«سردار جنگل» خزر چگونه به نفت رسید؟
این روزها فضای عمومی جامعه در خصوص رژیم حقوقی دریای خزر مخدوش و ابهام آلود است. مردم اطلاعاتی از شبکههای اجتماعی میگیرند که هیچ سند و مدرکی برای آن وجود ندارد. برخی از معاهده 1921 و 1940 میلادی ایران و شوروی سابق به نیکی یاد میکنند و معتقدند که جمهوری اسلامی ایران میتوانست همچنان این معاهدهها را زنده نگه دارد.
درحالی که این معاهده مربوط به سطح آب بود و با فروپاشی شوروی و نبود سند تاریخی برای فعالیت ایران در خزر شرایط تغییر کرده است. آنچه در حال حاضر برای کشورهای ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان اهمیت ویژهای دارد تعیین رژیم حقوقی بستر و زیربستر خزر در فضای همکاری و دوستی و شرایط برد-برد است و فعلاً تصمیمی درباره آن گرفته نشده است، چراکه منابع طبیعی خزر نظیر نفت و گاز برای کشورها اهمیت ویژه تری از سطح آب دارد. استحصال منابع نفتی در دریای خزر به صورت علمی از سال 1923 در خلیج باکو بهوقوع پیوسته است. اما در همین حال میدان نفتی سردار جنگل ایران که در سال ۱۳۸۰ و در عمق ۷۰۰ متری از سطح آب کشف شد، تنها ساختار از 46 ساختار نفتی و گازی مطالعاتی ایران است که از مرحله اکتشافی هم عبور کرده است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، برای بررسی آخرین فعالیتهای ایران در حوزه نفت و گاز خزر سراغ «علی اصولی»، مدیرعامل شرکت نفت خزر رفتیم. او به بیان اقدامات انجام شده و برنامههای کشور در این حوزه پرداخت.
٭٭٭
«سردار جنگل» تنها میدان نفتی ایران در دریای خزر است. هماکنون درچه وضعیتی از نظر تولید قرار دارد؟
همانطور که میدانید، کار اکتشاف در بلوک6.2 موفقیتآمیز بود و ایران در این میدان که سردار جنگل نام دارد، به نفت رسیده اما موضوع تولید در آبهای عمیق با توجه به تجهیزات خاص مورد نیاز آن نیازمند سرمایهگذاری و داشتن شریکی است که صاحب تکنولوژی باشد.
چرا ایران زودتر به فکر توسعه بلوکهای نفتی و گازی خزر نیفتاد؟
محدودیتهای محیطی و بسته بودن خزر برای ورود سازههای دریایی محدودیت ایجاد میکند و این موضوع بر کند بودن روند توسعه در خزر بیاثر نبوده است. بعد از فروپاشی شوروی، کار ایران در دریای خزر بیشتر شد اما سریعتر از این ممکن نبود.
در این مدت سکوی ایران- خرز، شناور ایران- کسرا و ایران- بهشهر ساخته شد و 3 چاه هم حفر شد. به این منظور جک آپ ساخته شد اما هر 3 چاه در محدوده کم عمق بود و نتیجه لازم را نداد. اما با مطالعه مجدد از سال 1377 به بعد دوباره وارد عمل شدیم. در فاصله سالهای 2000- 1999 میلادی به منظور انجام مطالعه جامع در بخش خزر جنوبی کنسرسیومی متشکل از سه شرکت صاحب نام شل، لاسمو و وبا اویل با همکاری نفت خزر تشکیل شد که نتیجه آن ایجاد یک گروه مطالعاتی تحت عنوان گروه مطالعاتی خزر جنوبی بود. از مهمترین دستاوردهای این گروه مطالعاتی میتوان به معرفی ناحیه عمیق بخش جنوبی دریای خزر به عنوان منطقه دارای پتانسیل اشاره کرد. ناحیهای که بین 500 تا 800 متر زیر دریا قرار داشت. لذا به این نتیجه رسیدیم که باید ایران سکوی نیمه شناورعمیق داشته باشد و به همین خاطر هم دستور ساخت سکوی امیرکبیر را دادند. سکویی که 14 هزار و 800 تن بود و به دلایل فنی و عملی ساخت آن طولانی شد.
بحث حفاری در قسمت عمیق دریا پیچ دیگری بود که باید پشت سر گذاشته میشد. از نظر تکنولوژیکی، دانش فنی این سکوها فقط در اختیار چند کشور از جمله امریکا بود. اما با انجام موفقیتآمیز این پروژه ما نیز صاحب این دانش شدیم. در سردار جنگل توانستیم حفاری اکتشافی در اعماق زیاد انجام دهیم. نکته مهم این بود که عملیات موفقیتآمیز بود. مفهوم آن این است که مطالعات دقیق و سکوی ما عملیاتی بود و کارشناسان ایران به مرحلهای از دانش دست یافتند که به رغم همه مشکلات و فشارها اجازه ندادند که فاجعهای مثل خلیج مکزیک رخ دهد.
یعنی معتقدید که پیش از آن امکان انجام عملیات کشف و توسعه و تولید نفت در خزر نبود؟
خیر، قبل از این تاریخ اصلاً امکان نداشت موفق شویم. در این برهه از زمان سدها شکسته شد و ریسک را در دریای بسته خزر پذیرفتیم و موفق هم شدیم. از این رو سال 1393 بود که کشورها فهمیدند ایران صاحب دانش و تکنولوژی در این زمینه شده است.
البته اولین کشور حاشیه خزر که موفق به کشف و تولید نفت در این دریا شد، آذربایجان بود. البته شرایط آنها متفاوت از ایران است. منابع نفتی آنها در کم عمق بود در حالی که عمده ساختارهای ایران در عمق زیاد واقع است.
توافق ایران و آذربایجان در مورد بلوک مشترک البرز به کجا رسیده است؟
ساختاری که ما البرز مینامیم در آذربایجان معروف به آراز، آلو و شرق است. در خصوص این ساختار که نیمی از آن متعلق به ایران و نیمه دیگر آن برای آذربایجان است، توافقنامهای که فروردین که ماه امسال میان رئیس جمهوری دو کشور به امضا رسید که در حال حاضر به تصویب مجلس شان رسیده و ابلاغ هم کردهاند. به این ترتیب میتوانیم با سرمایهگذاری مشترک، چاه و تأسیسات مشترک بزنیم و منافع آن را تقسیم کنیم. اتفاق مثبتی که میتواند با کشورهای دیگر نیز انجام شود.
در این رابطه رئیس جمهوری نیز در اجلاس قزاقستان، یگانه راه حل برای جلوگیری از بروز هرگونه اختلاف در بهرهبرداری از منابع انرژی خدادادی دریای خزر را در مناطق تحدید حدود نشده، بهرهبرداری مشترک این کشورها از منابع و یا پرهیز از فعالیتهای اکتشافی و بهرهبرداری به صورت یکجانبه دانست.
برنامههای توسعهای ایران در خزر چیست؟
در حال حاضرعملیات اکتشافی انجام نمیشود اما این شرکت در مرحله فراهم کردن زمینه فعالیتهای مجدد اکتشاف و توسعه از طرق مختلف است. مثلاً برای عملیات اکتشافی باید سکو و شناورهای ایران درحالت آمادگی صددرصد باشد. یا آنکه وسایل و امکانات و تجهیزاتی که برای فعالیتهای بعدی به آن احتیاج است تدارک شود تا بتوانیم با شرکتهای دارای تکنولوژی، دانش و سرمایه قرارداد ببندیم.
خزر دارای منابع غنی نفت و گاز است اما شرایط آن هم خاص است. محدودیتهای محیطی و جغرافیایی خزر در کندشدن روند توسعه بیتأثیر نیست و فعالیتها از نظر فنی، عملیاتی و تکنولوژیکی توجیه پذیر است. چشمانداز توسعه در خزر بستگی به سیاستها و موجودی منابع مالی دارد. ما آمادگی شروع فعالیت را داریم و میتوانیم با شجاعت در حوزه آبهای عمیق در دریای خزر کار انجام دهیم. هزینههای توسعه در این بخش بسیار بالاست و ریسک کار زیاد است.
برای مثال هزینه اجاره سکوی امیرکبیر چهار برابر سکوهای جک آپ خلیج فارس است. هر اشتباه کوچک هم در خزر هزینه سنگینی خواهد داشت. همانطور که لکه نفتی خلیج مکزیک 20 میلیارد دلار ضرر به شرکت نفت بریتانیا وارد کرد.
مذاکرات ایران با سرمایه گذاران خارجی در حوزه خزر به کجا رسیده است؟
کشوری که در زمینه فعالیت در آبهای عمیق مطالعه کرده و صاحب تکنولوژی شده نروژ است و ما با چند شرکت در این کشور در حال مذاکره هستیم. این شرکتها مطابق سیاستهای اروپا عمل میکنند و منافع مشترکی با امریکا ندارند. یکی از این شرکتها ORG نروژ است. مذاکرات با شرکتهای روسی هم با رعایت ملاحظات تداوم دارد. در این بخش مذاکرات را در چارچوب بسته کاری که میان شرکت ملی نفت ایران و روسیه بسته شده، دنبال میکنیم.
اگر بحث بستر و زیربستر دریای خزر مشخص شود، سرنوشت ساختارهای نفتی و گازی خزر جنوبی چه خواهد شد؟
هنوز در مورد این موضوع تصمیمگیری نشده است. اما بر اساس قوانین تا 15 مایل از خشکی هر کشور، خط ساحلی آن محسوب میشود و تا ده مایل دریایی پس از آن نیز حوزه ماهیگیری است که تا زمانی که توافق نهایی تقسیم خزر حاصل نشده همین قانون حاکم خواهد بود. بنابراین در این شرایط موضوع تقسیم و تحدید حدود هنوز قانونمند نشده و کشورها اجازه ندارند از بستر بعد از آبهای سرزمینی خود فعالیتهای اکتشافی و بهرهبرداری داشته باشند. نکته حائز اهمیت آن است که در سایه صلح و دوستی و توافقات انجام شده در زمینههای مختلف بین کشورهای ساحلی، شرکت نفت خزر به نمایندگی از شرکت ملی نفت ایران از حدود دو دهه قبل نسبت به انجام مطالعات اکتشافی در بخش خزر جنوبی اقدام کرده و بر اساس نتایج بهدست آمده نیز دستاوردهای بزرگی حاصل شده است.
ما پیوسته از طرق مختلف همچون توسعه و به روزرسانی مطالعات توسط متخصصان داخلی، انعقاد تفاهمنامههای همکاری با شرکتهای صاحبنام در حوزه آبهای عمیق و انجام همکاریهای مشترک نفتی با کشورهای همسایه همچون آذربایجان در جهت تحقق اهداف توسعهای و تولیدی از خزر را دنبال میکنیم. اقدامی که همسو با سیاستهای کلان کشور در جهت تقویت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است.