فاصله گرفتن از هدف سازگاری با کمآبی
گویا راهکارهای سازهای تنها گزینه پیشروی برنامهریزان بخش آب است. رضا اردکانیان، بهعنوان وزیری که پیش از سفر به خارج از کشور و در پست معاونت وزیر نیرو، مفاهیم مربوط به مدیریت بهینه منابع آب را پیگیری میکرد، حالا که وزیر شده اگرچه شعار سازگاری با کمآبی میدهد اما در عمل، ساخت همان سازههای قدیمی را پیگیری میکند.
به گزارش اقتصادآنلاین، لیلا مرگن در شرق نوشت: در سفر وزیر نیرو به گیلان او در پاسخ به این پرسش که چه برنامهای برای مهار آبهای شیرین دارید، از ساخت آببندانها، سدهای بتونی و لاستیکی جدید خبر داد. اگرچه در سفر او به گیلان کلنگ احداث سد لاسک که در برنامهها بود، به دلیل مخالفت جوامع محلی، به زمین زده نشد اما این به آن مفهوم نیست که وزیر نیرو در راستای سازگاری با کمآبی گام برمیدارد. تأمین آب جزء اصلی و مهم برنامههای وزیری است که در زمان گرفتن رأی اعتماد از مجلس، تصور میشد قصد دارد سازگاری با کمآبی را به عادت مصرفکنندگان آب ایران تبدیل کند اما رصد برنامههای وزیر نیرو بهویژه در سفرهای استانی، نشان نمیدهد به جز تشکیل کارگروه سازگاری با خشکسالی، گام مفید دیگری در راستای سازگاری با شرایط خشک برداشته باشد. رضا اردکانیان، وزیر نیرو روز دوشنبه عازم گیلان شد تا از پروژههای مختلف این استان بازدید کند. وزیری که سابقه محیطزیستی هم دارد و اساسا با شعارهای سازگاری با کمآبی روی کار آمده است، در سفر به گیلان هم مانند دیگر سفرهایش سراغ پروژههای سدسازی رفت. اردکانیان در پاسخ به این سؤال که وزارت نیرو چه برنامهای برای مهار آبهای شیرین حاصل از بارندگی و ممانعت از ورود آنها به دریا دارد، بهجای آنکه درباره تبعات تأمین بیشتر آب که منجر به مصرف بیشتر و فاصلهگرفتن از اهداف سازگاری با کمآبی میشود، به پرسشگر توضیح میدهد که وزارت نیرو برای این بخش طرحهای متعددی مانند احداث آببندان، سدهای لاستیکی و سدهای مخزنی را در دستور کار قرار داده است. او همچنین اضافه میکند: مطالعات این طرحها انجام شده و چنین طرحهایی توجیه اقتصادی دارند و ملاحظات زیستمحیطی در آنها رعایت شده است. اردکانیان همچنین اعلام میکند: درصددیم تا با ظرفیت مهندسی مناسب در کشور و رفع مشکلات منابع مالی، هرچه سریعتر بخش سرشاری از آبهای شیرین را در جهت رفاه و آسایش مردم مهار کنیم. با توجه به اینکه شمال کشور یکی از غنیترین و حاصلخیزترین خاکهای کشور را در خود دارد، ازدسترفتن یک سانتیمتر خاک در پربارانترین بخش کشور میتواند تبعات جبرانناپذیری برای امنیت غذایی ایران داشته باشد. بسیاری از کارشناسان مایلاند بدانند که مطالعات پروژههای سدسازی بیشتر، در شمال با کدام متر و مقیاس انجام میشود، ارزش خاک، جنگل، صنعت شیلات و... در این خطه چقدر محاسبه میشود که ساخت سد در این نواحی توجیه اقتصادی دارد؟ متأسفانه در دوره وزارت اردکانیان هم شاهد گردش آزاد اطلاعات و دردسترسبودن مطالعات پروژههای مختلف برای آگاهی عموم کارشناسان نیستیم.
مطالبه مطالعات مدیریت منابع آب در خطه شمال
اویس ترابی، دکترای عمران و کارشناس هیدرولوژی هم تأکید میکند: اگر قرار است سازه جدیدی در شمال ایجاد شود، باید از وزیر نیرو بخواهیم مطالعات مدیریت منابع آب خطه شمال را به ما ارائه کند. باید ببینیم اقدامات برمبنای آن مطالعات انجام میشود یا نه.
به گفته او سال گذشته در همایش یکروزه «سدسازی آری یا نه» مشخص شده است که سند آمایشی برای خطه شمال وجود ندارد و هر اقدامی تاکنون انجام شده است، بر اساس طرح توسعه ابتدایی کشور است که میگوید ساخت سدهای بزرگ در شمال ایران توجیهی ندارد و باید فقط سدهای برقآبی کوچک در این ناحیه احداث شود. این کارشناس هیدرولوژی اضافه میکند: باید مطالعات جدید انجام شود تا بدانیم چیزی تغییر کرده است یا نه. در دهه 30 تا 50 به دلیل کوچکبودن حوضه آبریز، شیب تند و طول کم رودخانه که منابع آب را بهسرعت به دریا تخلیه میکرد، این منطقه فاقد پتانسیل سدسازی اعلام شده بود. او با تأکید بر اینکه هر اقدامی در شمال کشور باید با توجه به توان سرزمینی انجام شود، از نبود مطالعات آمایش سرزمین برای نوار ساحلی خبر میدهد. به اعتقاد ترابی بهتازگی سازمان برنامه و بودجه اقداماتی برای انجام مطالعات آمایش سرزمین انجام داده اما بررسی آنچه روی سایت این سازمان بارگذاری شده است، نشان میدهد که این مطالعات ایرادهای زیادی دارد.
آسیبدیدن صنعت شیلات با کنترل بیش از حد آبهای سطحی
این دکترای عمران اگرچه سدها را ابزاری برای مدیریت منابع آب معرفی میکند اما تأکید میکند که باید عدم مدیریت درست منابع آب نقد شود. به گفته او هر آبی که به سمت دریا میرود، نباید مهار شود زیرا در خلیج فارس که تمام توان برای کنترل آب رودخانهها و جلوگیری از ریختن آن به دریا بهکار گرفته شد، شاهد شورشدن آبهای سمت ایران و حذف ماهیان بومی و همچنین آسیبدیدن صنعت شیلات بودیم.
شعاری که عملیاتی نمیشود
آسیبدیدن صنعت شیلات یکی از جدیترین مخاطرات افزایش کنترل مهار آبهای سطحی است که بخشی از منابع غذایی کشور را از دسترس خارج میکند. بنابراین اگر به دنبال سازگاری با خشکسالی هستیم، نباید کاری کنیم که منابع موجود کشور یعنی ماهیها از بین بروند. برای سازگاری با خشکسالی باید تلاش کرد که آب کمتری در بخشهای مختلف مصرف شود. با وجود این رضا سرافرازی، مدیرکل دفتر امور آب و خاک کشاورزی میگوید: وزارت جهاد کشاورزی قصد دارد کشت برنج را در سایر استانها متوقف کرده و نیاز برنج ایران را از دو استان شمالی یعنی گیلان و مازندران تأمین کند. به همین دلیل در فصل خوشهبندی برنج نیاز به آب داریم که عملکرد را افزایش دهیم. اگر وزارت جهاد کشاورزی ابزار کافی برای کنترل کشت برنج در دیگر نواحی ایران را در اختیار داشت، شاید میشد اینگونه جمعبندی کرد که مصرف بیشتر آب در شمال گامی در راستای سازگاری با خشکسالی در دیگر نقاط کشور است اما واقعیت این است که چندسالی است کشت برنج از سوی این وزارتخانه در تمام استانهای کشور ممنوع اعلام میشود اما کشاورزان سراسر کشور حتی با تکیه بر آب استخراج آب زیرزمینی اقدام به کشت این محصول برای کسب درآمد بیشتر میکنند.
ساخت بیش از 50 آببندان جدید در شمال
به گفته سرافرازی در جلسات شورای هماهنگی با وزارت نیرو و در کارگروههای تخصصی جلسه شورایعالی آب مصوب شده که 50 تا 60 آببندان جدید در استان مازندران و گلستان احداث شود. مطالعات و جانمایی این آببندانها انجام شده و منتظر تأمین اعتبار و کمک دولت هستیم. او ادامه میدهد: در سه استان شمالی در مجموع، سههزارو 600 آببندان وجود دارد که حدود دوهزارو 160 آببندان در گیلان، 870 آببندان در مازندران و 571 آببندان در گلستان واقع شده است. با مرمت و بهسازی این آببندانها، حدود 350 میلیون مترمکعب به حجم ذخیرهسازی آب شمال افزوده میشود. مدیرکل دفتر امور آب و خاک کشاورزی ادامه میدهد: نزدیک 900 میلیون مترمکعب آب برای شالیزارها نیاز داریم که از طریق آببندانها و سدهای لاستیکی کوچک یا سایر طرحهای آبی باید تأمین شود. تقریبا نزدیک 50 درصد این حجم را از طریق آببندانها میتوانیم تأمین کنیم. او درباره برنامههای وزارت جهاد کشاورزی برای کاهش مصرف آب در شالیزارها از طریق خشکهکاری برنج میگوید: در تمام نقاط شمال، کشت برنج به صورت غرقابی انجام نمیشود و خشکهکاری هم داریم البته در تمام نقاط شمال نمیتوان خشکهکاری کرد. سرافرازی ادامه میدهد: چون بارشهای گیلان خارج از فصل زراعی است، نیاز به ذخیره آب داریم. بالغ بر 9 میلیارد مترمکعب آب باکیفیت وارد دریا میشود، میتوانیم 900 میلیون مترمکعب آن را داخل سدهای کوچک و آببندانها ذخیره کنیم و در پیک مصرف در اختیار کشاورزان قرار دهیم. شاید با همین منطق که آب شیرین نباید به دریا منتهی شود و با هدف تأمین آب بیشتر برای کشاورزی، سد لاستیکی لاسک در استان گیلان هم طراحی شد. سدی که با مخالفت جوامع محلی، کلنگ آن در سفر اخیر اردکانیان به زمین زده نشد اما کسی نمیداند که آیا ساخت این پروژه برای همیشه متوقف شده یا اینکه طراحان سد بعد از خشکترشدن ایران با کمی لابی تصمیم خود را عملیاتی خواهند کرد.