نقدینگی بالا انتظار تورمی دارد
استاد اقتصاد دانشگاه واشنگتن آمریکا گفت: سیاستهای پولی عاقلانه که در بلندمدت نرخ تورم را کاهش دهد، در بازیابی اعتماد مردم، کاهش اضطراب اقتصادی و بهبود ثبات اقتصادی و تحریک کسب و کارها برای استخدام نیروهای بیشتر نقش سازندهای دارند.
هایده صالحی اصفهانی، کارشناسی اقتصاد ریاضی و اقتصادسنجی خود را در سال 1979 از مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی لندن در انگلستان و دکترای اقتصاد را در سال 1985از دانشگاه پنسیلوانیا، فیلادلفیا در آمریکا کسب کرده است. وی از سال 1985 تا جولای 1990 استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه یوتا، از پاییز 1990 تا بهار 1991 استاد مهمان دانشکده اقتصاد دانشگاه واشنگتن بوده که از پاییز 1991 نیز استاد این دانشگاه است. از جمله آثار منتشر شده وی می توان به مقالاتی چون «حاکمیت قانون، مقایسه ایران باستان و یونان باستان»، «تحولات اقتصادی به همراه ذخایر نامحدود ارز خارجی : ایران»، «بازارهای کار با اطلاعات ناقص و مشکل بیماری هلندی» و... اشاره کرد. صالحی بر این باور است که سیاستهای پولی عاقلانه که در بلندمدت نرخ تورم را کاهش دهد، در بازیابی اعتماد مردم، کاهش اضطراب اقتصادی و بهبود ثبات اقتصادی و تحریک کسب و کارها برای استخدام نیروهای بیشتر نقش سازندهای دارند. صالحی اصفهانی با دعوت مدیران ارشد بانک مرکزی به احتیاط بر این باور است که در هر اقتصادی، اگر نرخ نقدینگی همیشه بالا باشد، «انتظارات تورمی» و در پی آن افزایش قیمتها رخ خواهد داد که فرجام آنها، عدم امکان مهار تورم ( به سبب کمک مداوم بانک مرکزی به ایجاد نقدینگی) و تبدیل آن به مشکل بلندمدتی برای کشور است.به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از فارس، دیگر نظرات این اقتصاددان ایرانی را در ادامه میخوانید. اقتصاد ایران بنابه باور صاحبنظران با بیماری هلندی دست به گریبان است، به نظر شما درمان این بیماری چگونه ممکن است؟ در کشورهای صنعتی که نهادهای بازار با بهترین عملکرد فعالیت میکنند، بین بیکاری و تورم توازنی کوتاه مدت وجود دارد. به عبارتی هنگامی که در این کشورها خطر رکود و افزایش نرخ بیکاری به وجود میآید، بانک مرکزی نقدینگی را افزایش داده و در نتیجه نرخ بهره را کاهش میدهد و از این طریق کسب و کارها را تشویق به وام گرفتن و صرف هزینه برای سرمایهگذاری میکند (سرمایهگذاری در کسب و کار جدید، تکنولوژی جدید، زیرساختهای جدید مانند کارخانهها، ساختمانهای مسکونی و تجاری و غیره). همه این فعالیتهای جدید شغلهای جدیدی نیز ایجاد میکنند، چرا که کسبو کارها برای انجام وظایف و پروژههای متفاوت نیازمند نیرو هستند. بنابراین یک سیاست پولی ساده که ممکن است سطح تورم را مقداری افزایش دهد، در واقع از رکود جلوگیری خواهد کرد. نظر شما در ارتباط با رشد فزاینده نقدینگی در ایران چیست؟ در این ارتباط، مدیران ارشد بانک مرکزی باید احتیاط کنند. در هر اقتصادی، اگر نرخ نقدینگی همیشه بالا باشد، «انتظارات تورمی» به وجود میآید؛ به این صورت که مردم توقع افزایش قیمت دارند و به همین دلیل کسب و کارها به صورت ادواری نرخها را افزایش میدهند، در نتیجه کنترل تورم (با کمک مداوم بانک مرکزی برای ایجاد نقدینگی) از دست خارج میشود و به مشکل بلندمدتی برای کشور تبدیل میشود. در این مورد نرخ بالاتر تورم مشاغل جدیدی ایجاد نمیکند. در واقع نرخ بالای تورم، تردید اقتصادی را افزایش داده و به بازدهی اقتصاد آسیب میزند. اقتصاد آمریکا در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 دچار این مشکل شد. از دیگر مشکلات اقتصادی ایران و راهکارهای آن بگویید. کشورهای در حال توسعه از جمله ایران علاوه بر مسأله افزایش بلند مدت نقدینگی که به هرگونه اقتصادی آسیب میزند، باید به مشکلات دیگری نیز بپردازند. در این کشورها نهادهای با عملکرد بالا ( و مبتنی بر بازار) هنوز جا نیفتادهاند، بنابراین مشکل بیکاری مانند کشورهای صنعتی، «دورهای» نیست و بیشتر «ساختاری» است. ممکن است این تفاوت به دلیل وجود بازارهای کار انعطافناپذیر باشد؛ قوانین و مقررات استخدام که مانع استخدام نیروی کار جدید در شرکتها میشود، یا به دلیل فضای تردید اقتصادی که در آن قوانین و مقررات و حتی تعداد زیادی از متغیرهای سیاست اقتصادی مرتب تغییر کرده و هیچ ثبات و راه آسانی برای کسب و کارها وجود ندارد تا فعالیتهای آتی خود را انتخاب کرده و نیروی جدید را با توجه به افزایش مورد انتظار و باثبات تولید و فروش استخدام کنند. اگر سرمایهگذاری خارجی به دلیل بیثباتی سیاسی و اقتصادی در کشور متوقف شود، مشکل بیکاری بدتر هم میشود. همچنین مسائل سازمانی و نهادی دیگر مانند کمبود خصوصیسازی و وجود یک بوروکراسی انعطافناپذیر، انتظار یافتن شغل را در بسیاری از افراد از بین میبرند. من باور دارم ایران تا حدودی با بسیاری از این چالش ها و همچنین تأثیرات مخرب تحریمهای اقتصادی روبرو است. توصیه شفاف شما برای حل این مشکلات چیست؟ در شرایطی که چالشهای بسیار مهم نهادی همچنان باقی میمانند، بانک مرکزی قادر نیست برای کاهش نرخ بیکاری، سیاستهای پولی را به خوبی به کار گیرد. همانطور که در غرب میگویند «تزریق پول به مشکل (بیکاری) در برطرف کردن آن موثر نیست». از طرف دیگر سیاستهای پولی عاقلانه (که در بلندمدت نرخ تورم را کاهش میدهد) در بازیابی اعتماد مردم تاثیر به سزایی خواهند داشت و خود این سیاستها عامل مهمی برای کاهش اضطراب اقتصادی و بهبود ثبات اقتصادی و تحریک کسب و کارها برای استخدام نیروهای بیشتر هستند.