هزینههای انسانی تحریمهای ایران
در ژوئن سال گذشته، دانش آموز یکی از کالجهای آمریکا به فروشگاه اپل در جورجیا رفت تا یک آیپد بخرد و با عموی خود به فارسی چت کند. کارمند فروشگاه از او پرسید به چه زبانی صحبت میکند و این زن پاسخ داد: فارسی. همین مکالمه کوتاه کافی بود تا کارمند اپل از فروش آیپد خودداری کند...
او مدعی شد دلیل این اقدامش تحریمهای آمریکا علیه ایران است و این در حالی است که هیچ یک از تحریمهای آمریکا فروش محصولات شرکتهای آمریکایی به شهروندان ایرانی- آمریکایی را ممنوع نمیکند. این تنها یک بخش ناچیز از آثار انسانی اعمال تحریمها علیه ایران است. جامعه ایرانیان در آمریکا که شدیدترین تحریمها را علیه جمهوری اسلامی اعمال میکند، با مشکلات عدیده دیگری نیز مواجه است. ارسال پول برای اقوام و دوستان یا موسسههای خیریه در ایران، انتقال وجه از ایران به آمریکا برای مواردی نظیر هزینه تحصیل فرزندان، خودداری شرکتهای کشتیرانی از انتقال کالاهای ایرانی، سرباززدن بانکها از انجام عملیات بانکی مربوط به ایران، عدم تمایل شرکتهای دارویی به همکاری با ایران و... . این پیامدها از تحریمهایی ناشی شده است که هدف آن تضعیف بخش انرژی در ایران، صادرات و واردات و دسترسی به سیستم مالی بوده است، اما حتی شرکتهای دارویی نیز از بیم گرفتار شدن در سیستم قضایی آمریکا، از معامله با ایران سر باز میزنند. در واقع تحریمها بیش از همه مردم ایران را هدف قرار داده و با افزایش نرخ تورم، بیکاری وسیعی را ایجاد کرده است. این روزها، قشر متوسط در ایران زیر فشار تحریمها، ناپدید شده است. تحریمهایی که آمریکا علیه جمهوری اسلامی به اجرا درآورده، پیامدهای جدیتری به همراه داشته است. آمریکا نخستین دور تحریمهای خود را در سال 1979 و پس از انقلاب اسلامی، علیه ایران اعمال کرد. دولت ریگان با ادعای نقش ایران در بمبگذاری بیروت در سال 1983 که منجر به کشته شدن ملوانان آمریکایی شد، تحریمهای یکجانبه را تشدید کرد. در سالهای 1990، آمریکا قانون تحریمهای ایران- لیبی را وضع کرد و به این ترتیب شرکتهای خارجی از تجارت با ایران منع شدند. در سال 1996، اتحادیه اروپا در بیانیهای اعلام کرد این تحریمها به کشورهای این اتحادیه خسارت میزند. در نتیجه دولت آمریکا نیز پذیرفت که شرکتهایی نظیر شل، توتال و گازپروم را به دلیل همکاری با ایران، مجازات نکند. تا سال 2000، هنوز هم زیرمجموعههای شرکتهایی مانند هالیبرتون آمریکا به تجارت و سرمایهگذاری در ایران ادامه میدادند. در این سالها، دولت آمریکا همواره تاکید داشته است که هدف تحریمها حکومت و نه مردم ایران است. خزانهداری آمریکا نیز هر از چندی میگوید تجارت در بخش دارو و غذا با ایران ممنوع نیست. با این حال، جو بایدن، معاون رییسجمهور آمریکا، این تحریمها را سختترین تحریمهایی توصیف میکند که در تاریخ علیه یک کشور اعمال شده است. در سالهای اخیر، شرکتها و بانکهای خارجی ناقض قانون تحریمهای ایران نیز با جریمه و مجازاتهای سنگینی از سوی خزانهداری ایالات متحده مواجه شدهاند. از سوی دیگر، واشنگتن در جایی که دیگر قوانین کفایت نمیکند، از ابزار دیپلماسی برای راضی کردن کشورهای خارجی به قطع روابط تجاری با ایران استفاده میکند. یک دیپلمات غربی در تهران در توصیف این ماجرا میگوید: موضوع ساده است، اگر در ایران تجارت کنید، نمیتوانید در بازار آمریکا معاملهای داشته باشید. مقامات خزانهداری آمریکا تا کنون با مقامات بیش از 145 بانک در 60 کشور جهان ملاقات کردهاند تا به روابط مالی خود با ایران پایان دهند. روشن است که این بانکها نیز به دلیل حفظ منافع خود در آمریکا، از رابطه با ایران چشمپوشی کردهاند. علاوه بر تلاش برای قطع دسترسی ایران به بازارهای مالی، تضعیف صنایع انرژی ایران نیز به طور ویژه در دستور کار کاخ سفید است. در این بین اقتصاد ایران روز به روز ضعیفتر میشود. در اکتبر 2012، ارزش ریال، 40 درصد سقوط کرد، آن هم در یک هفته. نرخ تورم نیز در ماه مه گذشته به 40 درصد و در ماه ژوئن به 45 درصد رسید. قیمت مواد غذایی نیز همچنان سیر صعودی دارد. درآمد نفتی نیز تحت تاثیر تحریمها به نصف کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که درآمد نفتی 50 درصد از درآمد دولت را تشکیل میدهد و به همین دلیل بودجه دولت در امور آموزشی و بهداشت و درمان نیز کاهش پیدا کرده است. صنایع در ایران، مانند صنعت خودرو نیز روزهای خوبی را سپری نمیکنند. از سوی دیگر سقوط صنعت در ایران بیکاری گستردهای را رقم زده است. گزارش کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران حاکی از آن است که تعداد زیادی از کارگران بخش خودروسازی به علت تعطیل شدن کارخانهها و کارگاهها، موقعیت شغلی خود را از دست دادهاند. در سپتامبر 2012، یک گزارش اقتصادی منتشر شد که نشان میداد در 12 ماه قبل، شمار قابل توجهی از مردان ایرانی شغل خود را از دست دادهاند. با افزایش نرخ بیکاری و افزایش روزانه قیمتها، نرخ ورشکستگی نیز در سه سال اخیر، سه برابر شده است. بحران اقتصادی، بیش از هر بخش دیگری به مردم آسیبزده است. تحصیلات مقدماتی به دلیل افزایش هزینهها و کاهش درآمدها، دچار نقصان شده است. تحریمها نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم بخش دارو و مواد غذایی در ایران را تحت تاثیر قرار داده است.گزارش کمپین بینالمللی حقوق بشر حاکی از آن است که این روزها، گوشت، شیر و میوه به کالاهای لوکس در ایران تبدیل شدهاند. کمبود دارو و افزایش قیمت آن نیز همچنان برای ایرانیان دردسرساز است. اما باوجود تمامی پیامدهای انسانی تحریمها، این محدودیتها تاثیر چشمگیری برای سیاستهای تهران نداشته است. برخی کارشناسان میگویند، تحریمها فساد و رشوه دهی را افزایش داده و با از میان بردن کانالهای قانونی، دست واسطهها و قاچاقچیان را بازتر کرده است. این درحالی است که هدف تحریمها، توقف برنامههای هستهای ایران اعلام شده است اما تا کنون این تحریمها تاثیر عکس داشته است. تحریمها صنعت نفت ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داده و همین نکته انگیزه مقامات برای پیشبرد برنامههای هستهای به منظور دسترسی به انرژی هستهای را افزایش داده است. اغلب از تحریمهای اعمالی علیه ایران به عنوان تحریمهای هوشمند یاد میشود. اما پرسش اینجا است که آیا این تحریمها واقعا هوشمند هستند؟