ماکو؛ شهر بی پلاک
آدرس که میپرسم میگوید: «٥٠٠ متر جلوتر ٥ تا خونه اون ورتر از بانک یک در زرده بغلیش نه بغلیش» میگم: «خوب پلاک چند؟» می گه: «پلاک نداره، اینجا همه هم رو میشناسن بگی فلانی رو میخوام همه نشونت میدن.»
به گزرش اقتصادآنلاین، اعتماد نوشت: قرار است به عنوان بزرگترین منطقه آزاد خارومیانه و البته ایران، به یکی از بزرگترین محل حضور سرمایهگذاران داخلی و خارجی تبدیل شود اما هنوز هم خبری از پلاکهای شهری در آن نیست. ماکو، شهری است محصور میان دو کوه سربلند با مردمانی که زندگی خود را با تجارت، کشاورزی و دامداری و... میگذرانند. به جهت نزدیکی با ترکیه و مرز بازرگان یکی از اصلیترین شغل مردم ماکو تا پیش از افزایش عوارض خروج از کشور، خروج از مرز و واردات پوشاک و فروش در سطح گسترده در بازار مرزی ماکو و ارسال به شهرهای دیگر بوده است. به همین جهت هم ماکو برای خود برو بیایی خاص داشته است و حالا نه از آن رونق در بازارچه مرزی ماکو خبری است و نه صف بلندبالایی برای خروج و پرداخت عوارض وجود دارد.
مردم محلی گلایه مند از وضع عوارض خروج ٢٢٠ هزار تومانی و ٣٣٠ هزار تومانی هستند و وضع این عوارض را مخل فعالیت و کسب و کارشان میدانند و معتقدند که در منطقه آزاد هستیم و حتی اجازه نداریم به روال سابق کار کنیم. یکی از مردان ماکویی که صاحب فروشگاه بزرگی در ماکو است، زمانی که مخاطب در برابر سوالات پی در پیام قرار میگیرد و تعجبم از وضعیت ماکو را میبیند با گشادهرویی به سوالاتم پاسخ میدهد و سعی میکند تا جایی که میتواند پاسخگویم باشد. میگویند: «سفر به ترکیه برای مردم ماکو تجارت بود نه تفریح؛ از زمانی که عوارض خروج از کشور افزایش یافته است اصلا سفر به ترکیه و واردات پوشاک صرفه اقتصادی ندارد. نمیارزد که بخواهیم هر بار هزینه گزافی را بابت خروج از کشور بدهیم و بعد هم به خاطر محدودیتهای وارداتی نتوانیم جنسهایی که مورد نظرمان است را بیاوریم. خیلی از مردان ماکویی از این طریق امرار معاش میکردند و خرج زندگی میدادند اما این روزها همه خانهنشین شدهاند.»
میپرسم: «چرا صرف نمیکند؟ همیشه که نمیتوانند خانهنشین باشند که بالاخره باید به دنبال شغل باشند.»
عاقله مردی که با گشادهرویی پاسخگویم بود، تاکید کرد: «قبلا ٧٥ هزار تومان میدادیم و از مرز خارج میشدیم و شب با خریدی برمیگشتیم که به غیر از فروشگاه خودمان چند فروشگاه دیگر را هم تغذیه میکردیم ولی حالا محدودیت واردات داریم و باید ثبت سفارش کنیم، عوارض خروج بیشتری بدهیم، جنس کمتری بیاوریم تازه گرانتر هم بخریم. وقتی لیر گران میشود خوب خریدار هم راضی نیست گرانتر بخرد. همهچیز دست به دست هم داده تا دیگر نتوانیم به روال قبل جنس بیاوریم.»
میپرسم افزایش عوارض تقریبا از اول سال اجرا شده است، پس خانوادههایی که به خاطر عوارض خروج دیگر به ترکیه نمیروند از چه راهی امرار معاش میکنند؟
با خنده میگوید: «خوب کارهای دیگر پرسودتر»
میپرسم: «مثلا؟»
میگوید: «قاچاق سوخت؛ البته کمکم بساط این کارهم درحال برچیده شدن است. تا پیش از این برخی با توجه به اختلاف قیمت بنزین در ایران و ترکیه، شبانه تقریبا هزار لیتر بنزین را که در٢٠ لیتریها بود از مرز رد میکردند، این کار هم خطرات زیادی دارد.»
میپرسم: «یعنی الان هیچ قاچاقی انجام نمیشود؟ قاچاق بنزین هم بیتوجیه شده است؟»
می گوید: «اگر بگویم نه قاچاقی نمیشود، دروغ گفتهام. از زمانی که ترکها دیواری در مرز کشیدهاند، برای کسانی که سوخت به ترکیه میبردند، شرایط سخت شده است. ماکو مرز بسیار گستردهای با ترکیه دارد و تا پیش از این با وجود نیروهای مرزبانی و نیروی انتظامی باز به خاطر مرز خاکی قاچاق انجام میشد اما از زمانی که دیوار احداث شده، افرادی که سخت قاچاق میکردند حفرههایی را در کنار دیوارها زدهاند و مجبورند با طرف ترک در همان محل دبههای ٢٠ لیتری بنزین را جابهجا کنند که خطرات زیادی دارد.»
میپرسم: «به صفر که نرسیده؟»
میخندد و میگوید: «اصلا، هیچوقت قاچاق صفر نمیشود. یک عده از همین طریق امرار معاش میکنند.»
میپرسم: «بیشتر کدام سوخت قاچاق میشود بنزین یا گازوییل؟»
میگوید: «گازوییل، هر هزار لیتر گازوییل که در مرز به ترکها تحویل داده میشود حدود ٧ میلیون تومان سود برای آورنده خود دارد که قطعا سود جذابی است و به همه ریسکهای آن میارزد.» میپرسم: «یعنی الان بیشترین قاچاق از ماکو همین سوخت است؟ با توجه به نزدیکی به مرز و آمارهایی که در مورد قاچاق پوشاک شنیده میشود؛ در این باره قاچاقی از ترکیه به ایران نمیشود؟» میگوید: «والا اینجا تا پیش از این عوارض خروج خیلی خوب بود، همه ماکو را به پوشاک ترک میشناسند و همه مغازهها پوشاک ترک میآورند اما روزی که عوارض زیاد شده قاچاق پوشاک هم تا حدودی وجود دارد. وقتی مغازهدار مجبور است خرج زندگی و کارگران خود را بدهد مجبور است که دست به هر کاری بزند و عدهای هم که کار دیگری ندارند مجبورند ریسک همه کاری را بپذیرند و شکم خانوادهشان را سیر کنند. برای همین پوشاک هم گهگاه از ترکیه به ایران میآید اما واقعا میزانش آنقدر زیاد نیست.» زمانی که در تاکسی، شهر را میگشتم، بحث در مورد حضور افغانها در شهر را شنیدم که برایم جالب بود، سعی کردم بحث را به این موضوع بکشانم و با توجه به آماری که نیروی انتظامی در مورد قاچاق انسان از مرز بازرگان میدهد از او در این مورد هم سوال کنم؛ زمانی که پرسیدم قاچاق انسان چطور؟
با نگاهی نافذ که گویا دقیقا میدانست از چه چیزی سوال میکنم، پاسخ داد: «همه این بحثها از روزی شروع شد که تفاوت قیمت ارز داخلی و خارجی افزایش یافت و کمی قدرت ریال تعدیل شد. این روزها خیلیها سعی میکنند در نیسان و پژو... ١٥-١٠ نفر افغان را از مرز به صورت غیرقانونی عبور دهند که هیچ کدام ماکویی نیستند چرا که ماکوییها به خوبی میدانند عبور از مرز بعد از دیوارکشی ترکها، بسیار پرریسک است آن هم برای خودرویی که حداقل ٢٠ نفر را در خود جای داده است. خارج از ماکو از مرز بازرگان قاچاق انسان انجام میشود. حتی بعضا میبینیم که نیسانهایی که عدهای افغان را میآورند و در ماکو پیاده میکنند و میگویند اینجا ترکیه است و پولشان را میگیرند و میروند. موارد زیادی هم بوده که در مرز دستگیر شدند و به پاسگاه برده شدهاند. من کمتر شنیدهام که ماکوییها به سمت قاچاق انسان بروند ما دنبال امرار معاش هستیم همان طور که تا پیش از این بودیم و تنها میخواهیم مشکلات جدیدمان رفع شود. عید که هنوز عوارض خروج زیاد نشده بود عده زیادی برای خروج از مرز بازرگان به ماکو آمدند اما امروز وسط تابستان ماکو اصلا هیچ شباهتی نه به منطقه آزاد دارد و نه منطقه مرزی و گردشگری.»
وارد بازارچه مرزی ماکو که میشوم، برندهای ترک بر سر مغازهها خودنمایی میکند. بازار مرزی ماکو در محوطهای وسیع قرار دارد و بیشتر هم برندهای ترکیهای را در خود جا داده که با توجه به شغل اکثر مالکان آنها که فروش محصولات ترکی است بعید نیست اما جالب است که همین توجه به برندهای ترک موجب شده تا یکی از برنامههای اصلی توسعه این منطقه به احداث کارخانه تولید پوشاک تحت همکاری با همین برندهای ترک باشد. موضوعی که مدیر سازمان منطقه آزاد ماکو هم به آن اشاره میکند و زمانی که در مورد برنامههای سازمان برای بازگرداندن رونق به این شهر از وی سوال میکنم، میگوید: «برای بازگرداندن رونق به ماکو نیازمند سرمایهگذار هستیم در این برنامه توسعهای ماکو، طرحهای زیادی در نظر گرفته شده است که حدود هفت هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد. به همین جهت از سرمایهگذاران ماکویی در کل کشور استمداد خواستهایم تا کمک کنند ماکو به قطب سرمایهگذاری کشور تبدیل شود که استقبال خوبی هم شده است.»
سلیمانی از برنامههای مختلفش در بخشهایی همچون گردشگری، معدن، پوشاک و کشاورزی و... صحبت میکند و میگوید: «باتوجه به اینکه این منطقه مشکل تامین آب ندارد و مرز گستردهای هم دارد شرایط همکاری زیادی وجود دارد و حاضریم با سرمایهگذاران در بخشهای مختلف کشاورزی و... در این منطقه همکاریهای خوبی داشته باشیم که میتواند برای هر دو طرف همکار سودهای خوبی به همراه داشته باشند. البته بستههای سرمایهگذاری ارایه شده هم مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفته و حتی برخی ترکها هم خواستار همکاری برای تولید پوشاک در ایران با برند مشترک هستند.»
ماکو و صادرات نفت
در همین حال اگرچه سلیمانی، مدیرعامل سازمان منطقه آزاد ماکو در مورد مذاکرات در مورد صادرات نفت صحبت نمیکند اما یکی از مدیران منطقه آزاد ماکو از برنامهریزی برای صادرات روزانه نفت ایران از این منطقه خبر میدهد و میگوید: «مذاکرات خوبی هم در این زمینه انجام گرفته و قابلیت صادرات روزانه ٢٠٠هزار بشکه فعلا وجود دارد و با توجه به جذابیت منطقه و البته نیاز سوخت در ترکیه و اختلاف قیمت شاید بتوان حتی مذاکرات را برای صادرات سوخت هم گسترش داد.»
بنا به گفته این مدیر، ماکو با توجه به وسعت و شرایط خاصش میتواند هاب صادرات سوخت ایران باشد و حتی امکان صادرات نفت و سوخت به اروپا نیز از این طریق وجود دارد.
این صحبتها زمانی جدیتر به نظر میرسد که مرتضی بانک، مشاور رییسجمهور و دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور میگوید: «در شرایط کنونی مناطق آزاد دارای امتیازات هستند که برای سرمایهگذار مهم است مانند معافیت ۲۰ساله، سهولت در تردد رفت و آمد، حفاظت و حراست از قوانین مناطق آزاد توسط تمام ارگانها، ایجاد زیرساختهای پولی و مالی و نرمافزاری با بودجه خود مناطق و باید تمام بسترهای لازم برای فعال کردن بخش خصوصی و آزادسازی اقتصادی فراهم شود و یکی از این بسترها مناطق آزاد است که اگر ظرفیت بهرهبرداری از آن فراهم شود، میتوان به اهداف رسید و همچنین جریان اصلی باید به سمت بخش خصوصی حرکت کند همچنان که بر اساس اصل ۴۴ بر حضور این بخش در اقتصاد تاکید شده است و فضای امن و حاکمیت قانون باید برقرار باشد.»