x
۲۱ / مهر / ۱۳۹۲ ۱۷:۲۰
آقای بقایی‌!

ازاسنادصندوق عقب رولزرویس شاه چه خبر؟!

واکنش‌ها نسبت به اهدای شیردال در حالی از سوی دولت آمریکا به ایران همچنان ادامه دارد که جالب‌ترین واکنش‌ها در این زمینه از سوی شخصی بوده که بزرگ‌ترین متهم در زمینه اقداماتی مشابه هستند و همین حملات، باعث شده اطمینان نسبت به اصالت این شیء تاریخی بیش از پیش باشد.

کد خبر: ۲۸۸۴۲
آرین موتور

به گزارش تابناک، «شیردال»، یک ریتون متعلق به عصر حیات ماد‌ها و هدیه‌ای از سوی دولت آمریکا به دولت ایران، مهم‌ترین شیء تاریخی است که در هفته‌های اخیر در صدر اخبار قرار گرفته است؛ حتی بیش از توجهی که به حراج ساتبی می‌شود. این جام با طرحی از موجودی افسانه‌ای، ترکیبی از تن شیر و سر عقاب است که در باورهای تاریخی خاصیت شفابخشی داشته و سال ۲۰۰۳ از یک قاچاقچی اشیای عتیقه به دست آمده و هم‌اکنون پس از یک دهه به عنوان نشانه حسن نیت اوباما به ایران بازگشته است. پس از رونمایی از این شیء تاریخی، گمانه‌زنی‌ها درباره اصالتش شدت گرفت و تا آنجا بالا رفت که برخی مدعی شدند، نمونه‌هایی از این ریتون ساخته شده که حتی کار‌شناسان آثار تاریخی نیز متوجه تقلبی بودنش نمی‌شوند، حال آن که اساساً بررسی چشمی آثار تاریخی دوران طولانی است که به پایان رسیده و مقایسه نتایج آزمایش‌های سال‌یابی آثار تاریخی نظیر «رادیو کربن» نشان می‌دهد که یک شیء دقیقاً متعلق به چه محدود زمانی است. بنابراین در دوره‌ای از تاریخ که با روش‌های سن‌یابی اشیای تاریخی‌ می‌توان‌ به سادگی به‌ اصالت شیء تاریخی و حتی ‌دوره تاریخی که‌ شیء به آن تعلق دارد، پی برد، طرح چنین مباحثی که یک شیء تاریخی فاقد اصالت است، به شدت عجیب می‌نماید، به ویژه ‌که اگر چنین مسأله‌ای درست باشد، چه لزومی داشت که آمریکایی‌ها یک دهه شیئی‌ فاقد اصالت تاریخی را در انبار نگه دارند و آیا تصور می‌شود شیئی بدون آن که اطمینان حاصل شود اثری تاریخی است، به عنوان یک شیء قاچاق در گمرک آمریکا توقیف می‌شود؟! البته این احتمال ‌کامل رد نمی‌شود؛ اما این که چنین احتمالی توسط چه شخصی مطرح می‌شود نیز مهم است. در میان همه اظهارنظرهای مطرح ‌درباره اصالت این شیء، حمید بقایی رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز خود را به میانه بحث کشید و گفت: «... طبق اخبار رسیده مشخص شد این جام شیردال تقلبی است... اگر این اتفاق درست باشد که به نظر می‌رسد صحیح است، عملا توهین آمریکایی‌ها به میراث فرهنگی کشور ما بود. معنا ندارد که یک شی‌ء تقلبی را به عنوان یک شی‌ء تاریخی به نشانه حسن‌نیت به ما بدهند. متأسفانه مسئولان میراث فرهنگی نیز با خوش‌باوری این شی‌ء را تحویل گرفته و به کشور آوردند و روی آن مانور تبلیغاتی دادند و آن را نشانه حسن‌نیت آمریکایی‌ها دانستند‌». وی افزود: «مسئولان میراث فرهنگی به جای این که در ابتدا یک تیم کار‌شناسی را معین کرده تا در مورد این شی‌ء نظر کار‌شناسی بدهند،این شی‌ء تقلبی را تأیید کرده و به کشور آورده و با جار و جنجال تبلیغاتی، آن را به موزه ملی فرستادند. مگر موزه ملی جای اشیای تقلبی است؟ تازه اسم آن را حسن‌نیت آمریکایی‌ها در برقراری روابط می‌گذارند! ‌مانند این است که شما از کسی طلب داشته باشید و آن فرد چک بی‌محل بدهد و شما به جای این که به وی بگویید این چک موجودی ندارد، خوشحال باشید و بگویید بالاخره بدهی‌اش را پس داد. این شی‌ء را میراث فرهنگی حتما باید به آمریکایی‌ها بازگرداند. آن‌ها می‌گویند ‌این شیردال یک اثر هنری است، پس باید هر آهنگری که توانست چنین شیئی را در کشور بسازد، اسم آن را اثر هنری بگذاریم و به موزه ملی بفرستیم». بی‌گمان، درباره میزان حسن نیت بقایی و امثال او درباره این اتفاق می‌توان درک مشخصی داشت و از این منظر اصلاً عجیب نیست که شخصی همچون بقایی که خود اندک‌ تخصصی در حوزه میراث فرهنگی و آثار تاریخی ندارد، بدون همین سبقه ریاست این سازمان را به دست گرفت. حال وی با متهم کردن مسئولان کنونی به عدد تخصص تاریخی، آنچنان اظهارنظر می‌کند که هر ناظری گمان می‌کند مقابل یکی از خبره‌ترین کار‌شناسان تاریخی در حال فراگیری اصول مدیریتی است و نکته جالب آن که کسی این اظهارات را می‌گوید که بزرگ‌ترین اتهامات در خصوص تاریخ‌سازی به او نسبت داده شد و البته هیچ ‌گاه به این اتهامات پاسخ متقنی داده نشد! شانزدهم شهریورماه ۱۳۸۹ هنوز از یاد اهالی حوزه میراث فرهنگی نرفته است. در این روز یکی از عجیب‌ترین اخبار تاریخ میراث فرهنگی منتشر شد: «کشف کیف اسناد محمدرضا پهلوی از صندوق عقب خودروی رولزرویس شاه!». علیرضا مقیمی مدیر وقت مجموعه نیاوران درباره این کشف گفته بود: «جریان از آنجا آغاز شد که مجموعه نیاوران به مناسبت عید سعید فطر به فکر برپایی نمایشگاهی از خودروهای دربار افتاد و به سراغ انباری که خودروی «رولز رویس» شخصی شاه مخلوع در آن بود رفت. در صندوق عقب این خودرو که حدود ۳۲ سال بود باز نشده بود، یک کیف چرمی متعلق به محمدرضا پهلوی پیدا شد‌». وی در ادامه ادعا کرده بود: «محتویات این کیف چرمی قهوه‌ای رنگ شامل اسناد و مدارکی متعلق به جنگ جهانی دوم و پوشه‌های متعددی از اوراقی با سر‌برگ شاهنشاهی است که یکی از این پوشه‌ها مربوط به اوراق وزارت خارجه است. پس از بررسی محتوای اسناد و اوراق، آن‌هایی که مربوط به جنگ جهانی دوم است به کمیته غرامت‌های جنگ جهانی دوم در ریاست جمهوری تحویل داده می‌شود و مابقی اسناد نیز بر اساس موضوع دسته‌بندی و نگهداری خواهد شد». مقیمی درباره این که حال چرا پس از این همه سال، آن صندوق عقب باز شده نیز مدعی شده بود: «از این خودرو تنها ۲دو نمونه در دنیا وجود دارد. سوئیچ این خودرو هم در کشور وجود نداشت. کسی هم تاکنون از محتویات صندوق عقب این خودرو مطلع نبوده است که برای باز کردن آن پیگیری‌هایی داشته باشد. در دوره‌های قبل هم هر‌گاه پیگیری برای باز کردن صندوق عقب این خودرو انجام می‌شده، اعلام می‌شده که باید خودرو به شرکت سازنده آن در خارج از کشور انتقال یابد تا کلید آن ساخته شود. به همین دلیل تمایلی برای انتقال خودرو به خارج از کشور نبوده است. سوئیچ این خودرو، بسیار پیچیده است و کلیدساز معمولی امکان باز کردن درهای آن را ندارد. در حال حاضر نیز توسط افراد خبره‌ای با شیوه خاصی در صندوق عقب این خودرو را باز کرده‌ایم‌». پنجم تیرماه ۱۳۹۰، اما علیرضا مقیمی که این بار به عنوان مدیرعامل منطقه آزاد ارس در بازداشت بود، اظهارات تازه‌ای داشت و بنا بر آنچه وب سایت‌ نسیم و خبرگزاری فارس و البته دیگر رسانه‌ها منتشر کردند و به صورت متقن رد نشد. بر اساس آنچه فارس و نسیم در آن زمان نوشتند: «علیرضا مقیمی مدیر وقت کاخ موزه نیاوران که بعد‌ها به عنوان مدیرعامل منطقه آزاد ارس منصوب و چند روز پیش نیز دستگیر شد، در اولین اظهارات خود پس از دستگیری گفته است: شایعه کشف اسناد از کیف شاه در کاخ نیاوران با طراحی حمید بقایی برای انحراف افکار عمومی از سخنان جنجالی وی درباره ترکیه صورت گرفت‌». حمید بقایی، نماینده وقت رئیس‌جمهور در آسیا، کشتار ارامنه در سال ۱۹۱۵ میلادی توسط امپراتوری عثمانی، را «نسل کشی» دانست که این اظهارات با واکنش ترکیه مواجه ‌و وزیر خارجه این کشور خواستار ارایه توضیح ایران در مورد سخنان بقایی شد تا در ‌‌نهایت برای رفع عوارض این سخنان بحران‌زا در روابط خارجی، منوچهر متکی وزیر خارجه وقت واکنش نشان دهد. در این مقطع شاید بد نباشد، برخی اشخاص که چنین سوابقی در کارنامه‌شان ثبت شده، دست‌کم سکوت کنند و اجازه دهند تا این حوزه میراث فرهنگی و گردشگری اندکی رنگ آرامش بگیرد و با تدبیر، برخی وقایع تلخی که در هشت سال اخیر در این حوزه به وقوع پیوسته جبران شود؛ بنابراین، در این مقطع حداقل آنهایی که نامشان چنین پیوست‌های جالبی دارد، اندکی سکوت کرده یا حداقل از فرصت‌های به دست آمده برای توضیح گذشته استفاده کنند، نه به چالش کشیدن حال و آینده.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x