روایتی از یک ساعت حضور زیر پل سیدخندان
خطیها، چای ته لیوانها را سر میکشند و باهم خوش و بشی میکنند و سراغ کارشان میروند. از فاصله چند متری هم میشود حرفهایشان را شنید: «ممد سرسیلندرت چی شد؟ اونجا که آدرس دادم رفتی؟»، «این زنه که کیفش مونده بود، اگه اومد بفرست پیش موسی!»، «انقلاب یه نفر.» این آخری را البته باید واقعاً داد بزنند اما باقی حرفهایشان هم همینجور است. به قول یکی از شوفرها، حرف زدن معمولیمان هم داد و فریاد است، داد هم که میزنیم نمیشنویم.
به گزارش اقتصادآنلاین، «ایران» در ادامه نوشت: زیر پل سیدخندان مثل همیشه شلوغ است. تجمع تاکسیهای خطی و اتوبوسها و مسافرانی که از اطراف سر میرسند. اگر جزو همان مسافران باشی، احتمالاً وقت زیادی را در این محدوده نمیگذرانی و همه چیز هم به نظرت عادی است، مثل همیشه. اما اگر کمی توقف کنی، چیزهای بیشتری دستگیرت میشود. یک ساعت توقف زیر پل سیدخندان، آدم را متوجه میکند که چرا این نقطه از شهر دارای آلودگی صوتی بالاتر از حد استاندارد است؛ فقط هم اینجا نیست. مناطق ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶ و ۲۱ از جمله مناطقی هستند که بیشترین میزان آلودگی صوتی را دارند.
۱۰ دقیقه اول اتفاق خاصی نمیافتد. همه چیز عادی است و میشود هیاهوی مکان را به حساب تکاپوی روزانه مردم گذاشت و اهمیت خاصی به آن نداد. بعد از یک ربع اما کلافگی شروع میشود. کمکم حس میکنم عصبانی هستم. نگاهم به آدمهای اطراف عوض میشود؛ دلم میخواهد نباشند. در واقع زودتر بروند دنبال کارشان، مثلاً همان آقایی که دارد بلند بلند با تلفن همراهش صحبت میکند و همزمان مقصدش را به تاکسیهای عبوری میگوید یا اتوبوسی که صدای ترمزهای پی در پیاش جوری روی اعصاب آدم میرود که دوست دارد فرار کند و هرچه زودتر از موقعیت فاصله بگیرد.
محمد اسدی از کاسبهای زیرپل سیدخندان است. سالهاست اینجا کار میکند: «هرچه میگذرد بدتر میشود. از وقتی اتوبوسها زیاد شد که اوضاع بدتر هم شد. عصرها آدم دیوانه میشود از صدا. حالا ما داخل مغازه هستیم اما همینطوری هم معلوم است چقدر سر و صدا زیاد است. من خودم آستانه شنواییام پایین آمده. هرکس چند روز اینجا باشد، همین میشود.»
مهتاب یکی از چند هزار نفری است که هر روز در این مسیر تردد میکند. آموزشگاه زیر پل میرود: «من همیشه سردرد دارم، بخصوص عصرها. مال آلودگی هوا هم هست اما بهخاطر صدا یکجوری بیاعصاب میشوم که روزهایی که کلاس دارم، وقتی میرسم خانه اصلاً هیچ کاری نمیتوانم بکنم.»
خانم مشایخ خانهاش حوالی پلسیدخندان است: «والا توی خانه ما که از سر صبح سر و صدا میآید. خواستیم پنجره را دوجداره کنیم اما خانه قدیمی است و نمیصرفد. حالا اگر بکوبیم، یک چیزی. اینجا مثل یک گذرگاه شده. شکل معماری شهریاش هم که اصلاً بیقواره است. هرکاری هم میکنند درست نمیشود. مجسمه گذاشتند زیرپل، زیباسازی کردند اما چه فایده دارد؟ غروبها که قفل است. بوی دود تا توی خانه میآید، نفسمان را بند میآورد.»
زیر پل سید خندان آلودگی صدا به ۸۶ دسیبل میرسد درحالی که آستانه تحمل انسانها برای آلودگی صوتی ۶۰ دسیبل است. این گفته محمد درویش، فعال محیط زیست در همایش ملی روز حمل و نقل امسال است. به گفته او، تحمل صدای بیشتر از ۶۰ دسیبل باعث پرخاشگری و بیماریهای مختلف میشود و به همین دلیل است که تهران مقام سوم نزاع را در جهان دارد.
اینجا زیاد دعوا میشود؟ «اوووه، تا دلتان بخواهد. اصلاً همه همینجور میخواهند انگار همدیگر را تکه و پاره کنند. من خودم اصلاً دعوایی شدهام. از صبح که میآیم دنبال کار، همینطور لهله میزنم که شب بروم خانه بچهام را ببینم اما شب مثل برج زهرمار میروم خانه، اصلاً حال و حوصله ندارم با بچه حرف بزنم. زنم هم حرف میزند، داد میزنم.»
این را یکی دیگر از کاسبهای زیرپل میگوید که کارش توی مغازه هم نیست و مستقیم در معرض آلودگی صوتی قرار دارد.
برنامه عملیاتی کاهش آلودگی صوتی شهر تهران آذرماه سال ۹۴ توسط شورای شهر تصویب شد. با وجود این آلودگی صوتی همچنان سلامت شهروندان را تهدید میکنند.
مریم موحدی، کارشناس بهداشت محیط در این باره به نکات قابل توجهی اشاره میکند: «اگر شاخص صوت در محیط بین ۵۵ تا ۶۰ دسیبل باشد، معنیاش این است که آلودگی صوتی در حد استاندارد است و خطری برای مردم ندارد اما اگر شاخص بالای ۶۰ بیاید دیگر از حد استاندارد خارج میشود که آن هم البته درجات خودش را دارد. اگر آلودگی صوتی بین ۶۰ تا ۶۵ دسیبل باشد، برای کودکان و بیماران نامناسب است. بین ۶۵ تا ۷۰ دسیبل هم بیانگر شرایط آزاردهنده برای همه گروههاست و شاخص بالای ۷۰ دسیبل هم که دیگر خطرناک است.»
ایستگاههای سنجش صوت از سوی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در مناطق مختلف شهر نصب شده است. بر اساس اندازهگیریهای این شرکت در سال گذشته، تراز صدای اندازهگیری و ثبتشده در روز ۵۶/ ۱۳ دسیبل و در شب ۶۳/ ۲۱ دسیبل بالاتر از حد استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست بود. البته براساس اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، این نتایج مربوط به نقاطی است که ایستگاههای سنجش صوت نصب شده و لزوماً بهعنوان میانگین تراز صوتی شهر تهران نیست. بر اساس همین بررسیها معلوم شد که اگر تعداد خودروها در منطقهای نصف شود، میزان تراز صدا تنها حدود ۲ دسیبل کاهش مییابد.
بررسیهای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران نشان میدهد در منطقه ۹ تهران که فرودگاه مهرآباد در آن قرار دارد، میانگین تراز صوت در روز حدود ۴۱/ ۷۲ دسیبل و برای شب حدود ۳۰/ ۷۰ دسیبل است. جالب اینجاست که آلودگی صوتی زیرپل سیدخندان بالاتر از این حد است. یعنی به طور طبیعی انتظار میرود مناطق اطراف فرودگاه آلودگی صوتی بیشتری را تجربه کنند اما همانطور که میبینید، آلودگی صوتی در حد خطرناک میتواند همه جا در کمین باشد.
بالا بودن میانگین تراز صوت در ایستگاه گلها و تهرانسر در غرب تهران که اطلاعات صوتی محلههای اطراف فرودگاه را ثبت میکنند البته نه تنها بهدلیل صدای ناشی از عبور هواپیما، بلکه تحث تأثیر صدای بزرگراه و تردد وسایل نقلیه سنگین عنوان شده است. البته با برخاست هواپیما، آلودگی صوتی به ۱۰۰ تا ۱۱۵ دسیبل هم میرسد که فراتر از حد تصور است.
اما آلودگی صوتی دقیقاً با ما چه میکند؟ دکتر همایون نالتی، متخصص گوش، حلق و بینی به این سؤال پاسخ میدهد: «شاید باورش برای خیلیها سخت باشد که آلودگی صوتی چه تأثیر مخرب و جبرانناپذیری میتواند روی شنوایی داشته باشد. گوش انسان بهصورت آنی به صداها واکنش نشان میدهد، بنابراین هرصدای بالاتر از حد مجازی میتواند آستانه شنوایی را پایین بیاورد. مثلاً اینکه یک ترقه کنار شما منفجر شود یا لاستیک موتور بترکد. همین صداهای به ظاهر بیاهمیت هم تأثیر منفی خودش را میگذارد. آلودگی صوتی در مرحله اول باعث ایجاد ناشنوایی میشود که این ناشنوایی یا همان کری از نظر علمی به معنای نشنیدن نیست بلکه به معنای ضعیف شدن سیستم شنوایی است. اگر ناشنوایی کوتاهمدت باشد، کری موقت و برگشت پذیر است اما اگر فرد در زمان طولانیتر مثلاً ۶ ماه در معرض صداهای شدید قرار گیرد، آسیب شنوایی دائمی میشود و آن وقت دیگر غیرقابل جبران است.»
بهگفته این پزشک متخصص، آلودگی صوتی چنان عوارضی بر سلامتی انسانها دارد که اگر بیشتر در مورد آن بدانیم، از اینکه حتی یک ساعت در معرض آن قرار بگیریم، دچار هراس خواهیم شد. یک ساعت را زیر پل سیدخندان با آلودگی ماکزیمم ۸۶ دسیبل گذراندهام. عصبی و کلافه راهم را میگیرم و میروم. حس میکنم سرم میخواهد منفجر شود. دوست دارم خودم را به ساکتترین نقطه ممکن برسانم.