فاجعهای علمی به نام دکتری از تاجیکستان
رئوف پیشدار خبرنگار سابق ایرنا در آسیای مرکزی در روزنامه اعتماد نوشت: در چند سال اخیر بهویژه در دورهیی چند ساله در دولت قبل که بنا بر ملاحظاتی عده زیادی باید مدارک تحصیلی دانشگاهی میگرفتند!
این عده زیاد! با حضور و بیحضور در دانشگاههای تاجیکستان (و به آن دانشگاههای جمهوری آذربایجان را نیز اضافه کنید) ثبتنام کرده و به ادعای خود مشغول به تحصیل شدند. گذرنامه و سابقه ورود و خروج اغلب این افراد نشان میدهد که بسیاری از آنها در تمام طول تحصیل! یک یا حداکثر دوبار! یک بار برای ثبتنام و بار دوم برای دریافت مدرک! از ایران به مقصد تاجیکستان خارج شدهاند، حال آنکه بنا بر مقررات ناظر بر تحصیل در دانشگاههای خارجی، با فرض بر اعتبار علمی که مبنای سنجش وزارت علوم نیز هست، مدارک دانشجو زمانی برای ارزیابیهای علمی پذیرفته خواهد شد (تاکید میکنم با فرض بر اعتبار دانشگاه) که دانشجو به صورت تمام وقت به تحصیل بپردازد. دولت قبل به ترتیبی که برای همه دانشآموختگان دولتی! در دانشگاههای تاجیکستان، ایرانیهای مقیم و قطعا نهادهای رسمی و ناظر! روشن و مبرهن است، تاجیکستان را (که نیاز نبود دانشجو حتی زحمت یادگیری زبان دیگری را به خود بدهد) به یک حیاط خلوت دانشگاهی مبدل کرد تا بتوانند به همه کسانی که لازم داشتن دکتر! شوند و به واسطه سطح پایین علمی حتی قادر به ورود به دانشگاههای بیحد و حصر! داخلی نبودند، مدرک بدهد. برای نهادهای مسوول ایرانی قطعا روشن است و باید باشد که: این افراد در اوایل بدون رفتن به سرکلاس و بعد که به ظاهر وادار به حضور شدند به ترتیباتی کاملا روشن از آن نیز فرار کردند که گذرنامه این افراد بهترین سند است و نویسنده لیستی از این افراد در اختیار دارد که نشان میدهد شمار زیادی از آنان حتی هماکنون در تهران در مسند مقامات دولتی!! هستند و هر روز به سر کار هم میروند ولی در همین زمان دانشجوی دانشگاه خارجی هستند! در پشت صحنه این ماجرا چه دستهایی بود و چه منافعی جابهجا شد، حداقل برای ایرانیهایی که در تاجیکستان این مسائل را میدیدند، روشن است و این اقل انتظار است که وزارت علوم در مقام مدعی علمی کشور، و به عنوان یک حق و خواسته ملی! در راستای وظیفه ذاتیاش، جلوی یک فاجعه علمی درکشور را بگیرد. این امر قطعا باید با بازبینی دقیق مدارک دانشگاهی تاجیکستان و دانشگاههای کشورهای مشابه آن و بررسی صلاحیتهای علمی این مراکز و افرادی که در آنها تحصیل کردهاند، صورت گیرد. وزارت علوم حتما به این توجه ملزم است که در صورت هر گونه کنار آمدن با موضوع و بیاعتنایی یا حتی کم اعتنایی به آن، ابعاد فاجعه علمی در کشور را وسیعتر و عمق آن را بیشتر خواهد کرد. نگاهی به هویت علمی اکثریت دانشآموختگان با سمت دولتی یا شبه دولتی ایرانی در دانشگاههای تاجیکستان و جمهوری آذربایجان و شماری دیگر از کشورها که حتما در وزارت علوم ایران پرونده تحصیل دارند، نشان میدهد که اغلب آنها مدارک دانشگاهی ایرانی خود را هم از دانشگاههای داخلی در معرض انتقادهای بسیار مثل نداشتن هیات علمی کافی، سطح پایین آموزش، نداشتن فضاهای آموزشی در حداقل قابل قبول، کسب کردهاند. آنها کسانی بودهاند که با همه حمایتهای رسمی و غیر رسمی در این دانشگاهها نیز عموما رتبههای پایینی داشتهاند. پرونده آنها نشان میدهد که بارها در کنکور دانشگاهها شرکت کرده و پذیرفته نشدهاند و درعوض به جای اینکه با مطالعه و کسب آمادگی، بضاعت خود را افزایش دهند، صرفا به جهت اول رابطه! و دوم پول! به دانشگاههای فراوان! و روییده چون قارچ در سالهای پس از فروپاشی شوروی و تماما بیهویت علمی تاجیکستان و صدالبته مانند آن در کشورهای دیگر منطقه بهویژه جمهوری آذربایجان ثبتنام کرده و مدرک چاپ شده! گرفتهاند! امروز همه آن طفلکیهایی که باید مدرک میگرفتند، گرفتهاند یا در حال دفاع از پایان نامه!! خود هستند. چندی دیگر صدها دکتر!! دیگر به جامعه تحصیلکرده! کشور اضافه میشود. که امیدوارم مثل بعضیها آنقدر پررو نباشند که برای خود کسوت هیات علمی قایل شوند. اینها کی هستند؟ سالها بعد از این فاجعه علمی! حالا وزارت علوم آمده است و محدودیتها و ملاحظاتی را برای ارزیابی دانشگاههای تاجیکستان ملاک عمل قرار داده است. این ملاحظات همه شامل کسانی میشود که از این به بعد میخواهند برای ادامه تحصیل به تاجیکستان بروند و باز امروز! کنسول ایران رسما اطلاع میدهد که دیگر بلیت نیم بها، حج بدون نوبت و کمکهای نقدی به اساتید و مسوولان دانشگاههای موصوف نمیدهد! چرا؟ آیا دلیلش این نیست، همه کسانی که باید! مدرک میگرفتهاند! گرفتهاند؟ یا نه! مثل برخی از همین افراد سریعا مسیر را عوض کرده و سر از دانشگاههای امریکایی!! در آوردهاند.