فاصله زیادی داریم.
ارسال نظرات