خودکفایی بدون امنیت غذایی!
نابودی خاک و آب ایران بهبهای خود کفایی محصولات کشاورزی همچنان ادامه دارد.
به گزارش اقتصا آنلاین به نقل از قانون؛ امنیت غذایی ایرانیان؛ موضوع داغ این روزهای محافل سیاسی کشور است؛ مسالهای که به گفته بسیاری تحت تاثیر موضوع تحریمها قرار گرفته است. در روزهای اخیر مسئولان بارها درباره نبود مشکل در تامین مواد غذایی با مردم سخن گفتهاند اما مردم نگرانیهای بسیاری در اینباره دارند و برخی در خانههای خود مواد غذایی چند ماه آینده خانواده را انبار کردهاند چرا که براساس اخبار و شواهد با آغاز تحریمها مواد غذایی ایران از طریق کشورهاییمانند روسیه تامین خواهد شد. در چند دهه گذشته ، مسئولان امنیت غذایی کشور را در گروی خودکفایی در بحث کشاورزی در تولید بسیاری از محصولات استراتژیک میدانستند. حال این پرسش مطرح است که بهراستی خودکفایی کشاورزی چه میزان بر امنیت غذایی کشور تاثیر گذاشته است؟ و سوال مهمتر آیا این خودکفایی به نفع کشور بوده است؟ در روزگاری که خشکسالی ایران را در برگرفته و بسیاری از رودخانهها و تالابها و دریاچههای کشور خشک شدهاند یا به مرحله بحرانی رسیدهاند، کشور در تولید محصول آببری همچون گندم دوباره بهخودکفایی رسیده است. بهگفته کارشناسان، خودکفایی ایران در گندم تصمیمی بدون درنظر گرفتن ظرفیتهای کشور بوده است. این خودکفایی هزینههای گزافی همچون بحران آبی و بهخطر افتادن امنیت غذایی کشور در برداشته است.
اما داستان خودکفایی گندم به دهه 1990 باز میگردد. حماقت خودکفایی گندم را ابتدا عربستان انجام داد. این کشور در سال 1992 با تولید بیش از چهار میلیون تن گندم ششمین صادر کننده گندم در جهان بود. در آن زمان بسیاری از سازمانهای جهانی به عربستان درخصوص عواقب خطرناک خودکفایی گندم هشدار داده بودند اما آن زمان گوش شنوایی برای این هشدارها وجود نداشت. خودکفایی گندم در عربستان عمر کوتاهی داشت؛ پس از مدت زمان اندکی عربستان تمام ذخایر آب فسیلی خود را از دست داد، مزارع گندمش خشک و به بیابانی بیآب و علف تبدیل شد. درحال حاضر عربستان به بزرگترین وارد کننده گندم در جهان تبدیل شده است.
شوربختانه خودکفایی عربستان در گندم، فشار بسیاری را به بخش کشاورزی ایران وارد کرد. سیاستمداران کشور در آن زمان بر این باور بودند که چگونه کشور بیابانی عربستان توانسته به خودکفایی گندم دست یابد اما ایران از این بخش عقب مانده است و همچنان به واردات گندم ادامه میدهد. به همین دلیل تمامی برنامهریزیها برای خودکفایی ایران در گندم انجام شد و البته خودکفایی ایران در بحث گندم در دوره حجتی وزیر فعلی جهاد کشاورزی بهبار نشست. ایران باوجود بحران آبی و وارد شدن به یک دهه شدید خشکسالی در محصول آببر گندم خودکفا شد.
ماجرای فقر کشاورزی و خودکفایی
غمانگیزترین بخش در کشاورزی کشور این است که کشاورزان باوجود تمامی تلاش و زحمتهایی که انجام میدهند، در شمار فقیرترین افراد جامعه بهشمار میروند. همچنین 75 درصد از آب کشور نیز در این بخش مصرف میشود. میزان آبی که در کشاورزی مصرف میشود با تولید و بازدهی آن در میانگین جهانی هیچگونه تناسبی ندارد. داستان خودکفایی گندم به سالهای پایانی دولت هشتم باز میگردد. در آن سالها ایران جشن خودکفایی گندم را برگزار میکند اما در دولتهای نهم و دهم هر سال یک میلیون تن از تولید این محصول استراتژیک کاسته و به واردات آن اضافه میشود. این مساله تا جایی پیش رفت که ایران دیگر در محصول گندم خودکفا نبود اما سرانجام پس از یک دهه، در دولت یازدهم یک بار دیگر ایران در تولید محصول استراتژیک گندم به خودکفایی رسید و این رویه همچنان در دولت دوازدهم ادامه دارد. خودکفایی گندم در ایران بهبهای نابودی منابع آبی و البته هدررفت 70 درصدی آب در بخش کشاورزی بهویژه کاشت گندم، انجام شد. 10 درصد از تولید ناخالص داخلی سهم بخش کشاورزی است که از امنیت غذایی ملی پشتیبانی میکند اما اکنون امنیت غذایی ایران در خطر است زیرا بخش کشاورزی با اختصاص 92 درصد از کل مصرف آب کشور به خود، تنها در حدود 66 درصد نیاز غذایی 79 میلیون نفر جمعیت کشور را تولید میکند. براساس تحقیقات به عمل آمده از سوی سازمانهای بینالمللی و همچنین به استناد مقالات علمی منتشر شده از سوی کارشناسان حوزه آب و محیط زیست، دهه پیش روی ایران، سختترین سالهای آبی آن خواهد بود.
خاک ایران فدای خودکفایی کشاورزی شد!
اما اتلاف منابع آبی تنها بخش خودکفایی ایران در کشاورزی نیست، بلکه خاک کشور نیز فدای این مساله شده است. ایران در بخش خاک نیز در وضعیت بحرانی قرار دارد. براساس آمار، میزان کل فرسایش خاک در جهان 26 میلیارد تن است و سهم ایران از آن در حدود دو میلیارد تن است. براساس همین آمار، ایران رتبه نخست فرسایش خاک در جهان بهشمار میرود. بیش از دو سوم خاک ایران در حدود 118 میلیون هکتار به سرعت در حال تبدیل شدن به بیابان است.مصرف 72 درصد از منابع آبی کشور و رتبه نخست فرسایش خاک در جهان، عواملی هستند که امنیت غذایی کشور را بهخطر میاندازد. بهگفته بسیاری از کارشناسان، ایران باید بهدنبال امنیت غذایی باشد نه خودکفایی کشاورزی چراکه استفاده از اندک منابع آب و خاک باقی مانده علاوهبر امنیت غذایی، ادامه زندگی در ایران را در آینده نهچندان دور غیرممکن میکند.
تغییر اقلیم باخودکفایی
کشاورزی و منابع طبیعی بهشدت به آب و هوا و اقلیم وابستهاند و از اینرو تنوع اقلیمی و تغییرات آنچه در کوتاهمدت و چه در درازمدت، نقش تعیینکنندهای در میزان تولید و پایداری آن دارد. به همین دلیل خواه تغییر اقلیم در ابعاد مورد بحث رخ دهد یا ندهد، افزایش پایداری در تولید غذا و به کمینه رساندن مخاطرات احتمالی در برابر نوسانهای آب و هوایی ضروری است.
اثرگذاریهای سوء تغییر اقلیم ممکن است برهمه اجزای امنیت غذایی کشور از جمله تولید، دسترسی، مصرف و همچنین پایداری نظامهای تامین و توزیع غذایی تاثیر داشته باشد.کمبود آب در سطح کشور بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، یکی از مهمترین معضلات ناشی از تغییر اقلیم خواهد بود و در این مورد تمامی زیرساخت و شبکههای مربوط به بهرهبرداری از آب و توزیع آن در عرصههای کشاورزی نیز تحتتاثیر قرار خواهند گرفت.عرصههای منابع طبیعی کشور بهویژه جنگلها و مراتع که میتوانند علاوهبر منافع پرشمار، بهعنوان مخزنی برای جذب کربن عملکنند. بهعلت بهرهبرداری بیرویه بهصورت چندگانهای تحتتاثیر سوء تغییرات اقلیم قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر اثرگذاریهای سوء تغییر اقلیم بر مراتع کشور، به تغییرات گستردهای در نظامهای دامپروری سنتی و بهویژه پرورش گوسفند و بز میانجامد و در مقیاس وسیعتر تامین علوفه و خوراک دامداریهای صنعتی و طیور را نیز به مخاطره خواهد انداخت.
آببرها در لیست قرمز
اثرگذاریهای سوء تغییر اقلیم بر محصولات راهبردی کشور و بهویژه گندم بهعلت گستردگی کشت آن بیشتر از دیگر محصولات خواهد بود. بهطورکلی بهعلت کمبود آب، افزایش دمای هوا و کاهش درجه تناسب زمینها برای کشت برخی محصولات فعلی، تولید آنها کاهش خواهد یافت و در موارد زیادی محصولات کمآب و آنهایی که با تغییرات اقلیمی سازگارترند، جایگزین خواهند شد. انتقال عرصههای کشت برخی محصولات به مناطق دیگر برای مثال انتقال محل کشت زعفران به مناطق شمالی استان خراسان میتواند نمونهای از این نوع تغییر باشد. انتظار میرود به تدریج مناطق کشت برخی درختان میوه نیز بهعلت نیاز به دماهای پایین در بخشی از مراحل رشد و نمو خود برای فراهم شدن شرایط گلدهی و تشکیل میوه به مناطق مساعدتر منتقل شود.
بهدنبال امنیت غذایی باشیم
منابع علمی پرشمار و شواهد عینی زیاد در زمینه رویداد تغییر اقلیم جهانی بیانگر این است که باوجود برخی تردیدها و ابهامها این رویداد در حال رخ دادن است و بهزودی تمامی فعالیتها و زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای جهان و بهویژه آنهایی را که در مناطق خشک و نیمهخشک قرار دارند، تحتتاثیر قرار خواهد داد. تغییر اقلیم جهانی در تاریخ تکامل کره زمین سابقه دارد، ولی شدت و سرعت تغییرات آن در دهههای اخیر کمسابقه بوده و باعث نگرانی جامعه بینالمللی شده است. بهنظر میرسد پیامدهای این نوع توسعه به ناپایداری بسیاری از فرآیندهای طبیعی منجر شود و تنوع زیستی را دچار آسیب و پایداری بوم نظامهای جهان را به مخاطره اندازد.
بنابراین برخورد با آن به آگاهی، آمادگی برنامهریزی و توانمندسازی نیاز دارد که همگی از ضرورتهای لازم برای کاهش اثرگذاریهای زیانبار ناشی از این فرآیند است. این رویداد که اثرگذاریهای آن بهشکل گرمایش جهانی، تغییر الگو و دوره بارشها، افزایش پیشامد رخدادهای به اصطلاح حدی اقلیمی و غیرمترقبه مانند سیلها و خشکسالیها، گرد و غبارهای گسترده بروز کرده، بیشترین تاثیر سوء خود را برفعالیتهای تولید مواد غذایی و کشاورزی و عرصههای منابع طبیعی و محیطزیست داشته است. هماکنون تغییر روند عناصر اصلی اقلیمی هم از ابعاد علمی تایید شده است و هم بهصورت عینی کاملا مشهود است.اثرگذاریهای سوء کمآبی و خشکسالیها، افزایش رویداد سیلابها، آب شدن یخهای قطبی و بالا آمدن آب دریاها و سرانجام تغییر تدریجی الگوهای کشاورزی و دامپروری در بیشتر مناطق جهان گزارش شده است.در کشور ما نیز بهرغم کمبود دادههای علمی کافی، اثرگذاریهای آن بهصورت خشک شدن دریاچهها، تالابها و کاهش ذخیره منابع آبی به خوبی نمایان است.بهطور کلی تغییر اقلیم و گرمایش زمین رویدادی است که درحال رخ دادن است و کشور ما نیز از جنبههای مختلف با اثرگذاریهای سوء آن مواجه بوده و خواهد بود.این اثرگذاریهای سوء در همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور نمود دارد و بخش کشاورزی و منابع طبیعی نیز با آن روبهرو خواهد شد. به همین دلیل تغییر اقلیم مهمترین چالش فراروی این بخش در آینده است.
خودکفایی بس است
از این رو است که سیاستمداران کشور بهجای سخن گفتن از خودکفایی کشاورزی باید بهدنبال امنیت غذایی باشند. درحال حاضر بسیاری از کشورهای توسعه یافته بسیاری از محصولات کشاورزی استراتژیک خود را در کشورهای دیگر وارد میکنند چراکه آنها به این نکته پی بردهاند که امنیت غذایی در خودکفایی کشاورزی نیست. امروز هم برای تغییر رویه در بخش کشاورزی ایران نیز دیر نیست، اگر مسئولان تدبیری برای امنیت غذایی ایرانیان اندیشیدهاند، زمان آن رسیده که در بحث تقلید کورکورانه خودکفایی گندم نیز تجدیدنظر شود و به بازی دو سرباخت خودکفایی کشاورزی در ایران پایان دهند؛ پایانی که شاید آغازی برای احیایمنابع آبی کشور باشد.