غیر از هرمز کدام «تنگه دیگر» را میتوانیم ببندیم؟
به جز تنگه هرمز، تنگه استراتژیک دیگری هم وجود دارد که بخشی از آن در اختیار ایران قرار دارد و البته سیادت آن هم با ایران است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مشرق، رئیسجمهور روحانی روز یکشنبه گذشته طی سخنانی در همایش رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، با اشاره به موضع آمریکا مبنی بر اینکه نمیگذاریم نفت ایران صادر شود، گفت: خیال میکنند وقتی ما میگوییم اگر نفت ایران صادر نشود، هیچ کس نمیتواند نفت صادر کند به دنبال بستن تنگه هرمز هستیم در صورتی که راههای فراوانی وجود دارد و بستن تنگه هرمز روش ساده آن است، اما "بسیاری تنگههای دیگر" برای این کار در اختیار داریم.
سخنان روحانی موجی از سؤالات را در پی داشته است مبنی بر اینکه ایران غیر از «تنگه هرمز»، کدامین تنگه دیگر را در اختیار دارد که آقای روحانی در اشاره به آن از عبارت "بسیاری تنگههای دیگر" استفاده کرده است.
البته یک برآورد میتواند این باشد که منظور آقای روحانی از تنگههای دیگر! ابزارهایی غیر از بستن تنگه هرمز است که در اختیار ایران اسلامی قرار دارد و بوسیله آنها میتوان آمریکا را به راحتی به زانو درآورد.
برآورد دیگر اما معنی تحتاللفظی سخنان رئیسجمهور و اشاره او به تنگه استراتژیک دیگری غیر از تنگه هرمز است که بخشی از آن در اختیار ایران قرار دارد و البته سیادت آن هم با ایران است. اما آیا اساساً چنین تنگهای وجود دارد!؟ پاسخ، مثبت است.
«دهانه اروند» در نقطه تلاقی این رودخانه با خلیج فارس، دومین تنگه یا آبراههای است که تصوّر انسداد آن خواب را از چشم جهان سلطه خواهد ربود.
رودخانه اروند یک رودخانه قابل کشتیرانی میان ایران و عراق است که مرز آن بر اساس خط تالوِگ(خط القعر یا عمیقترین بخش رودخانه) در میان دو کشور ایران و عراق قرار دارد.
دقیقا چیزی شبیه به تنگه هرمز که میان ایران و عمان قرار گرفته است.
عرض اروند رود بین 500 تا 1000 متر و عمق آن بین 9 تا 15 متر در نوسان است که البته این عمق در هنگام جزر و مد آب، تغییر میکند.
اروندرود که عمق مرزی آن هر از چندگاهی بعنوان یک مناقشه دیپلماتیک محترمانه میان ایران و عراق مطرح میشود؛ بر اساس قرارداد 1975 الجزایر میان دو کشور، تعیین مرز (بر اساس خط تالوِگ) شده است.
از اهمیت دهانه اروند و مسیر آن در بحث صادرات نفت همین بس که مقادیر معتنابهی از نفت و انرژی از این تنگه عبور میکند و وارد خلیج فارس میشود.
البته جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که همواره حسن همجواری را رعایت میکند و در راهبردهای اصولی خود نیز زحمتی برای همسایگان ایجاد نکرده و نمیکند.
نقشه دهانه اروند در محل تلاقی با خلیج فارس. خط مرزی تصویر شده خط تالوِگ در عمق رودخانه است
اما کافیست کشورهای متخاصم ایران در جنگ اقتصادی از جمله آمریکا؛ با یک تصمیم از جانب کشورمان مواجه شوند که طی آن مقرراتی بر کشتیرانی در اروندرود وضع شود؛ بدیهیست که همین تصمیم ساده نه تنها بر قیمت نفت تأثیرگذار خواهد بود بلکه حاضرین در جنگ اقتصادی علیه ایران را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد.
لازم به توضیح است که ماجرای بستن دهانه اروند پیش از این هم مورد اشاره مقامات کشورمان قرار گرفته است.
6 سال قبل بود که سرلشکر محمد باقری، رئیس فعلی ستاد کل نیروهای مسلح و معاون وقت ارکان و امور مشترک این ستاد طی سخنانی در همایش توسعه ملی سواحل مکران و اقتدار دریایی جمهوری اسلامی ایران گفت:
«انگیزههای صدام غیر از خباثتهای ذاتی، دسترسی به دریا بود که از ایران راه به جایی نبرد و به کویت حمله کرد. راههای دسترسی عراق به خلیج فارس دهانه اروند بود که ما با یک کلاش میتوانیم آن را ببندیم.»
در عین حال باید دانست انقطاع دو تنگه هرمز و دهانه اروند، به نحوی مسئله انرژی را در جهان تحت تأثیر قرار خواهد داد که عملا تصوّری برای آن وجود ندارد. چه اینکه برخی از تحلیلهای آماری میگوید بیش از 80 درصد انرژی جهان (در مجموع نفت، گاز و کالاهای غیر نفتی) از تنگه هرمز و دهانه اروند عبور میکند.
از همین رو بعید است که به قول رئیسجمهور روحانی، مدعیان جهان سلطه و دشمنان ایران، ولو برای لحظهای هم به بازی با دم شیر فکر کنند.
خاصّه اینکه شرایط تنگه هرمز و دهانه اروند به قدری حساس و حتی به لحاظ جغرافیای ناپایدار است (مثل عمق کم!) که فقط غرق شدن اتفاقی یک کشتی در تنگه هرمز یا دهانه اروند؛ میتواند روند عبور و مرور شناورها را در این دو آبراهه با اختلال مواجه کند.
با اینهمه ولی به نظر میرسد نظراتی در بدنه نظام اسلامی وجود دارد که به وضع برخی مقررات برای آمد و شد در تنگه هرمز و دهانه اروند هم میاندیشند؛ چیزی شبیه به مقررات مصر بر کانال آبی سوئز که البته به هر دلیلی تاکنون از سوی ایران اسلامی عملی نشده است.
در خاتمه گفتنیست که اساساً فرضی به نام «بیشتر شدن تحریمهای آمریکا» فرض صحیحی به نظر نمیرسد و اتفاق خاصی هم در پس تحریمهای جدید آمریکا وجود ندارد.
زیرا این انگاره به این معنیست که آمریکا تا قبل از این و طی 40 سال گذشته مشغول مهربانی با ایران بوده و برخی تحریمها را اِعمال نمیکرده است!
جدای از اینکه غلط بودن این انگاره آشکار است؛ بایستی اشاره کرد که دشمن در مسئله تحریم؛ اساسا در هر لحظهای هر تحریمی را که بتواند اِعمال میکند و چیزی را به موسمی دیگر موکول نمیکند.
در واقع تحریمها هیچگاه متولد نمیشوند بلکه از موضعی به موضع دیگر منتقل میشوند و زمین بازی آنها تغییر میکنند؛ رخدادی که جمهوری اسلامی ایران در مقابل آن از آبدیدگی 40 ساله برخوردار است.