مطالباتِ از مردم را اول، خود اجرا کنیم
مهمترین چالش شهر تهران این است که اکنون نمیدانیم عمدهترین چالشهای آن چیست؟
ما باید به طور مداوم رصد کنیم که چالشهای مهم شهر تهران چیست؟ برخی از چالشهای شهر تهران پهنهای است، به طور مثال در برخی نقاط آن چالش عمده موش است، ما سخنرانی میکنیم؛ اما این چالشها را نمیبینیم، پیش از این موشها در جویها بودند؛ اما حالا وارد خانه شدند. در برخی مناطق مشکل اصلی روشنایی است، عدم روشنایی سبب نا امنی میشود، به طور مثال اگر شما در خیابان 16 آذر به سمت تئاتر مولوی بروی و شب از سالن تئاتر خارج شوید، نمیتوانید به راحتی در آن رفت و آمد کنید چرا که اصلاً روشنایی ندارد یا فضاهای بیدفاع شهری به وجود آمده است، خانهها را خراب کردهاند که زمانی آن را بسازند. مسئله دیگر آلودگی هوا است که در فصل پاییز شدت مییابد، بیشترین میزان آلودگی هوا در شهر ری است؛ اما چون همیشه دغدغه شمال شهر را داریم، تعریفمان از چالش، روایتهای مربوط به شمال شهر همچون ترافیک است. وقتی میگوییم شهر روشنایی ندارد، بزرگراهها را میبینیم چون مسیرمان از همین بزرگراهها است. در روایتهای رسمی هم همین چالشها را مطرح میکنیم؛ یعنی شما به طور مداوم روایتهای رسمی را میبینید و میشنوید که مهمترین مشکلات مردم را مشکلات مناطق بالای شهر میدانند؛ بنابراین به لحاظ آمایشی ممکن است مشکلات و چالشها به گونه دیگری باشد.
باید به طور اساسی به موضوع مشارکت مردم پرداخته شود. ما یک مشارکت نمادین داریم، مثل شورایاریها؛ هر چند سال یک بار انتخابات میشود، عدهای رأی میآورند و گاهی به دور هم جمع میشوند و پس از آن همه چیز تمام میشود تا انتخابات بعد؛ ساز و کاری برای این که این مشارکت ساختار و استمرار داشته باشد، وجود ندارد، اگر هم ساختار طراحی کردیم آن را ناقص رها کردیم.آنچه عملا در این خصوص وجود دارد شورا یاریها و سمنها هستند که اکنون هیچ کدام وضعیت مطلوبی ندارند و وضعیت بعضی از آنها نسبت به گذشته بهتر هم نشده است؛ بنابراین ما ساختارهایی داریم که باید آنها را تکمیل کنیم و اگر نقصی دارد آن را رفع کنیم نه این که عملا صورت مسئله را پاک کنیم، برای هر دوی اینها در شورای شهر قاعده وضع شده است. من حس نمیکنم، خودشان هم حس نمیکنند که در مسائل و مشکلات شهری نقشآفرین باشند. در دوره قبل دبیران شورایاریها در شورا گزارش میدادند؛ یعنی ما علاوه بر گزارشهای رسمی شهرداری و کمیسیونها، گزارشهای مداومی داشتیم که شورا یاریها میدادند، ممکن بود بعضی از این گزارشها را بپذیریم و بعضی را نپذیریم، اما برایند تمام اینها یک صدای سوم بود که این صدای سوم را اکنون نداریم.
اینکه مردم چگونه ما را رصد میکنند باید بگویم که مردم ما را جدا نمیبینند؛ یعنی شورای شهر و شهرداری و حتی دولت را یگانه میبینند؛ یعنی موفقیت و شکست ما به هم پیوسته است. گمان نمیکنم در حال حاضر مردم چندان رضایتی از روند کار ما داشته باشند چرا کهگرانی روز به روز بیشتر میشود، گره اشتغال هم باز نشده است و مشکلات شهری هم در برخی نقاط به وضوح وجود دارد، به طور مثال لکهگیری خیابانها کاملا فراموش شده است یا در خصوص تفکیک زبالهها قبلا یک نظمی وجود داشت، هر چند کوتاه مدت؛ اما آن دوره کوتاه خیلی زود به پایان رسید و اکنون هم اتفاق جدیدی در این زمینه رخ نداده است. البته شفاف شدن مسائل و سلامت این دوره یک اتفاق مثبت است که رخ داده است، امیدوارم که در پایان دوره ما، قائم مقام شهردار را دستگیر نکنند و به چیزی متهم نباشد. آنچه میخواهم بگویم این است که فکر میکنم در این دوره ما هرچه داشتیم و نداشتیم در معرض عموم گذاشتیم که موجب رضایت افکار عمومی هم میشود.
مطمئن نیستم که افکار عمومی به شفافیت ما اعتماد داشته باشند، اما این مسئلهای است که ما برای آن تلاش میکنیم و نیازمند زمان است، در هر صورت این اطلاعات باید در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد. در حال حاضر ما به دنبال ایجاد ساختارهای جدید هستیم و فکر میکنم که نسبت به گذشته سلامت محسوستر و ملموستر شده است، در برخوردهایی که با مردم دارم در خصوص برخی موارد این رضایت نسبی را حس میکنم؛ اما اینها نیازمند نظرسنجی از مردم است.
درباره آموزش شهروندی باید بگویم که آنچه باید یاد گرفته شود این است که ابتدا ما که بخشی از مردم هستیم، باید بیاموزیم؛ یعنی اگر قرار است که مردم ترغیب شوند که از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند، خود ما اول باید از این وسایل استفاده کنیم، اگر مردم باید زبالهها را تفکیک کنند و ساعت 9 شب آن را بیرون بگذارند، اول خود ما باید این عمل را انجام بدهیم. ما معمولا میگوییم که باید تکلیف مردم را مشخص کنیم؛ اما تکلیف خودمان را روشن نمیکنیم، به طور مثال میگوییم ساختمانهایی که ساخته میشود باید مناسب باشد که تمام اقشار بتوانند از آن استفاده کنند؛ اما آیا ساختمان شورای شهر این گونه است؟ ما مقابل ورودی شورا یک استند گذاشتیم که ارتباط مردمی را هم سختتر کردیم. در هر صورت مسائلی وجود دارد که ما پیش از این که از مردم بخواهیم، خودمان باید رعایت کنیم، در چنین شرایطی است که تبلیغات و آموزش میتواند تأثیر گذار باشد.
*عضو شورای شهر تهران