خشم را کنترل کنید
عصبانیت برخلاف چیزی که خیلیها فکر میکنند در یک لحظه اتفاق نمیافتد پس نباید انتظار داشته باشید که در یک چشم به هم زدن هم فروبنشیند. با این حال حتی شدیدترین خشمها هم قابل مدیریت هستند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، درک این مساله که چه عواملی احساس خشم را دود میکند و به هوا میفرستد، تاکتیکهای لازم را در اختیار شما قرار میدهد که پادزهر عصبانیت اند. این تاکتیکها شامل موارد زیر است، برای آنکه خشم مان را مدیریت کنیم باید چند نکته را رعایت کنیم:
اغلب زمانی که در موقعیتهای تجربه هیجاناتی مثل خشم قرار میگیریم در این حالتها غرق میشویم و متوجه احساس و هیجان درونیمان نیستیم. آگاهی نداشتن از این احساسات باعث زمینه سازی ایجاد رفتارهایی میشود که چون ناشی از هیجان زدگی هستند رفتارهای صحیحی نیستند. آگاهی ما از اینکه در یک موقعیت عصبانی هستیم خودآگاهی هیجانی نامیده میشود.
از جر و بحث خسته میشوید و ترجیح میدهید که صحنه را ترک کنید. انتخاب خوبی است، چون وقتی که بر میگردید با آرامش بیشتری میتوانید موضوع را بررسی و نظرات خود را ابراز کنید.
گاهی بهتر است برای مدیریت خشم مان از شیوههای حواس پرتی استفاده کنیم. آنچه در حواس پرتی اتفاق میافتد این است که دقت و توجه ما از موضوع اصلی منحرف میشود و موضوعات فرعی مورد توجه قرار میگیرند. تمرکز در حین یادگیری و در ارتباط اجتماعی امری لازم و مفید است اما با این حال موقعیتهایی هم وجود دارد که تمرکز، کارکرد طبیعی و سازگارانه خود را از دست میدهد. غرق شدن در احساسها و هیجانات ناخوشایند از قبیل خشم، غم و... وقتی به وجود میآید که فرد تمرکز خود را بر این حالتها قطع نکند. در اینگونه مواقع است که استفاده آگاهانه و ارادی از حواس پرتی باعث میشود فرد از باتلاق حالتهای ناخوشایند هیجانی راحتتر خلاص شود.
وقتی دعوایی شروع میشود، بازنده کسی است که صحنه را با زخمهای بیشتر ترک میکند. در حالی که شما میتوانید با عوض کردن موضوع خودتان را نجات دهید. سعی کنید از طرف مقابل معذرت بخواهید، موافقتتان را با نظر او اعلام کنید یا حتی قول بدهید که دنبال راه حل میگردید و همه این کارها را قبل از اینکه حرف نامناسب یا حرکت بدی از شما سر بزند، انجام دهید.
وقتی عصبانی میشوید، بدن دچار تنش میشود. نفس عمیق کشیدن به کاهش خشم داخلی کمک میکند. پس در حالی که تنها روی تنفس خود متمرکز میشوید سه مرتبه آرام نفس عمیق بکشید.
مانند یک کارآگاه باشید موقعیت، افراد، و مناسبتهایی که خشم تان را تحریک میکنند را شناسایی کنید. همین که از آنها آگاه شدید، سعی کنید در صورت امکان از آنها پرهیز کنید. اگر نمیتوانستید دوری کنید، حداقل میتوانید پیش بینی شان کنید، پس فرصت بیشتری برای آمادهسازی خود دارید و میتوانید تاثیر منفی آنها را کاهش دهید.
هرکسی کنترلش را از دست بدهد، باخته است. وقتی کنترلتان را از دست میدهید و از کوره در میروید برای همه شبیه به آدم بد میشوید، مهم هم نیست تقصیرکار واقعی چه کسی است. برای اینکه در کنترل خشم خود بهتر شوید، صحنهای را تصور کنید که عصبانی میشوید و سپس چندینبار مرورش کنید، هر بار خود را تصور کنید که واکنشی متفاوت نشان میدهید. با این کار در واقع واکنشهای متفاوت را تمرین میکنید و به خود انتخابهای جدیدی میدهید. دفعه بعد که نزدیک بود کنترلتان را روی خشم از دست بدهید، قبل از هر کاری این تمرین را انجام دهید.
وقتی واقعا عصبانی میشوید، از منبعی که باعث خشم تان شده دور شوید. به یک پیاده روی ۵ دقیقهای بروید تا کمی هوای تازه بخورید.
صحبت کردن درباره خشم پیش یک دوست، کسی که بی طرفانه به حرفهای شما گوش دهد و بتواند کمکتان کند از این موقعیت خارج شوید. حتی میتوانید به جایی بروید که کسی نباشد و در این باره با خود بلند صحبت کنید.
بسیاری اوقات، آن چیزی که منجر به عصبانیت شدید ما میشود فقط موقعیت حاضر نیست، بلکه رنجشهایی است که از گذشته در رابطه باقی مانده است. برای اینکه این رسوبات آزردگیهای گذشته روابط ما را با مشکل و خشمهای سرخورده روبهرو نسازد، باید به راههایی اندیشید تا احساسات منفی گذشته را حل و فصل کرد.یکی از راههای حل و فصل احساسات، داشتن یک دفتر احساسات و نوشتن رنجشهای گذشته است. بخشیدن طرف مقابل و ثبت آن میتواند به ما کمک کند آزردگیهای گذشته را وارد موقعیتها و روابط جدید نکنیم و به جای اینکه در کنار موقعیت جدید ایجاد شده برای حل و فصل این آزردگیهای قدیمی انرژی بگذاریم، انرژی خود را صرف مدیریت و کنترل خشم فعلی بکنیم.