بلایی که مرد مالباخته سر دو برادر آورد
مرد مالباخته بعد از خودکشی فرزندش، دو بدهکار خود را هدف گلوله قرار داد تا از آنها انتقام بگیرد.
به گزارش اقتصادآنلاین، شرق نوشت؛ سه سال قبل مأموران پلیس با تماس تلفنی شهروندان باخبر شدند دو برادر در مراسم چهلم مادرشان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. زمانی که پلیس در محل حاضر شد، دو برادر به بیمارستان منتقل شده بودند. تحقیقات از شاهدان حادثه نشان میداد این دو نفر از سوی فردی که با آنها اختلاف حساب داشته، مورد اصابت گلوله قرار گرفتهاند.
با بهبود نسبی دو مرد از آنها بازجویی شد. دو برادر به مأموران گفتند فردی که وثیقه ملکی خود را به آنها داده بود تا وام بگیرند، به جانشان سوءقصد کرده است. بهاینترتیب متهم که یوسف نام دارد، شناسایی و بازداشت شد.
یوسف اتهام شلیک به دو برادر را قبول کرد و گفت: من قصدم این بود که به دیوار شلیک کنم. دیوار فرو بریزد و آنها بترسند؛ اما گلوله به دو برادر شلیک شد. او گفت: من در این مدت خیلی تلاش کردم مسالمتآمیز پولم را از آنها بگیرم؛ اما نشد. این موضوع ۱۴ سال طول کشید و من برای ترساندن این دو برادر تصمیم گرفتم چنین کاری بکنم.
با صدور کیفرخواست برای متهم و برادرش که با او همکاری کرده بود، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه دو متهم خوانده شد.
در ادامه یوسف پشت تریبون قرار گرفت او گفت: دو شاکی پرونده کارخانهدار هستند. آنها ۱۴ سال قبل ورشکسته شدند و وضع مالی بسیار بدی داشتند. من و برادرم ملکی داشتیم که برای وثیقه به آنها دادیم و آنها ۳۸۰ میلیون تومان وام گرفتند. با اینکه درآمد داشتند، قسطها را پرداخت نمیکردند. وضعیت ما خیلی بد شده بود. ۱۴ سال بود که هر هفته به من میگفتند سه روز دیگر صبر کن، تو که تا حالا صبر کردی، یک هفته دیگر صبر کن و مدام این جملات را تکرار میکردند. وضعیت خیلیخیلی بد شده بود. فشار آنقدر روی خانوادهام زیاد شد که یکی از پسرانم خودکشی کرد و داغی به دلمان ماند که هنوز هم نتوانستهایم با آن کنار بیاییم.
متهم گفت: من زمانی تصمیم گرفتم این کار را بکنم که بانک به ما اخطاریه داد. من و همسرم در خانه بودیم که از بانک آمدند و گفتند باید خانه را تخلیه کنید و ما خانه را با حکم دادگاه مصادره کردهایم. خیلی التماس کردم. با دو شاکی پرونده که وام را روی سند خانه من گرفته بودند، تماس گرفتم و خواهش کردم کمک کنند؛ اما هیچ کاری نکردند. بخشی از پول را خودم دادم تا از خانه بیرونم نکنند.
متهم گفت: وضعیت خوبی نبود و فشار روانی روی ما زیاد بود. پسرم را به خاطر کار این دو برادر از دست دادم و در سن پیری و ناتوانی داشتم بیخانه هم میشدم. تصمیم گرفتم در مراسم چهلم مادرشان به مقبره خانوادگی آنها بروم. در واقع قصدم این بود که آبروی آنها را ببرم و همه اقوامشان بدانند که اینها چگونه از ما کلاهبرداری کردند. میخواستم گلولهها را به دیوار بزنم تا دیوار خراب شود و آنها بترسند و بدانند که خیلی جدی هستم و کاری میکنم که بدبخت شوند و دیگر آبرویی نداشته باشند؛ اما هر دو گلوله به آنها برخورد کرد.
در این هنگام قاضی قربانزاده به متهم گفت: گلولهای که به این دو برادر زدی، آنها را تقریبا به طور کامل از کار انداخته، قدرت کنترل مدفوع و ادرار خود را ندارند، قدرت تکلمشان از بین رفته، ستون فقراتشان آسیب دیده و قدرت راهرفتن را هم از دست دادهاند. ضمن اینکه قدرت مقاربت را هم از دست دادهاند. اگر قصد داشتی آنها را بترسانی، چطور تیر را به خودشان زدی؟ این نشان میدهد هدفگیری دقیقی کردهای و ادعای شما مبنی بر اینکه قصدی برای شلیک به دو برادر نداشتی، رد میشود.
متهم گفت: آنها همه هستی من را گرفته بودند. قسط را ندادند و در این ۱۴ سال ۳۸۰ میلیون تومان تبدیل به یک میلیارد تومان شد و من باید این پول را به بانک پس بدهم. بااینحال من واقعا قصدی برای ناکارکردن آنها نداشتم. کدام آدم عاقلی فرد بدهکارش را ناکار میکند که نتواند پول بدهی را بدهد؟ من فقط قصدم ترساندن بود حالا هم قسطها را باید خودم پرداخت کنم.
درحالحاضر خودم هم وضعیت جسمانی بسیار بدی دارم. مشکل قلبی پیدا کردهام و همسرم هم بیمار است. آنها بودند که عزیزم را از من گرفتند و من را از هستی ساقط کردهاند.
متهم همچنین در پاسخ به این پرسش که سلاح را از کجا آورده بود، گفت: من باغی داشتم که میخواستم در آن گوسفند نگهداری کنم. سلاح را خریدم؛ چون ممکن بود دزد بیاید و بخواهد گوسفندها را بدزد و درواقع برای محافظت از خودم این کار را کردم.
بعد از گفتههای متهم و وکلای او هیئت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.