تکصدایی، آفت اقتصاد
شرایط پیچیده اینروزهای اقتصاد ایران، بخش خصوصی را دچار مشکلات عدیدهای کرده است. سختگیریها در زمینه نحوه تخصیص دلار به دلیل اعمال تحریمهای یکجانبه از سوی آمریکا و از سوی دیگر فشار بر بخش خصوصی برای پیمانسپاری ارزی و بازگرداندن دلار، دامنه فعالیت تجار و بازرگانان را بهشدت محدود کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، اتاق بازرگانی، صنایع و معادن به عنوان پارلمان بخش خصوصی نیز گویا راه به جایی نمیبرد. علینقی خاموشی، رئیس پیشین اتاق بازرگانی که خود دستی بر آتش فعالیتهای تجاری دارد، اعمال سیاست تکصدایی در دولت احمدینژاد را عامل بروز مشکل برای اقتصاد معرفی کرده و تأکید میکند دولت باید صدای بخش خصوصی را بشنود و آن را بپذیرد. مشروح گفتوگو با علینقی خاموشی در ادامه میآید.
به نظر شما اتاق بازرگانی بخش خصوصی را نمایندگی میکند؟
خیر. اصلا اتاقی نداریم. من از شما میپرسم که اتاق در این مدت چه کاری انجام داده است.
اتاق با مسئولان جلسه تشکیل داده و کارگروههایی را تشکیل داده است.
یکی از اشتباهات اتاق تشکیل گروهها بود. زیرا اتاق طبق قانون مشاور رؤسای قواست. این گروهها را تشکیل دادند. هر کسی از اعضای اتاق به قوانین ایراد بگیرد که چرا این قوانین تصویب شده است، میگویند که نمایندگان شما در جلسات حضور داشتند؛ با این کارشان اختیارات اتاق را محو کردند. من این حرف را به نهاوندیان وقتی افتخار میکرد به عملکردش، اعلام کردم که شما کمر اتاق را شکستید. من پدرم درآمده بود تا اتاق را جلو ببرم. در یوگسلاوی موقعیت اتاق اینگونه است که تمام قوانینی که به مجلس میرود، از زیر نظر اتاق باید بگذرد. اگر دولت تصویب کند و اتاق بازرگانی یوگسلاوی مخالف باشد، مطبوعات مجبورند این موضوع را انعکاس دهند در حالی که یوگسلاوی کمونیست است و ما مسلمان هستیم. ما چند وقت است محصور مسائل برجام هستیم. تا به حال اتاق برای برجام چه کار کرده است.
آیا اتاق پتانسیل مقابله با برجام را داشته است و کاری انجام نداده است؟ معتقدید سیاستهای فعلی باعث تضعیف اتاق شده است؟
همه جای دنیا اتاق در سایه دولتها حرکت میکند. دولتها یا اتاق را برای مذاکره میفرستند یا اتاق مواظب مذاکرات آنهاست. زمانی که اتاق سروسامان داشت، من هم همین کار را می کردم.
اقتصاد همه جای دنیا به اندازه ایران دولتی نیست.
اصلا اقتصاد ایران برنامه ندارد. برنامه سال آینده اقتصاد ایران چیست و کجا تنظیم میشود. یکی از اشتباهات احمدینژاد این بود که گفت مملکت باید یک صدا داشته باشد. ما تأکید کردیم که ما جدا نیستیم و اتاق هستیم. از مملکت دفاع میکنیم. یک صدا یعنی چه؟ ولی احمدینژاد این کار را کرد. باید دولت صدای دوم را قبول کند. صدای ملت را باید بتواند از جایگاه ویژهای غیر از دولت بشنود. دنیا باید بشنود.
بودجه اتاق چقدر است؟
سازمان اتاق تنها سازمانی است که بودجهاش حساب و کتاب ندارد. سفره پهن است. هر کس به اندازه لیاقت و توانمندی خود از این سفره استفاده میکند. من اتاق را که تحویل دادم، 26 اتاق استانی داشتیم به همراه اتاق تهران و جمع کل درآمدهای من موقعی که تراز را بستم، 16 میلیارد تومان بود. من از جیب دولت حاضر نیستم پول دربیاورم و به جیب کارمند بریزم. اخلاقم این است و مسئولیت میپذیرم اما در حال حاضر بودجه همین اتاق تهران را ببینید؛ 130 میلیارد تومان در هر سال است. کل بودجه اتاقهای بازرگانی 400 میلیارد تومان است.
منبع این بودجه چیست؟
در آن 27سالی که ما در اتاق بودیم، بودجه اتاق به این شکل نبود. ما سه در هزار از منافع شرکتها را میگرفتیم. آقایان رفتند و این را تبدیل به یک درصد فروش کردند. هنوز هم نرسیدند که این رقم چقدر میشود. نمیتوانند این ارقام را بگیرند. درآمدهای حاصل از حق عضویت و کارت بازرگانی هم هست. من معتقدم که اگر پول را بگیرند و در راه شکوفایی اقتصاد مصرف کنند بحثی نیست، اما اینگونه نیست.
محل هزینه این 400 میلیارد تومان کجاست؟
هیچ، حقوق و دستمزد را با این رقم میپردازند.
در حال حاضر چند اتاق داریم؟
36 اتاق استانی داریم.
بودجه اتاقهای مشترک هم از محل 400 میلیارد تومان تأمین میشود؟
بودجه اتاقهای مشترک جداست و از عضویت سالانه تأمین میشود.
شما 27 سال در اتاق ریاست داشتید. نقدهای زیادی به آن دوره وارد است. اتاق جزیرهای عمل میکرد و با خارج از خودش ارتباط برقرار نکرد. با دولت نتوانست ارتباط بگیرد و بازرگانان و بخش خصوصی را ارتباط بدهد. چقدر این نقدها وارد است؟
در دوره مدیریت من، ما عضو فعال اتاقهای کمیساریای اتاقهای کشورهای اسلامی بودیم. من خودم کاندیدای ریاست این مجموعه بودم. عضو فعال اتاق ICC مجمع اتاقهای دنیا (که مقر آن در پاریس است)، بودیم. در اروپا که اتاق ایجاد کردند به مناسبت اینکه با رئیس وقت آنجا رابطه نزدیک داشتیم، عضو شدیم. من فقط به موارد تیتروار اشاره میکنم. خدا لطف کرده بود که دولت و نظام به جایی رسیده بودند که در مواردی که در اختلافات بینالمللیاش به مشکل میخورد از من کمک میگرفتند. من به مواردی که درست کردم، اشاره میکنم. سر قضیه سلمان رشدی، اروپا علیه ایران موضع گرفت و تمام سفرا را به کشورها فراخواندند. ما رفتیم آنجا رابطه ایران با اروپا را از طریق فرانسه درست کردیم. جریان ایران و عربستان را اصلاح کردیم. جریانی که حجاج را شهید کردند و چند نفر از خانمها را شهید کردند، رابطه ایران با عربستان بههم خورد و مرحوم امام (ره) حج را تعطیل کردند. مدتی که گذشت، امام از این اتفاق اظهار نارضایتی کردند. ما برای رفع این مسئله وارد عمل شدیم. دو نمایشگاه در جده و ریاض گذاشتیم. تمام اینها در اثر نزدیکی رئیس اتاق جده به من بود. تا من پیشنهاد کردم خیلی استقبال کرد. این باعث شد با حرفهایی که ما زدیم و صحبت کردیم، زمینه مساعد شد که از مرحوم هاشمیرفسنجانی دعوت کنند تا به عربستان برود.
ولی رابطه با مصر که درست نشد.
اصلاح شد و رابطه دیپلماتیک برقرار کردیم. سفیر مصر اینجاست و سفیر ما هم در آن کشور بهسر میبرد. در سال 1985 و دوره آقای هاشمی، روابط ایران با دنیا خیلی خراب شد و ریسک ایران در بازار بینالمللی تا حدود 25 تا 30 درصد توسط خود بانکهای ایرانی بالا رفت. بانکهای خارجی اسناد ما را که میخواستند نقد کنند، 30 درصد از آن کم میکردند. تمام معاونان اقتصادی وزارتخانهها در جلسه بودند، آنجا مطرح کردم که چرا ریسک ایران افزایش یافته است. ما 20 میلیارد دلار میدادیم و 18 میلیارد دلار به قیمت روز دریافت میکردیم. وزرای اقتصادی بهانه آوردند که موضوع سیاسی است. ما به اروپا سفر کردیم. با سفارت آلمان و اتاق بازرگانی آلمان هماهنگ و مشکل را حل کردیم.
شما درباره دهه 70 صحبت میکنید که از نگاه اقتصاددانان هم بهترین دهه از نظر سیاست خارجی ایران بود. سیاست خارجی هم تأثیر مستقیم روی اقتصاد دارد. درحالحاضر با توجه به زورگویی آمریکا، هیچ کشوری حاضر نیست با ایران ارتباط برقرار کند. در شرایط فعلی چه راهکاری دارید؟
همین کارها را باید انجام دهیم. مذاکره با جنگ کاری ندارد. ما باید جواب حرفهای دیگران را بدهیم. منتها باید منطقی جواب بدهیم.
بانک مرکزی و سیاستگذار پولی یکسری محدودیتها مثل بازگشت ارز حاصل از صادرات و تعهدات ارزی قائل شده است. در این رابطه چه نظری دارید؟
اینها همه از قبل بوده، منتها روش اجراکردن آن غلط است. هم بانک مرکزی و هم بازرگانان حق دارند، زیرا سیستم غلط است. چیزی که بهعنوان قانون و بخشنامه اعلام میکنند، عمل نمیکنند. این را به چه کسی بگوییم؟ درحالحاضر اگر فرمهای بانکی را بخوانید که از صدتا معامله یک نفر هم نمیخواند، تمامش خیابان یکطرفه است. همهاش بازرگان محکوم است و حکم به نفع بانک است. اینها غلط است. باید اصلاح شود.