الگوی ارتباطی شما با همسرتان کدام است؟
چرا زوجین در برقراری رابطه کلامی مسالمت آمیز موفق نمیشوند و اکثر همسرانی که میبینیم، یا رابطهای تنشزا باهم دارند، یا بهجایی رسیدهاند که قطع رابطه و پرهیز از همکلامی، میتواند برایشان بهتر باشد؟
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، در مقالات قبل، ضرورت یادگیری ارتباط مؤثر جهت رسیدن به اهداف مشترک در زندگی بعد از ازدواج مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله به بررسی سه نوع رابطهای میپردازیم که در تعاملات انسانی اطراف خود شاهد آن هستیم.
1-الگوی ارتباطی قطع رابطه
گاهی بسیاری از زوجین درگذر زمان و درحرکت به سمت روزمرگی، ارتباطشان و نوع گفتوگویشان مختصر و محدود به بیان کلماتی کوتاه و در حد نیاز میگردد. عباراتی مثل" چطوری؟"، "چیزی نیاز داری؟"، "من میتونم کمکت کنم؟". این نوع رابطه را میتوان بهگونهای قطع رابطه نامید که بامعنای اصلی رابطه که بیان نیازها و تلاش جهت رسیدن به تفاهم مشترک است فاصله بسیاری دارد.
2-الگوی ارتباطی تنشزا
در این نوع رابطه تنش و عدم توانایی در برقراری رابطهٔ سالم، بسیار دیده میشود و زوجین مدام در حال نزاع و کشمکش هستند.
3-الگوی رابطهٔ مسالمتآمیز
در این رابطه زوجین یاد گرفتهاند که نیازهای خود را بهگونهای سالم و مؤثر بیان کنند و از نوع رابطهشان احساس رضایت داشته باشند.
زبان زندگی، به نوع سوم رابطه نزدیک است و زمانی محقق میگردد که زوجین بدانند در مسیر ازدواج هم به خواستهها و نیازهای خود دقت کنند و هم نیازهای همسرشان را مدنظر قرار دهند .
و اما سؤال این مقالهٔ این است چرا زوجین در برقراری این نوع رابطه موفق نمیشوند و اکثر همسرانی که میبینیم، یا رابطهای تنشزا باهم دارند، یا بهجایی رسیدهاند که قطع رابطه و پرهیز از همکلامی، میتواند برایشان بهتر باشد؟
در جواب به این سؤال ، به 4 عاملی اشاره میکنیم که میتواند مانع بزرگی باشد جهت برقراری ارتباط مسالمتآمیز:
1-قضاوت اخلاقی
زمانی که زوجین افکار، رفتار و اعمال همدیگر را مورد قضاوت ارزشی قرار میدهند و مثلاً میگویند "این رفتار تو زشت است"یا "این فکر تو بد و ناپسند است"، در این زمان زوجین فراموش میکنند که آنچه برای آنها ناپسند است ممکن است موردپسند همسرشان باشد و درواقع زوجین با متر خود بهاندازه گیری سلایق و علایق همسرشان میپردازند و آنها را قضاوت میکنند.
قضاوت اخلاقی؛ یعنی معیارهای خود را بهعنوان یک معیار و استاندارد درست قرار دادن و متوقع از دیگری بودن که طبق آنها رفتار کند و افکار و اعمالش را منطبق بر آن قرار دهد. برچسب زدن به رفتار دیگری بر طبق معیارهای خود، بهجای مشاهدهٔ دقیق رفتارهای همسر و دادن بازخورد درست و منطقی به آن.
2- انکار مسئولیت افکار و اعمال خودمان
دومین عاملی که سبب میشود زوجین رابطهٔ مسالمتآمیزی با خود نداشته باشند، عدم مسئولیتپذیری و نپذیرفتن رفتارهای خود است. در این صورت، ممکن است از این عبارات استفاده کنند "تو باعث شدی من این رفتار رو با تو داشته باشم"، گاهی زوجین در ارتباط با یکدیگر از برخی برخوردهای فیزیکی و کلامی استفاده میکنند و خیلی حقبهجانب میگویند" من این نوع رفتارهای خشن و تند را دوست ندارم، ولی توکاری انجام میدهی که مرا مجبور به این رفتارها میکنی" درحالیکه تئوری انتخاب معتقد است ما در تمام شرایط زندگی، مسئول رفتارهای خودمان هستیم و رفتارهای دیگری، هرچند نامطلوب و زشت نباید سبب انتخاب رفتاری نامناسب از طرف ما گردد.
اگر زوجین شیوههای ارتباط مؤثر را یاد نگرفته باشند، نمیتوانند از طریق شیوههای مناسب همسرشان را مجاب نمایند و بیشک جهت ادارهٔ زندگی، دست به رفتارهای نامطلوب میزنند و چون دیگری را عامل رفتارهایشان میدانند، مسئولیت رفتار خود را نمیپذیرند. بر اساس مبانی تئوری انتخاب این عدم مسئولیتپذیری سبب عدم برقراری ارتباط مسالمتآمیز و بهکارگیری زبان زندگی در صحبتها و مراودات زوجین میگردد.
3-مقایسه
سومین عاملی که در برقراری ارتباط مؤثر ایجاد مشکل مینماید مقایسه کردن و به رخ کشیدن خصوصیات دیگری در مقابل همسر است. در مقالات ابتدایی این سلسله مقالات، هفت رفتار مخرب موردبررسی قرار گرفت، که یکی از آسیبزاترین آنها، عادت به مقایسه نمودن در روابط زوجین معرفی شد.
مقایسه کردن دو بعد دارد؛ یکی مقایسهٔ خود با دیگری و مقایسهٔ همسرمان با فردی دیگر. در هردو صورت به سبب ناکارآمد بودن این رفتار، نتیجهٔ مطلوب حاصل نمیشود؛ زیرا بهترین حالت ایجاد رابطهٔ سالم، پذیرش غیرمشروط و بیقیدوشرط همسر است .
4-تقاضای طلبکارانه
زن و شوهرها خیلی اوقات درخواستهای منطقی از هم دارند و تنها قصد بیان نیازهای اساسیشان رادارند، اما متأسفانه آنها با لحنی آمرانه (امرونهی گونه) و طلبکارانه بیان میکنند که چون طرف مقابل احساس تحقیرشدگی میکند به آن گوش نمیدهد و خود را نسبت به آن بیتفاوت نشان میدهند. همسران در این صورت مقاومت کرده و این خود سبب شروع بحث و مشاجره می گردد. بعضاً نیازهای معقول همسر ، تنها با لحنی طلبکارانه ، پرتوقعی و زیادهخواهی برداشت میشود.
این موضوع را باید مدنظر داشت که در ارتباط با افراد، با "انسان" طرف هستیم نه کامپیوتر و وسایل الکترونیکی. همانطور که در مقالات قبل اشاره شد، در وجود تمام انسانها چیزی به نام "نیاز به قدرت" وجود دارد. در ارتباطات انسانی باید حواسمان باشد که همانطور که ما نیاز به قدرت داریم، طرف مقابلمان هم نیاز به قدرت دارد و اگر با تقاضاهای طلبکارانهٔ ما روبرو شود، نیاز به قدرتش خدشهدار میشود و مانعی میگردد در مقابل ارتباط مسالمتآمیز .
در طی این مقاله و مقالات قبل ، ضرورت یادگیری یک شیوهٔ مطلوب ارتباطی و الگوهای کارآمدی که طی تحقیقات بسیار در جوامع مختلف جهان توانستهاند مؤثر باشند را موردبررسی قراردادیم. در مقالهٔ بعد، به بررسی هدف اصلی ارتباط مؤثر که نزدیک شدن ادراکها به هم است و حالاتی که میتوان از این نوع ارتباط مؤثر استفاده کرد، خواهیم پرداخت.