نحوه برخورد با بحران سنی 40سالگی
بر اساس نظریههای روانشناسی، برخی افراد بین سنین 35 تا 45 سالگی دچار بحرانهای روحی میشوند و نیاز دارند که این بحران را از سر بگذرانند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از میگنا، برخی افراد، از جمله زن و مرد، بین 35 تا 45 سالگی دچار بحران روحی میشوند و متاسفانه این بحران ممکن است علایمی از افسردگی را به ارمغان بیاورد. در این رنج سنی، هر فردی تا حد زیادی به شاخصهای ثابتی از زندگی خود دست یافته است و همین مساله ممکن است باعث شود که فرد دائم به گذشته و دستاوردهای خود فکر کند.
نسرین ریاحی روان شناس، در این باره گفت: در بحران چهل سالگی، تکرر مستمر سوالهایی از قبیل «تا به امروز در زندگیام چه اقداماتی انجام دادهام»، «آیا رشته تحصیلی و ازدواجم مناسب روحیات من بوده است؟»، «آیا واقعا شغلی که امروز دارم با خصوصیات اخلاقی و روحی من سازگاری دارد و همان چیزی است که میخواستم؟»، «آیا نمیتوانستم تا به این سن مسیر بهتری را طی کرده باشم» و مواردی از این دست باعث میشود که فرد به مرور در لاک خود فرو برود و علایمی از افسردگی را بروز دهد.
وی با تاکید بر اینکه نشخوار فکری بخش آزاردهندهای از بحرانهای سنی به شمار میرود و میتواند منتج به اختلال عملکرد روزانه فرد شود، افزود: متاسفانه کسی که دچار بحران میشود و با این سوالها دست و پنجه نرم میکند، خیلی ناخودآگاه پاسخ همه سوالهایش را با «ای کاش» آغاز میکند. یعنی دائم در ذهن خود تکرار میکند که «ای کاش ازدواج بهتری کرده بودم»، «ای کاش شغل بهتری برای خودم دست و پا کرده بودم»، «ای کاش رشته تحصیلی کارآمدتر و بهتری را انتخاب کرده بودم». به همین خاطر روز به روز بیشتر در گذشتههای دور خود غرق میشود.
ریاحی تصریح کرد: البته همه افرادی که دچار بحران میانسالی میشوند از افسردگی حاد رنج نمیبرند و بسیاری حتی بدون کمک دیگران و با تکیه بر توانمندیهای روحی خود از این بحران عبور میکنند، اما برخی نیز با افسردگی و افکاری که مدام آنها را به گذشته وصل میکند، دست به گریبان میشوند و در نهایت ممکن است نیاز مبرم به مشاوره و رفتاردرمانی پیدا کنند. از اینرو بهتر است اگر با این بحران مواجه شدیم، خیلی زود دست به کار شویم و با بیشتر کردن فعالیتهایی از جمله ورزش و رفت و آمد با دوستان، به افکار مشوش خود پایان دهیم.
این روانشناس با بیان اینکه در زنان، رخ دادن زایمان و بچهدار شدن بین سنین 35 تا 45 سالگی میتواند بر شکلگیری بحران دامن بزند و مزید بر علت شود، خاطرنشان کرد: بسیاری از افراد مبتلا به بحران 40 سالگی افکاری را در ذهن خود پرورش میدهند که در عالم واقعیت نمود چندانی ندارد ولی متاسفانه خودشان به این مساله واقف نیستند؛ به عبارتی، این افراد هر مسالهای را در ذهن خود آنقدر بزرگ میکنند که بخش اعظمی از زندگیشان را درگیر میکند و آنها را به جایی میرساند که دیگر نمیتوانند فرق بین درست یا غلط بودن افکار خود را تشخیص دهند.
وی یادآور شد: این در حالی است که چنین افکاری از دید افراد دیگر، منطقی و کارآمد نیست و نمیتواند هیچ دستاوردی داشته باشد. از اینرو، فرد مبتلا به بحران باید در وهله اول، حتی برای مدت زمانی کوتاه(یک هفته تا 10 روز) همه توانمندیهای ریز و درشت خود را لیست کند و به تک تک آنها فکر کند. به عنوان مثال اگر آشپزی خوبی دارد، روابط اجتماعی قوی و محکمی دارد و یا خانوادهای دارد که به آنها عشق میورزد. در این صورت بعد از مدتی در مییابد که در طول سالهای جوانی، چندان هم بیدستاورد نبوده و تا حد زیادی توانسته امور شخصی خودش را سر و سامان بدهد.
ریاحی با بیان اینکه چنین روندی باعث میشود که فرد کم کم به زندگی عادی برگردد و بحران را پشت سر بگذارد، افزود: البته افراد در هر سنی میتوانند نقاط ضعف زندگی خود را کشف کرده و در مسیر بازآفرینی حرکت کنند. این که فرد بعد از 45 سالگی احساس میکند کار از کار گذشته است، تفکر درستی نیست. ولی این به معنای دامن زدن به افسردگی و بحران نیست، چراکه هر کدام از ما اگر در زندگی شخصی خود دقیق شویم، در مییابیم که حتما نقاط قوتی هم داشتهایم و بهتر است به جای بزرگنمایی نقاط ضعف، روی داشتههای خود تمرکز کنیم.