مردم، عامل اصلی افزایش متکدیان
تکدی گری در جامعه ما رو به افزایش است که این خود می تواند آسیب های اجتماعی بیشتری را متوجه افراد کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، باید متذکر شد که مردم خودعامل اصلی افزایش آمار متکدیان هستند که البته این مهم ریشه در اعتقادات و باورهای مردم دارد. از سوی دیگر به دلیل از دست دادن اعتماد مردم به سازمانهای خیریه و حمایتگر مانند بهزیستی یا کمیته امداد شاهد اهدا کمک های مردم به صورت انفرادی و خودجوش هستیم که این عوامل می تواند تاثیر بسزایی در افزایش آمار متکدیان داشته باشد. از این رو برای تبیین پدیده نابهنجار تکدی گری به تهیه گزارشی از پریسا پرشاد فعال حقوق بشر، سید حسن حسینی جامعه شناس و استاد دانشگاه و مصطفی اقلیما مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه اقدام کرده است که در ادامه می خوانید.
یک فعال حقوق بشر در خصوص پدیده تکدی گری می گوید: تکدی گری در ایران به دو شکل متفاوت است، یک عده افرادی هستند که عضو گروه های مافیایی می شوند و در مقابل برخی دیگر تنها به دلیل نیاز به تکدی گری روی می آورند. در بیشتر موارد افراد به اجبار یا به علت اعتیاد جذب این گروه ها می شوند، اما بخش بزرگ و قابل توجهی از متکدیان جزو باندهای مافیا هستند و هدایت می شوند که در این فضا سوء استفاده هایی هم از کودکان یا دختران می شود. پریسا پرشاد و با اشاره به مطلب فوق می افزاید: در بیشتر موارد کودکان، دختران فراری یا کودکانی که دزدیده می شوند، توسط این باندها به کار گرفته میشوند. هر چند بخشی از کودکان متکدی دارای خانواده هستند، اما خانواده های آنها آسیب پذیر است. او ادامه می دهد: تکدیگری را می توان به تکدی گری کودکان، تکدی گری معتادان، تکدی گری باندها ، تکدی گری افراد سالمند و تکدی گری افراد دارای معلولیت تقسیمبندی کرد. هر چند باید در نظر داشت که در بیشتر موارد افراد نیازمند به این پدیده نابهنجار اجتماعی روی نمی آورند، بلکه در مقابل افراد سودجو و زیاده خواه به تکدی گری گرایش پیدا می کنند. او در ارتبارط با آسیب های اجتماعی پدیده تکدی گری می گوید: به طور کلی تکدیگری بار منفی روانی را به جامعه و افراد آن تحمیل می کند، دیدن صحنه تکدی گری کودکان یا معتادانی که با لباس های مندرس در خیابان ها به تکدی گری مشغول هستند، بهطور طبیعی برای هر کسی دردناک خواهد بود و بار منفی روانی و روحی را بر فرد بهجای می گذارد. این پژوهشگر مسائل اجتماعی ادامه می دهد: طی چند سال گذشته شاهد جمعآوری متکدیان از سطح خیابان ها بودیم، اما بنابر دلایلی ادامه نیافت، چرا که در بیشتر موارد اجرای این گونه طرح ها گاه با تندروی های بسیار همراه می شود. بهطور کلی باید برای اجرای این گونه طرح ها میانه روی پیش گرفت و از هر گونه رفتار هیجانی اجتناب کرد تا شاید از این طریق بتوان مانع از افزایش بی رویه آمار متکدیان از سطح شهرها شد. او می گوید: تکدی گری یک جرم است و باید با آن برخورد شود و بهطور حتم متکدی نسبت به جمع آوری از خود مقاومت نشان می دهد، بنابراین نمی توان تنها بهدلیل مقاومت آنها از جمع آوری متکدیان صرف نظر کرد، چرا که این کار می تواند چهره شهر را از پلیدی و نازیبایی پاک کند. پرشاد در ارتبارط با تکدی گری های نوین می افزاید: امروزه این نوع تکدی گری در جامعه رو به افزایش است و بیشتر افرادی که به این نوع از تکدی گری روی می آورند، برخلاف متکدیان آشکار از ظاهری به نسبت آراستهتر برخوردار هستند و در شبکه های مجازی و یا در معابر از مردم طلب کمک می کنند که البته در بیشتر موارد به علت نوع دیالوگی که دارند به راحتی میتوانند از مردم وجوهی را نیز دریافت می کنند. او می افزاید: مشکل از اینجاست که مردم ما اعتماد خود را به سازمان هایی که مسئولیت ساماندهی افراد نیازمند را دارند، از دست داده اند. در حال حاضر مردم هر یک از افراد جامعه این احساس را دارد که می تواند یک کمیته امداد باشد و چند فرد نیازمند را تحت پوشش قرار دهد و از این طریق خود به صورت مستقیم کمک کند. پرشاد می افزاید: زنی که در ظاهر سرپرست دارد، اما برای تامین هزینه های زندگی خود با مشکل مواجه است و در مقابل نمی تواند حتی از کمک های سازمانهای حمایتگر استفاده کند. بنابراین به اجبار به تکدی گری و کارهای نامناسب دیگر روی می آورد که این خود آسیب های اجتماعی بسیاری را برای او و جامعه به همراه خواهد داشت. به عبارت ساده تر زنی که از هیچ حمایت مالی برخوردار نیست، برای گذران زندگی خود یا کودکانش به اجبار به تکدی گری روی می آورد. این فعال حقوق بشر در ارتباط با آسیب های اجتماعی پدیده تکدی گری تاکید میکند: آسیب های اجتماعی پدیده تکدی گری فراوان است، به گونه ای که این پدیده خود آبستن آسیب های اجتماعی دیگر جامعه است. به عنوان مثال کودکی که به اجبار متکدی می شود، در بیشتر موا رد مورد تجاوز قرار می گیرد که این خود آسیب های دیگری بهجز آسیب های تکدی گری برای کودک به همراه خواهد داشت. او افزایش خشم را از دیگر آسیب های اجتماعی تکدیگری می داند و ادامه می دهد: بسیاری از کودکان بنا به دلایل مختلفی همچون تجاوز یا وجود تبعیض های اجتماعی در آینده با احساس خشم بیشتری همراه هستند که این خود مشکلات عدیده ای را برای آنها رقم خواهد زد. به عنوان مثال کودک متکدی که مورد تجاوز قرار گرفته باشد، در آینده ممکن است، خود یک متجاوز باشد.
متکدیان افراد بدون عزت نفس هستند
در ادامه یک جامعه شناس در خصوص آسیب های اجتماعی تکدی گری می گوید: تکدی گری حرفه ای است که چهره جوامع را به زشتی گرایش می دهد، به این معنا که در جامعه انتظار می رود، افراد شاغل باشند و درآمد داشته باشند و از طریق این درآمد بتوانند هزینه های زندگی خود را تامین کنند. این افراد به تناسب توان جسمی و سنی خود برای کار تعریف می شوند که در این میان افراد سالمند باید از امتیازات دوران بازنشستگی استفاده کنند و کودکان نیز یا باید تحت حمایت خانواده یا سازمان های مربوطه قرار بگیرند. البته برای معلولان نیز قانون تدابیری را در نظر گرفته است. سید حسن حسینی با تایید مطلب فوق اذعان می کند: پدیده تکدی گری در تمامی جوامع توسعه یافته، توسعه نیافته یا در حال توسعه بهرغم وجود قوانین بازدارنده به چشم می خورد، اما کیفیت و کمیت آن متفاوت است. به عنوان مثال در کشورهای اروپایی نیز برخی از افراد معتاد جلوی در مغازه ها می ایستند. از دیگر افراد درخواست کمک می کنند تا با استفاده از آن بتوانند به زندگی خود ادامه دهند، اما در مقابل نیز افرادی در سر چهارراه ها وجود دارند که اقدام به نوع تکدی گری مانند پاک کردن شیشه خودروها می کنند که البته این دسته از افراد به صورت نسلی این نوع کارها را انجام می دهند. به عبارت ساده تر پدیده تکدی گری در کشورهای پیشرفته و صنعتی نیز وجود دارد، اما شکل آن متفاوت است. او ادامه می دهد: در ایران با پدیده تکدی گری به صورت گسترده تری مواجه هستیم که البته بخش عظیمی از متکدیان کشور شامل متکدیان حرفه ای می شود و عده ای از متکدیان نیز به صورت خانوادگی، خویشاوندی یا قومی در کلانشهرها همچون تهران یا مشهد حضور پیدا می کنند و کار آنها تنها تکدی گری است. حسینی بر این باور است که بخش عظیمی از متکدیان معلول دارای هیچ معلولیتی نیستند، بلکه در مقابل تنها برای کسب درآمد خود را به شکل افراد معلول در می آورند، اما دلیل اصلی این امر را می توان در این موضوع دانست که متکدیان در جوامع ما از نگاه ترحم آمیزی نسبت به خود کسب درآمد می کنند، چرا که آنها یک روانشناس بسیار زبده ای هستند. به این معنا که متکدیان با ظاهری نامرتب و ایجاد معلولیت تصنعی، دعا کردن، نفرین کردن یا صلوات فرستادن از این طریق برای خود کسب درآمد می کنند. او در ارتباط با اینکه چرا متکدیان بیشتر از دید ترحم آمیز استفاده می کنند، می گوید: در آموزه های دینی ما کمک به فقرا و مساکین تاکید شده است، این توصیه های که در حوزه اخلاق دینی ما شده خود به خود به متکدیان این امکان را داده است که از این طریق جمعآوری اموال داشته باشند و نه تنها ارتزاق کنند، بلکه برخی از این افراد از این راه به ثروت های قابل توجه نیز دست می یابند. این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا احتمال وجود اختلالات روانی در متکدیان وجود دارد، می افزاید: بهطور کلی متکدیان از نظر جسمی و روحی افراد سالمی هستند، اما در بیشتر موارد این افراد حریص هستند و برای کسب درآمد روزانه خود به این کار روی نمی آورند. او ادامه می دهد: در بیشتر موارد افراد متکدی آدم های تنبلی هستند و در دوران کودکی خود هیچ عزت نفسی پیدا نکرده اند. از اینرو به راحتی به تکدی گری مشغول می شوند. عزت نفس را ما می توانیم یک خلأ وجودی برای یک مجموعه انسان ها بدانیم که در سایه آن به انجام اقدامات ناشایست روی می آورند. بنابراین گروه های که به صورت حرفه ای یا شبکه ای تکدی گری می کنند، عزت نفس خود را نادیده می گیرند و به راحتی و با برنامه قبلی از مردم تحت عناوین مختلف درخواست کمک کنند، اما در مقابل در جامعه افراد نیازمند یا معلولی وجود دارند که به هیچ وجه راضی نیستند، برای تامین هزینه های خود به تکدی گری روی بیاورند. این جامعه شناس در ارتباط با آسیب های اجتماعی پدیده تکدی گری تاکید میکند: بهطور حتم تکدی گری دارای آسیب های اجتماعی متعدد است. به گونه ای که می توان در بسیاری از آسیب های اجتماعی جامعه رد پایی از تکدی گری را پیدا کرد. هر چند ریشه اصلی آن در وضعیت معیشتی و اقتصادی افراد قرار دارد. حسینی در خصوص راهکارهای پیشنهادی برای کاهش آمار متکدیان جامعه می گوید: مهم ترین راهکار برای کاهش آمار متکدیان شناسایی باندهای تکدی گری در سطح جامعه است. همچنین اعمال مجازات سنگین برای سرکرده های این باندها نیز می تواند راهکار موثر برای کاهش آمار متکدیان در سطح جامعه باشد و برای آن دسته از متکدیان که حرفه ای نیستند و نیازمند واقعی هستند نیز باید کمیته امداد امام خمینی و یا سازمان بهزیستی به قدری تمکن داشته باشند که به این افراد کمک کنند که این مهم می تواند از طریق اعمال سیاست ها و برنامه های کارشناسی شده محقق شود. او در ارتباط با نقش فرهنگسازی برای کاهش آمار متکدیان در سطح جامعه می افزاید: مردم باید از پرداخت هر گونه کمک به افراد متکدی اجتناب کنند و در مقابل یاد بگیرند که کمک های خود را به صورت منسجم به سازمان هایی که وظیفه آنها نگهداری یا کمک به افراد نیازمند است، اهدا کنند تا از این طریق متکدیان از سطح خیابان هابه مرور زمان کاهش یابد. حسینی در پایان می گوید: مردم اعتماد چندانی به سازمان های متولی نگهداری یا مراقبت از نیازمندان و سالمندان ندارند که این خود باعث شده است که در بیشتر موارد به صورت انفرادی کمک های را به نیازمندان اهدا کنند که البته در بیشتر موارد این کمک ها را به متکدیان موجود در سطح شهر پرداخت می کنند که این خود می تواند به افزایش آمار متکدیان منجر شود.
فقر ریشه اصلی تکدی گری
در ادامه یک مددکار اجتماعی با سابقه در خصوص آسیب های اجتماعی تکدی گری می گوید: زمانی که در جامعه بحث از آسیب های اجتماعی به میان می آید، ایرادی که می توان به آن گرفت این است که تمامی آسیب های اجتماعی مرتبط به هم و قابل تعمیم هستند. به عنوان مثال تکدی گری به دزدی قابل تعمیم است. مصطفی اقلیما و با اشاره به این موضوع که چرا در برخی از جوامع آسیب های اجتماعی بیشتر از دیگر جوامع است، می افزاید: در جوامع پیشرفته که دولت ها وظیفه اصلی خود یعنی پایین آوردن آمار بیکاری را به درستی انجام می دهند. بهطور حتم آسیب های اجتماعی در آن جوامع نیز کاهش مییابد، چرا که افراد به درآمد ثابتی دست خواهند یافت و دیگر در این جوامع فقر کاهش می یابد که در نتیجه ما شاهد کاهش آمار متکدیان نیز هستیم. او می افزاید: بالا رفتن نرخ تورم و افزایش آمار نرخ بیکاری خود میتواند دلایلی برای افزایش تکدی گری در جامعه باشد، چرا که باید در نظر داشت، اگر اشتغال به میزان کافی در کشور وجود داشته باشد. بهطور حتم آمار متکدیان نیز کاهش خواهد یافت و حتی متکدیان حرفه ای نیز به طور حتم دیگر از این کار دست خواهند کشید. اقلیما نقش فقر را در افزایش آمار متکدیان موثر میداند و میگوید: به طور حتم فقر اولین و موثرترین عامل تکدی گری است، چرا که تامین هزینه های زندگی یکی از اصلیترین نیازهای افراد است و برای انجام آن به هر کاری روی می آورند و از آنجا که اشتغال در کشور از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست، بنابراین به اجبار تکدی گری می کنند. او ادامه می دهد: برخی از معتادان نیز به منظور خرید مواد مخدر به تکدی گری روی می آورند. همچنین مهاجرت نیز در انجام تکدی گری موثر است، چرا که بیشتر مهاجرین به علت نداشتن شغل به تکدی گری روی می آورند. اقلیما بی سرپرستی یا بدسرپرستی را یکی دیگر از دلایل انجام تکدی گری می داند و بیان می کند: باید در نظر داشت که خانواده هایی که از سرپرست مناسبی برخوردار نیستند، چگونه باید مخارج خود را تامین کنند. بنابراین به اجبار به تکدی گری روی می آورند، چرا که سازمان های حمایت گر مانند بهزیستی یا کمیته امداد به این خانواده ها کمکی نمی کند. همچنین خانواده هایی که دارای سرپرست نیستند، به دلایل کمک های ناچیز کمیته امداد مجبور به تکدی گری می شوند. وی ادامه می دهد: در بیشتر موارد کودکان به اجبار تکدی گری را انجام می دهند، چرا کسی مخارج خانواده آنها را تامین نمی کند، اما باید در نظر داشت که آسیب های اجتماعی و روانی بسیاری متوجه کودکان متکدی خواهد شد، این کودکان محکومان مادام العمر بیگناه هستند. اقلیما بر این باور است که آسیب های اجتماعی تکدی گری متوجه تمام افراد جامعه خواهد شد، اما مسئولان برای جلوگیری از این مهم کوچک ترین اقدامی را انجام نمی دهند. پیشگیری در جامعه ما هیچ جایگاهی ندارد و تا به امروز مسئولان در این خصوص برنامه چندانی نداشته اند. این مددکار اجتماعی در ارتباط با شیوه های نوین تکدی گری می گوید: امروزه افراد برای کسب درآمد به شیوه های نوین تکدی گری روی آورده اند و از آنجا در فرهنگ ما دادن صدقه از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین ما هر روزه شاهد شیوه های نوین تکدی گری هستیم.